mdhy_anlyn_-_nmhng_khlmyny_-_hj_mhdy_rswly.mp3
3.78M
#فاطمیه
یکمی حرف بزن علی نمیره🥀
حرف رفتن نزن علی میمیره🥀
😭😭😭😭😭
حاج مهدی رسولی
@DasTanaK_ir | داناب 👈
۹۰ درصد سوریه سقوط کرد، ۵۸ درصد عراق سقوط کرد، داعش رسید ۱۸ کیلومتری مرز کردستان، حاج قاسم گفت: بچه ها نذارید آب تو دل مردم تکون بخوره....
@DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دیر آمدم، دیر آمدم... در داشت می سوخت
🔹شعرخوانی بغض آلود شاعر طلبه آقای حسن بیاتانی در محضر مقام معظم رهبری .
@DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ جدید علی اکبر حائری با نام #دنیام_فاطمه با همراهی گروه سرود ثاقب بمناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
◾️ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
@DasTanaK_ir | داناب 👈
#خط_سلیمانی | واقعا خودش بود!
روایتی از مواجهه راننده تاکسی فرودگاه با سپهبد قاسم سلیمانی
@DasTanaK_ir | داناب 👈
#خط_سلیمانی | خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پا کی بهرهمند نمودی.
✍ برشی از وصیتنامه سپهبد سلیمانی (۱)
@DasTanaK_ir | داناب 👈
CQACAgQAAx0CU12EOAABASfwY3UeRJYMVN_775696eJa6gdP_RUAAlENAAJTCehRFHsSmhY6OvsrBA.mp3
14.27M
🎙 مستند صوتی #شنود، قسمت 2
تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران
🔹️ تجربهگر کتاب شنود در پی حذف برخی قسمتها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
@DasTanaK_ir | داناب 👈
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم
داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد
تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم
بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم
ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یک ضربه ی پا ریخت بهم
گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن
وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم
رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم
دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم
شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در
رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم
پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد
گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم
مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم
با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد
همه ی صورت او با کف پا ریخت بهم...
شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلام الله علیها بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد 🏴🏴
@DasTanaK_ir | داناب 👈
فرازی از خطبه ۲۰۲ نهجالبلاغه که در آن امیر مومنان پس از به خاکسپاری حضرت زهرا سلام الله علیها با رسول خدا درد و دل میکند👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧نام اثر: الحمدالله که مادرمی
🎙#مهدی_رسولی
📲کد ایرانسل: 44138313 ✅ارسال به 7575
📲کد همراه اول: 11320 ✅ارسال به 8989
📲کد رایتل: 29839 ✅ارسال به 2030 (کدآهنگ+فاصله+ON)
@DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ مستند جالب از واکنش مردم به زندگی نامه دختریک رهبر...
@DasTanaK_ir | داناب 👈
YEKNET.IR - vahed 2 - hafteghi 8 mehr 1401 - nariman panahi.mp3
2.77M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴ببین میتوانی بمانی بمان
🌴عزیزم تو خیلی جوانی بمان
🎤 #نریمان_پناهی
❁﷽❁
سینه اش را مقابل هجوم مشت های گره کرده و سنگین سپر کرده بود. با هر مشت آماجی از درد به چهارستون بدنش می ریخت. چشمهایش را بسته بود تا رعب آن نگاه های خشمگین و رگهای متورم ، تاب مقاومت را از او نرباید.
فضا پر شده بود از فریادهای گوش خراشی که تن هر شنونده ای را به لرزه می انداخت.
دستهایش را به دیوار قفل کرده بود و صدای ترک خوردن استخوانهایش را می شنید، عرق گرم از شراره خشم آن مردم دل سنگ، صورتش را می سوزاند، نیم نگاهی به اهل خانه اش انداخت، هجوم ترس برچهره شان کاملا مشهود بود و کودکان در آغوش کوچکشان، به هم پناه داده و می گریستند.
سرش را بالا گرفت و نگاهی به آسمان انداخت تا از گستاخی آن جماعت بر اهل خانه اش شِکوه کند اما ضربات مشت های سنگین بر صورتش، فرصت جلوه آسمان نیلی را از نگاهش ربود.
طاقتش طاق شده بود و فریادی جانفرسا از ته دل کشید که در میان آن هیاهو به گوش هیچ کس نرسید. نفسهایش به شماره افتاده بود، سینه اش می سوخت و پاهایش می لرزید. صدای نفس های بریده بانوی خانه را که مدام زیر لب دعایی نجوا می کرد می شنید. به او نگاه کرد و آرام گفت: شرمنده ام بانو، دیگر جانی برایم نمانده...
هنوز ناله اش به گوش بانو نرسیده بود که فریادی چون شمشیر برنده، سخنش را کوتاه کرد.
_ آتشش بزنییییییید.
بر پای استخوان شکسته اش شعله کشیدند و قامتش را تا سینه میان آتش گم کردند. فریاد جانسوزش نه از سوز شعله ها که از اشک های بی پناه بانوی خانه اش، از گلو بر خواست که وای بر شما اینجا خانه ی فاطمه است...اما نه گوشی برای شنیدن بود نه شرمی برای بازگشت...
از پای افتاد و با لگدی از سوی آن جماعت بی رحم به دیوار خورد و با ناله بانوی خانه میان او و دیوار،بلند گریست.
_ حلالم کن بانو، حلالم کن.
روشنی نگاه در، میان شعله های آتش و زجه های بانو روبه سیاهی رفت و دیگر نتوانست بیش از آن شاهد بی غیرتی جماعتی باشد که روزی تا اذن دخول نمی گرفتند دیدارشان میسر نمی شد .
بانو بر زمین افتاد و آسمان قامتش خم شد.قلب زمین ترک خورد و عرش بیکران لرزید. ابر گریست و دریا لباس خون به تن کرد.حوریان به اذن ملکوت،هبوط کردند و امانت را از بطن پاکش به عرش، عروج دادند. پس از آن نه زمین آرام گرفت نه چشمی از غمش خشک شد. و قصه ی پر غصه ی بانوی بی تکرار، محفل هر کوی و برزن شد و خدا خوب می داند چگونه قلم در جوهر هستی بزند تا فاطمه،فاطمه بماند...
✍ فاطمه شفیعی
#داستانک
گروه_تبلیغی_هنری_تارینو
@DasTanaK_ir | داناب 👈
از فرار سلبریتیها به آمریکا و کانادا تعجب میکنید؟ فکر کردید اتفاق جدیدی افتاده؟ پس داستان سلبریتی معروف زمان حضرت علی علیه السلام به نام نجاشی را بخوانید 👇
#اختصاصی_داناب | @DasTanaK_ir
[قبس بن عمرو بن مالک از بنی حارث معروف به نجاشی] شاعری به نام ، از شاعران و مداحان امیرالمؤمنین بود؛ کسیکه در جنگ صفین بهترین شعرها را در تحریض و تشویق مردم در مقابل معاویه سروده و از علاقهمندان امیرالمؤمنین و در حزب ایشان است و از لحاظ اخلاص و ولایتپذیری و سوابق، کارش مشهور است، [وی] در روز ماه رمضان مشروب خورد. وقتی امیرالمؤمنین مطلع شد، فرمود حد شراب معلوم است؛ او را بیاورید تا حد جاری شود. امیرالمؤمنین در مقابل چشم مردم او را حد شراب زد؛ هشتاد ضربهی شلاق. خانواده و قبیلهی او پیش امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! تو ما را بیآبرو کردی. اینکه جزو جماعت تو بود؛ جزو دوستان تو بود - به تعبیر امروز - جزو جناح تو بود. فرمود من کاری نکردم؛ مسلمانی تخلفی کرد و حدی از حدود الهی بر او واجب شد و من آن حد را بهجا آوردم. البته نجاشی بعد از آنکه شلاق را از علی خورد، گفت حالا که اینطور است، بعد از این میروم برای معاویه شعر میگویم. بلند شد از کنار امیرالمؤمنین رفت و به اردوگاه معاویه ملحق شد. امیرالمؤمنین هم نفرمود نجاشی از دست ما رفت و حیف شد؛ او را نگه داریم؛ نه، رفت که رفت! البته اگر میماند، بهتر بود. منطق و روش امیرالمؤمنین اینها بود. به یاران نجاشی فرمود: «فهل هو الّا رجل من المسلمین انتهک حرمة من حُرَم اللَّه فأقمنا علیه حدّاً کان کفّارته»؛ حدّش را جاری کردیم، گناهش ریخت.
(بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نمازجمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۳)
🔻 پینوشت
نجاشی اینقدر شرف داشت که وقتی معاویه به او گفت: «آفرین بر کسی که حق را شناخت و از آن پیروی کرد و باطل را دید و از آن فرار کرد.»
نامردی نکرد و پاسخ گفت:
«وای بر تو ای معاویه، من از عدالت و حق فرار کردم و به باطل پناهنده شدم»
📚 دانشنامه امام علی ج۱ ص۱۰۸۷
👈 دانـــاب (داستانک و نکات ناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
دانابی شو؛ دانا شو!
بعضی از شهدای تشییع شده امروز از عملیات بیتالمقدس در سال ۶١ بودن
ما بعد از ۴٠ سال از استخوانهای شهدامون نگذشتیم، از قاتلان ٨٢ شهید غائله اخیر بگذریم؟
🗣حسامالدین کاظمی
🆔 @shobhe_shenasi
🌏 ghorbanimoghadam.ir
❌ تاریخ دقیق حمله به خانه حضرت زهرا بر خلاف مشهور حدود ۴۵ تا ۷۰ روز بعد رحلت پیامبر بوده است
#فاطمیه
@DasTanaK_ir | داناب 👈
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽/ تاثیر مبارزه منفی حضرت زهرا س در افشای مهمترین حقایق تاریخ
🔹هر بچه شیعه که می خواد یک دلیل محکم برای شیعه بودنش داشته باشه این را گوش کند ...
عالیه 👌
علامه امینی و علمای اهل سنت
#فاطمیه
👈 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
خطاهای ادراکی: خطای دید:
در این تصویر، دو مرد در حالیکه از پلهها بالا (یا پایین!) میروند، به هم نگاه میکنند. به نظر، خودشان هم تعجب کردهاند! هر دو در یک جهت حرکت میکنند اما در نهایت جهت حرکتشان متفاوت است! شما چه فکر میکنید؟ تحلیلتان از این واقعه چیست؟
این کارتون خلاقانه توسط کارتونیست فقید آرژانتینی، روبرتو لوپز (Roberto López) که با نام مستعار وییوتی (VIUTI) شناخته میشود، کشیده شده است. وی در مدت زندگی کوتاهش (1944-1989) آثار زیادی را به تصویر کشیده است
#سواد_رسانه
@DasTanaK_ir | داناب 👈
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤚 لبیک یا زهرا (س)
معجزه ای از حدیث کسا
به روایت فرزند آیت الله علوی گرگانی حاج آقا سید محمد علوی گرگانی(امام جماعت مسجد جامع گرگان)
@DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
می خواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد.
بعد از هر نماز پنج کار را انجام بدید، رزق و روزی شما زیاد میشه و به درجات معنوی خوبی دست پیدا می کنید.
1⃣ تسبیحات حضرت زهرا ( سلام الله علیها)
2⃣ آیت الکرسی تا و هو العلی العظیم.
3⃣ سه تا قل هو الله.
4⃣ سه تا صلوات.
5⃣ آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 .👇
🌺 وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا، 3 مرتبه .
🌹شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
من هرچه دارم از عمل کردن به این پنج مورد بعد از هر نماز دارم.
@DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه نزدیک به مرگ یک خانم مسیحی اروپایی که حیا و عفت را رعایت نمی کرد.
او در کاباره فعالیت می کرد و مرتکب کارهای زشت اخلاقی شده و عاقبت سختی را تحمل می کند.
به حضرت عیسی متوسل می شود و قول می دهد...
سه دقیقه از تجربه این خانم مطالب تاثیر گذاری دارد.
@DasTanaK_ir | داناب 👈
♻️🔆♻️🔆♻️🔆♻️🔆♻️
«خط قرمز»
دو دستش را به شیشه ماشین چسباند، سرش را روی دست هایش گذاشت.
موهای طلایی اش در نور خورشید زیبا تر به نظر می رسید.
چشم های پر از عصبانیتش را به جاده دوخت
مادر که میدانست زهرا ناراحت است، تکانی خورد، به عقب برگشت، کش چادرش را در دستانش انداخت و آن را روی سرش مرتب کرد : زهرا جان، چرا ساکت شدی؟
زهرا بغض کرده بود، فقط دنبال بهانهای بود تا گریه کند با صدای آرام، گرفته و پر از بغض گفت: بابا منو دوست نداره.
سپس هق هق گریه اش بلند شد.
مادر نگاهی به پدر کرد : این چه حرفیه! بابا تو رو از همه ی دنیا بیشتر دوس داره.
_نخیرم، اگه دوست داشت میذاشت من آهنگمو گوش کنم.
پدر که تا آن زمان سکوت کرده بود، در آینه به زهرا نگاه کرد : باباجان، گفتم امروز شهادته، خط قرمز بابا حضرت زهراس، چند روز احترام نگه داشتن چیزی نیست که بخوای ناراحت بشی.
زهرا سرش را به صندلی پدر تکیه داد :من حوصلم سر میره.
پدر لبخند زد : دختر گلم، اسم تو رو به خاطر بی بی گذاشتم زهرا، میدونستی؟ چون همه ی دنیا رو به یه تار موی خانوم نمیدم، خواستم هر بار اسمتو صدا میزنم بدونی چقدر دوست دارم که اسم خانم رو روت گذاشتم.
زهرا بی اختیار بلند خندید: راست میگی؟
_بله، مادرت میدونه، ازش بپرس
زهرا خودش را ببین دو صندلی جلو جای داد : مامان، بابا واقعا منو این همه دوست داره؟
مادر با تکان دادن سرش و با لبخند شیرینی که به لب داشت حرف پدر را تایید کرد.
پدر بی درنگ سینه اش را صاف کرد و گفت : زهرا جان به جای آهنگ شما، بیا باهم یه آهنگ توپ بخونیم، موافقی؟
زهرا شوکه شد : آهنگ توپ با شما؟!
قبل از اینکه زهرا قبول کند پدر با صدای بلند شروع به خواندن کرد : مست تمنای توام حجت بن الحسن...
زهرا دست هایش را از پشت دور گردن پدر انداخت، این شعر را حفظ بود، چقدر با آن آرام می شد.
سرش را کنار گوش پدر برد و با صدای کودکان اش با او همراه شد: مست تمنای توام....
صدای در هم پیچیده و زیبای پدر و دختر فضای کوچک ماشین را پر کرده بود .
مادر با لبخندی آرام جاده را دنبال می کرد .
از دور تابلوی ۶۰ کیلومتر تا نائین به خوبی به چشم میخورد.
✍️به قلم : سرکار خانم آمنه خلیلی
#داستانک
#خط_قرمز
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_هنری_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
♻️🔆♻️🔆♻️🔆♻️🔆♻️
هدایت شده از نیکان: رسانه تخصصی حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مطالبه_گری
#مصاحبه_با_صاحبنظران
شبهه: آیا حجاب برای گناه نکردن مردان است؟
چه کنیم گرایش به حجاب بیشتر شود؟
مصاحبه اختصاصی با حجت الاسلام و المسلمین عبدالامیر خطاط
معاون محترم آموزش مرکز مدیریت حوزه های علمیه استان اصفهان
به پویش مطالبه حجاب از مسئولین بپیوندید (مطالبه گری امروز: جلسه با مسئولین مترو) 👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1530790074Ccc7e0884b0