eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
راه نجات پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: سه نفر از بنى اسرائيل با هم به مسافرت رفتند در ضمن سير و سفر در غارى به عبادت خدا پرداختند، ناگهان ! سنگ بزرگى از قله كوه فرود آمد و بر در غار افتاد و دهانه غار به كلّى بسته شد. و مرگ خود را حتمى دانستند. پس از گفتگو و چاره انديشى زياد به يكديگر گفتند: به خدا سوگند! از اين مرحله خطر راه رهايى نيست مگر اينكه از روى راستى و درستى با خدا سخن بگوييم . اكنون هر كدام از ما عملى را كه فقط براى رضاى خدا انجام داده ايم به خدا عرضه كنيم ، تا خداوند ما را از گرفتارى نجات بخشد. يكى از آنها گفت : خدايا! تو خود مى دانى كه من عاشق زنى شدم كه داراى جمال و زيبايى بود و در راه جلب رضاى او مال زيادى خرج كردم ، تا اينكه به وصال او رسيدم و چون با او خلوت كردم و خود را براى عمل خلاف آماده نمودم ، ناگاه در آن حال به ياد آتش جهنم افتادم . از برابر آن زن برخواسته بيرون رفتم . خدايا! اگر اين كار من به خاطر ترس از تو بوده و مورد رضايت واقع شده ، اين سنگ را از جلوى غار بردار! در اين وقت سنگ كمى كنار رفت به طورى كه روشنايى را ديدند. دومى گفت : خدايا! تو خود آگاهى كه من عده اى را اجير كردم كه برايم كار كنند و قرار بود هنگامى كه كار تمام شد. به هر يك از آنان مبلغ نيم درهم بدهم ، چون كار خود را انجام دادند من مزد هر يك از آنها را دادم ولى يكى از ايشان از گرفتن نيم درهم خوددارى كرده و اظهار داشت : اجرت من بيشتر از اين مقدار است ، زيرا من به اندازه دو نفر كار كرده ام ، به خدا قسم كمتر از يك درهم قبول نمى كنم در نتيجه مزدش را نگرفته رفت و من با آن نيم درهم بذر خريده كاشتم خداوند هم بركت داد و حاصل زياد بر داشتم پس از مدتى همان اجير پيش من آمده و مزد خود را مطالبه نمود. من به جاى نيم درهم ، هيجده هزار درهم (اصل سرمايه و سود آن ) به او دادم خداوندا! اگر اين كار را من تنها به خاطر ترس از تو انجام داده ام اين سنگ را از سر راه ما دور كن ! در آن لحظه سنگ تكان خورد، كمى كنار رفت به طورى كه در اثر روشنايى همديگر را مى ديدند، ولى نمى توانستند بيرون بيايند. سومى گفت : خدايا! تو خود مى دانى كه من پدر و مادرى داشتم كه هر شب شير برايشان مى آوردم تا بنوشند، يك شب دير به خانه آمدم و ديدم به خواب رفته اند خواستم ظرف شير را كنارشان گذاشته و بروم ، ترسيدم جانورى در آن شير بيفتد، خواستم بيدارشان كنم ، ترسيدم ناراحت شوند، بدين جهت بالاى سر آنها نشستم تا بيدار شدند و من شير را به آنها دادم ! بار خدايا! اگر من اين كار را به خاطر جلب رضاى تو انجام داده ام اين سنگ را از ما دور كن ! ناگهان ! سنگ حركت كرد و شكاف بزرگى به وجود آمد و توانستند از آن غار بيرون آمده و نجات پيدا كنند.(105) ____________________ ‏«داستانهاى بحارالانوار» ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ http://eitaa.com/dastan9
•🌸🌱• بزرگی‌میگفت: همه‌مردم‌نسبت‌به‌همدیگه‌حق‌الناس‌دارن!! پرسیدم‌ینی‌چی‌ڪه‌نسبت‌به‌هم؟ فرمودن‌وقتی‌یڪی‌زار‌میزنه‌‌ تا‌امام‌زمانش‌روببینه. یڪیم‌بی‌خیال‌داره‌گناه‌میڪنه! این‌بزرگترین‌حق‌الناسیه‌ڪه‌باهر‌گناه‌... میفته‌به‌گردنمون... ⛔چقدر اون دنیا خیلی ها گیر همین چیزا هستن داداش یا خواهر گرامی که دارید مثل نقل و نبات گناه می‌کنی و فکر میکنی خیلی زرنگی تومال ثروت ته تهش فرعون و قاعرون بودن مردن تو فرهنگ و ولنگاری الانش غرب همه چی رو تست کرد الان به غلط کردن افتاده شماها دنبال چی هستید...... ⛔ ⭕️ splus.ir/dastan9 🌺❤️🌼 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌼❤️🌺
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۶ مهر ۱۴۰۱ میلادی: Saturday - 08 October 2022 قمری: السبت، 11 ربيع أول 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️23 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️27 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️29 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️53 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
▪️اندر عاقبت وطن‌فروش! ابن‌اثیر در الكامل فی التاريخ نوشته است: چنگیز نتوانست بخارا را تسخیر کند، نامه‌ای نوشت که هرکس با ما باشد در امان است! اهل بخارا دو گروه شدند، یک گروه مقاومت کردند و گروه دیگر با او همراه شدند. چنگیز به آنان نوشت: با همشهریان مخالف بجنگید و...‏در عوض حاکمیت شهر و غنائم از آن شما باشد. آنان پذیرفتند و آتش جنگ شعله‌ور شد و در نهایت گروه مزدوران چنگیز پیروز شدند. اما شکست بزرگ آن بود که او دستور داد گروه پیروز خلع سلاح و سربریده شوند! چنگیز گفت: اگر اینان وفا می‌داشتند، به خاطر ما بیگانگان به برادرانشان خیانت نمی‌کردند! ✍️ میثم مطیعی اینم یه نکته کوچیک در مورد دوستان وطن فروش هرکسی که خیانت کرد مطمئنن چوبش و خورده به شما نمیدونم چقدر قرار بود بدن که الان تو زندان هستید نوش جونتون ولی جالبه بدونید عمرسعد حداقل برای گندم ری آخرتش و فروخت حتما برو ببین چقدر بده اونم بهش نرسید داداش و خواهر گرامی از کجا میدونی چند دقیقه دیگه زنده ای که اینجوری زندگی میکنی از چند لحظه دیگه خودت خبر داری تهش یه قبر و یه کفن ها...... ⭕️ splus.ir/dastan9 🌺 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌼
🍃🌸 لحظه ای با قران ✍️قرآن می‌فرماید: بعضی آدم‌ها «کَانَّهُم خُشُبٌ»... انگار چوب‌اند... تا عصبانی می شوند، آتش می‌گیرند، و همه جا را دودآلود می‌کنند، همه جا را تیره و تار می‌کنند، اشک آدم را جاری می کنند. ولی بعضی‌ها این طور نیستند؛ مثل عودند. وقتی یک حرف می‌زنی که ناراحت می‌شوند، و آتش می‌گیرند، بوی جوانمردی و انصاف می‌دهند ، و هرگز نامردی نمی‌کنند. 🌷 این است که وجود نازنین امام صادق سلام الله علیه فرمود: هر کس را می‌خواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس ⭕️ splus.ir/dastan9 🌼❤️🌺 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌺❤️🌼
فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند... که ناگهان نامش خوانده شد... "چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟ دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند... او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد... نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و... التماس میکرد ولی بی فایده بود. او را به درون آتش انداختند. ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید. پیرمردی را دید و پرسید: "کیستی؟" پیرمرد گفت: "من نمازهای توام". مرد گفت: "چرا اینقدر دیر آمدی؟ چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟ پیرمرد گفت: چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی! آیا فراموش کرده ای؟ در این لحظه از خواب پرید. تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد. نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی. خدا ميفرماید: من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم ⭕️ splus.ir/dastan9 🌼❤️🌺 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌺❤️🌼
‍ "هانا" دختر ، در مورد یکی از نصایح پدرش این گونه می گوید: زمانی که به محل اقامت پدرم رسیدیم، من و خواهر کوچک‌ترم، با اسکورت یک محافظ به سویش رفتیم. من و خواهرم لیلا، لباس نامناسبی پوشیده بودیم که قسمت عمده‌ی بدنمان لخت بود. پدرم مثل همیشه خود را قایم کرده بود تا ما را بترساند و با ما شوخی کند. وقتی همدیگر را دیدیم، به شدت یکدیگر را در آغوش گرفتیم و پدرم ما را، و ما پدر را بوسیدیم. کمی ما را برانداز کرد و سپس مرا در آغوش خود گرفت و چیزی گفت که هرگز از یادم نمی‌رود! چشمانش را به چشمانم دوخت و گفت: ❣هانای عزیزم! تمام چیزهای با ارزش در این دنیا، توسط با چیزهای مختلفی پوشیده شده و پنهان‌اند. گفت: کجا می‌توانی به دست بیاری؟ بدون شک در اعماق زمین که زیر خروارها خاک پنهان شده است. کجا می‌توانی به دست بیاوری؟ در اعماق دریاها و درون پوسته‌ی سخت صدف‌ها. کجا می‌توانی به دست بیاوری؟ در اعماق معادن، که زیر لایه‌هایی از سنگ و خاک قرار گرفته و برای به دست آوردنش باید زحمت زیادی متحمل شوی. سپس با نگاهی تیز و گیرا به چشمانم زل زد و گفت: 💚دختر عزیزم! بدن تو ارزشمند است؛ بسیار با ارزش‌تر از چیزهایی که برایت مثال زدم… اگر آن چیزهایی که ارزششان از تو کم‌تر است، آن‌گونه پوشیده اند، پس تو هم باید خودت را بپوشانی (تا به آسانی در دسترس دیگران قرار نگیری و ارزشت کم شود). 📣📣⛔متاسفم برای پدرهای امروزی جامعه که بچه هاشون، همسرانشون.، ناموسشون رو مثل یک کالای بی ارزش در اختیار چشم های هوس آلود جامعه میکنن و عین خیالشون نیست داداش غیرت چیز قشنگیه یکی مثل محمد علی کلی تو اون جامعه ولنگار هواسش به ناموسش هست یه عده غرب زده هم اینجوری....📣 ⭕️ splus.ir/dastan9 ⛔ ⭕ https://eitaa.com/dastan9 ⛔⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی خانمی که هر جور میخوای میگردی و میگی به کسی مربوط نیست اشکال نداره اصلا به من مربوط نیست ولی جواب اینهارو تو قیامت چطور میخوایی بدی? ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ http://eitaa.com/dastan9
•🌸🍃• چندتاقلب‌برای‌امام‌زمانت‌ شکارکردی‌؟! چَندتامون‌غصه‌خورِامام‌زمانیم؟! رفقا!توجنگ،چیزی‌که‌بین‌شهداجا افتاده‌بوداین‌بودکه‌می‌گفتن(: امام‌زمان!دردوبلات‌به‌جون‌من!! پای‌کارامام‌‌زمانت‌باش..! ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۱۷ مهر ۱۴۰۱ میلادی: Sunday - 09 October 2022 قمری: الأحد، 12 ربيع أول 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹ورود حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه منوره 🔹انقراض حکومت بنی امیه، 132ه-ق 🔹هلاکت معتصم عباسی لعنة الله علیه، 227ه-ق 🔹موت احمد بن حنبل رئیس مذهب حنبلی، 241ه-ق 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️22 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️26 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️28 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️52 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
✍️ قسمتی از درآمدت را با امام زمان معامله کن 🔹وارد میوه‌فروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب رو پرسیدم. 🔸فروشنده گفت: موز ۱۶ تومن و سیب ۱۰ تومن. 🔹گفتم: از هر کدوم دو کیلو به من بده. 🔸پیرزنی وارد میوه‌فروشی شد و پرسید: محمدآقا سیب چند؟ 🔹میوه‌فروش پاسخ داد: مادر کیلویی سه تومن! 🔸نگاه تعجب‌زده‌ام رو به سرعت به میوه‌فروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش منو به آرامش دعوت کرد. صبر کردم. 🔹پیرزن گفت: محمدآقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همه‌شون سیب رو ده‌دوازده تومن می‌دن! مادر با این قیمتا که نمی‌شه میوه خرید! 🔸محمدآقای میوه‌فروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و اونو راهی کرد. 🔹سپس رو به من کرد و گفت: این پیرزن به‌تازگی پسر و عروسش رو تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه‌ یتیم! من چند بار خواستم بهش کمک کنم و میوه‌ مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد. 🔸به همین خاطر هیچ‌وقت روی میوه‌ها تابلوی قیمت نمی‌زنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمت‌ها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچه‌هاش میوه بخره. 🔹راستش رو بخوای من به هرکسی که نیاز داشته باشه کمک می‌کنم و همیشه با امام زمانم معامله می‌کنم. 🔸دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود. 🔹دلم می‌خواست روی میوه‌فروش رو ببوسم. میوه‌ها رو خریدم. سوار ماشین شدم و زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان خجل بودم. 🔸با خودم می‌گفتم: ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم رو با امام زمانم معامله می‌کردم. ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
عجیب وعبرت اموز ‍ 🔴 زنده به گورکردن عروس در شب عروسی 🔴 دختری نوجوان با اشتباه پزشکان داخل تابوت گذاشته و دفن شد. خانواده دختر روز بعد سر وقت او آمدند و چیزی که می‌دیدند را باور نمی‌کردند. دختر 16 ساله درخواست کمک کرد و سپس جان داد. این بار اما کاری از دست خانواده و اقوامش ساخته نبود. به گزارش فرادید به نقل از دیلی میل، نِیسی پِرِس تنها 16 سال داشت که به اشتباه درون تابوت و سپس داخل یک گور بتنی گذاشته شد. اعضای خانواده‌اش به ناگهان صدای فریاد و ضربه‌های او را شنیدند. اقوام او جسد دختر جوان را خارج کردند و مشاهده کردند که شیشه‌ی بالای تابوت او شکسته شده و سر انگشتانش نیز کبود شده است. پزشکان تلاش کردند تا دوباره نیسی را احیا کنند، اما پس از اینکه موفق نشدند نشانه‌های حیات را در او مشاهده کنند، دختر جوان مجدد به داخل گور برگردانده شد و در همان جای قبلی دفن شد. سه ماه از بارداری خانم پرس می‌گذشت. او در «لا انترادا» در غرب هندوراس زندگی می‌کرد. خانم پرس نیمه شب بیدار شد تا دستشویی برود که از هوش رفت. گفته می‌شود که او پس از شنیدن صدای شلیک گلوله وحشت کرده و از هوش رفته است. اما والدین مذهبیِ او عقیده‌ای دیگر دارند. آن‌ها پس از اینکه مشاهده کردند از دهان خانم پرس کف خارج می‌شود، گفتند که ارواح خبیث وارد کالبد او شده‌اند. اقوام نیسی پرس می‌گویند که کشیش‌ها تلاش کردند تا ارواح پلید را از کالبد نِیسی خارج کنند، اما او به تدریج تمام علائم حیاتی خود را از دست داد و به بیمارستان انتقال داده شد. پزشکان سه ساعت بعد مرگ او را تایید کردند. خانم پرس با لباس عروسی‌اش که به تازگی با آن به خانه بخت رفته بود، دفن شد. همسر او «رودی گونزالس» یک روز پس از انجام مراسم خاکسپاری هم به سر خاک وی در گورستان عمومی لا انترادا رفت که ناگهان از داخل قبر همسرش، صدای ضربه و جیغ شنید. او دیگران را خبر کرد. اعضای خانواده خانم پرس با یک پتک بر قبر ضربه زدند تا تابوت او را خارج کنند. آن‌ها تلاش کردند تا خانم پرس را دوباره احیا کنند. آقای گونزالس در گفتگو با یکی از شبکه‌های محلی گفت: «قلب من شکسته شده بود، چرا که معشوقه‌ام به یکباره از کنارم رفت و مرا تنها گذاشت. من می‌خواستم در کنار او باشم. دستم را روی قبر او گذاشتم و بعد سر و صداهایی را شنیدم. انگار یکی داشت به سنگ می‌کوبید. بعد از آن هم صدای او را شنیدم. او کمک می‌خواست. دقیقا روز قبل ما او را دفن کرده بودیم. من نمی‌توانستم باور کنم. از شنیدن صدای او خوشحال و امیدوار شده بودم.» مادر خانم پرس پزشکان اولیه را مقصر دانسته و می‌گوید که آن‌ها گفتند که نیسی هیچ نوع علائم حیاتی ندارد. او گفت: «حتی روز بعد هم او را از تابوت خارج کردیم، رنگ پوستش عادی بود و بدنش بو نمی‌داد. او اصلا شبیه مرده‌ها نبود. وقتی گفتند دخترم زنده است، من خیلی خوشحال شدم و فکر می‌کردم بار دیگر دخترم را خواهم دید.» ⭕️ @dastan9 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 - اینکه من، چه مدلی لباس می‌پوشم... - چه مدلی آرایش می‌کنم... - چه مدلی رفتار می‌کنم... واقعا به کسی ربطی داره؟! ▪️چرا رعایت حجاب، باید جزء قوانین یه کشور باشه؟! حکومت، به اسم اسلام، آزادی ما رو ازمون گرفته! - اصلا مگه هرکسی رو، توی قبر خودش، نمی‌خوابونن؟! ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
♨️علت اینکه گاهی انسان از همه جا رانده میشود⁉️ 🔸گاهی اوقات ، خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند ، کاری میکنند که همه دستِ رد به سینه او بزنند و طردش کنند. 🔸حتی بعضی وقتها زمینه ای فراهم میکنند که نسبت ناروا و تهمتی به او وارد شود که هیچ راه انکاری هم برای او باقی نماند و آن تهمت در مورد او کاملا جا بیافتد و در نتیجه همه او را ترک کنند و منزوی نمایند. 🔸در این هنگام است که خوبان او را به خویش راه داده و خود را به او معرفی میکنند.شاهد این مطلب در قرآن، داستان حضرت یوسف و نحوه رفتار ایشان در مورد برادر تنی خود، یعنی بنیامین است. 🔸حضرت یوسف برای اینکه بنیامین را نزد خود نگهدارد، به دست خویش جام طلایی خود را در بار ِ او قرار داد و مامورانش ندا دادند جام مَلِک گمشده است.برای بنیامین راه انکار و برای برادرانش راه دفاع از او باقی نماند و همه تایید کردند که بنیامین دزد است و دست رد بر سینه اش زدند.یوسف او را به نزد خویش آورد و با هم بر سر یک سفره نشستند. 🔸پس اگر برای تو هم چنین وضعیتی پیش آمد و همه دست رد بر سینه ات زدند و طردت کردند، توجه داشته باش که عزیز مصر، یعنی امام زمان علیه السلام، برای اینکه کسی را به نزد خویش راه دهد، ممکن است چنین کاری با او بکند... 📚مصباح الهدی،مرحوم دولابی ره ⭕️ splus.ir/dastan9 ❤️🌺🌼 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌺❤️🌼
💠 📎✨ 🪴مومـن‌‌بـودن‌جسـارت‌میخواد ✿ اینکه‌وسط‌یـه‌عده‌بـی‌نمـاز‌؛نماز‌بخونے◐ اینکه‌وسط‌یه‌عـده‌بی‌حجاب‌؛حجاب‌داشته‌باشے✿ اینکه‌حد و حدود‌‌نامحـرم‌ و محرم؛رورعایت‌ڪنے اینکه‌با‌افتخار‌چادر‌مشکی‌بپوشی‌؛✿ اینکه‌به‌جای‌آھنگ‌؛قرآن‌گوش‌میدی به‌خودت‌افتخار‌کن‌ به‌مومن‌بودنت‌ به‌محجبه‌بودنت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سلام دوستان عزیز یه سوال از کسایی دارم که تو این چند وقته آتیش بیار معرکه بودن و تو مسیر د‌من حرکت کردن و به کشور خیانت کردن دختر خوب پسر خوب این سوال رو از خودت تا حالا نپرسیدی اصلا این انقلاب بره بعدش چی بیاد به پشتوانه کدوم آدم دارید میرید وسط خیابون منافقین که چندین هزار نفر رو از ایرانی ها رو کشته یا به پشتوانه آمریکا که همین الان میتونید نتیجه اون رو تو کشورهای اطرافت بینی واقعا یکم فکر کن ببین تهش چی میشه سر شکمی تصمیم نگیر جوگیر نشو یه وقت بیدار میشی میبینی سرت بالای داره بخاطر چند تا آدم بی شرف فراری ها.... دوست‌داشتید بگید بنظرتون چرا بعضی ها کف خیابون هستن و ک‌ور رو دارن به هم میریضن ⭕️ splus.ir/dastan9 🌼❤️🌺 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌺❤️🌼
⛔️هر روز شالهایتان عقب ‌تر ⛔️مانتوهایتان چسبان ‌تر ⛔️ ساپورتتان تنگ‌ تر ⛔️رژ لبتان پررنگ‌تر میشود ❓بنده‌ی کدام خدایید؟🔴 ❓دل چند نفر را لرزانده‌اید؟🔴 ❓کدام مرد را از همسر خود دلسرد کرده‌اید؟🔴 ❓اشک چند پدر و مادر و همسر شهید را در آوردید؟🔴 ❓چند دختر بچه را تشویق کرده‌اید که بعدها بی حجابی را انتخاب کند؟🔴 ❓چند زن را به فکرانداخته‌اید که از قافله مد عقب نمانند؟🔴 ❓آه حسرت چند کارگر دور از خانواده را بلند کرده‌اید؟🔴 ❓پا روی خون کدام شهید گذاشتید؟🔴 ❓باعث دعوای چند زن و شوهر، بخاطر مدل تیپ زدن و آرایش کردن شدید؟🔴 ❓چند زوج را بهم بی اعتماد کرده‌اید؟🔴 ❓ نگاه‌های یواشکی چند مردی که همسرش دارد کنارش راه میرود، به تیپ و هیکلت افتاد؟🔴 ⛔️نگاه های هوس آلود چند رهگذر و... 🔥 🔥 🔥 🚫چطور؟ 🔥بازهم میگویی، دلم پاک است! 🚫چادری ها بروند خودشان را اصلاح کنند؟ بازهم میگویی، مردها چشمشان را ببندندنگاه نکنند؟ 🚫جامعه چاردیواری اختیاری تو نیست❗️ 🔻 من اگر گوشه ای از این کشتی را سوراخ کنم، همه غرق میشوند. 🔥میتوانم گاز سمی اسپری کنم و بعد بگویم،شما نفس نکشید؟ ⛔️چرا انقدر در حق خودت و دیگران ظلم میکنی؟ ⛔️ ⛔⛔یه سوال از شما خانمی که دوستداری لخت باشی تهش چی کی ضرر میکنه از کی سو استفاده میشه البته اینم بگم کسی که برهنه باشه میدونستید خیلی هم زشت هستش اون حیوان محترم هم بهش نگاه نمیکنه.... یه سوال الان غرب چرا هیچ چیزی رازیش نمیکنه 🤔🤔 با این که آزادی هستش ولی این همه تجاوز چرا ⛔تجاوز به مرده ⛔تجاوز به بیماری که تو کماست⛔ تجاوز به حیوان⛔ و..... مگه چشم دل سیر نیستن اونا پس دیگه چه مرگشونه ⛔👌👌⛔👌👌⛔ بنظرتون چرا.... 🤔🤔🤔🤔 دوست‌داشتید نظراتتون رو ارسال کنید تو کانال میذارم 😊⛔⛔ کپی حلال ✨ خوشحال میشیم کپی کنید ❤️ ⭕️ @dastan9 🌺🌼
داستانهای کوتاه و آموزنده
#خواهرم_حجاب_تاج_بندگیست #خواهرم_ارزان_و_دردسترس_نباش ⛔️هر روز شالهایتان عقب ‌تر ⛔️مانتوهایتان چس
با سلام اولین نظر دوستان رو می‌بینیم دریا خانم 💐 سلام ادمین محترم خسته نباشید ب نظر من بیشتر آقایون چون جنس مخالفن و طبعا از بدن لخت و برهنه ی زنان لذت میبرن دوما قداست خانواده رو زیر سوال میبرن و ممکنه مردی به فکر مقایسه نسبت ب همسر خودش بیفته وسوما خود خانمها نسبت ب مدل آرایش موها مدل لباس و نوع آرایش زنان برهنه بفکر همسان شدن بیفتن ک هم ب اقتصاد خانواده لطمه میخوره و هم باعث جلف شدن یک همسر و یا یک مادر میشه ⭕️ @dastan9 🌼❤️🌺
داستانهای کوتاه و آموزنده
با سلام اولین نظر دوستان رو می‌بینیم دریا خانم 💐 سلام ادمین محترم خسته نباشید ب نظر من بیشتر آقا
نظر بعدی از آقا احمد رضا 😊 سلام اگه بشر با نگاه‌کردن چشم و دلش سیر میشد خدا از همه به این موضوع آگاه تر بود خودش می‌گفت مثلا تا سن خاصی لباس نپوشین حجاب و حیا نداشته باشین تا چش و دلتون سیر بشه بعد گناهو بذارین کنار. خود اروپاییان از این ولنگاری اجتماعی بشدت زده شدن به وضوح اقرار کردن که این کار اشتباه بود ولی متاسفانه طوری دارن تبلیغ میکنن که این ولنگاری و بی حیایی تو کشور ما باب بشه و همه چیزو از دست بدیم.متاسفانه بیشتر افراد جامعه ما از سر نا آگاهی دارن خودشونو تو‌منجلاب غرق میکنن.مسئولین هم در غفلت بسر میبرند و قشر جوان ما روز بروز بیشتر به سمت بی بندوباری سوق پیدا می‌کنه.ضمنا خود خانما هم می‌دونن چیزی از برهنگی عایدشون نمیشه ولی ادامه میدن. بخدا قسم که زن وقتی با حجاب باشه خوشگلتر هست. ⛔⛔البته امیدوارم مسئولین واقعا خواب باشن و خودشون رو به خواب نزده باشن ⛔⛔ ⭕️ @dastan9 🌺❤️
داستانهای کوتاه و آموزنده
نظر بعدی از آقا احمد رضا 😊 سلام اگه بشر با نگاه‌کردن چشم و دلش سیر میشد خدا از همه به این موضوع آگ
نظر بعد از مهرداد میرزا 💐 با سلام و عرض ارادت عارض به خدمت برادران و خواهران گرام که ارزش های انسانی در حد کمال طالب هستند ولی در عمل به شدت از این کمال در حال فاصله گرفتن هستند و دلیل عمده آن کوتاه بودن زمان انجام واجبات و یا عدم انجام واجبات هست به عنوان مثال از طرف آقایان نگاه های آلوده و از طرف خانم ها بی حجابی و یا نداشتن حجاب و این امر به مرور باعث آسیب دیدن روح و آغاز بحران های شخصیتی در انسان و در نهایت تباهی است 💝دوستان بزرگوار منتظر نظراتتون هستیم 💝 ⭕️ @dastan9 💐❤️🌺
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۸ مهر ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 10 October 2022 قمری: الإثنين، 13 ربيع أول 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️21 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️25 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️27 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️51 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
⭕️ بگوئید نزدیک است، تا فرج نزدیک شود... 💚 امام کاظم علیه‌السلام: 🌤 اگر به ما بگویند این امر (ظهور) تحقق نمی‌پذیرد، مگر بعد از دویست یا سیصد سال و آن را دیر ببینیم دلها دچار سختی و قساوت گردد. بگوئید چه زود است چه نزديک است و بدينگونه دل‌های مردم اُنس مي‏گيرد و آرامش می‌يابد و فرج نزديک می‌‏شود. 📚 منابع: الکافي ج۱ ص۳۶۹ الوافي ج۲ ص۴۲۸ بحارالأنوار، ج۵۲ ص۱۰۲ الغيبة (للطوسی) ج۱ ص۳۴۱ ⭕️ @dastan9 🌼❤️🌺
طلاق عروس به خاطر اخلاق خوب داماد 🔹زن جوان اماراتی که هنوز نام او منتشر نشده است، چیزی به مدت یکسال است که ازدواج کرده است و اخیرا تصمیم گرفت که از او جدا شود! طولی نکشید که در دادگاه حضور یافتند و بعد از اینکه قاضی علت را پرسید، زن جوان این گونه گفت:" او هرگز به سر من داد نزده و به من بیش از حد عشق می ورزد! او حتی در کارهای خانه به من کمک می کند من آرزوی یک جر و بحث را دارم و به نظر نمی رسد که چنین چیزی اتفاق بیافتد. 🔹واقعا شوکه کننده می باشد! زن جوان قصد دارد که به دلیل عشق ورزیدن بیش از حد همسرش از او طلاق بگیرد!! چنین چیزی واقعا محال می باشد! شوهر این خانم جوان نیز در دادگاه گفت که نهایت سعی خود را برای آنکه بتواند همسر کامل باشد، کرده است و متاسفانه از قرار معلوم گویی این میزان زیاد بوده است و او قصد دارد طلاق بگیرد! 🔹او ادعا کرد که برای خوشحال کردن همسرش کارهای زیادی کرده و یکی از آنها هم این بود که وقتی زن جوان از وزن زیاد او شکایت کرد، فورا تصمیم به رژیم غذایی جدید به همراه ورزش سفت و سخت کرد! با این حال در حال حاضر دادگاه پرونده را به تعویق انداخته تا فرصتی برای آشتی این زوج فراهم کرده باشد. ⭕️ @dastan9 🌺🌼❤️
⛔️داستان بسیار جالب امتحان عشق⛔️ 🔻پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه‌ام ازدواج کردم. ما همدیگرو تا حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می‌کردیم. می‌دونستیم بچه‌دار نمی‌شیم، ولی نمی‌دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی‌خواستیم بدونیم. با خودمون می‌گفتیم عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه، بچه می‌خوایم چی کار؟ اما در واقع خودمونو گول میزدیم، چون هر دومون عاشق بچه بودیم. تا اینکه یه روز علی نشست روبروی من و گفت: «اگه مشکل از من باشه، تو چی کار می‌کنی. خیلی سریع بهش گفتم: «من حاضرم به خاطر تو روی همه چی خط سیاه بکشم.» علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد. گفتم: «تو چی؟» گفت: «من؟» گفتم: «آره اگه مشکل از من باشه... تو چی کار می‌کنی؟» برگشت و زل زد گفت: «تو به عشق من شک داری؟» فرصت جواب نداد و گفت: «من وجود تو رو با هیچی عوض نمی‌کنم.» با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره. گفتم: «پس فردا می‌ریم آزمایشگاه.» گفت: «موافقم، فردا می‌ریم.» نمی‌دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می‌جوشید. اگه واقعا عیب از من بود چی؟! سر خودمو گرم؟کردم تافکر نکنم. طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه. هر دو آزمایش دادیم گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره. یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید. اضطراب رو می‌شد خیلی آسون تو چهره هر دومون دید. بالاخره اون روز رسید. علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب آزمایشو می‌گرفتم. دستام مث بید می‌لرزید. داخل آزمایشگاه شدم و جوابو گرفتم. علی که اومد خسته بود، اما کنجکاو. ازم پرسید جوابو گرفتی؟ که منم زدم زیر گریه. فهمید که مشکل از منه. اما نمی‌دونم که تغییر چهره‌اش از ناراحتی بود یا از خوشحالی. روزا می‌گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می‌شد تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود، بهش گفتم: «علی، تو چته؟ چرا این جوری می‌کنی؟» اونم عقده‌شو خالی کرد و گفت: «من بچه دوس دارم مهناز. مگه گناهم چیه؟! من نمی‌تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم.» دهنم خشک شده بود و چشام پراشک. گفتم: «اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری. گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی. پس چی شد؟» گفت: «آره گفتم. اما اشتباه کردم. الان می‌بینم نمی‌تونم. نمی‌کشم...» نخواستم بحث رو ادامه بدم. دنبال یه جای خلوت می‌گشتم تا یه دل سیر گریه کنم و اتاق رو انتخاب کردم. من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم تا اینکه علی احضاریه آورد برام و گفت: «می‌خوام طلاقت بدم یا زن بگیرم! نمی‌تونم خرج دو نفر رو با هم بدم، پس از فردا تو واسه خودت؛ منم واسه خودم.» دلم شکست. نمی‌تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم، حالا زده زیر همه چی. دیگه طاقت نیاوردم، لباسام رو پوشیدم و ساکمم بستم. برگه جواب آزمایش هنوز توی جیب مانتوام بود. درش آوردم، یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم. احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون. توی نامه نوشته بودم: «علی جان، سلام، امیدوارم پای حرفت وایساده باشی و منو طلاق بدی. چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می‌شم. باید بدونی که می‌تونم. دادگاه این حقو به من می‌ده که از مردی که بچه‌دار نمی‌شه جدا شم. وقتی جواب آزمایشارو گرفتم و دیدم کهi عیب از توئه، باور کن اون قدر برام بی‌اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم. اما نمی‌دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه. توی دادگاه منتظرتم...مهناز.» ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼
داستان کوتاه ✍توی اتوبوس، بغل دست یه آقای میانسال نشسته بودم. تلفنش زنگ خورد و جواب داد: سلام عزیز دلم! سلام همه کس و کارم! سلام زندگیم! قربونت برم دخترم... بعدش هم دخترش گوشی رو داد به مادر و باز هم همان مهربانی در کلام. چقدر کیف کردم از این رابطه‌ی پدر و دختری. دیدم پدری که این ‌همه مهربانی بی‌سانسور خرج دخترش می‌کنه، مگه میشه پیش خدا مقرب نباشه؟ دختری که این‌همه مهر از پدر می‌گیره مگه ممکنه چهار روز دیگه دست به دامن غریبه‌ها بشه برای جلب محبت؟! توی جامعه که با هم مهربان نیستیم و مشغول خراش دادن دل‌های هم هستیم، اقلا در خانواده به هم محبت کنیم. همین شاید تمرینی بشه برای مهربان بودن با دیگران... شاید بیش تر به انحراف کشیده شدن دختران همین کمبود محبتی است که پدر و مادرها از بچه ها دریغ میکنن و سوال میکنی پدر بزرگوار چرا..... میگه من دارم براشون پول میارم پس باید گفت شما بیشتر شبیه عابر بانک هستید نه پدر متأسفانه 😔😔😔 ⭕️ @dastan9 🌼❤️🌺
داستانهای کوتاه و آموزنده
#خواهرم_حجاب_تاج_بندگیست #خواهرم_ارزان_و_دردسترس_نباش ⛔️هر روز شالهایتان عقب ‌تر ⛔️مانتوهایتان چس
اینم از نظر کاربر 🌺 محبت حجاب مال آدمای نجیبه . نجیب زادگان ایران که حضرت شهربانو و شاه زنان بعنوان اسیر می برند مدینه در زمان حمله عمر به ایران ؛ اونجا عمر از اینکه شاهزادگان ایران حجاب کامل و نقاب داشته اند ؛ برآشفته میشه و میگه چرا اینا که اسیرن و مثل کنیزن ولی حجاب کامل دارن !!!!!! حجاب اینجوری که تبلیغ می کنن میخان بچسبونن به اسلام ! و اسلام افراطی ! بعد بگن اسلام اصیل حجاب اجباری ندارد ! نمونه اش هم ترکیه و .... در حالی که اصل اسلام اجباری نیست یعنی اجبارپذیر نیست . بنابراین حجاب هم اجباری نیست و اجبارپذیر هم نیست و اگر اجباری شد ارزشی هم ندارد . حجاب در اقوام اصیل بوده ولی همه آنرا کنار گذاشته اند به جز مسلمانان ؛ زیرا تدیّن به پاکیزگی مال و پاکدامنی و پاک اندیشی و .... می باشد ؛ تا انسان رشد کند . بعضی ها رشد انسانی را با رشد صنعت و اقتصاد ؛ اشتباه می گیرند ! و این اشتباهات هم در دو طرف مخالفان و موافقان دیده می شود . ⭕️ @dastan9 🌺❤️🌼