eitaa logo
رازهای عبرت آموز💐
3هزار دنبال‌کننده
496 عکس
1هزار ویدیو
5 فایل
🌹بیان داستان شکست هاوموفقیت ها،رازهای پیداوپنهان پدیده هاباهدف درس آموزی وعبرت گیری برای زندگی بهتر راه ارتباطی(ادمین و تبلیغات): @abdollahazebr
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹باور کنیم خدمت به مادر معجزه می کند !❤️ از ابوسعید ابوالخیر سوال کردند؟ چی باعث شد اینقدر معروف شدی ؟ ابوسعید گفت : شبی مادر از من آب خواست دقایقی طول کشید تا آب آوردم. وقتی به کنارش رفتم مادرم خوابش برده بود . دلم نیومد که بیدارش کنم تا صبح در کنارش نشستم ، مادر چشمان خویش را باز کرد وقتی کاسه ی آب را در دستان من دید پی به ماجرا برد و گفت : پسرم امیدوارم که نامت جهان گیر شود! پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
پیشرفت ِ خانوادگی به این میگن 👇 پدرم پراید خرید ۵ میلیون تومن ! من خریدم 35 میلیون تومن ! و پسرم خرید 350 میلیون تومن ! احیانا کسی در زمینه پیشرفت خانوادگی حتی بیشتر از آنچه ما پیشرفت داشتیم نیاز به مشاوره داشته باشه با شماره زیر در خدمتیم !!! 👇 ۵۰۳۵۳۵۰ پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🍀 داستان آموزنده معنوی 🌹کمک گرفتن از حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها شخصی به محضر مرحوم شیخ رجب علی خیاط رفت. و به او گفت من گرفتارم.زن ندارم.می خواهم ازدواج کنم.پول هم ندارم! شیخ گفت: برو شانزده دست غذا بخر و فقرا را اطعام کن،ان شاءلله مشکل تو حل خواهد شد. شخص به جناب شیخ گفت:آخه برای خرید این شانزده دست غذا هم پول ندارم! جناب شیخ گفت: برو قرض کن... شخص پولی قرض کرد و شانزده دست غذا خرید و مشکلش حل شد. از شیخ سوال کرد دلیل اینکه شما گفتید شانزده دست غذا چه بود؟؟؟؟! زیرا به بعضی ها می گویید به نیت پنج تن آل عبا پنج دست غذا بخر و به فقرا بده! فرق من با آن ها چیست؟ شیخ گفت برای کار تو از حضرت ابوالفضل_علیه_السلام و حضرت زینب علیهاالسلام هم کمک گرفتم. 📚کیمیای محبت ،ص48 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🌹نکته تربیتی آموزنده👇 اگر دو عبارت : « خسته ام » و « حالم خوب نیست » را از زندگی خود پاک کنید نیمی از بیماری های خود را درمان کرده اید !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ترانه ای بسیار زیبا به رنگ عبرت از همایون شجریان پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 صبحی با قرآن 🌹 «توصیه های بسیارمهم ازخدای سبحان» 🍀🍀🍀 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🌼 هدیه امام حسین(ع) به میرزا تقی خان امیرکبیر √ بسیار زیبا و عبرت آموز🌹 ✍مرحوم آیت الله اراکی مرجع بزرگ مسلمانان درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟
او
که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین ع حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد! آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین علیه السلام آمد و گفت : به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. منبع : کتاب آخرین گفتارها پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🌹نکته های بسیار آموزنده 👇 🟢 انســـانهای ضعیف ؛ انتقام می گیرند. 🔴 انســـانهای قوی ؛ می بخشند . 🟠 انســــانهای فهمیده ؛ نادیده می گیرند. « آلبرت انیشتین » درس ها و عبرت ها : پس سعی کنیم 👇 √ کمتر به فکر انتقام باشیم ! √
هر چه
بیشتر ببخشیم ! √ خیلی چیزها را نادیده بگیریم ! 🌹تا آرامش زندگی نصیبمان شود ! 🍀 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
لطیفه گوسفندی : آدم قانع به این میگن !!! 👇 یه نفر ﻳﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ میاره قصاب ﺳﺮ ﺑﺒﺮﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑِﺶ ﻛﻨﻰ ﺑﺮﺍ ﮐِﺒﺎﺏ، ﻗﻮﺭﻣﻪ ﻭ ﺩﻳﺰﻯ،😅 ﻛﻠﻪ ﭘﺎﭼﻪ ﺷﻢ ﺗﻤﻴﺰ ﻛﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻥ، 😅 ﺭﻭﺩﻩ ﻭ ﻣﻌﺪه ﺷﻢ ﺑﺬﺍر ﻛﻨﺎﺭ ﺑﺮﺍ ﺳﯿﺮﺍﺑﯽ؛😅 ﭘﻮﺳت ﺸﻮ ﺑﺎﺧﻮﺩﺕ ﻧﺒﺮﻳﺎ ! 😅 ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ پادَری ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ،😅 ﭘﺸﻜﻼﺷﻢ ﺑﺮﺍ ﺑﺎﻏﭽﻪ لازم دارم ،😅 ﺁﺷﻐﺎﻻﺷﻢ ﺑﺮﺍ ﮔﺮﺑﻪ ام میبرم ،😅 ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮﻧﺎﺷﻢ ﺳﻮﭖ ﻣﯿ ﭙﺰﯾﻢ.😅 ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻩ ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ آقا میندازﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺻﺪﺍمم ﺿﺒﻂ ﮐﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺮﺍ ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ !!!!! 😂😂😂 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مژده ! 👇 مژده ! 👇 مژده ! 👇 🍀دانش آموزان عزیزودانشجویان محترم کانال و عزیزانی که فرزند ، برادر یا خواهر دانش آموز دارند بنده در خدمتم تا سوالات و اشکالات « درس عربی و قرآن » عزیزان را به صورت رایگان پاسخگو باشم . ✓ ثواب این کار خیر رو تقدیم می کنیم به ارواح مطهر شهدای عزیز به ویژه شهید آیت الله رئیسی ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 پنجشنبه است؛روز دلتنگی 🥀هـمان روزی که خوبانِ سفر کرده؛ 🥀چشم انتظار عزیزانشان هستند ، 🥀دستشان از دنیا کوتاه است ! 🥀و محتاج یاد کردن ما هستند. 🥀با ذکر فاتحه و صلوات ، روحشان را یاد و شاد کنیم🥀 🍀بی تردید در یاد کرد اموات ؛ درس های عبرت
زیادی
نهفته است !!!! پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🔴 داستان آش ناصرالدین شاه ضرب المثل شد !!!!! 🟢ناصرالدین شاه سالی یکبار آش نذری می پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می یافت تا ثواب ببرد !! رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع می شدند و هر یک کاری انجام می دادند. 🌷خلاصه هر کس برای چاپلوسی و تقرب پیش ناصرالدین شاه مشغول کاری بود. ☘خود شاه هم بالای ایوان می نشست و قلیان می‌کشید و از بالا نظاره گر کارها بود. 🌺آشپزباشیِ ناصرالدین شاه در پایان کار دستور می داد به در منزل هر یک از مسئولین کاسه آشی فرستاده می شد و او باید کاسه آن را از سکه اشرفی پر می کرد و به دربار پس می فرستاد . 🌷کسانی راکه خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می ریختند . معلومه کسی که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می‌کرد و آن که مثلا یک ظرف بزرگ آش که یک وجب روغن رویش ریخته شده دریافت می‌کرد حسابی بدبخت می شد چون باید سکه ی زیادی پر می کرد ! 🍀به همین علت در طول سال اگر آشپزباشی با یکی از اعیان یا وزرا دعوایش می شد به او می گفت بهت حالی می‌کنم جهان دست کیه ! آشی برات بپزم که یک وجب روغن روش باشد!!!!! و از اینجا این داستان ضرب المثلی شد که در تهدیدها به کار می رود . پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
معمای آخر هفته 👇 میخوای تعداد برادران و خواهرانتو بهت بگم ؟! 🟢 معادله عجیب اما واقعی!!!! √ تعداد برادرانتو به اضافه 3 کن √ حاصلو ضربدر 5 کن √ حاصلو به علاوه 20 کن √ حاصلو ضربدر 2 کن √ حاصلو به علاوه 5 کن √ حاصلو به علاوه تعداد خواهرانت کن √ حاصلو از 75 کم کن √ یه عدد 2 رقمی به دست میادکه √ عدد سمت چپ = تعداد برادرانت √ عدد سمت راست = تعداد خواهر جالبه !!! نه !؟ پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ماشاالله به این شیر زن !! خیلی تماشاییه ! پیرزن قفل درب منزلش خراب شده بود. هر روز از دیوار میرفته بالا و درب حیاط را باز میکرده. کلیدساز اومده گفته برایت مجانی درست می کنم. بشرط اینکه فقط نشون بدی این چند روز، چطوری قفل خراب بوده از دیوار می رفتی بالا !!؟ اگه اینکار رو بکنی مجانی قفل را برات درست میکنم . آمریکا غلط کنه بعد از دیدن این فیلم به ایران چپ نگاه کنه 😁 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خـدایـا ✨در این آدینه زیبـا ✨پناه دوستانم باش ✨در هیاهوی روزگار ✨تنهایشان مگذار ✨و صندقچه زندگی شان را ✨پرکن از خبرهای خوباتفاق های خوب 🌸آمیـــن یا رب العالمین 🤲 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🌹داستان فوق العاده زیبا ! مردی بود منافق اما زنی مؤمن و متدین داشت این زن تمام کارهایش را با بسم الله آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد زن آن را گرفت و با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در پارچه ای پیچید و با بسم الله آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و بسم الله را بی ارزش جلوه دهد سپس به مغازه خود برگشت در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد. زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید همان کیسه طلا که پنهان کرد بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن بسم الله در مکان اول خود گذاشت شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را از زن طلب کرد زن مؤمنه فوراً با گفتن بسم الله از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را بجا آورد و از جمله مؤمنین و متقین گردید. روایت های و حکایت ها / 213 212، به نقل از: خزینه الجواهر فی زینه المنابر/ 612. پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🟢 لطیفه عبرت آموز !!! یه آدم خسیس تو جاده تصادف كرد همش ميزد تو سرش كه ماشينم داغون شد! 😂😂😂😂 آقا پلیس بهش میگه بدبخت حرص ماشينتو نخور دستت از مچ قطع شده !! نگاه كرد و گفت : ياحضرت عباس ساعتم كو ؟!؟! 😂😂😂😂 گاهی انسان به دلیل غفلت و طمع ؛ ارزشمندترین نعمت زندگیشو که سلامتی باشه فدای امور دیگری می‌کنه واقعا کم عقلی و حماقت است ! 🔵 پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
🍀داستان بسیار تکان دهنده 👇 نقل كردند : يك روز در محله خود « مرحوم ارباب » كه يكى از قصبه های اصفهان بود آمدند گفتند : آقا ما با سنگ نان ميپذيم و آن دو سنگ است كه گذاشته ايم و آتش ‍ درست مى كنيم ، يكى از آن سنگها گرم مى شود و ديگرى را هر كارى مى كنيم با اينكه يك بيست و چهار ساعت آتش روشن است ولى گرم نمى شود. آقا مى فرمايند: برويد سنگ را برداريد بياوريد، آن سنگ را كه سرد بود مى آورند. آقا فرمود: سنگ را بشكنيد، سنگ را كه مى شكنند مى بينند وسط اين سنگ يك كرم است يك ذره برگ سبز هم دم دهنش است دارد ميخورد. آقا به گريه افتاده ، مى گويد: خداوند متعال اين حيوان را وسط اين سنگ حفظش كرده و آتش را بى اثر كرده كه اين حيوان نسوزد!!! مگه میشه !!؟ آره عزیزم در کار خدا هر اتفاق غیر عادی امکان پذیر است ! باورش کنیم . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸هفته جدید را با یاد خدا و ذکر پرنور « صلوات » برمحمد وآل محمد ص آغاز می کنیم 🌸 🍃 🍃 🌸الّلهُمَّ 🍃🌺صلّ 🍃 🌸علْی 🍃 🌺محَمَّد 🍃 🌸وآلَ 🍃 🌺محَمَّدٍ 🍃 🌸وعَجِّل 🍃🌺 فرَجَهُم پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f
💠 داستان بسیار شنیدنی 👇 ⏺ هیچ‌کس را دست‌کم نگیریم 🌹 🔹 ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭ ﻣﺸﻐﻮل گذﺭﺍﻧﺪﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻮﺩﻡ. 🔸ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﺑﻪ‌ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﺍﯼ می‌گذشتیم ﮐﻪ ﺩﯾﺪیم ﯾﮏ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭼﻮب‌دستش ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ می‌دهد ﻭ ﺑﻪﺳﻤﺖ ﻣﺎ می‌دود! 🔹ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ. 🔸ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﻔﺲﻧﻔﺲﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺳﻪ‌ﺭﻭﺯﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭﻩ. 🔹ﺑﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﺎ ﺩﺭﺏ ﻋﻘﺐ ماشین ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺸﺴﺖ. 🔸ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﺸﺐ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻣﺪم ﻭ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺳﯿﺪم ﻭ ﺩﯾﺪم ﻣﺎﺩﺭم ﻣﺮﯾﺾ اﺳﺖ! 🔹ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺯﯾﺮﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺧﻨﺪﻩای ﻣﺮﻣﻮﺯﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺑﻪﻫﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﭼﻮﭘﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﺮﺳﯿﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻼﺱ می‌ذاره! 🔸ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺳﺮﻣﺎﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﺩﺍﺭد. ﺩﺍﺭﻭ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺩﺍﺩﯾﻢ. یک‌دفعه ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺳﺮ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ. 🔹ﺩﻭﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ. 🔸ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﮏ ﺗﻘﺪﯾﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺭﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ نوشته: ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﻠﯽ‌ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺗﻬﺮﺍﻥ را ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﯾﺪ، ﺗﺸﮑﺮ می‌کنیم! 🔹ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ، ﻫﺎﺝ‌وﻭﺍﺝ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻓﺘﺎد. 🔸ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ: ﻣﺎﺩﺭ، ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺴﺮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﺳﺖ؟ 🔹ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ: همان که ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ. ﭘﺴﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ می‌آید، ﻟﺒﺎﺱ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ می‌پوشد ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺤﻠﯽ ﺻﺤﺒﺖ می‌کند. 💢ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻋﻬﺪ ﮐﺮﺩﻡ، هیچ‌کس ﺭﺍ ﺩﺳﺖﮐﻢ ﻧﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻨﻢ .‌‌‌‎‌‌‎‎‌‎‎‎‎‎‌‌‎‎‌ 🔵پاسخگو و پذیرای انتقاد و پیشنهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/1298137813C30437c096f