🍃🌸ســـلام ✋
🍃🌸صبحتون بخیر
🍃🌸روزتون به زیبایی گل
🍃🌸بـه صافی هـوا
🍃🌸بـه روشنی آب
🍃🌸بـه زلالـی
🍃🌸قلبهای مـهربونتون
🍃🌸و بـه پـاکی
🍃🌸خـداونـد بلند مرتبه
🍃🌸امـیدوارم روزی
🍃🌸پـراز خیرو برکت داشته باشید.
✾📚 @Dastan 📚✾
🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅
🔆دختر قاضی مرو
✨گویند: نوح بن مریم قاضی شهر مرو خواست دخترش را شوهر دهد، بنابراین با همسایه خود که مردی مجوسی بود، مشورت نمود. مجوسی گفت: «عجب است که مردم از تو راهنمایی میجویند و تو از من!»
✨گفت: «آری با تو مشورت میکنم!» مجوسی گفت: «رئیس ما کسری مال را ملاک ازدواج قرار میداد و دختر به مال دار میداد.
قیصر پادشاه روم، حَسَب و نَسَب را برای ازدواج اختیار میکرد.
✨رهبر شما، حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلّم دین را اختیار نمود، پس نگاه کن رهبر تو کیست و به طریقهی او عمل کن.»
📚نمونهی معارف، ج 2، ص 737 -مستطرف، ص 218
⚡️⚡️رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «هر کس ازدواج کند، نصف دینش حفظ شود؛ پس در نصف دیگر تقوای الهی بورزید.»
📚الکافی، ج 5، ص 328
✾📚 @Dastan 📚✾
🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾
#داستان_آموزنده
🔆جواب دندانشکن پیرزن
⚡️عمروبن لیث در زمستانی بسیار سرد، با لشکر فراوان، وارد نیشابور شد. سپاه او در خانههای مردم جای گرفتند. پیرزنی پنج خانه داشت، همه را سپاهیان او اشغال کردند.
⚡️پیرزن شکایت نزد یکی از فرماندهان سپاه برد. او گفت: فردا من نزد عمرولیث هستم؛ بیا و شکایت خود را بگو.
⚡️فردا پیرزن نزد عمرولیث آمد و گفت: «من پنج خانه دارم که سربازانت مرا با پنج دختر و عروس در یک خانه جای دادهاند و مناسب نیست با آنان، کنار اینان رفتوآمد شود.»
⚡️عمرولیث گفت: «پس همراهان ما در این سرمای شدید چه کنند؟ دور شو، میگویند که زنان عقل ندارند.» پیرزن روی برگرداند و رفت.
فرمانده به عمرولیث گفت: «این زن، بسیار دانا و پرهیزکار است، خوب است دربارهی او لطفی بکنید.»
⚡️عمرولیث دستور داد پیرزن را برگردانند. وقتی آمد، گفت: مگر قرآن نخواندهای که خداوند میفرماید: «پادشاهان وقتی وارد قریهای شوند، آنجا را تباه میکنند و مردم عزیز را ذلیل مینمایند.*»
⚡️پیرزن جواب داد، خواندهام، ولی از پادشاه در شگفت هستم که در همین سوره آیهی دیگر را نخوانده است که میفرماید:
⚡️«این است خانههایشان ویران و فرو ریخته بهواسطهی ظلمی که کردهاند؛ و در این تغییر و خرابی نشانهی عبرتی است برای مردمان دانا.*»
این جواب چنان در عمرولیث تأثیر کرد که بدنش لرزید و اشکش جاری شد و دستور داد در هیچ خانهای سپاهیانش نمانند و در جای دیگر خیمهگاهی زدند.
📚رهنمای سعادت، ج 1، ص 180
✾📚 @Dastan 📚✾
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
#داستان_آموزنده
🔆توصیف خاص پیامبر صلیالله علیه و آله
💫اویس قرنی به خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم نرسیده بود. حضرت دربارهی او فرمود: «چون اویس را دیدید، سلام مرا به او برسانید ولی با او سخن بسیار مگویید.»
💫اویس بعد از وفات پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم روزی به مدینه آمد؛ چون صحابه او را دیدند کمی مذمّت کردند که تو به خاطر مادرت از دیدار پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم محروم شدی ولی ما به خاطر محبّت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم خویشاوندان خود را میکشیم و ازاینگونه حرفها زدند. اویس پرسید: «شما سالها پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم را درک کردید، بگویید نشانهی پیامبر چه بود؟»
💫هر یک نشانهای گفتند از قد، صورت، رنگ، تواضع، سخاوت، طاعت، علم و معجزه؛ بعد گفتند: «ما جز این نشانهها چیز دیگر نمیدانیم. اکنون تو بگو.»
💫چون اویس دهان باز کرد هفده کس به رو افتادند و بیهوش شدند و بر دیگران گریه و رقّت پدید آمد
📚مقالات شمس، ص 68
✾📚 @Dastan 📚✾
خداوندا حس بودنت
قشنگترین حس دنیاست
تو که باشی ،
هر روز نه هر ثانیه را
عشق است
لحظه لحظهٔ زندگیتون غرق در عطرخدا🖤🍃🌸⚜🌸
✾📚 @Dastan 📚✾
#متن_خاطره
🌷 هربار که میروم زیارت امام رضا (ع)
صدایش میپیچد توی گوشم که
«تا بهت اشک ندادن، نرو داخل»
میگفتم: خب چیکار کنم؟
میگفت: توی صحن قدم بزن...
خودش از صحن جامع رضوی شروع میکرد و یک دور، دور حرم میچرخید. زمزمه میکرد و شعر میخواند و استغفرالله میگفت تا واقعاً گریه اش میگرفت. بعد میگفت حالا بیا برویم داخل؛ پیش ضریح آنجا هم سلام میداد و زیاد جلو نمیرفت...
📚 شهید محمدحسین محمد خانی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
✾📚 @Dastan 📚✾
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یک رویای صادقه و فوق العاده عجیب و شگفت انگیز از زبان استاد قرائتی
🔴سفارش امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به یک شهید...
✾📚 @Dastan 📚✾
🌳🍁🌳🍁🌳🍁🌳🍁🌳
#داستان_آموزنده
دکتر روانشناسی بود که هر کسی مشکلات روحی و روانی داشت به مطب او مراجعه می کرد و پزشک مذکور با تبحر خاصی بیماران را مداوا می کرد و آوازه اش در همه شهر پیچیده بود.
یک روز بیماری به مطب این دکتر آمد که از نظر روحی به شدت افسرده بود. دکتر بعد از کمی صحبت به بیمار گفت در همین خیابانی که مطب من هست، تئاتری موجود هست که یک دلقک برنامه های شاد و جالبی اجرا می کند. معمولا بیمارانی که به من مراجعه می کنند و مشکل روحی شدیدی دارند را به آنجا ارجاع می دهم و توصیه می کنم به دیدن برنامه های آن دلقک بروند و هیشه هم این توصیه کارگشا بوده و تاثیر بسیار خوبی روی بیماران من دارد. شما هم لطف کنید ابتدا به دیدن تئاتر او رفته و از برنامه های شاد آن دلقک استفاده کرده تا کمی تغییر روحیه پیدا کنید تا درمان اصلی را شروع کنیم .
بیمار در جواب گفت : "آقای دکتر من همان دلقکی هستم که در آن تئاتر برنامه اجرا می کنم...!"
✾📚 @Dastan 📚✾
🌟☘🌟☘🌟☘🌟☘🌟
#داستان_آموزنده
🔆جواب خستهکنندهی سمرقندی
🥀جوان خراسانی با شخص سمرقندی ناپخته، باهم به حج رفتند. چون به بغداد رسیدند، جوان خراسانی بیمار شد و به حال مُردن افتاد.
سمرقندی خواست او را بگذارد و مراجعت به وطن کند. بیمار خراسانی گفت: وقتی به وطن رفتی و فامیلها و دوستان از حال من پرسیدند، چه خواهی گفت؟
🥀سمرقندی گفت: «اوّل میگویم، او را سردرد شدید گرفت و بعد سینهاش درد گرفت و سپس ریهاش چرک کرد و طحال او خراب شد و بعد جگرش فاسد شد، درنتیجه معدهی او از کار افتاد و تب سرتاپای او را فراگرفت و دیگر طاقت بلند شدن و نشستن نداشت و بمُرد.»
بیمار خراسانی گفت:
🥀«بهترین کلام آن است که اندک و رسا باشد؛ هیچ حاجتی به اینهمه داستانپردازی و دروغپردازی نیست. وقتی رفتی، هر کس از حال من پرسید، بگو: فلانی از دنیا به آخرت رفت و از رنج صحبت ناپختگان راحت شد.»
📚لطایف الطوایف، ص 315
✾📚 @Dastan 📚✾
♨️ بزرگترین مصیبت
💠آیت الله مظاهری:
بزرگترین مصیبت برای انسان این است که از مناجات با خدای خویش لذت نبرد.
حضرت موسی علیه السلام برای مناجات با خدا میرفت، یک بیادبی به او گفت: از طرف من به خدا بگو: چقدر گناه کنم و تو کیفر نکنی؟! حضرت موسی علیه السلام رفت، مناجات کرد و قصد بازگشت داشت که از سوی خدای متعال خطاب آمد: چرا پیام بندهام را نمیرسانی؟ گفت: خدایا تو میدانی او چه گفت. خداوند فرمود: به او بگو بالاترین بلا را بر تو نازل کردهام و تو نمیفهمی! بلا و کیفر تو این است که از مناجات با من لذت نمیبری و توجه به این مصیبت نداری.
📚 از کتاب « ارتباط عاطفی با خداوند»
#خدا
✾📚 @Dastan 📚✾
👌 گاهی به روانِتان استراحت دهید...
➖ استراحت از روزمرگی؛
➖ از دویدنهایِ بیهدف؛
➖ از تنشهایِ بیهوده؛
➖ از کلکل کردن با خود و دیگران؛
➖ از گیر دادن به چیزهایی که
▫️ ارزشش را ندارد؛
➖ استراحت از حرص و طمع،
➖ استراحت از کینه.
➖ استراحت از نقابها و
➖ پرستیژهایِ مزخرفی که
▫️ سینهٔ آدم را تنگ میکند...
✾📚 @Dastan 📚✾
#شبتون_بهشت
تمام شبهاےعالم رابڪَردند
زیباتر از شبي ڪہ
وقت خواب
بہ ماه لبخند ميزني نیست
الهي
لبخند محبتت رانشانماڹ بده
تارستڪَارشویم
لبخندخداهمراهتون
#شبتونخوش⭐️⭐️
✾📚 @Dastan 📚✾