وارد شهر تبریز که می شوی یک تابلوی بزرگ را مقابل خودت می بینی ، در یک گوشه اش عکس شهریار و در سمت مقابلش یک بیت معروف از او برای خوش آمد گویی به مهمانان نقش بسته .
شهر تبریز است و جان قربان جانان می کند
سرمه ی چشم از غبار کفش مهمان می کند
عجب شعری سروده شهریار ملک سخن !!
رئیسی عزیز ! تو جانانِ ما بودی و جانِ تبریز آل هاشم ، قربان تو شد
عجب سرمه ی شفا بخشی از غبار کفش هایت حاصل شد
چشمانِ کم سوی ما ناتوان بود از دیدن تلاشهای خستگی ناپذیرت
غبار کفش هایت چه معجزه ای کرد با جانِ ما که چشم ها بارید و قلب ها سوخت .
#نویده_فتاحی
#شهید_خدمت
#تبریز
#دفترچه_یادداشت_داستانا✍️
https://eitaa.com/dastana_yadashtha