داستانهای کوتاه و آموزنده
✍امام صادق عليه السلام:
گناهى كه نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. گناهى كه پشيمانى مى آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى بَرد، شرابخوارى است.
گناهى كه جلوى روزى را مى گيرد، زناست. گناهى كه مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خويشان است.گناهى كه مانع استجابت دعامى شود و زندگى را تيره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است.
📙الکافي ج۲ ص۴۴۷
#ارسالی_اعضا 💐
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
#داستان
روزى پيامبر(ص) از مدينه طيّبه بيرون رفت كه ديد مرد عربى سر چاهى براى شتر خود آب میكشد. فرمود: آيا كسى را اجير می خواهى كه براى شترت آب بكشد؟ عرض كرد: بلى، به هر دلوى سه خرما اجرت می دهم. حضرت راضى شد و يك دلو آب كشيد و سه خرما اجرت گرفت. سپس هشت دلو ديگر كشيد كه ريسمان قطع شد و دلو به چاه افتاد. مرد عرب غضبناك شد و با جسارت به صورت مبارك رسول الله(ص) سيلى زد! آن بزرگوار دست خود را ميان چاه كرد و دلو را بيرون آورد و خود راهى مدينه شد. چون اعرابى اين حلم و حسن خلق را از پيامبر(ص) ديد دانست كه آن خصرت بر حق بوده است. بنابراين با كاردى، دستى را كه به پيامبر(ص) جسارت كرده بود قطع نمود و غش كرد و بر زمين افتاد. در همان حال قافلهاى از آن راه می گذشتند. مرد عرب را بدين حال ديدند. چون آب به صورتش پاشيدند به هوش آمد. گفتند: تو را چه شده؟ گفت: به صورت پيامبر(ص) سيلى زدهام. می ترسم كه دچار عقوبت شوم! پس برخاست و دست قطع شده خود را به دست ديگر گرفت و در پى پيامبر(ص) راهى مدينه شد. در مدينه به سلمان برخورد و ايشان وى را به خانه فاطمه زهرا(س) برد. در آنجا پيامبر خدا نشسته و حسين را روى زانو جاى داده بود. اعرابى جلو رفت و عذر خواهى نمود. پيامبر(ص) فرمود: چرا دستت را قطع كرده اى؟ گفت: من دستى را كه به صورت نازنين شماسيلى زده باشد نمیخواهم. پيامبر(ص) فرمود: اسلام بياور و به يگانگى خدا اقرار كن! عرض كرد: اگر شما برحقّيد دست قطع شده مرا به حال اوّل برگردانيد و شفا دهيد. پيامبر دست قطع شده اش را به موضع خود گذاشت و فرمود: «بسم الله الرحمن الرحيم» و نفسى كشيد و دست مبارك خود را به موضع قطع شده ماليد. دست مرد عرب به حال اوّل بازگشت و او شهادتين به زبان جارى كرد و اسلام آورد.
📜چهل داستان از عظمت قرآن
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
قرآن روزى دهنده🍃🌺
نقل میكنند مردى همواره ملازم در خانه عمر بن خطاب بود تا به او كمكى شود. عمر از او خسته شده، به او گفت: اى مرد، به در خانه خدا هجرت كرده اى يا به درخانه عمر؟ برو و قرآن بخوان و از تعليمات قرآن بياموز كه تو را از آمدن به در خانه عمر بی نياز می سازد. او رفت و ماهها گذشت، ديگر نيامد و عمر او را نديد تا اينكه اطلاع يافت كه او از مردم دور شده و در جاى خلوتى به عبادت اشتغال دارد. (و در ضمن استمداد از درگاه خدا توفيق تلاش براى كسب روزى حلال يافته و معاش خود را تأمين نموده است.) عمر به سراغ او رفت و به وى گفت: مشتاق ديدار تو شدم و آمدم از تو احوال بپرسم. بگو بدانم چه باعث شد كه از ما دور گشتى و بريدى؟ او در پاسخ گفت: قرآن خواندم. قرآن مرا از عمر و آل عمر بی نياز ساخت. عمر گفت: كدام آيه را خواندى كه چنين تصميم گرفتى؟ او گفت: قرآن می خواندم به اين آيه رسيدم: «وَ فى السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ.» «روزى شما در آسمان است و همچنين آنچه به شما وعده داده می شود.»با خود گفتم رزق و روزى من در آسمان است ولى من آن را در زمين می جويم! براستى بد مردى هستم.
📜چهل داستان از عظمت قرآن
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید 💐
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
چند وقت پیش رفتیم جایی یکی از پیرزن های مجلس شروع کرد فحش به نظام ✊
و دعا برای روح شاهنشاه ...😕
اون موقع چیزی نگفتم
اما بعد اینکه شام صرف شد نشستم کنارش گفتم حاج خانوم شنیدم ماشالله همه بچه ها و نوه هاتون تحصیلکرده هستن !
لبخندی زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانس هست اون نوه ام دکتری هست اون یکی پزشکی میخونه و... خداروشکر نان حلال و زحمتکشی دادیم بهشون ☺️
گفتم : آفرین به شما ، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟!
گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم 😓
گفتم : کدوم مدرسه؟
گفت : تا کلاس سوم مدرسه روستامون ، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزی خوندم
گفتم : پس هوش بچه ها و نوه هاتون به شما نرفته احتمالا به خاله ای و عمه ای کسی رفتن درس خون شدن 😉
گفت : نه خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن !! اتفاقا هوشی من داشتم هیچکس نداشت 😏
گفتم : پس چرا درس نخوندین ؟ حتما تنبل بودین ،! 😅
گفت: نخیر !! خیلی هم زرنگ بودم منتها بد شانسی ما اون موقع امکانات نبود ، مدرسه تو روستاها اکثرا نبود یا تا دبستان بود !! اگه امکاناتی که بچه های الان دارن من داشتم الان مدرک پروفسوری داشتم 😌 قدیم اصلا برای سواد ارزش قائل نبودن ، از بچگی دست چپ و راستم شناختم بردنم پشت دار قالی ، تو قالیباف خونه بزرگ شدم ، صبح تا شب باید برای ارباب قالی میبافتیم بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند علف بدیم و مثل الان لوله کشی و لباسشویی و این حرفا نبود ... وقتی برای درس خوندن نداشتیم همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم !!
گفتم : خب نمیرفتین قالیباف خونه ،
گفت: خب اگه نمیرفتیم چیزی نداشتیم بخوریم باید قالی میبافتیم که اخر برج پدرمون پولی از ارباب بگیره قند و چایی و کبریت وبقیه مایحتاجمون رو بخره
گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگی دارید؟! آخه زندگی سردار سلیمانی خوندم مثل شما بود ، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختی زندگی میکردن ، چرا شاهنشاه براتون کاری نمیکرد؟! چرا ۸۰ درصد مردم ایران تو زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یک نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادی رو ریشه کن کنه؟!
حاج خانوم یک نگاهی کرد 😨
گفتم : چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین ؟
گفت: چی بگم از بس گرونیه
گفتم : مدل ماشین بابات زمان شاه چی بود؟! حتما تو اون ارزانی ها بهترین ماشین خریدین؟
گفت : ما اصلا ماشین نداشتیم فقط ارباب داشت !
گفتم : زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج حاج خانوم شدین؟!
گفت : نه چند سال پیش رفتم مکه سوریه و کربلا هم رفتم
گفتم : چرا تو زمان شاه همه چیز ارزون بود نرفتین
گفتم : شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟!
گفت : مگه شاه فروخت ؟!
گفتم : وقتی استان فروخته نفهمیدین چطوری از بقیه اختلاس هاشون باخبر میشدین؟!
خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنید لطفا از شاه اسطوره تو ذهن بچه هایی که حاضر نیستن لحظه ای تو شرایط و امکانات زمان شاه زندگی کنند نسازید !!!
سرش انداخت پایین و چیزی نگفت.
#جنگ_شناختی
#جهاد_تبیین
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید 💐
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
✍امام صادق علیه السلام فرمودند:
«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ پس خداوند نور حضرت قائم (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم»
📚 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥
🔺 أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۰۷ خرداد ۱۴۰۱
میلادی: Saturday - 28 May 2022
قمری: السبت، 26 شوال 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️14 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️33 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️40 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️42 روز تا روز عرفه
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
✨﷽✨
#پندانه
✅حواسمون هست که دوربین خدا همیشه روشنه؟
✍دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد، دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به ما میرسه، خودمون رو جمعوجور میکنیم؟ چرا؟ چون دوربین روی ما زوم میکنه؛ نکنه زشت و بدقیافه بیفتیم!
اگه فقط به این فکر کنیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی ما زوم شده، شاید یه جور دیگه زندگی میکردیم!
شاید اخلاقمون یه جور دیگه بود! شاید لحن صحبتمون یه جور دیگه میشد!
مطمئن باشیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی تکتک ما زوم شده؛ چون خودش فرمود:
«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری؛
آیا نمیدانند خدا میبیند؟»(علق:14)
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
✍امام رضا (علیه السلام):
به خاطر حکمت های بسیاری به مردم دستور داده شده است اذان بگویند؛از جملۀ آن حکمت ها این است که اذان عامل تذکر مردم فراموش کار و باعث بیداری غافلان می با شد؛ واذان،وقت نماز رابه کسانی که در اثر مشغول بودن به کارهای روزانه از وقت آن آگاه نمی شوند ، یاد آوری می کند.
موذن به وسیله ی اذان ،دعوت کنندۀ مردم به سوی عبادت آفریدگار می باشد . او با اذان گفتن ،به توحید ویگانگی خداونداقرارمی کند وآشکارکنندۀ ایمان واعلام کنندۀ اسلام می باشد، واعلام کننده است برکسانی که موارد فوق رافراموش کرده اند. این که به اذان گو،موذن می گویند ، به این دلیل است که او به وسیلۀ اذان ،اعلام فرارسیدن وقت نماز می کند.
📚وسایل الشّیعه،ج5،ص418
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
✨﷽✨
🔴لقمان حکیم چه زیبا گفت :
✍من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛ و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛ که هیچ دارویی بهتر از "محبت" نیست!کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛ "مقدار دارو را افزایش بده! "
جواب سلام را باسلام بده،
جواب تشکر را با تواضع،
جواب کینه را با گذشت،
جواب بی مهری را با محبت،
جواب دروغ را با راستی،
جواب دشمنی را با دوستی،
جواب خشم را به صبوری،
جواب سرد را به گرمی،
جواب نامردی را با مردانگی،
جواب پشت کار را با تشویق،
جواب بی ادب را با سکوت،
جواب نگاه مهربان را با لبخند،
جواب لبخند را با خنده،
جواب دل مرده را با امید،
جواب منتظر را با نوید،
جواب گناه را با بخشش،
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی، یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو باز گردد...
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
*خیلی قشنگه با حوصله بخونید 👇👇*
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود
اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجا امام حسین(ع) می رفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدر حبیب که متوجه حال پسر شد
از او پرسید: چه شده که لحظه ای از حسین(ع) جدانمی شوی ؟حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی می کشاند که در عشق خودفنا میشوم
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین(ع) علیه السلام را با مولای خود علی علیه السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد
روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(ع) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید
از دور حسنین را به همراه پدر دید درحالی که
سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود:مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی بینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود،گفت: او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او را جویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد
امام اصرار کرد که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(ع) کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین(ع) جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(ع) و محبت حسین(ع) حبیب را بار دیگر زنده کند
در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(ع) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(ع)را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(ع) ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت🌴
💠ای حبیب تو را به عشق حسین(ع)قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را در دفترزائران حسین ثبت کن.
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🦋🦋 @dastan9 🦋🦋
یه بار خواستم زنگ بزنم آرایشگاه وقت بگیرم تازه از خواب بیدار شده بودم گیج بودم و خلاصه
زنگ زدم و جواب نمیدادن و منم پشت سر هم هی تکرار میکردم تا یکی جواب بده .نگو شمارشو اشتباه میگرفتم. یهو دیدم یه مرده با یه صدای کلف و نخراشیده گوشی رو برداشت انگار خواب بود.با غیض گفت بلللهههه ؟ مگه سر آوردی؟؟؟؟؟
من که هل کرده بودم یه مرد گوشی رو برداشت تند تند گفتم الوووو ااقا میخواستم آبرو بردارم?؟خخ یهو دیدم سکوت شد دوباره گفتم ببخشید ارایشگاه گلچهره؟ شما دستیار جدید مریم خانومی؟؟ یهومرده با تمام وجودش زد زیر خنده .. منم گوشی رو قطع کردم😂😂😂😂
ارسال سوتی، خاطرات و داستان های شما
❤️❤️ @dastan9 ❤️❤️
سلااام،سلااام 😇😇
من تو دوران دانشجویم ی استاد داشتیم (اصالتا لر شهرکرد بود ) این فوق العاده خوشگل ، قد بلند ، چهارشونه ، ابروها پرررر مشکی هشتی کمونی ، چشم طوسی ، همیشه کت شلوار مخملی میپوشید ، خیلی چشمو دل پاک اصلا نگاه ب دخترا نمیکرد از هر لحاظی این اوکی بود...
یعنی در حدی ک وقتی درس میداد هیچکدوم دخترا نمیفهمیدن این چی میگه فقط نگاه میکردن...
بچها کلاس خیلی سر کلاسش مسخره بازی درمیاوردن مخصوصا پسرا...
همین استاد ما باباش ی نمایشگاه مبل فرش لوستر داشت این استاد ما اکثریت شبا میرفت اونجا
دوتا دخترای کلاس میرن اونجا ک یعنی مخشو بزنن...
این استاد خوشگله رو ی مبل خوشگل چرم قرمز نشسته بوده..دختره میره جلو ک دست بزنه ب مبله ببینه جنسش چیه یهو این استاد خوشگله از رو میز خیلی بزرگ جلوش پرش میزنه چندبارم میخوره زمین خودشو پرت میکنه بیرون مغازه و میگه همانا ما از خداییم و به او باز میگردیم...❤️😎😂
همون لحظه ی ماشین میزنه بهش گردنش میشکنه با ی پاش...
دو هفته بعد اومد دانشگاه ب اون دوتا دخترا کلاس نگاه کرد گفت خوشحالم دل ب گنا با زنان بد جامعه ندادم...😂😂😂😂
آخ قربونش برم این مرد جنتلمن نجیبمو😌😂 این استاد خوشگلا الان عشق زندگیمه ولی دیگه استاد نیست یعنی من نزاشتم باشه دیگه... 😅😅منم خیلی خیلی خوشگلماااا بهم میایم😎والا بخدا بی شوهریه بزارم بره وسطه این همه دختر....😒😉
🌹ارسال سوتی، خاطرات و داستان های شما🌹
👌نکته جالب این خاطره رو گرفتید 👍
حتی خود خانمها هم دوستندارن همسرشون وسط خانمها باشه و خانمها براش دلبری کنن ولی نمیدونم چرا و متاسفانه همین خانمها خودشون با هر ظاهری تو جامعه ظاهر میشن و میگن مردا چشمشون رو ببندن✌️✌️✌️
❤️❤️ @dastan9 ❤️❤️