💬 جواب زیبا
🌱زمانی جنید بغدادی و شبلی بیمار شدند. طبیبی نصرانی نزد شبلی آمد و گفت: «تو را چه کسالت افتاده است؟» گفت: «هیچ!» طبیب گفت: «آخر…؟» فرمود: «هیچ رنج نیست.» طبیب نزد جنید آمد و گفت: «تو را چه کسالت رویداده است؟»
🌱او یکی از امراض خود را گفت. طبیب معالجه کرد و برفت. شبلی جنید را گفت: «چرا همهی کسالتهای خود را به طبیب مسیحی نگفتی؟» فرمود: «از بهر آن گفتم تا بداند که چون با دوست این میکند، با ترسای دشمن چه خواهد کرد؟!» جنید گفت: «شبلی! تو چرا شرح کسالت خود ندادی؟» فرمود: «من شرم داشتم با دشمن از دوست شکایت کنم.»
📓 داستان عارفان، ص 61 -تذکره الاولیاء، ص 355
📚 @Dastan_amoozandeh
🌹شیرودی در کنار بالگرد جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
🌹8 اردیبهشت سالروز شهادت /شادی روحش صلوات
🆔 @dastan_amoozandeh
💢 مدح کم گوشت خوردن
🌱در کتاب اطعمهی کافی آمده است که امام صادق علیهالسلام فرمود: «حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام شبیهترین مرد در چیز خوردن به پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بود و این صفت را داشت که خودش، نان و سرکه و زیتون میخورد و به مردم نان و گوشت میداد.» در همان کتاب است که عجلان گوید: شبی قبل از خفتن در خدمت آن حضرت بودم. سفرهای آوردند و در آن زیتون و سرکه و گوشت بود. امام صادق علیهالسلام گوشت را برمیداشت و به پیش من میگذاشت و خودش سرکه و زیتون میخورد و گوشت میل نمیکرد و میفرمود: «این طعام من و همهی انبیاء و اوصیاء است.»
✨در کتاب شرح تجرید علامه حلّی آمده است: «حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام اگر به خورش میل داشت، نمک و سرکه میل میفرمود و اگر تکلف میکرد سبزی یا شیر میخورد و گوشت کم میخورد و میفرمود: شکمهای خود را قبور حیوانات قرار ندهید.»
📚تشویق سالکین، تألیف ملّا محمدتقی مجلسی، ص 8
🌱امام علی علیهالسلام فرمود: «کسی که در خوردن، به اندک اکتفا کند، تندرستی او بسیار و اندیشهاش شایسته باشد.»
📚غررالحکم، ج 1، ص 86
🆔 @Dastan_amoozandeh
زیادی، حکم آتش را دارد 🔥
🔹 دو نفر نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمده و از آن حضرت پول شتری را خواستند. پیامبر دو دینار به آنها بخشید، اما پول شتر را ندادند. چون از نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم خارج شدند، عمر به آنها برخورد کرد و دید آنها پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم را به خاطر دو دینار سپاس میگذارند.
🔸 عمر نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و آنچه شنیده بود، نقل کرد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «فلان کس هم آمد و من از ده تا صد دینار به او دادم، ولی تشکر نکرد.»
🔹 بعد فرمود: «گاه افراد از من مطالبه کمک و پولی میکنند، آنچه میخواهند، میدهم، اما در باطن این کمک آتشی بر او میباشد. (نمیتواند پول را در راهش مصرف کند.)»
🔸 عمر گفت: پس اگر حکم آتش را دارد، برای چه به آنها کمک میکنید؟ فرمود: آنها از من مطالبه میکنند و خداوند نمیخواهد من (از دادن کمک) بخیل باشم.
📚شنیدنیهای تاریخ، ص 337 -محجه البیضاء، ج 6، ص 73
🆔 @Dastan_amoozandeh
مداحی_آنلاین_ماجرای_جوان_یهودی_و.mp3
2.69M
♨️ماجرای جوان یهودی و رسول خدا
🎧 #سخنرانی
🎙حجتالاسلام #انصاریان
🆔 @Dastan_amoozandeh
شکار مرغابی
دو شکارچی دستهای مرغابی وحشی در حال پرواز را دیدند. یکی از آنان تیری در تفنگ خود گذاشت و گفت: «اگر یک مرغابی بزنم، غذای خوبی میپزم و با هم میخوریم.»
شکارچی دیگر پرسید: «نکند از من انتظار داری مرغابی وحشی پخته بخورم؟ مرغابی وحشی باید روی آتش سرخ شود، در غیر این صورت لذیذ نخواهد شد!»
دو شکارچی مدتی با هم جر و بحث کردند که بهتر است مرغابی را بپزند یا کباب کنند. سرانجام به توافق رسیدند که نیمی از آن را بپزند و نیم دیگر مرغابی را کباب کنند.
اما در این بین مرغابیان وحشی منتظر پایان مشاجره آن دو نشدند و به پرواز خود ادامه داده بودند.
🆔 @dastan_amoozandeh
🚫 نتیجه ی حکم به ناحق
دهقانی یک ظرف عسل برای فروش به شهر آورد. نگهبان دروازه ی شهر برای گرفتن راهداری جلوی او را گرفت و سر ظرف را باز کرد که ببیند چیست؛ ولی از شدت بد ذاتی آنقدر او را معطل کرد و سر ظرف را باز نگه داشت تا این که مگسهای زیادی از اطراف آمدند و روی عسل نشستند و عسل را از بین بردند، طوری که مشتری برای خریدن آن رغبت نمی کرد.
دهقان پیش قاضی رفت و شکایت کرد. قاضی گفت: تقصیر از راهداری نیست. بلکه تقصیر از مگسها است. هر کجا که مگسها را ببینی حق داری آنها را بکشی؟
دهقان از این قضاوت جاهلانه متعجب شد و گفت: این حکم را روی کاغذ بنویسید و به من بدهید. قاضی حکم قتل مگسها را نوشت و امضا کرد و به دهقان داد.
🪰 دهقان همین که نوشته را دریافت کرد و در جیب خود گذاشت، دید مگسی بر صورت قاضی نشسته است. فورأ یک سیلی محکم به صورت قاضی نواخت و مگس را کشت. قاضی با شدت غضب گفت: او را حبس کنید.
دهقان بی درنگ نوشته را از جیب خود در آورد و به قاضی نشان داد و گفت: حکمی است که خودتان امضا فرمودید.
📙هزار و یک حکایت خواندنی ۱ / ۱۹۸؛ به نقل از: هزار و یک حکایت / ۳۵۶.
🆔 @Dastan_amoozandeh
🔆رعایت اقتصادی در زندگی
🌾أبوالفاتج گفت: یکی از دوستانم به امام صادق علیهالسلام عرض کرد: گاهی ما در بین راه مکه میخواهیم احرام ببندیم، نخاله و سبوس آرد نداریم تا بهوسیلهی آن خود را شستشو بدهیم و آثار نوره را بزداییم، لذا با آرد این عمل را انجام میدهیم و از این کار هم ناراحت هستیم.
امام فرمود:
🌾از اسراف کردن میترسید؟ عرض کردم: آری. فرمود: «آنچه در اصلاح و سلامتی بدن مصرف شود، اسراف نیست. گاهی من دستور میدهم مغز استخوان را با روغنزیتون مخلوط کنند و بهوسیلهی آن خود را شستشو میدهم. اسراف در چیزهایی است که باعث تلف شدن مال و ضرر رساندن به بدن شود.»
🌾عرض کردم: «سختگیری و به تنگی زندگی کردن، چگونه است؟» فرمود: «نان و نمک خوردن بااینکه قُدرت داری غذای دیگری بخوری، [بهتر است].»
🌾عرض کردم: میانهروی و اقتصاد در زندگی به چه نحو حاصل میشود؟ فرمود: وقتیکه نان، گوشت، شیر، روغنزیتون و روغن حیوانی باشد، اگر انسان گاهی از این و گاهی از آن بخورد، [میان روی حاصل میشود]، (نه آنکه با داشتن غذاهای متنوع، همه را یکدفعه بخورد.)
📚پند تاریخ، ج 3، ص 220 -بحارالانوار، ج 15، ص 201
🆔 @Dastan_amoozandeh
آیا به اندازه کافی مرغ دارید؟
دهقانی در مزرعهاش یک مرغدانی بزرگ داشت. چند روز بود که تعدادی از مرغهای او میمردند. نمیدانست چه باید بکند، برای همین از همسایهاش مشورت خواست.
همسایه پرسید: «چه غذایی به مرغها میدهی؟»
دهقان گفت: «جوی دوسر.»
همسایه گفت: «نه، جوی دوسر خوب نیست. باید به آنها گندم بدهی.»
دو روز بعد که این دو در بازار به هم برخورد کردند، دهقان گفت: «اوضاع که بهتر نشده هیچ، در این چند روز بیست مرغ دیگر هم از بین رفتهاند.»
مرد همسایه پرسید: «چه آبی به مرغها میدهی؟»
دهقان گفت: «مگر فرقی هم میکند؟ من به مرغها آب چاه میدهم.»
همسایه دهقان گفت: «همه آبها یکی نیستند، اگر مرغهای تو بیمار شدهاند باید آب جوشیده به آنها بدهی.»
چهار روز بعد دهقان پیش همسایه رفت و با ناراحتی گفت: «هیچ یک از پیشنهادات تو اثری نداشت. از چهار روز پیش آب جوشیده به مرغها میدهم، اما باز هم پنجاه مرغ از بین رفتهاند.»
همسایه در حالی که فکر میکرد سرش را تکان داد و گفت: «دوست عزیز، خیلی بد شد. من از این پیشنهادهای خوب زیاد دارم، اما آیا تو هم به اندازه کافی مرغ داری؟!»
🆔 @dastan_amoozandeh
9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان خانمی که بدون اجازه پیامبر(ص) به خاکسپاری پدرش هم نرفت!!!
#تکلیف
#اسلام
🆔 @Dastan_amoozandeh
🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅
#داستان_آموزنده
🔆شریک جرم ظالم شدن فقط با یک جمله!
🍂جناب شيخ رجبعلی خیاط، دوستان و شاگردان خود را از همكاری با دولت حاكم ( پهلوی) و به خصوص از تعريف و تمجيد آنان بر حذر میداشت.
يكی از شاگردان شيخ از وی نقل كردهاست كه فرمود: روح يكی از مقدسين را در برزخ ديدم محاكمه ميكنند و همه كارهای ناشايسته سلطان زمان او را در نامه عملش ثبت كرده و به او نسبت میدهند🔥
❗️شخص مذكور گفت: من اين همه جنايت نكردهام!!!
⁉️ به او گفته شد: مگر در مقام تعريف از او نگفتی: عجب امنيتی به كشور دادهاست؟
گفت: چرا!
⛔️ به او گفته شد: بنابر اين تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به اين جنايات دست زد. »
در نهجالبلاغه آمده است كه امام علی(علیه السلام) فرمود:
🍂هركه به كردار عدهای راضی باشد، مانند كسی است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛
گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن..
📕کیمیای محبت
🆔 @Dastan_amoozandeh