eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی داستان، طنز،لطيفه ها و خاطرات آموزنده
88 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️نمونه کارهنری روی داستان ها ✅بخش ها ❇️منبع داستان ها 📙حرف م ❌موضوع : مرگ ✍️شخصی از پیامبر گرامی (ص) پرسید چرا از مرگ می‌ترسیم؟رسول خدا (صل الله) فرمود: آیا مال داری؟ گفت بله فرمودند: آیا در راه خدا داده ای؟ گفت: نه، فرمود: به همین خاطر می‌ترسی. نظیر همین سؤال را شخص دیگری از امام حسن (علیه السلام) کرد؛ امام جواب داد: شما تمام کوشش خودتان را صرف آبادی دنیا کرده‌اید و برای آخرت کار نیکی ندارید و به همین خاطر از مرگ می‌ترسید که از جای آباد به جای خراب منتقل شوید. 📚بحارالانوار جلد ۶ صفحه ۱۲۹ ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣️ @https://eitaa.com/dastan_latifeh❣️ ╚══════. ♡♡♡.═╝
❤️نمونه کارهنری روی داستان های همراه با شعر ✅بخش ها 📙حرف ح ❌موضوع : حکمت های الهی 📓یکی از داستان‌های زیبای پروین اعتصامی: ✍️پیرمرد تهیدستی زندگی را در فقر و تنگدستی می‌گذراند و به سختی برای زن و فرزاندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم می‌ساخت. 🔹از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود دهقان مقداری گندم در دامن لباسش ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه‌های دامن را گره زد و به سوی خانه دويد. در همان حال با پروردگار از مشکلات خود سخن می‌گفت : 🔹و برای گشایش آنها فرج می‌طلبید و تکرار می‌کرد: ای گشاینده گره‌های ناگشوده، عنایتی فرما و گره‌ای از گره‌های زندگی ما بگشای 🔸پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره‌ای از گره‌های لباسش باز شد و تمامی گندم‌ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به خدا کرد و گفت : 🔹من تورا کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود 🔸پیرمرد بسیار ناراحت نشست تا گندم‌ها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از طلا ریخته اند. ✍️پروین اعتصامی : تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح را ... ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/dastan_latifeh📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
❤️نمونه کارهنری روی خاطرات بزرگان ✅بخش 📙حرف ش ❌موضوع : شکر نعمت ها 🔴 نعمت‌های خداوند را یاد کنیم و شاکر باشیم آیت الله مجتهدی تهرانی: قدیم در کتابی این داستان را خواندم که: سعدی شاعر معروف یه وقتی کفش نداشت، عصبانی بود که من شاعری این مملکت، باشم آن وقت کفش ندارم. مدتی از خدا ناراضی بود که: خدایا، این چه زندگی است که ما کفش نداریم بخریم. شاعر هم هستیم! تا اینکه یک روز جلوی مسجد می‌گذشت، یک نفر را توی مسجد دید که از زانوها به پایین پا نداشت، تا او را دید، سرش را بلند کرد و گفت: «خدایا شکرت که اگر من کفش ندارم، پا دارم».تا دیروز از خدا ناراضی بود، اما امروز که دید این شخص پا ندارد، خوشحال شدو گفت: « الحمدالله، اگر من پا نداشتم، چیکار میکردم؟» خدا می داند واقعا اگر ما پا نداشتیم چیکار میکردیم؟! گاهی نعمت های خدا را یاد کنید. پا نداشتیم، دست نداشتیم، چشم نداشتیم، گوش نداشتیم، چیکار میکردیم؟ 📚ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۲۴ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره) ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/ahlebet1📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🌷نمونه کاربرد قصه ها و داستان ها ❤️بخش تعلیم و تربیت ♻️ضرورت قصه گوئی ❤️قصه گویی روشی ارزشمند در اختیار والدین نمی توانیم به کودکان فرصت دهیم تا موقعیت های مختلف را تجربه کنند تا به پختگی برسند !!!! در زمینه رفتارهای مثبت هم نمی توان تذکر مکرر داد چون دلزدگی از شنیدن حرف های بزرگ ترها را به دنبال خواهد داشت . قصه گویی به فریاد تربیت می‌رسد و برای کودک زمینۀ تجربه و پختگی را فراهم می‌کند. برای نوجوانان می توان از خاطرات و سرگذشت ها استفاده کرد . تعریف کردن و داستان گفتن توسط والدین تاثیر بیشتری نسبت به مطالعه فردی دارد . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/dastan_latifeh📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈❤️