eitaa logo
درویش‌نامه
40 دنبال‌کننده
70 عکس
15 ویدیو
0 فایل
شرحی بر طبیعتی که دوستش دارم. دیدگاه‌های محمد درویش، پژوهشگر حوزه محیط‌زیست و منابع‌طبیعی
مشاهده در ایتا
دانلود
💞آدم‌های موثری که می‌شناسیم، معرفی کنیم!💞 ✍ و ، سیاهه‌ای از آدم‌های خوب، موثر و امیدبخشی که می‌شناسند را معرفی کرده‌اند. کار پسندیده‌ای است، ترویجش کنیم تا آدم‌حسابی‌های مملکت از اقلیت خارج شوند ... 1️⃣ ؛ شاعر، قصه‌گو، سینماگر، مستندساز و عاشق الگن ... او پرچمدار امید در یکی از محروم‌ترین مناطق کهگیلویه و بویراحمد است و پایه‌گذار جنگلی موسوم به خرد و امید. . 2️⃣ ؛ برای آفرینش معیشت مکمل در روستاهای وطن از همه دانش، عشق و زندگی خود مایه نهاده و جنبشی شورآفرین را رهبری می‌کند. او بی‌شک یکی از الگوهای امیدبخش زنان ایرانی است. 3️⃣ ؛ سرلشکری با سپاهی که حالا دیگر برخوردار از گروهان و گردان شده و نهضتی پیش‌برنده برای کاهش سرانه پسماند و مهار چرکابه یا شیرابه‌ها را هدایت می‌کند. 4️⃣ ؛ او در کلمرز جنبشی بزرگ و موثر برای احیای تاب‌آوری کهنوج و افزایش سواد محیط‌زیستی مردمانش را آفریده و هر روز بر اثرگذاری‌هایش افزوده می‌شود. 5️⃣ ؛ جوان رعنا و خردمند وطن که زندگیش را وقف معرفی رفتارها و آدم‌های حسابی مملکت کرده است. 6️⃣ ؛ استاد بی‌چون و چرای عشق به ایران؛ به گیاهانش و به سبک زندگی مردمی که پنج‌هزارسال است با رمزگشایی از قوانین حاکم بر طبیعت وطن، به جای رفتن به جنگ آن قوانین، کوشیده‌اند آنها را درک کرده و تبعیت کنند. صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن را باید خواند تا دریابید از چه فرهیخته‌ای سخن می‌گویم. 7️⃣ ؛ او پرچمدار امید در جازموریان است و فقط نمی‌کوشد تا ماهی به مردمان محروم آن دیار بدهد؛ او مدرسه می‌سازد، برای مدیریت زباله و پساب می‌کوشد، در اندیشه ارتقای شاخص‌های سلامتی مردمش است و عجیب خستگی‌ناپذیر پیش می‌رود. 8️⃣ ؛ انسانی شریف با دانشی باورنکردنی در حوزه فرهنگ، تاریخ و میراث فرهنگی ایران؛ به‌ویژه خوزستان که عجیب بی‌ادعا و چراغ خاموش اما خستگی‌ناپذیر به روشنگری‌هایش ادامه می‌دهد. 9️⃣ ؛ از او خلاق‌تر، جنگجوتر، شفاف‌تر و آینده‌پژوه‌تر کمتر دیده‌ام. او چیزهایی را می‌بیند که معمولاً ایرانیان در افق‌های دور هم نمی‌بینند. اینک هدفش را روی قرار داده ... نه! شاید هم می‌خواهد گیلگمش را جهانی کند ... نه! شاید در پی رفتن از اهل کاشان به اهل ایران است ... نمی‌دانم ... اما می‌دانم که روزی ایران و ایرانی سزاوارانه از او قدردانی خواهند کرد. 🔺️ این سیاهه را البته خوشبختانه نمی‌توان به انتها رساند و تازه این‌ها فقط نشانه‌های بخت‌یاری است که شانس درک چنین افرادی را در زمان کوتاه زندگیش یافته؛ سلحشورانی چون در سردشت، در یزد، در رفسنجان، در بندر دیر، در دیزباد بالا، در فریدون‌شهر، در مسجدسلیمان، در سربندان دماوند، در اصفهان، در مرودشت، در تهران، در ارسنجان، در میناب، در تهران، در اصفهان، در فارس، و در گیلان، در کرمانشاه، در پاقلات، در میلکی هرمزگان، در شیراز، و در مشهد، در ساری، در کیش، در تهران، در کاشان، در شیراز، در تهران و ... 🙏آدم‌حسابی‌های وطن را معرفی کنیم🙏 https://t.me/darvishnameh
🌳از سری سخت‌جان‌ترین درختان وطن در زاگرس!🌳 🇮🇷 @darvishnameh 1️⃣ علی رستگاری سالهاست که مرا می‌خواند؛ هموطن و دوست نادیده‌ام از اهالی شریف استان ایلام که بارها با درج کامنت‌های دقیق و قدرشناسانه‌اش نشان داده که برای همه اجزای طبیعت حرمت قائل است ... 2️⃣ او در تازه‌ترین یادبرگش از این هموطن سختکوش و جان‌سخت؛ از این هم‌ولایتی اهل مورموری و از این شهروندِ پرافتخار و پربرکتِ رویشگاه زاگرس در قلمرو شهرستان آبدانان رونمایی کرده است تا معنی آهسته چون بلوط را که به شعار و آرمان مردمان سختکوش الگِن بدل شده، بهتر درک کنیم. 3️⃣ علی امروز در آخرین سیزدهم فروردینِ قرن چهاردهم، در روز طبیعت این درخت قدرتمند را - عکس آخر - به هدیه داده است ... به او قول دادم روزی در کنارِ این صبورترین اهل مورموری به اتفاقش عکسی یادگاری گرفته و نان و پنیرک بخوریم ... 4️⃣ زندگی مگر چیست جز همین بهانه‌های سرکردن زمستان تا دلیلِ حالِ خوبِ هم باشیم و بمانیم ... تا امیدوارانه به آینده نگاه کرده و در بی‌چراغی شب، ردِ آبشارهای نور را گم نکنیم. 5️⃣ ممنون علی جان از هدیه ارزشمندت ... عجیب چسبید. امیدوارم بتوانم جبران کنم.🙏💞🙏 https://www.instagram.com/p/CNKk3pVBNf6/?igshid=19udssu5huedy
🌳اهمیت جنبش الگن در چیست؟🌳 🇮🇷 @darvishnameh ✍ کافی است برای چند ساعت در زاگرس درنگ کنیم؛ فقط کافی است سراغی از بلوط‌ها، بنه‌ها و ارژن‌های جوان بگیریم؛ فقط کافی است حجمِ تاثربرانگیزِ کت‌زنی، سمغ‌گیری، گَلازنی، زراعت در زیراشکوب و گله‌های بزرگ بز را رهگیری کنیم؛ فقط کافی است کوره‌های زغال، جابجایی ترسناک خاک و عظمت قاچاق چوب را دریابیم ... تا به اهمیت، ارزش و اعتبار جنبشِ مردمانِ شریف الگن به رهبری سعید انصاریان بیشتر ایمان آوریم که چگونه پرچمدار امید، دلیل حال خوب ما و بهانه سرکردن زمستان شده‌اند ... چند روزی است که به همراه هانا کامکار عزیز، مهمان این مردمانِ دوست‌داشتنی، مهمان‌نواز و خونگرم هستیم و به مفهوم واقعی کلمه با مفهوم شعارِ پرشعورِ این مردم: "آهسته چون بلوط" مانوسیم ... https://www.instagram.com/tv/CNxbLluhCSv/?igshid=129yua5hi3b4
🌳این بلوطِ ریشه در آسمانِ الگن، نماد ایرانِ عزیزِ ماست!🌳 🇮🇷 @darvishnameh 1️⃣ فقط کافیه یکبار گذرت به منتهاالیه جنوب باختری استان کهگیلویه و بویراحمد بیافتد؛ با کهن آبادبومی به نام الگن آشنا خواهید شد که صدها سال است در بالادست رودخانه‌های زهره، خیرآباد و مارون، پیش از ورود به استان خوزستان به آفتاب سلام می‌دهد ... 2️⃣ الگِن مانند همین بلوطِ تک‌افتاده و در حال سقوط در دامنه‌های شمالی در ابتدای محور قلعه‌رییسی است ... هر سال بیشتر از سال قبل و با هر باران، خاکِ بیشتری از اطرافِ این بلوطِ دویست‌ساله شسته و مانند جای جای سرزمینش، وارد مارون، زهره و خیرآباد شده و در نهایت در مصب خلیج‌فارس در هندیجان آرام می‌‌گیرد ... 3️⃣ چه باید کرد؟ آیا اگر مهدی طباطبایی - عکس چهارم - فرزندی از دیار نورآباد ممسنی می‌پذیرد با بودجه‌ای حدود هفت‌میلیون تومان، زمان مرگ این بلوط را تا هزارسال به عقب اندازد، مشکل حل خواهد شد؟ در زاگرس چند بلوط مثل بلوطِ الگِن داریم؟ ده‌هزار، صدهزار، یک‌میلیون ... یا شاید بیشتر ... آیا ما یک میلیون مهدی طباطبایی هم داریم؟! 4️⃣ مهم نیست که تعداد مهدی‌ها، سعیدها، سمیراها، رحیم‌ها، هاناها و آسیه‌ها چقدر است؟ مهم این است که ما باید زندگی را برای یک بلوط، برای یک سنجاب، برای یک دارکوب سرسرخ و برای یک خرس قهوه‌ای هم که شده بهتر کنیم ... این همان کاری است که سعید انصاریان و یارانش در الگن انجام می‌دهند؛ آنها می‌دانند شاید هرگز در سایه‌سارِ هیچکدام از دومیلیون بلوط، بنه، ارژن ... و زالزالکی که می‌کارند، نخوابند؛ اما به حرمتِ پدران و مادرانی که بی‌چشمداشت کاشتند و امروز نیستند، آنها نیز چنین کرده و پرچم سه‌رنگِ امید را در آن گوشه بر فراز الگِن در اهتزاز نگه می‌دارند تا به سهم خود از آلام ایران‌بانو بکاهند ... https://www.instagram.com/p/CN5Dk81BOQl/?igshid=1lemqmjnk14q2
🌳این بلوط در دیشموک شبیه ایرانِ امروز است!🌳 🇮🇷 @darvishnameh 1️⃣ چند روز پیش - ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ - در کنار این بلوط شگفت‌انگیز در حاشیه سد خاکی دیشموک - استان کهگیلویه و بویراحمد - بودم. هر آزاری که تصورش را بکنید در حقش روا داشته شده بود؛ در پناه تنه‌اش آتش روشن کرده بودند تا لابد باد آتش را خاموش نکند و بدین‌ترتیب و به‌تدریج نیمی از درخت سوخته بود. اما بلوط دیشموک همانطور که در تصاویر اول و دوم می‌بینید، همچنان سبز مانده و به آفتاب سلام می‌داد. آثار کت‌زنی و سندروم یادگارنویسی هم روی تنه‌اش آشکار بود، اما بلوطِ ما همچنان سایه‌اش را رایگان به زیستمندان سرزمینش هدیه می‌داد. چوپان‌ها با چوب‌هایی بلند محکم بر شاخه‌هایش کوبیده تا دانه‌های بلوط و شاخ و برگش را به مصرف دام برسانند ... اما او باز همچنان ایستاده و از خم ابرویش می‌توانستی بانویی را ببینی که مراقب گاوهایش در چراگاه نصیحت است و آن دورترها، جوانی نشسته بر دامنه‌ای - عکس‌های ۳ و ۴ - که آثار شخم در جهت شیب و نابودی خاک در آن آشکار است. 2️⃣ اندکی آن سوتر، گله بز و گوسفندها از کنار برکه‌ای رو به خشکی - عکس ۵ - که درواقع چند سال پیش یک سد مخزنی نسبتاً قابل توجه بود، عبور می‌کردند. تابلوی خطر شناکردن - عکس ۶ - اینک سخت به لطیفه می‌ماند، چون در اثر فرسایش خاک ناشی از کشت دیم در زیر اشکوب جنگل - عکس ۸ - و نیز چرای مفرط دام و آشکار شدن محسوس میکروتراس‌ها - عکس ۷ - یا همان محل عبور دام، حجم سد مخزنی دیشموک خیلی زودتر از چیزی که باید پر شده بود و دیگر کارایی نداشت برخلاف بلوط دیشموک که همچنان مقاومت می‌کرد چون اصالت دارد مثل ایران‌بانوی عزیزِ ما ... 3️⃣ همه از او طلبکاریم که به ما چه دادی؟ کم هستند آدم‌هایی چون همان جوانِ در دوردست‌ها - سعید انصاریان - که به خود نهیب زند او به ایران، به زاگرس، به دیشموک و الگِن چه داده است؟ 4️⃣ برای اینکه یک زخم خوب شود، باید دیگر به آن دست نزد. به قول سهراب، پشت سر باد نمی‌آید ... رمز موفقیت سعید و یارانش در سرزمینی که شوربختانه به خودسوزی زنانش در گوگل معروف شده، در سلوکِ آهسته‌ و روادار و بی‌چشمداشتش چون بلوط است. برای آبادی دوباره آبادبومش با تک تک اهالی شروع به صحبت کرده، از محضر متخصصان کسب تجربه کرده و با رفتارش اعتماد ایجاد کرده و اینک در طلوع سومین سال از نهضتش، وارث بیش از دویست‌هزار نهال جدید یا به قول خودش: اخترک‌های جوان است. از او و از الگِن بیشتر خواهم نوشت ... https://www.instagram.com/p/COU4IwVFEza/?igshid=5z2e2lvz7v2n
🎼 قصه یک مناظره! 🎼 🇮🇷 @darvishnameh 1️⃣ پنج‌شنبه شب - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - از نوید افقه عزیز پرسیدم: آن مناظره ... آن معاشقه ... آن بداهه‌نوازی شورانگیز بین کمانچه کیهان کلهر و تنبکِ تو در آن شب فراموش‌نشدنی پاییزی چگونه شکل گرفت؟ چقدر برای آن پنجاه و پنج دقیقه از پیش تمرین کرده بودید و چگونه همدیگر را فهمیده و کامل کردید؟ 2️⃣ گفت: فقط شروع کردیم و شد ... حتی یک‌دقیقه هم از پیش تمرین نکرده بودیم ... 3️⃣ مولانا می‌گوید: با پیرِ خرد نهفته می‌گفتم دوش ؛ با من سخنِ سرِ جهان هیچ مپوش ؛ نرم‌نرمک مرا همی گفت به گوش: دانستنی است، گفتنی نیست، خموش! 4️⃣ خداوند این آیه‌های شورانگیزش، این بهانه‌های ایرانی‌بودن را، این هنرِ خلاقانه و این نواهای عاشقانه را از ما نگیرد ... 5️⃣ کسی چه می‌داند، شاید روزی نه‌چندان دور چنین بزمی را بر فرازِ الگنِ زیبا شاهد باشیم ... 6️⃣ سالها پیش محمود دولت‌آبادی عزیز در کلیدر گفته بود: "ما به آدم‌هایی نیاز داریم که خود را مدیون زندگی بدانند و نه طلبکارش ..." و فکر می‌کنم خالق آن نواهای شورانگیز، آن جدال سرخ بین کمانچه و تنبک و آن جنبش سبز در الگِن نمی‌توانند طلبکار باشند! https://www.instagram.com/p/COngPTvhe7O/?igshid=1gzqgz2ulm5wa
🔻هشت نکته در باره آنکه چرا این بلوط در دیشموک می‌تواند و ما نمی‌توانیم؟!🔻 🇮🇷 @darvishnameh ✍ همه ما به مرگ فکر می‌کنیم و یکی از کابوس‌هامان رفتن است؛ رفتنِ آنهایی که دوست‌شان داریم زودتر از ما ... و رفتنِ خود از پیش آنهایی که دوست‌شان داریم ... و این ترس از رفتن، آشکارا از کیفیت روزهایی که هنوز نرفته‌ایم، کاسته و می‌کاهد. این یادداشت را - اسلایدهای دوم تا هفتم - تقدیم می‌کنم به که می‌دانی بیشتر از هر چیزی، هر مفهومی، هر ارزشی و هر کیفیتی دوستت دارم ... به قول بیدل: "جهان طوفان رنگ و دل همان مشتاق بی‌رنگی ؛ چه سازد جلوه با آیینه مشکل‌پسند ما" https://www.instagram.com/p/CPPxTlGF89-/?utm_medium=copy_link