#داستان_آموزنده
🔆شفاى مريض با درخواست كتبى
دو نفر از اصحاب به نام هاى عبدالحميد بن محمّد و محمّد بن يحيى حكايت كرده اند:
روزى بر يكى از دوستانمان به نام ابوالحسن ، علىّ بن بِشر، جهت ديدار و ملاقات وارد شديم ، او سخت بى حال و در بستر افتاده بود، همين كه وارد شديم ، به ما پناهنده شد و التماس كرد تا برايش دعا كنيم و اظهار داشت : نامه اى با خطّ خودم نوشته ام مى خواهم آن را فردى مورد اطمينان نزد مولايم بومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام ببرد.
از او سؤال كرديم كه نامه كجاست ؟
اگر ممكن است ، آن نامه را به ما بده تا خودمان خدمت حضرت ببريم و جواب آن را بگيريم و بياوريم .
پاسخ داد: نامه در كنارم مى باشد، پس دست برديم و نامه را از زير سجّاده اش بيرون آورديم و با اجازه او نامه اش را گشوديم تا ببينيم چه نوشته است ، همين كه نامه را باز كرديم ، نگاه ما به اوّل نامه افتاد كه مهر و امضاء شده بود و در بالاى آن مرقوم بود:
اى علىّ بن بشر! ما نامه تو را خوانديم و خواسته ات را متوجّه شديم ، از خداوند متعال عافيت و سلامتى تو را درخواست نموديم ، و نيز خداوند متعال مدّت عمر تو را تا چهل و نه سال ديگر طولانى گردانيد.
پس شكر و سپاس خداوند را به جاى آور، و به وظائف خود عمل نما، و بدان كه خداوند آنچه مصلحت باشد انجام خواهد داد.
و چون نامه را خوانديم ، خطاب به علىّ بن بِشر كرديم و گفتيم : سرور و مولايمان ، بدون آن كه نامه را براى امام عليه السلام برده باشيم و بدون آن كه آن را ديده باشد خوانده است و پاسخ نامه ات را مرقوم فرموده است .
پس ناگهان در همين اثناء، صحيح و سالم شد و از جاى خود برخاست و كنيز خود را خوشحال نمود و آزادش گردانيد.
بعد از سه روز از طرف وكيلِ امام عليه السلام ابوعمر عثمان بن سعد العَمرى از شهر سامراء محموله اى را براى علىّ بن بِشر آوردند، و چون محاسبه كرديم ارزش اموال ، سه برابر قيمت كنيز بود.
📚هداية الكبرى حضينى : ص 341.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆جان و تن من نذر تو جانا..
#میلاد_امام_حسن_عسکری علیه السلام
✾📚 @Dastan 📚✾
روايتی پرفروغ از امام حسن عسكری (عليه السلام)
آیت الله العظمی جوادی آملی:
يكی از بيانات امام يازدهم، حسن بن علی (سلام الله علیهما) كه استاد علاّمه طباطبايی(رضوان الله تعالی عليه) آن را بسيار پرفروغ و روشن و از غُرَر احاديث می دانستند اين است كه فرمودند: «إن الوصول إلي الله عزوجلّ سفر لايدرك إلا بامتطاء الليل»
اگرچه همه روايات اهل بيت (سلام الله علیهم) نور است، ولی در بين سخنان آن بزرگان، بعضی نورانی ترند و از غرر روايات شمرده می شوند و اين روايت شريفه نيز از همان سنخ است. آن حضرت (سلام الله علیه) می فرمايد كه سير به سوی الله و حركت به سمت خدا، سفری است كه جز با زنده داشتن شب ميسّر نيست. با مركب روز كه سبح طويل دارد: «إن لك في النهار سبحاً طويلاً»[۲] نمی شود اين سفر سنگين را طی نمود. بايد شب را #مركب_پرتوان خود در اين سفر الهی قرار داد.
تلاوت قرآن و خضوع در حضور خداوند، و محاسبه اعمال گذشته و تصميم قطعی برای آينده، در دل شب تار ميسّرتر است و لذا مردان الهی حدّاكثر بهره را از شب می برند.
قرآن در قرآن ص۸۳
#میلاد_امام_حسن_عسکری علیه السلام
✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨
✅خیانت سکوت
ذات اقدس الهی فرمود یک عده از حیوانات پست تر هستند، این سرتاسر حق است!
شما در این فیلم ها می بینید که وقتی گرگی گوسفندی را درید، اگر ببیند این مادر است، این را رها می کند؛ این صهیونیست به مراتب از گرگ بدتر است!
بدتر از جنگ جهانی اول و دوم، #کودک_کشی روزانه است،
یک عده هم نگاه می کنند و به او اسلحه می دهند!
الآن بسیاری از کشورهای غربی یا به صهیونیست ها اسلحه رایگان می دهند یا اسلحه می فروشند. این طور لبنانی های عزیز را، مجاهدان_حزب_الله عزیز را، مسلمان های عزیز را به خاک و خون کشیدن و جنایت_جنگی کردن، کار اینهاست.
فرمود: ﴿وَ مَنْ لَمْ یحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ﴾؛
﴿وَ مَنْ لَمْ یحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾،
﴿وَ مَنْ لَمْ یحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون﴾.
یک وقت است انسان حکم می کند به «غیر ما أنزل الله»، خب این بین الغی است؛ یک وقت در جایی که باید حکم بکند به «ما أنزل الله»، ساکت است.
اگر کسی در جای حق، [حق را نگوید و] ساکت باشد خطرش این است؛
این سه آیه می گوید این #سکوت، جُرم است!
اگر مسیحی هستی ساکت نباش! اگر یهودی هستی ساکت نباش! اگر مسلمان هستی ساکت نباش!
فرمود: «السَّاکِتُ عَنِ الْحَقِّ شَیطانٌ أَخْرَسٌ»؛ کسی که باید حق را بگوید ولی ساکت است، این یک #شیطان_دهن_بسته است. الآن بسیاری از این کشورهای غربی، در برابر جنایات در غزه، شیطان دهن بسته اند.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#فلسطین
📚 درس خارج فقه قضا و شهادت
تاریخ: 1403/07/01
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#سرباز_وطن_اینطوری_بود....
🌷یکبار که برای درخواستی به سنگر یک سرهنگ رفته بودم، دیدم یک جوان سیاه سوخته موفرفری، لنگی به پایش بسته و گوشه ای نشسته. سرهنگ موقع خروج به من گفت: سرباز نمیخواهی؟ گفتم: چطور؟ گفت: این سرباز پایش لنگ است و نمیدانیم به چه کاری بگیریمش. اگر میتوانی تو ببر و ببین به دردت میخورد یا نه. پایش دررفته بود و سیاه شده بود. هر واحدی او را فرستاده بودند برگشته بود؛ از واحد خمپاره، گشت شناسایی، دراگون و.... آمده بود منطقه و پایش اینطور شده بود. من گفتم: باشه خودم درستش میکنم. اسمش را پرسیدم. گفت: راشد نجار. بچه کلمان فارس بود. گفتم: چه شده؟ جواب داد در آموزشی اینطوری شدم.
🌷آوردم در سنگر خودمان نشاندمش. یکی بود بنام علی بیراه که هنوز هم هست. وقتی من در بمباران ترکش خوردم، انبار مرا به او تحویل دادند. پدرش ژاندارم بود و خودش هم با شکسته بندی آشنا بود. پدرش از شکسته بندهای منطقهشان بود. او را صدا کردم در سنگر. گفتم به پای این سرباز نگاهی بکن. وقتی دید، ناراحت شد و پرسید: چند وقت است اینطور شده؟! سرباز گفت: الان دو _ سه ماه است که اینطورم و نمیتوانم راه بروم. گفت: چون میتوانی تکان بدهی، نشکسته ولی دررفته است. دستی زد و گفت: من درستش میکنم. گفتم: چه میخواهی؟ گفت یک پیت ۱۸ لیتری آب جوش با یک تشت یا لگن.
🌷تا وسایل آماده شود، پرسیدم: نجار! چه کارهایی بلدی. گفت جناب سروان! شما این پای مرا درست کن، من به تمام افسران دستهها ثابت میکنم که چه کارهایی بلدم. کوه را برایتان جابجا میکنم. علی بیراه آمد و جایش انداخت و گفته بود که ۴ _ ۳ روز استراحت کند، ولی ۲۴ ساعت بیشتر استراحت نکرد! از سنگرش بیرون آمد و گفت: من آماده ام؛ و بحق هم کار کرد. تِراوِرس را یکنفری بلند میکرد و میگذاشت روی کولش و جابجا میکرد. سنگر ۲ در ۲ به عمق دو متر را در ۲۰ دقیقه میکَند. من انبار را به او تحویل دادم. وقتی من نبودم، چون بسیار صادق بود، خیالم راحت بود که یک چوب کبریت جابجا نمیشود. همه اینها را که یادآوری میکنم شیرین است....
#راوی: رزمنده دلاور، جانباز شیمیایی ۲۵ درصد ارتش، عزیز الله فقیهی
منبع: سایت فاش نیوز
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
🔹 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، یازدهمین امام شیعیان و فرزند امام هادی ع و پدر امام زمان عج است که در ۸ ربیع الثانی سال ۲۳۲ ق متولد شدند. ایشان در سامرا تحت مراقبت حکومت عباسی قرار داشتند و برای فعالیت هایشان با محدودیت رو به رو بودند. ایشان از طریق نمایندگان خود و نیز از راه نامهنگاری با شیعیان ارتباط داشتند.
🔻 مدت امامت ایشان شش سال بود. نخستین موضع سیاسی شان مربوط به زمانی است که امام حدود ۲۰ سال داشت و پدرشان در قید حیات بود. در سال ۲۶۰ ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری می کرد.
♦️یکی از عواملی که اوضاع سیاسی را برای امام و شیعیان سخت تر می کرد، شهرت یافتنِ قیام امام دوازدهم عج بود. خلیفه که می دانست شیعیان انتظار آمدن او را می کشند در جستجوی فرزند امام بود و کوشش بسیاری برای اطلاع یافتن از او می کرد. به همین دلیل بود که امام ولادت فرزندش را مخفی میکرد.
🔸 در زمان امامت ایشان، حرکت های اعتراض آمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوءاستفاده از نام علویان بود. ایشان اقدامات مختلفی برای آماده سازی ورود شیعیان به عصر غیبت انجام دادند. امام حسن عسکری ع که به دستور معتمد عباسی مسموم شده بودند، در ۸ ربیعالاول سال ۲۶۰ قمری، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسیدند و پیکر مطهرشان در کنار مرقد پدرشان دفن شد.
#تقویم_تاریخ
#۸ربیع_الثانی
#امام_حسن_عسکری
✾📚 @Dastan 📚✾
10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیتالله_خامنهای
#تفسیر
#سوره_حشر_۱۴
عمل بد موجب برگرداندن دل از ارزشها میشود.
۱۳۶۱/۰۷/۲
✾📚 @Dastan 📚✾
مداحی آنلاین - توصیه ویژه امام عسکری(ع) به شیعیان - استاد پناهیان.mp3
2.86M
توصیه ویژه امام حسن عسکری(علیه السلام) به شیعیان
#سخنرانی📺
حجت الاسلام👇
#علیرضا_پناهیان🎙
#میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)🌺
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆حجّت خدا بر دوش پدر و معرّفى به احمد قمى
مرحوم شيخ صدوق و برخى ديگر از مورّخين و محدّثين شيعه و سنّى آورده اند:
يكى از بزرگان قم به نام احمد بن اسحاق اشعرى قمّى حكايت كند: روزى به محضر مبارك حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام شرفياب شدم و خواستم درباره حجّت خدا و خليفه پس از آن حضرت ، از ايشان سؤ ال كنم .
همين كه در محضر شريف امام عليه السلام وارد شدم و سلام كردم ، بدون آن كه سخنى گفته باشم ، مثل اين كه از نيّت و افكار من آگاه بود، مرا مخاطب قرار داد و فرمود:
اى احمد بن اسحاق ! خداوند تبارك و تعالى از زمان خلقت حضرت آدم عليه السلام تا برپائى قيامت ، بندگان خود را بدون حجّت و راهنما رها نكرده است .
و در هر زمانى - از باب لطف - يكى از بندگان شايسته خود را حجّت بر انسان ها قرار داده است كه به وسيله وجود مبارك او حوادث خطرناك برطرف مى شود، باران رحمت خدا فرود مى آيد و زمين به بركت وجود حجّت خداوند متعال ، بركات درون خود را ظاهر مى سازد و در اختيار بندگان و ديگر موجودات قرار مى دهد.
عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! فدايت گردم ، امام و خليفه بعد از شما چه كسى است ؟
هنگامى كه اين سؤال را طرح كردم ، امام حسن عسكرى عليه السلام سريع از جاى خود برخاست و درون منزل رفت و پس از لحظه اى بازگشت ، در حالى كه كودكى خردسال را در آغوش خود گرفته بود، و همانند ماه شب چهارده نورانى بود و مى درخشيد.
موقعى كه حضرت وارد اتاق شد، اظهار نمود: اى احمد! اگر اهل معرفت نمى بودى و نيز اگر نزد خداوند متعال گرامى نمى بودى ، هرگز فرزند عزيزم را بر تو عرضه نمى كردم .
و سپس فرمود: اين فرزند من است كه هم نام رسول خدا صلى الله عليه و آله مى باشد و جهان به وسيله وجود او پر از عدل و داد خواهد شد، همان طورى كه ظلم و ستم همه جا را فرا گرفته باشد.
اى احمد! اين فرزندم ، همانند حضرت خضر پيامبر خدا عليه السلام ؛ و همچنين مانند ذوالقرنين ، علمش برگرفته از سرچشمه علوم و معارف الهى است ، داراى عمرى طولانى خواهد بود.
در آن زمانى كه فرزندم - حجّت خدا - از طرف خداوند جلّ و علا، در غيبت قرار گيرد، نگهدارى دين براى افراد جامعه سخت خواهد بود و همگان ايمان و اعتقاد خود را از دست مى دهند، مگر اشخاصى كه محدود و اندك ياشند.
عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! علامت و نشانه او چيست ؟
ناگهان آن كودك خردسال عزيز، لب به سخن گشود و ضمن مطالبى ارزشمند، مرا مخاطب خويش قرار داد و فرمود:
اى احمد بن اسحاق ! من آخرين خليفه پروردگار متعال در زمين هستم ، من از دشمنان انتقام خواهم گرفت .
و سپس افزود: بعد از پدرم امام و خليفه اى غير از من نخواهد بود، شكرگزار خداوند باش و بر عقيده ات پايدار بمان ، تو فرداى قيامت همنشين ما خواهى بود.
📚إكمال الدّين شيخ صدوق : ج 2، ص 384، ح 2، ينابيع المودّة : ج 3، ص 317، ح 2، مدينة المعاجز: ج 7، ص 606، ح 2595.
✾📚 @Dastan 📚✾
افسردگی بهایی است که انسان برای شناخت خود میپردازد
هرچه عمیقتر به زندگی بنگری
به همان مقدار هم عمیقتر رنج میکشی
✾📚 @Dastan 📚✾
صبح، فرصتی برایِ “آغاز” است!
و ایرادِ کارِ ما ، دقیقا همینجا بود؛
که بارها، آغاز شدیم و هر بار؛
“تکرار”ِ خودمان بودیم…
🌸صبحتون بخیر و شادی🌸
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆يادى از امام هادى (علیه السلم )
امام دهم حضرت هادى (ع ) در 15 ذيحجّه سال 212 ه ق در مدينه متولد شد 33 سال (از سال 220 تا 254) امامت كرد، و در سوّم رجب سال 254 در سنّ 42 سالگى در شهر سامره بر اثر زهرى كه به دسيسه مُعْتَزّ (سيزدهمين خليفه عباسى ) توسّط معتمد عباسى به آن حضرت خورانده شد، به شهادت رسيد، مرقد شريف او در شهر، سامرا واقع در كشور عراق است .
يكى از طاغوتهاى عصر امامت آن حضرت واثق (نهمين خليفه عباسى ) بود، گروهى از دژخيمان واثق براى سركوبى شورشيان حجاز به مدينه آمده بودند، و فرمانده آنها يك نفر از افسران ترك (منسوب به تركيه فعلى ) بود.
ابوهاشم جعفرى مى گويد: امام هادى (ع ) به ما چند نفر كه در محضرش بوديم (و سخن از تاخت و تاز دژخيمان واثق به ميان آمد فرمود: برخيزيد باهم برويم و از نزديك آمادگى و تجهيزات اين فرمانده ترك را مشاهده كنيم ، ما همواره آن حضرت از خانه بيرون آمديم و به سوى لشگر آن فرمانده ترك حركت كرديم ، و در كنار آن لشكر در چند قدمى ايستاديم و به تماشا پرداختيم .
ناگاه فرمانده ترك سوار بر اسب به سوى ما آمد، وقتى كه نزديك رسيد، امام هادى (ع ) به زبان تركى چند كلمه با او سخن گفت ، او به قدرى مرعوب عظمت معنوى آن امام ، قرار گرفت كه هماندم از اسب پياده شد و سم مركب امام را بوسيد.
سپس از آن فرمانده پرسيدم : چه موجب شد كه اين گونه مرعوب امام هادى (ع ) قرار گرفتى ؟ (با اينكه او را نمى شناختى ؟)
فرمانده گفت : آيا اين شخص (امام هادى ) پيامبرى از پيامبران است ؟
گفتم : نه .
فرمانده گفت : اين آقا (اشاره به امام هادى ) مرا به همان نامى كه در كودكى در منطقه تركستان داشتم صدا زد با اينكه هيچ كس تا كنون نمى دانست كه من چنين نامى داشتم !!.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾