#داستان_خواندنی
پیر مرد قفل ساز و امام زمان (عج)
مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد.
مدّت ها ریاضت کشید.
شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد.
معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.
این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و... صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).
✅ تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است.
اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد،
و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
من وارد شدم و
به امام(عج) سلام دادم.
حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟
من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است.
گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد.
من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است.
اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم.
ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست.
مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم.
چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد.
درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم
امیر مؤمنان علی (ع):
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید».
(بحارالانوارج72، ص33.)
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 وقتی فهمید تو آمریکا چه خبره، کرک و پرش ریخت 😳
#خود_تحقیر_نباشیم
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
گروه پژوهشی آرتا:
🔻 در هیچ یک از نگاره های تخت جمشید و شوش و پاسارگاد هیچ زنی به تصویر کشیده نشده است .
🔻زن در چارچوبی که برنامه های بزرگ امپراتوری و قدرت فرمانروایی آن را به نمایش در می آورد ، نقشی نداشته است.
📙 از زبان داریوش، هاید ماری کخ، ترجمه پرویز رجبی، ص 278-279
🔻گروه پژوهشی آرتا
دقت کنید هیچ تصویر زنی نیست و این تصاویر خواجه هستند()
برای حجاب در ایران باستان به شاهنامه چرا خودتون رو ارجاع نمی دید
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمتهای باغ در حیرت فرو رفتند.
حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت: پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمیگذارم ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش میسپارم.
پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود. با این 5 سکه در بازار میرفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور میخواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس میداد که فقیر هیچ در بساط نداشت.
جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم. همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است.
چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بینیازم کن. صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمهای پدید آمده است.
این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم. من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد. من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغهای مجاور باغ من، مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغهای خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم، همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست.
ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید. مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ، مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمیکند، حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید.
سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و از ترس طلبکاران در ماسههای بیابان از شرمم پنهان شدهام. شبها در تاریکی چون حیوانات بیرون میروم و شکاری میکنم و روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسهها پنهان میشوم.
ندا آمد ای موسی (ع)
آن جوان صاحب باغ بیکرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت.
و اینکه میبینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بینیاز شوند.
به آن جوان صاحب باغ بگو، پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که یا با بندهام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد، غرق نعمتش میکنم، حتی هر چه را میبخشم او ببخشد، باز از سیل رحمت و ثروت من نمیتواند خود را رها سازد.
و به این جوان هم بگو، دیگر بر ثروت هیچکس تکیه نکند و توبه کند و یقین کند جز من کسی نمیتواند ببخشد چنانچه جز من کسی هم نمیتواند بگیرد. نیز ، بداند اگر توبه نکند ،بادی میفرستیم تا ماسهها را از کنار بدن او بردارد، تا از سرما بمیرد. آنگاه قدرت ستر و پوشاندن عورت خود را حتی نخواهد داشت.
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چه مدل مردی دوست داری؟
📌بخشی از یک مستند
#پیشنهاد_دانلود
💯💯💯ته آرزوی هر دختر رو میتونی اینجا ببینی ولی نمیدونم چرا خودشون رعایت نمیکنن ❌❌❌❌
⛔⛔⛔ جوری پخش کنید که همه دخترا ببینن و شاید یادشون بیفته چی میخوان و چی شدن ⛔⛔⛔
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
هدایت شده از داستانهای کوتاه و آموزنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چه مدل مردی دوست داری؟
📌بخشی از یک مستند
#پیشنهاد_دانلود
💯💯💯ته آرزوی هر دختر رو میتونی اینجا ببینی ولی نمیدونم چرا خودشون رعایت نمیکنن ❌❌❌❌
⛔⛔⛔ جوری پخش کنید که همه دخترا ببینن و شاید یادشون بیفته چی میخوان و چی شدن ⛔⛔⛔
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
هدایت شده از داستانهای کوتاه و آموزنده
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «نسل حرومخور»
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 امام حسین کد داده برای کسانی که مقابل امام زمان میایستند و حق رو نمیفهمند...
مواظب باشیم جلوی امام زمونمون نباشیم 😔
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۲۷ تیر ۱۴۰۲
میلادی: Tuesday - 18 July 2023
قمری: الثلاثاء، 29 ذو الحجة 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹مرگ ابی قحافة پدر ابوبکر، 13ه-ق
🔹هلاکت هند جگر خوار لعنة الله علیها، 13ه-ق
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا آغاز ماه محرم الحرام
▪️10 روز تا عاشورای حسینی
▪️25 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️35 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️50 روز تا اربعین حسینی
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
⭕️ @dastan9 🇮🇷
.
💐 امام صادق عليه السلام:
✍دعا پيوسته در حجاب است،
تـا آن گــاه كــه بـر مـحـمّـد (ص)
و خـانـــدان مـحـمّـد (ص)، درود
فرستاده شود.
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ
مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌸
📚 كافی، ج ۲، ص ۴۹۱
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
#تلنگر
میـگفت:↓
اگـرقـراربودباآهنگوفازغم
بـرداشتن آرومبشے،
خـدا در قرآننمیفرمودڪه:
[اَلآبـذڪراللّٰھتطـمئنالقـلوب]🌱
#بایادخداقلبهاآراممیگیرد..!🍃
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
#داستان_کوتاه📚
با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید بلیط؛
یک زن و شوهر با ۴ تا بچشون جلوی ما بودند.
وقتی به باجه رسيدند و متصدی باجه،
قیمت بلیط ها رو بهشون اعلام کرد،
ناگهان رنگ صورت مرد تغییر کرد
و نگاهی به همسرش انداخت، معلوم بود
که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند...!
ناگهان پدرم دست در جیبش کرد
و چند اسکناس بیرون آورد
و روی زمین انداخت، سپس خم شد
و پول را از زمین برداشت و به شانه مرد
زد و گفت: ببخشید آقا،
این پول از جیب شما افتاده!
مرد که متوجه موضوع شده بود،
بهت زده به پدرم نگاه کردو گفت:
متشکرم آقا...!
مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش
بچه هايش شرمنده نشود،
کمک پدر را پذیرفت، بعد از ينکه بچه ها
به همراه پدر و مادرشان داخل سیرک شدن،
ما آهسته از صف خارج شدیم
و بدون دیدن سیرک به طرف خانه برگشتیم
و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم!
"آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم رفته بودم"
ثروتمند زندگی کنیم،
بجای آنکه ثروتمند بمیریم!
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مفهومی به نام غیرت
همون چیزی که میخوان از جامعه ما از بین بره و الان بیشتر مردها به این مرحله دارند میرسند😏
روح شهید #حمیدرضا_الداغی شاد
#غیرت
🖤خانمها اگه دوستدارید به این درجه از بی غیرتی مردها برسید همین مسیر فرهنگ غربی رو پیش برید بهش میرسید که شما رو با یه پخ بذاره برای..... 🖤
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
✨﷽✨
🌼حجاب؛ سلاح زن در جلوگیری از طغیان جنبه زنانگی او
✍️امام موسی صدر: موضوع حجاب در اسلام به منظور تحقیرِ زن یا حبس یا بزرگداشت و تمجید بیش از حد او صورت نگرفته است؛ آن چنان که نزد برخی از ملل چنین دیدگاهی متعارف است. بلکه حجاب، سلاح زن در جلوگیری از طغیان جنبه زنانگی اوست، تا مبادا این جنبه زن بر دیگر تواناییهای او غلبه کند.
این مقصود در آیات قرآنی، که زنان را از نرمش در سخن گفتن یا پای کوفتن به هنگام راه رفتن یا زینتنمایی باز میدارد، بهخوبی و روشنی آشکار است: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» [احزاب، 32] و «وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ» [نور، 31] و «لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ» [احزاب، 33] و «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا.» [نور، 31]
حقیقت این است که آشکار کردن زیباییهای زن به طغیان و سرکشیِ جنبه زنانگی بر وجود زن منجر میشود و زن را تنها به یک تابلوی هنری بدل میسازد که این مسئله تحقیر زن و انکار استعداد و توانمندیهای اوست و باعث از بین رفتن عمر و وقت و فرصتهای گرانبهای او میشود. خصوصاً این مسئله به محرومیت زن و جامعه از ایفای درست وظیفه مادری او میانجامد.
📚زن و چالشهای جامعه، صفحات22 و 23
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدا به حال دختر و پسری که کارهای شخصی خودش رو هم انجام نده...
مادر پدرا حتما ببینند
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
🟢#داستان
🔹اهمیت #عزاداری برای حضرت #امام_حسین علیه السلام
نقل شده که مُقبل (شاعر اصفهانی) در جوانی در نهایت ظرافت و لطافت بود، در ایام محرم به جمعی رسید که به سینه زنی در عزای سیدالشهداء علیهالسلام مشغول بودند، از روی مسخره چیزی خواند که عزاداران ناراحت شدند.
پس از چندی به مرض جذام مبتلا شد، به طوری که مردم از او متنفر شده و در آتش خانه حمام قرار گرفت.
سال دیگر روزی در کنار خرابه با دلی شکسته نشسته بود،جمعی از سینه زنان میخواندند:
چه کربلاست امروز چه پر بلاست امروز
سر حسین مظلوم از تن جداست امروز
آتش در نهاد مقبل افتاد و به نظر حسرت به ایشان نگریست و گفت:
روز عزاست امروز جان در بلاست امروز
فغان و شور محشر در کربلاست امروز
همان شب پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را در خواب دید، وی را نواز ش کرده، از تقصیرش گذشتند. گویند نام او «محمد شیخا» بود و آن جناب او را «مقبل» لقب دادند.
لذا شروع به سرودن قضایای سیدالشهداء علیهالسلام نمود.
گویند: چون واقعه شهادت را تمام نمودم شب جمعه بود، چندان خواندم و گریستم تا آنکه در بستر به خواب رفتم، در عالم خواب خود را در حرم منور فرزند علی(علیهماالسلام) دیدم که منبری گذارده، و جناب پیغمبر صلی الله علیه و آله تشریف داشتن و در آن اثناء محتشم را حاضر کردند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: امشب شب جمعه است بر منبر برو و در مصیبت فرزندم چیزی بخوان. محتشم به امر آن حضرت بر منبر رفت، خواست در پله اول بنشیند حضرت فرمود: بالا برو،چون به پله دوم رفت، فرمود: بالا برو. و همچنین تا بر پله آخر منبر نشست و خواند:
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه در کمان فتاد
هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد
هر جا که بود آهوئی از دشت پا کشید
هر جا که بود طائری از آشیان فتاد
شد وحشتی که شور قیامت زیاد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بیاختیار نعره هذا حسین از او
سر زد چنانکه آتش او در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بضعه بتول
رو بر مدینه کرد که یا ایها الرسول
این کشته فتاده به هامون حسین تست
وین صید دست و پا زده در خون حسین تست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین تست
این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه
خرگاه از این جهان زده بیرون حسین تست
این خشک لب فتاده و ممنوع از فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین تست
وین نخل تو کز آتش جانسوز تشنگی
دود از زمین رسانده بگردون حسین تست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه
شهید ناشده مدفون حسین تست
مقبل گوید: پس از فراغ از تعزیه داری و سوگواری، جناب پیامبر صلی الله علیه و آله خلعتی به محتشم عطا فرمودند.
من با خودگفتم: البته اشعار من مورد قبول آن حضرت قرار نگرفته، زیرا به من دستور خواندن ندادند.
ناگاه حوریهای خدمت آن حضرت عرض کرد: جناب فاطمه زهرا(سلام الله علیها) میگویند: دستور فرمایید مقبل واقعهای در مرثیه سیدالشهداء علیهالسلام بخواند:
پس حضرت مرا امر فرمودند بر منبر رفتم و بر پله اول ایستادم و خواندم:
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاد از حرکت ذوالجناح وز جَوَلان
نه سیدالشهدا ، بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دیگر تاب استقامت داشت
کشید پا ز رکاب آن خلاصه ایجاد
برنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد
هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
ناگاه کسی اشاره نمود که فرود آی، دختر سید دو سرا بیهوش گشته، پس من فرود آمدم و منتظر عطایای البرایا بودم که دیدم ضریح منور سبط خیر البشر باز شد، و شخص جلیل القدری بر آمد. اما زخم سینهاش از ستاره افزون، و جراحات بدنش از شماره بیرون، خلعت فاخری به من عطا نمود.
عرض کردم: فدایت گردم تو کیستی؟ فرمود: من حسینم.
وقایع الایام: ص 58.
#محرم
#امام_حسین
🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯 حتما ببینید...👌
✅ آداب قبل از محرم ؛ حاج آقا بندانی☝️☝️
1️⃣ مراقبت از جسم و روح قبل از محرّم🤍
2️⃣ از غیبت، تهمت و دروغ بپرهیزیم⛔️
3️⃣ زبان را با صلوات و ذکر و دعا و استغفار معطّر کنیم📿
4️⃣ چشمها برای اشک ریختن آماده شوند و از نگاههای حرام دوری کنیم📛
5️⃣چشمها به نگاه به آیات قرآن و زیارت ائمّه عادت کنند.📖
6️⃣ قبل از محرّم امور کاری را سامان دهیم تا در محرّم وقت عزاداری داشته باشیم.⏰
⏮️ به عنوان یک عزادار، در ایام محرم هر صبح و شام به مولایمان صاحب الزّمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف که صاحب عزا است ، تسليت بگوييم.💔
🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله🖤
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴