📌 وفات آیت الله هاشم قزوینی
🔸 آیت الله هاشم قزوینی در سال ۱۲۷۰ش در روستای «قلعه هاشمخان» قزوین متولد شد. ایشان در نوجوانی پس از فراگیری مقدمات و فقه و اصول نزد اساتید بزرگ و فلسفه نزد سید موسی زرآبادی قزوینی به اصفهان رفت و بعد از شش سال فراگیری علوم دینی به قزوین برگشت.
🔹 وی پس از آن به نجف رفت و از محضر میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی استفاده کرد و پس از آن در سال ۱۳۴۰ش به ایران برگشت و در مشهد ساکن شد. مقام معظم رهبری، آیت الله سید علی خامنهای یکی از شاگردان بزرگ و برجسته این عالم بزرگ است.
🔹 به گفته آیتالله خامنهای، استادی در فن بیان و تسلط همانند او وجود ندارد و بهنقل از اسماعیل صالحی مازندرانی، هاشم قزوینی دارای بیان روان، قدرت تفسیر و تحلیل و صاحب کرامات بود.
🔸 آیتالله هاشم قزوینی از مخالفان حکومت رضاخان و از معترضان به شهادت نواب صفوی بود. قزوینی بههمراه عالمان دیگر اقدام به نوشتن نامه به رضاخان در برابر قانون کشف حجاب کردند. در پی این حادثه، ایشان راهفت سال به قزوین تبعید کردند.
🔸 این عالم گرانقدر سرانجام در روز ۲۰ ربیع الثانی سال ۱۳۸۱ق در ۶۹ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.
#تقویم_تاریخ
#ربیع_الثانی_۲۰
#آیت_الله_قزوینی
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 وفات عالم مجاهد آیتالله میرزا جواد تهرانی
🔹 میرزا جواد تهرانی در سال 1283ش در تهران به دنيا آمد. پس از تحصيلات مقدماتی در تهران و قم، راهي نجف شد. دو سال بعد به تهران بازگشت و سپس در مشهد در درس ميرزای اصفهانی و شيخ مجتبی قزوينی شرکت کرد. او سالها به تدریس فقه و اصول، تفسیر قرآن و فلسفه در مشهد اشتغال داشت.
🔸 میرزا جواد تهرانی در مسائل اجتماعی و گرهگشايی از كارهای مردم بسيار كوشا بود و در اين راه تلاش وافری از خود نشان میداد. ایشان در زندگی فردی و اجتماعی، به رعایت اصول و موازین اخلاقی و اخلاص در عمل مشهور بود، بهگونهای که همگان مجذوب روحیات و سجایای اخلاقیاش بودند.
🔸 آیتالله تهرانی در انقلاب اسلامی و مبارزه با حکومت پهلوی نیز فعال بود. او سال ۱۳۵۸ از مشهد به نمایندگی مجلس خبرگان انتخاب شد. در دوران جنگ عراق با ایران، ایشان با وجود كهولت سن چهار بار به جبهه رفت.
🔹 اين عالم رباني در سوم آبان ۱۳۶۸ در ۸۵ سالگی در مشهد وفات يافت و در همان شهر مدفون گرديد.
#تقویم_تاریخ
#آبان_3
#آیت_الله_میرزا_تهرانی
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆اخلاص در عمل
روزى جمعى از اصحاب آيت اللّه العظمى بروجردى (قدّس سرّه ) در محضر ايشان ، سخن از بعضى از خدمات آن مرحوم به ميان آوردند و در اين باره گفتگو مى كردند.
يكى از اصحاب ايشان (آيت اللّه سيّد مصطفى خوانسارى ) مى گويد: من نيز در آن جمع ، حاظر بودم ولى چيزى نمى گفتم ، آيت اللّه بروجردى رو به من كرد و فرمود: ((تو هم سخنى بگو)).
عرض كردم : مطلبى ندارم ، جز حديثى كه از اجدادم به خاطر دارم ، اگر اجازه بفرمائيد آن حديث را عرض كنم ؟
فرمود: بگو.
عرض كردم : جدم رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) نقل كرد
كه خدا فرمود:
اخلص العمل فان الناقد بصير
((عمل خود را خالص كن ، زيرا بازرس عمل ، بسيار بينا و دقيق سنج است )).
همين كه اين حديث را خواندم ، اشك از چشمان آيت اللّه بروجردى (ره ) سرازير شد و به اين مضمون فرمود: ((راستى اگر اعمال ما خالص و براى خدا نباشد، چه خواهد شد؟ آرى ناقد (بازرس ) تيز بين و بينا است )).
فراموش نمى كنم ، پس از اين ماجرا، هر وقت آن مرد بزرگ به من برخورد مى كردند، مى فرمودند:
اخلص العمل فان الناقد بصير بصير، و حالشان منقلب مى شد.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
خیلی ماجرای شیرینی حتمابخونید
"آیت الله بروجردی و دزد منزل"
🔹 دیروز آقای حسن عباسی فرزند مرحوم شیخ موسی زنجانی از مرحوم سید سجاد حسینی (دامادشان) حکایتی را به این شرح نقل کردند؛
در سال ۱۳۸۰ از قم به تهران می رفتم پیر مردی کنارم نشسته بود.
دقایقی از حرکت اتوبوس نگذشته بود که باب سخن باز شد و به مناسبتی نام آیت الله العظمی بروجردی برده شد.
پیر مرد با یک حس و حال خاصی رو به من کرد و گفت می خواهم حکایتی را نقل کنم: گفتم بفرمائید...
گفت؛
" شبی بعد از نماز مغرب و عشا مثل همیشه بعد از این که همه رفتند خادم منزل آقای بروجردی درب ها را می بندد.
آقای بروجردی با چند نفر از بزرگان مشغول گفتگو بودند که صدای عطسه ای از اتاق های مجاور به گوش جمع می رسد.
خادم و یکی دو نفر دیگر، فورا رد صدا را دنبال می کنند.
ناگهان، جوانی را می بینند که خود را در گوشه یکی از اتاق ها پنهان کرده بود...
او را نزد آقای بروجردی می آورند آقای بروجردی از او می پرسد: راستش را بگو، در خانه من چه می کنی؟
جوان با ترس و لرز می گوید: اگر راستش را بگویم در امان خواهم بود؟
آقا می بفرمایند بله، کسی تو را اذیت نخواهد کرد. بگو این جا چه می کنی؟
جوان گفت: آقا من از تهران آمده ام، دیروز از زندان آزاد شده و اهل بروجردم. شغل من دزدی است. از دیروز هرچه فکر کردم که این شب عیدی با دست خالی چگونه پیش زن و بچه بروم فکرم به جایی نرسید الا این که به قم آمده و از خانه شما دزدی کنم.
این شد که اینجا مخفی شدم تا در فرصت مناسب نقشه ام را عملی سازم که گیر افتادم.
🌷آقای بروجردی نگاهی به جوان کرد و گفت ظاهرا گرسنه ای و چیزی نخوردی؟
جوان گفت بله آقا، امروز هیچی نخوردم!
آقای بروجردی فرمودند شامی تهیه کردند و به سارق جوان دادند.
بعد از این که دزد جوان شامش را خورد آقای بروجردی فرمودند: اگر من کاری برای تو کنم قول می دهی دیگر دزدی نکنی؟
جوان بلا فاصله گفت: بله آقا قول شرف می دهم...
آقا فرمودند امشب را اینجا باش استراحت کن تا فردا...
صبح روز بعد او را با یکی از مباشرینش به بازار می فرستد و دستور می دهد کت و شلواری برای خودش و لباس و سوغات شب عیدی برای زن و بچه اش خریداری کنند.
بعد از خرید نزد آقای بروجردی بر می گردند.
آقا مبلغ ۴۰۰ تومان به او می دهد می فرماید برو پیش زن و بچه ات اما ۱۴ فروردین اینجا باش...
جوان دست آقا را می بوسد و تشکر می کند و با درشکه ای که به دستور ایشان آماده کرده بودند به گاراژ می رود و راهی بروجرد می شود.
۱۴ فروردین طبق وعده حاضر می شود آیت الله بروجردی نامه ای به دست او داده می فرماید نزد فلان کس در بازار تهران برو و این نامه را از طرف من به او بده!
جوان به همان آدرس راهی بازار تهران می شود..
فردی که نامه را تحویل می گیرد از بزرگان بازآر تهران است .
می گوید طبق سفارش آقا شما را به شاگردی می پذیرم این جا بمانید و کار کنید.
بعد از سه ماه، به جوان می گوید شخص بزرگی مثل آیت الله بروجردی شما را پیش من فرستاده است و لذا از ایشان خجالت می کشم که شما فقط شاگرد من باشید بنابراین سه دانگ مغازه را به نام شما می زنم و شما را شریک خودم می کنم...
چند ماه بعد جوان را صدا کرده به او می گوید من مال د اموال زیادی دارم و نیازی به این مغازه ندارم، به احترام آقای بروجردی همه دکان را به نام شما می زنم...
خلاصه، بعدها آن جوان به چنان ثروتی دست پیدا می کند که تا الان به نیابت آقای بروجردی ۴۰ سفر مکه مشرف شده است. ده ها خانه برای فقرا خریده و صدها کار خیر کرده است..."
🔸پیرمرد به من گفت آقا سید حالا دوست داری آن جوان سارق را به شما معرفی کنم؟
گفتم: بله!
در حالیکه اشک چشمان خود را پاک می کرد گفت؛ آن دزد جوان، همین پیرمردی است که الان در کنار شما نشسته است و به لطف خدا و محبت و سخاوت آیت الله العظمی بروجردی به ثروت و عزت فراوانی رسیده است...🌲
به قلم استاد حسینی دورود
✾📚 @Dastan 📚✾
هیچوقت بخاطر از دست دادن هیچ چیز تو زندگی غصه نخور چون هروقت که یه درخت برگی رو از دست میده
یه برگ جدید به جای اون برگ سبز میشه
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان حضور واقعی در نماز
ماجرای پیرمرد باربر در مسیر مشهد
🎙️استاد انصاریان
✾📚 @Dastan 📚✾
#سلام_امام_زمانم 😍✋
با هر نفسے سلام ڪردن عشق است
آقا بہ تو احترام ڪردن عشق است
اسم قشنگت بہ میان چون آید
از روے ادب قیام ڪردن عشق است
✾📚 @Dastan 📚✾
▫️روزى زنى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و گفت:
پسرم به مسافرت رفته و غيبت او طولانى شده و اشتياقم به ديدنش شدت يافته. برايم دعا كنید.
حضرت فرمود: بردبار باش.
این ماجرا سه بار تکرار شد. دفعه آخر، آن زن عرض کرد: تا کی صبر كنم؟ به خدا سوگند، صبرم تمام شده.
حضرت فرمود: به منزل خود بازگرد. خواهى ديد فرزندت از سفر برگشته است.
زن رفت و با كمال تعجّب، دید كه فرزندش از سفر برگشته است.
نزد حضرت بازگشت و گفت: آیا بعد از پيامبر خدا، وحى [بر شما] نازل شده است؟
حضرت فرمود:
نه، ولى [پيامبر صلى الله عليه و آله] فرموده است:
« عِندَ فَناءِ الصَّبرِ يَأتِي الفَرَجُ. هنگام تمام شدن صبر، فرج مى آيد».
وقتى گفتى: صبرم تمام شده، دانستم كه خداوند با آمدن فرزندت، فرج تو را رسانده است.
📚وسائل الشيعة، ج ۱۵، ص ۲۶۴.
🔘 همه حرف همین است:
آن روزی که بشر با همه وجودش، بر تئوری «سوختن و ساختن با وضع موجود» خطّ بطلان بکشد و این صبر مذموم به پایان برسد و از خدا تنها منجی را طلب کند؛ فرج خواهد رسید.
#صبر
#فرج
✾📚 @Dastan 📚✾
🌺عذاب شدید بردن آبروی دیگران!🌺
✅مردی خدمت امام موسی کاظم (علیه السلام) آمد و عرضه داشت:
✨ فدایت شوم، از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که ناپسند بود، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند!
🌺حضرت فرمود: گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن ..
▪️حتی اگر پنجاه نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر!
⚡️هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ اوست و شخصیتش را از بین می برد در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود که خدا در موردشان فرموده:
💥"کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند"
🔰حسن ختام این مطلب، حدیثی تکان دهنده از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند:
🔥 هر کس گناه و کار زشتی را نشر و پخش کند، همانند کسی است که آن کار را انجام داده است...
📗کافی ج 8 ص 147. آیه مذكور در سوره نور آیه 19 قرار دارد.
📒به نقل از تفسیر راهنما.
📕بحارالأنوار، ج 72، ص 365، ح 77.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆شيعه حقيقى از نظر حضرت زهرا(سلام الله علیها )
مردى به همسرش گفت : به حضور حضرت زهرا(س ) برو و از قول من به آنحضرت بگو: ((من از شيعيان شما هستم ، آيا شما قبول داريد كه من از شيعيان شما هستم ؟!))
همسر او به حضور فاطمه (س ) آمد و پيام شوهرش را ابلاغ كرد، فاطمه (س ) به او فرمود: به شوهرت بگو:
ان كنت تعمل بما امرناك و تنتهى عما زجرناك فانت من شيعتنا و الا فلا.
((اگر تو آنچه را كه ما كرده ايم انجام مى دهى و از آنچه نهى نموده ايم بجا نمى آورى ، پس از شيعيان ما هستى و گرنه از شيعيان ما نيستى )).
همسر نزد شوهرش آمد و گفتار حضرت زهرا(س ) را به او ابلاغ كرد، شوهر او از اين پاسخ ، محزون گرديد و آه و ناله اش بلند شد و مى گفت :
واى بر من ، كيست كه به گناه آلوده نباشد، بنابراين اگر من از گناه پاك نگردم ، شيعه نيستم و وقتى كه شيعه نبودم ، جاودانه در دوزخ خواهم بود، واى بر من چه خاكى بر سرم كنم ؟...
همسر او وقتى كه او را آن گونه آشفته و نگران ديد، به حضور حضرت زهرا(س ) آمده و جريان را به عرض او رسانيد.
حضرت زهرا(س ) به آن بانو فرمود به شوهرت بگو:
چنين نيست كه تو تصور مى كنى ، شيعيان ما از افراد نيك اهل بهشت هستند، ولى اگر گناهكار باشند، بر اثر بلاها و گرفتاريها كه به سوى آنها رو مى آورد، و صدماتى كه در صحرا محشر، در روز قيامت و يا در طبقه اعلاى دوزخ مى بينند گناهانشان ريخته مى شود و آنها از گناهان پاك مى گردند، و سپس آنها را نجات مى دهيم و به سوى بهشت مى بريم .
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 درگذشت طاهره صفارزاده، مترجم قرآن
🔻طاهره صفارزاده در ۲۷ آبان ۱۳۱۵ در سیرجان زاده شد. وی پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و مادربزرگش سرپرستی او را بر عهده گرفت. او در ۱۳۴۹ شمسی به استخدام دانشگاه شهید بهشتی درآمد.
🔺صفارزاده در ۲۰۰۶ میلادی از سوی «سازمان نویسندگان آفریقا و آسیا» به عنوان «شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان»، برگزیده شد. از او که از شاعران، نویسندگان و مترجمان بزرگ شیعه است، آثار بسیاری از جمله ترجمه قرآن به زبان فارسی و انگلیسی و شعر به جای مانده است.
🔹صفارزاده در ۴ آبان ۱۳۸۷ بر اثر بیماری درگذشت و پیکرش در امامزاده صالح در تجریش تهران به خاک سپرده شد.
💫 رهبر انقلاب اسلامی ایران در پیامی با تسلیت به جامعه ادبی و شعر ایران، او را به عنوان مترجم قرآن و نویسنده و شاعر خلاق، ستود و ترجمه او از قرآن را ترجمهای ماندگار شمرد.
#تقویم_تاریخ
#آبان_۴
#طاهره_صفارزاده
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 سی تفسیر کوتاه قرآن کریم در بیان رهبر انقلاب
📍قسمت هشتم
📚 موضوع: افزایش توانمندیهای کشور
📖تفسیر آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال
🗓۱۳۹۵/۰۳/۲۵
#آیتالله_خامنهای
#تفسیر
#سی_تفسیر
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 گلایهی یک مادر در عالم برزخ از فرزندش!
.
.
🎙استاد عالی
✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨
🔴بساط ریا مهیاست
✍️مقدس اردبیلی رفت حمام، دید حمامی دارد در خلوت خود میگوید: خدایا شکرت که شاه نشدیم، خدایا شکرت که وزیر نشدیم، خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم!
مقدس اردبیلی پرسید: آقا خب شاه و وزیر ظلم میکنند، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟
گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد! چون میگویند مقدس اردبیلی، نیمه شب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب میخواهم برای نماز شب، کمک کن! مقدس گفت: بله شنیدم. حمامی گفت: اونجا، نصفه شب، کسی بوده با مقدس؟
مقدس گفت: نه ظاهرا نبوده. حمامی گفت: پس چطور همه خبردار شدند؟ پس معلوم میشود خالص خالص نیست!
مقدس میگوید یک دفعه به خودم آمدم و فهمیدم که این روایت که می گوید ریا در زندگی مردم، آنقدر نا محسوس است که پنهانتر است از حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک است .
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما یکی نه ایم، هزاریم
🔹وقتشه تو هم چوبتو پرت کنی.
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 مخالفت امام خمینی ره با لایحه کاپیتولاسیون
🔹لایحهٔ کاپیتولاسیون، پیشنهادی برای مصونیت قضایی نظامیان و اتباع آمریکایی در ایران بود. این لایحه در ۳ مرداد ۱۳۴۳ از سوی دولت حسنعلی منصور ، به مجلس شورای ملی ارائه و در ۲۱ مهر همان سال، به تصویب رسید.
🔻امام خمینی پس از اطلاع از تصویب این لایحه، در ۴ آبان ۱۳۴۳، مصادف با سالروز ولادت حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها)، در مخالفت با آن پیامی صادر نمود و در اجتماع روحانیون و سایر اقشار مردم سخنرانی کرد و اعتراض خود به این لایحه را اعلام داشت.
🔻 امام این سخنرانی را که در منزل خویش در قم ایراد گردید، با آیه استرجاع - که نشان از رسیدن مصیبتی بزرگ است - آغاز کرد.
🔹 امام در بخشی از سخنانش به تبیین لایحهٔ کاپیتولاسیون پرداخت و نتایج سیاسی و اجتماعی آن را با ذکر مثالهایی چنین توصیف نمود که به موجب این قانون، اگر یک آمریکایی یکی از مراجع تقلید یا شاه ایران را ترور کند، دولت و قوه قضائیه ایران حق محاکمه او را ندارد، ولی اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد.
♦️ پس از آن، حکومت پهلوی افشاگریهای امام خمینی را اقدامی علیه امنیت، استقلال و تمامیت ارضی کشور ایران اعلام کرد و در شب ۱۳ آبان ، امام را بازداشت و به ترکیه تبعید کرد.
#تقویم_تاریخ
#آبان_۴
#کاپیتولاسیون
✾📚 @Dastan 📚✾
°●💚🌿●°
توی تدارکات لشکر یکی دو شب می دیدم ظرف های شام را یکی شسته.
نمی دانستیم کار کیه.
یک شب ، مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود.
گفت:«من روزها نمی رسم کمکتون کنم ولی ظرف های شب با من»
شهید_مهدی_زین_الدین🕊
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 ترور و شهادت " دکتر فتحی شقاقی"
🔶 فتحی شقاقی، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین بود. او در سال ۱۹۵۱ در شهر غزه به دنیا آمد. وی برای تحصیلات تکمیلی در رشته پزشکی به مصر رفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، کتاب مشهور خود را به نام «خمینی راه حل و آلترناتیو اسلامی» نوشت.
🔻در سال ۱۹۸۱ از مصر به فلسطین بازگشت و بعد از مدتی ۱۱ ماه در غزه زندانی شد و سه سال بعد نیز به دلیل ارتباطش با فعالیتهای نظامی به ۴ سال زندان قطعی و ۵ سال زندان تعلیقی محکوم شد.
🔹اسحاق رابین، نخستوزیر وقت اسرائیل پس از انجام عملیات گروه حماس در ۲۵ ژانویه ۱۹۹۵ دستور اعدام فتحی شقاقی را صادر کرد.
💫 در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۵ (مصادف با ۴ آبان ۱۳۷۴) در حالی که شقاقی قصد داشت برای بررسی وضعیت آوارگان فلسطینی در لیبی به این کشور سفر کند و هنگامی که از کنفرانس لیبی به جزیره مالت وارد شد، مقابل هتل محل اقامتش از سوی دو موتور سوار هدف قرار گرفته و به شهادت رسید.
#تقویم_تاریخ
#آبان_۴
#دکتر_فتحی_شقاقی
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی به امید تو
روزتون بخیر عزیزان
شروع هفته تون عالی
ان شاء الله بهترین هفته را پیش رو
داشته باشید
پراز موفقیت پراز برکت
پر از آرامــش پراز مهربانی
پراز حس خوشبختی
روزتون زیبا و در پناه خـــدا
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆عمل براى آخرت نه دنيا!
هنگامى كه حضرت موسى (علیه السلام ) براى نجات خود از شر فرعونيان ، از مصر به سوى مدين هجرت كرد، در بيرون مدين ديد، چوپانان براى گوسفندان خود از چاه ، آب مى كشند، و دو دختر در كنار ايستاده اند و منتظر خلوت شدن سر چاه هستند، تا آنگاه كنار چاه بيايند و براى گوسفندان خود، آب از چاه بكشند.
موسى (ع ) به سوى آنها شتافت و آنها را كمك كرد، آنها دختران شعيب پيغمبر بودند، آن روز زودتر نزد پدر رفتند و جريان كمك مخلصانه جوان غريبى را به او خبر دادند.
شعيب (ع ) يكى از دخترانش را نزد آن جوان غريب فرستاد تا او را دعوت به خانه اش كند.
آن دختر نزد موسى (ع ) آمد و گفت : ((پدرم شما را به خانه خود دعوت كرد تا پاداش زحمات شما را بپردازد)).
موسى (ع ) اين دعوت را اجابت كرد و به خانه شعيب (ع ) آمد.
هنگامى كه موسى (ع ) نزد شعيب (ع ) آمد، شعيب كنار سفره شام نشسته بود و مى خواست غذا بخورد، وقتى كه چشمش به آن جوان غريب (موسى )افتاد گفت : ((بنشين و از اين غذا بخور)) (تا آن هنگام ، شعيب ، موسى را نمى شناخت ).
موسى (ع ) گفت : اعوذ باللّه : پناه مى برم به خدا.
شعيب گفت : چرا اين جمله را گفتى ، مگر گرسنه نيستى ؟
موسى گفت : چرا، گرسنه هستم ، ولى ترس آن دارم كه اين غذا عوض كمكى كه به دخترانت كردم ، قرار داده شود، ولى ما از خاندانى هستيم كه هيچ چيزى از عمل آخرت را به سراسر زمين كه پر از طلا باشد، نمى فروشيم .
شعيب گفت : ((اى جوان ، نه به خدا سوگند، غرض من معاوضه دنيوى نيست ، بلكه عادت و روش من و پدرانم اين است كه ما مقدم مهمان را گرامى مى داريم و غذا به ديگران مى دهيم )).
آنگاه موسى (ع ) كنار سفره نشست و از غذا خورد.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆رنج امام خمينى از متحجرين مقدس مآب
امام خمينى (قدّس سرّه ) در آن هنگام كه به نجف اشرف تبعيد بود و در حدود پانزده سال در آنجا بودند، از گروههاى مختلف ، رنجهاى فراوان ديدند (گاهى از قاسطين (طاغوتها) و گاهى از ناكثين (ليبرالهاى وابسته ) و گاهى از مارقين كه همچون خوارج زمان حضرت على (علیه السلام ) در لباس مذهب ، آن بزرگوار را رنج مى دادند و سد راه گسترش نهضت او مى شدند).
از جمله : امام خمينى (ره ) به عنوان طرح حكومت اسلامى ، مساءله ولايت فقيه و حكومت اسلامى را در جلسات درس خود به بحث و بررسى كشيدند و بعد كتاب شريف ((حكومت اسلامى و ولايت فقيه )) را نوشتند.
افرادى از مقدس مآبها و روحانى نماهاى مرموز به خانه امام مى آمدند و با خواهش و تقاضا، به عنوان اينكه مى خواهيم كتاب حكومت اسلامى را در بغداد و بصره و ساير بلاد منتشر كنيم ، آن كتابها را مى گرفتند و مى بردند.
بعد معلوم شد در شهرهاى بغداد و بصره و...از آن كتابها خبرى نيست ، و آن دوست نماهاى كوردل آن كتابها را مى بردند به چاههاى نجف يا در ميان شط فرات مى ريختند تا به دين وسيله جلو افكار امام را بگيرند خبائث و بد جنسى را ببينيد تا كجا؟ آنگاه متوجه مى شويد كه امام خمينى (ره ) حدود پانزده سال در چه محيطى زندگى كرد، ولى همانند كوه در برابر آنها استوار ماند و سرانجام پيروز شد.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆جلودارى الاغ !
شخصى در بستر مرگ بود، دستور داد همه بستگان و دوستانش كنار بسترش بيايند تا او از همه آنها حلاليت بطلبد، اين كار انجام شد، و در آخر گفت : شتر سوارى مرا نيز بياورند تا از او حلاليت بطلبم ، شترش را آوردند، او دست بر گردن و صورت شتر كشيد و گفت : من مدتها بر تو سوار مى شدم ، تو براى من زحمت فراوان كشيدى ، اگر در اين مدت از من آزار و زحمتى ديدى و در علوفه تو كوتاهى كردم ، مرا ببخش و حلال كن . شتر گفت : هر چه آزار و بدى به من كردى همه را بخشيدم ، مگر اين گناه را كه گاهى افسار مرا به پالان الاغى مى بستى و خودت سوار بر الاغ مى شدى و مرا به دنبال الاغ مى بردى ، و مردم نگاه مى كردند و مى ديدند كه جلودار من الاغى شده است ، من هرگز اين گناه تو را نمى بخشيدم ، تو چرا هتك احترام من نمودى و الاغى را بر من مقدم داشتى ، مگر نمى دانستى كه مقدم داشتن نادان و ابله بر بزرگ و دانا، جنايتى نابخشودنى است !
✾📚 @Dastan 📚✾
اومدم بگم همیشه یه چیزهایی برای اعصاب خوردی هست.
تو برای فکر کردن انتخابشون نکن
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ امامزاده واجب التعظیم محمد بن احمد بن موسی مبرقع (سلام الله علیه)
🔸 ابواحمد موسی بن محمد (موسی مبرقع) فرزند امام جواد (علیهالسّلام) و برادر تنی امام هادی (علیهالسّلام) است و مادر بزرگوارش سمانه مغربیه است.ایشان در زمان شهادت پدر بزرگوارش حدود پنج سال داشت.
🔻 موسی مبرقع جد سادات رضوی است. او در مدینه سرپرست اولاد و اموال پدرش بود. مدتی به دستور متوکل عباسی در سامراء تحت مراقبت حکومت بود، مدتی هم در کوفه زندگی کرد و سپس به شهر قم مهاجرت نمود و تا آخر عمر آنجا بود.
🔺سال ۲۴۴ هجری، متوکل عباسی، به علت وحشت از موقعیت موسی مبرقع، او را هم همچون امام هادی ع از مدینه به بغداد احضار کرد و در سامراء قرار داد تا تحت نظر باشد.
♦️ ایشان سال۲۵۶ق به قم وارد شد و ابتدا دائما روی صورت خود برقع (روپوش) میانداخت تا چهره ایشان شناخته نشود (با به خاطر اینکه شمایل بسیار زیبایی داشت، برای اینکه مردم در کوچه به وی نگاه نکنند)
🔹 ایشان در ۲۲ ربیع الثانی سال ۲۹۶ در ۸۲ سالگی در قم وفات یافت و پس از تشییع در محلهای که بعدها "چهل اختران" نام گرفت، دفن شد. در آنجا چهل تن از بستگان و اولاد موسى مبرقع دفن شده اند.
#تقویم_تاریخ
#ربیع_الثانی_۲۲
#موسی_مبرقع
✾📚 @Dastan 📚✾
14-rahmat1.mp3
8.55M
💞مهربانی خدا و
داستان حضرت موسی(علیهالسلام)/
🔹حجتالاسلام عالی