eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های خانم طناز بحری که در هلند تحصیل می کرد از اون جایی که ۴۵ درصد درآمد من در هلند رو به کشور های مثل اسرائیل کمک می کنن اینجا نمی مونم شرافت داشتن این طوریه قابل توجه غرب گدایان 😂 🏴 https://splus.ir/dastan9 🏴 🏴 https://eitaa.com/dastan9 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 قرائت "زیارت عاشــورا" 🎧 با نوای علی فانی به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🙏 🏴امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا می‌‎فرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می‌نمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده می‌گردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. 🏴خداوند سوگند یاد کرده که زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و نیازمندی‌هایش را برآورده سازد. او را از آتش جهنم برهاند و در بهشت برین جای دهد و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید. 🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤 🖤 @dastan9 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1_7663589317.mp3
5.38M
زمین در سراشیبی ظهور افتاده... و ما بسرعت به لحظه ی باشکوه ظهور، نزدیک میشیم. دیگه زمانی برای یار شدن نمانده... منـــم هستـــم. هیهات... اگر نپذیری اَم. 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۲۳ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Thursday - 14 December 2023 قمری: الخميس، 30 جماد أول 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹وفات محمد بن عثمان نائب خاص دوم امام زمان، 304یا305ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️13 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️20 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️29 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️30 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ⭕️ @dastan9 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥گناه بزرگ تلف کردن وقت 👤استاد قرائتی ━═━🍃❀🌺❀🍃━═━ 💠امام علي عليه السلام 🔹الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لاَ دَارُ مَقَرٍّ وَ اَلنَّاسُ فِيهَا رَجُلاَنِ رَجُلٌ بَاعَ فِيهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ اِبْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا 🔸دنیا دار گذر است نه دار اقامت و مردم در آن دو گروهند: گروهی خود را فروختند و خویش را هلاک کردند و گروهی خود را خریدند و آزاد کردند. 📗نهج البلاغه، حکمت133 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
🔅 ✍️ زمان، برگشت‌ناپذیره! 🔹خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام برای سوارشدن به هواپیما بود. 🔸بايد ساعات زيادی رو برای سوارشدن به هواپيما سپری می‌کرد و تا پرواز هواپيما مدت زيادی مونده بود، پس تصميم گرفت يه کتاب و یه پاکت شیرینی بخره و با مطالعه اين مدت رو بگذرونه. 🔹اون خانم نشست رو يه صندلی راحتی در قسمتی که مخصوص افراد مهم بود تا هم با خيال راحت استراحت کنه و هم کتابشو بخونه. 🔸کنار دستش اون جايی که پاکت شيرينی‌اش بود، يه آقايی نشست روی صندلی کنارش و شروع کرد به خوندن مجله‌ای که با خودش آورده بود. 🔹وقتی خانمه اولين شيرينی رو از تو پاکت برداشت، آقاهه هم يه دونه برداشت. خانمه عصبانی شد ولی به روی خودش نياورد، فقط پيش خودش فکر کرد اين آدم عجب رويی داره، اگه حال‌وحوصله داشتم حسابی حالشو می‌گرفتم. 🔸هر يه دونه شيرينی که خانمه برمی‌داشت، آقاهه هم يکی برمی‌داشت. ديگه خانمه داشت راستی‌راستی جوش مياورد ولی نمی‌خواست باعث مشاجره بشه. 🔹وقتی فقط يه دونه شيرينی ته پاکت مونده بود، خانمه فکر کرد، حالا اين آقای پررو چه عکس‌العملی نشون می‌ده. 🔸آقاهه هم با کمال خونسردی شيرينی آخری رو برداشت، دو قسمت کرد و نصفشو داد خانمه و نصف ديگه‌شو خودش خورد. 🔹اين ديگه خيلی رو می‌خواد. خانمه ديگه از عصبانيت کارد می‌زدی خونش درنميومد. 🔸در حالی که حسابی قاطی کرده بود، بلند شد و کتاب و وسایلش رو برداشت و عصبانی رفت برای سوارشدن به هواپيما. 🔹وقتی نشست سر جای خودش تو هواپيما، يه نگاهی توی کيفش کرد تا عينکش رو برداره که يک دفعه غافلگير شد، چون ديد پاکت شيرينی‌ای که خريده بود توی کيفش هست؛ دست‌نخورده و بازنشده. 🔸فهميد که اشتباه کرده و از رفتار خودش شرمنده شد. 🔹اون يادش رفته بود که پاکت شيرينی رو وقتی خريده تو کيفش گذاشته. اون آقا بدون ناراحتی و اوقات‌تلخی شيرينی‌هاشو با اون تقسيم کرده بود. در حالی که اون عصبانی بود و فکر می‌کرد که در واقع اونه که داره شيرينی‌هاشو می‌خوره. 🔸حالا نه فرصتی برای توجيه کار خودش داشت و نه فرصتی برای عذرخواهی از اون آقا. 💢یادمون باشه زمان بعد از اینکه بگذره و سپری بشه، غيرقابل‌جبران و برگشت‌ناپذيره. ❌چیزی با ارزش تر از زمان نداریم ببین چطور خرجش میکنی ❌ 🏴 https://splus.ir/dastan9 🏴 🏴 https://eitaa.com/dastan9 🏴
داستانهای کوتاه و آموزنده
😔 خاطرات غسالخانه زنان 😔 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 #تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
غسالخانه ی زنان🧕🏻 ساعت تقریبا ۹شب بود.من بودمو سارا خیره به هم تک و تنها روی نیمکت کنار غسالخونه نشسته بودیم.صدای سگ های ولگرد اطراف خیلی می اومد، ترس داشتم نکنه بیان نزدیک و بمون حمله کنن،چون اطراف غسالخونه یک دره ی خیلی بزرگه و دیگه هیچی جز قبرها نیست ،اما مقاومت بر نترسیدن منو سارا ادامه داشت،یهو سارا گفتن زهرااا اومدن برامون😨منو بگی جیغ می کشیدمو می دویدم میزدم اخه وحشت دارم از سگ دیدم بلند بلند میخنده,من گفتم اه الان اصلا زمانش شوخی کردن نیست سارا نمیبینی چقدر خوف هست امشب،سارا گفت زهرا یه چی بگم ؟ بگوووو چته!زهرا میشه باهم بمیریم؟😓 میشه یکی مون زودتر نمیره؟ همزمان باهم بمیریم که جنازه ی همو غسل ندیم خیلی سختتتته ها، صدای نگهبان غسالخونه تو اون تاریک اومد خوش اومدید خانما 🧕🏻بیاید جنازه رو تحویل بگیرید؛من و سارا بهم نگاه میکردیم کی جرائتش داشت بره جنازه رو بگیره و بیاره تو اون شب تنهایی! به هر سختی بود جنازه رو تحویل گرفتیم،وارد غسالخونه شدم ظلمات مطلق بود زودی پریدم چراغهارو روشن کردن،شیشه ی درب غسالخونه شکسته بود،ترس داشتم نکنه یکی درب رو بازکنه بیاد تو،مدام زیر لب ایه الکرسی میخوندم تا اون شب محفوظ بمونیم،جنازه توی یک کارتون کوچیک پر از چسب بود؛ زهرا چیکارش کنیم؟ کفنش امادس؟ سارا فعلا دست به جنازه نزن درش نیار تامن کفن رو برش بزنم،پارچه ی سفید رو باز کردم شروع کردم به برش زدن ،انگار داشتم برای خودم کفن اماده میکردم اینقدر سنگین بودم اینقدر بی تاب و واهمه داشتم از روبه رو شدن با چهره ی اون عروسک😓 سارا دربیار جنازه رو ببر تو حوض اللهم صل علی محمد وال محمد وعج یه عروس کوچیک تو یه پارچه سفید قنداق کرده از اون جعبه بیرون اومد،گوشه ی‌غسالخونه نشستم و نگاه میکردم.این حوض برای این نوزاد بزرگه😓بمیرم برای مادرت ،بمیرم که عمرت کوتاه بود،تودلم انگار رخت میشستن،قرار نداشتم😭 اه اخه چطور تو رو غسل بدیم؟ تواغوش سارا بود و اب میریختم. زهرا اب بریز تمام تنم یخ بود. بس کن رباب😭حرمله بیدار میشود... غسل میت میکنم.... سر و گردن اب میریزم،چشمم به گلوش افتاد,اه از تیر سه شعبه علی اصغر،اه از شهادت اه از لب های خشک طفل رباب😭اه از گهواره ی خالی، اروم شو رباب... هرکس که دید رأس تو را روی نیزه ها… آهی کشید و گفت که بیچاره مادرش😭سمت راست بدن دستشو گرفتم مامان قربون دست های خوشکل کوچیکت بشم؛چرا دستات اینقدر سرده؟ چرا پاهات حرکتی نداره؟ چرا تو دست پا نمیزنی ؟ چرا گریه نمیکنی😭 عروسک خوشکل من پاشو مادر از خواب... ادامه 👇👇👇 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
داستانهای کوتاه و آموزنده
غسالخانه ی زنان🧕🏻 ساعت تقریبا ۹شب بود.من بودمو سارا خیره به هم تک و تنها روی نیمکت کنار غسالخونه ن
تموم شد غسل دادیم ، کفن کوچیکی که اماده کردم رو تنش کردم😭 یهو خون اومد از دهنش کوچیکش، کفن خونی شد، پنبه نبود.... باید میرفتم غسالخونه ی روبه رو اونجا پنبه بود،فرق این غسالخونه و اون یکی این بود😭 اونجا جنازه ی مادری خواب بود که دو روز کسی نیامده بود دنبالش😭 اینجا جنازه ی فرزندی بود که کسی پشت درب غسال منتظر به اغوش کشیدنش نبود😭 سارا تا کفن دربیاری بشوری منم برم پنیه بیارم اون شب ترس عجیبی داشتم بدو بدو رفتم از سردخونه کلید گرفتم داشتم میرفتم سمت غسالخونه دوم، پنبه بیارم سارا بلند صدا زد نروو،پنبه پیدا کردم ،اه نفسم داشت بند می اومد قلبم تند تند میزد....... برگشتم سمت سارا پنبه رو تو دهنش گذاشتم کفن رو دوباره تنش کردم😭 چطور بدون اینکه مامانش ببینش من برای همیشه چهرشو بپوشونم،😭 خدایا پناه میبرم برتو🤲🏻 خدایامنوهم مثل این نوزادپاک پاک از این دنیا ببر😭 کارکفن تمام شد،گرفتمش تو اغوشم بوش میکشیدم، دختر قشنگم بجای بوی عطر گلوت بوی کافور میدی چرا😭 اه از دل مادر😭 ببین برات چقدر گیره رنگی گرفتم، مامانت پشت غسالخونه نیست اشکال نداره،من و سارا که هستیم😭 رفتی پیش خدا به خدا بگو زهرا چندتا رفیق داره که دلشون نی نی میخاد میشه تو به خدا بگی؟؟؟ از طرف من؟ میشه بگی خدا بهشون اولاد بده😭....... 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
🔘داستان کوتاه "حواسمان به مهمترین داشته‌هایمان باشد..." روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد. آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: " این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم دهکده، فقط در صف بایستید و هرکس یک گردو بردارد، به اندازه همه گردو در این سبد است و به همه می‌رسد!! " مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد.! به این ترتیب هر کسی یک گردو بر می‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: "نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر چیزی نمی‌رسد." او چنین کرد و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: "من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد." خیلی‌ها دلشان به گردوبازی خوش است!! و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده‌اند... خیلی‌ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی‌دانند و دایم با آنها کلنجار می‌روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتراز لجاجت‌ها و جدل‌های افراد خانواده دارد. بسیاری اوقات در زندگی گردوها آنقدر انسان را به خود سرگرم می‌کنند که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله‌شقی و تعصب و خودخواهی فردی و گروهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می‌پاشد و گردوها روی زمین ولو می‌شوند و هر کدام به سویی می‌روند، تازه می‌فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین‌کننده بوده است... "بیایید در هر جمعی که هستیم سبد و تور نگهدارنده اصلی را ببینیم و آن را قدر نهیم و نگذاریم تار و پود سبد ضعیف شود." "چرا که وقتی این تور نگهدارنده از هم بپاشد دیگر هیچ چیزی در جای خود بند نخواهد شد و به هیچ‌کس سهم شایسته و درخورش نخواهد رسید." بسیاری از شکارچیان باهوش به دنبال سبد هستند و نه گردوهای داخل آن.! * بنابراین حواسمان جمع باشد که بی‌جهت سرگرم گردوبازی نشویم و اصل کار را از دست ندهیم.! * 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پوشش (حجاب) و قانون کارما 🔞❌❌❌ اینو حتما حتمأ نشر بدید برسه به دست همه کسایی که باید برسه 😊 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 قرائت "زیارت عاشــورا" 🎧 با نوای علی فانی به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🙏 🏴امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا می‌‎فرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می‌نمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده می‌گردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. 🏴خداوند سوگند یاد کرده که زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و نیازمندی‌هایش را برآورده سازد. او را از آتش جهنم برهاند و در بهشت برین جای دهد و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید. 🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤 🖤 @dastan9 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
31.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 ماجرای تشرف یکی از دوستان آیت‌الله بهجت محضر امام زمان... 👤آیت الله ناصری 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۲۴ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Friday - 15 December 2023 قمری: الجمعة، 1 جماد ثاني 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️12 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️19 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️28 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️29 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ⭕️ @dastan9 🖤
🔴 شعار سپاه مهدوی 🌕 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ اَلْحُسَيْنِ.» شعار یاران حضرت مهدی عجل الله فرجه، «یا لثارات الحسین» -ای خونخواهان حسین علیه السلام- است. 🌕 در یکی از «زیارات جامعه» در قسمت سلام به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز آمده است: «سلام و درود بر امامی که از دیده ها پنهان است و در شهرها حاضر؛ آن که از دیده ها نهان است و در دلها حاضر؛ باقی مانده اخیار و خوبان؛ و وارث شمشیر ذوالفقار؛ آن بزرگواری که در بیت الله الحرام -که دارای پرده ها است- ظاهر می‌شود و به شعار «یا لثارات الحسین» ندا می‌کند و می‌فرماید: منم مطالبه کننده خون‌های به ناحق ریخته؛ منم شکننده هر ستمگر جفا پیشه.» 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷ 📗سرور أهل الإيمان، ج۱، ص۹۶ 🏴‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•🖤•❀ --------•-•-•-- 🏴 🏴 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🏴 🏴 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🏴