eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
109 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون شرح!!! 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🔺️فردا مدارس ابتدایی تهران مجازی است. 🔹️معاون استاندار تهران: کودکستان‌ها و مدارس ابتدایی استان تهران به غير از فیروزکوه و بخش رودبارقصران در دو نوبت صبح و عصر فردا دوشنبه ۲۷ آذرماه غیرحضوری شد. 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🔻 مدارس اصفهان فردا دوشنبه ۲۷ آذرماه تعطیل نیست 🔸مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان گفت: فردا دوشنبه ۲۷ آذر ماه مدارس استان اصفهان دایر است./ مهر ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
✳️ باز هم بیا و بپرس! 🔻 روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا (س) رسید و گفت: مادر پیری دارم که در مسائل نماز، سؤالات فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسائل شرعی را از شما بپرسم. حضرت زهرا (س) فرمود: بپرس! آن زن، مسائل زیادی طرح کرد و برای هر یک از آن‌ها پاسخ شنید. 🔸 در ادامهٔ گفت‌وشنود، آن زن از کثرت پرسش‌ها خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول خدا! از این که فراوان خدمت می‌رسم و با سؤالاتی زیاد شما را به زحمت می‌اندازم، معذرت می‌خواهم! فاطمه (س) فرمود: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می‌آید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و در مقابل، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟ گفت: خیر. حضرت ادامه داد: من در ازای هر مسأله‌ای که پاسخ می‌دهم، بیش از فاصلهٔ بین زمین تا عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش می‌گیرم. پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید. 📚 جامی از زلال کوثر ص۱۲۶، آیت الله مصباح یزدی ــــــــــــــــ 🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش... 👈پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @Shobhe_ShenaSi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماینده پارلمان اوکراین جلسه شورای روستایی را منفجر کرد😐🥸 🔹 یک نماینده پارلمان اوکراین سه نارنجک را در حین جلسه شورای روستایی اوکراین منفجر کرد که بیش از ٢۶ نفر را زخمی کرد⚠️ 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
11.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا خواجه عبدالله انصاری در سنین پیری نابینا شد؟ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
#فوری 🔻 مدارس اصفهان فردا دوشنبه ۲۷ آذرماه تعطیل نیست 🔸مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان گفت:
ظاهراً نظر مسئولان عوض شده🙃 مدارس اصفهان تعطیل شد!! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
اشراق ؛ وقت خوش را مغتنم شمار! 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
نکته‌های زیارت 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
بوستان حدیث 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
‌مشهد علیرضا کیانپور(برادر شاهرخ) سه روز از عاشورا گذشته. شاهرخ خیلی جدی تصمیم مگرفته و کار در کاباره را رها کرده. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشــن! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد! مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی! گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم. باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم. در راه، اتوبوس برای شام توقف کرد. جلوی رستوران جوان دیوانه ای نشسـتـه بـود. چند نفری هـــم او را اذیت می کردند. شاهرخ جلو رفت و کنار جوان دیوانه نشست. دیگر کسی جرأت نمی کرد جوان را اذیت کند! بعد شروع کرد با آن دیوانه صحبت کردن. یکی از همان جوانهای هرزه با کنایه گفت: دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید! شاهرخ هم نگاهی به او کرد و بلند داد زد؛ آره من دیوانه ام! دیوانه! شاهرخ خر انقلاب اسلامی بعد با دست اشاره کرد و گفت: این بابا عقل نداره اما من دیوانه خمینی ام وارد رستوران شدیم. مشغول خوردن شام بودیم، همان جوانهای هرزه دورهم نشسته بودند. بلند بلند به هم فحش می دادند. شاهرخ اشاره کرد که ؛زن و بچه اینجا نشستند، آروم ترا اما آنها از روی لجبازی بلندتر فحش می دادند. شاهرخ گفت: لااله الاالله | نمی خوام دعوا کنم. اما یکدفعه و با عصبانیت از جا بلند شد. رفت سمت میز آنها. با خودم گفتم: الان اونها رو می کشه! اما آنها تا هیبت شاهرخ را دیدند پا به فرار گذاشتند! فردا صبح رسـیـديم مشهد، مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح. عصر همان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شـوم. يكدفعه دیدم کنار درب ورودی، شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد. آهـــــه رفتم و پشت سرش نشستم. شـانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود. خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد. مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم. خدایا منو ببخش! یا امام رضا(ع) به دادم برس، من عمرم رو تباه کردم. اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد. دو روز بعـد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاریهای گذشته را رها کرد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
هدایت شده از عماد
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک دنیا مفهوم از از دو فیلم 🌹فیلم بالائی استقبال نوجوانان شهر از کاروان شهدای گمنام ⚽️فیلم پایینی استقبال از رونالدو و تیم همراه وی 💠پیشتر در کانال عماد مطلبی پیرامون مقایسه ورزش ایرانی و با ورزش وارداتی درج گردید. این دو فیلم به خوبی تأثیر این دو ورزش را نشان می‌دهد. ورزش فوتبال به اسطوره سازی کاذب منجر می شود و ورزش زورخانه ای اسطوره هایش شهدای والامقامی همچون غلامرضا ، ، ابراهیم هادی و...می باشند. شهر سین از کانون‌های مهم ورزش باستانی پهلوانی و زورخانه ای می باشد، این شهر همچنین به تناسب جمعیت خود شهدای زیادی را در دفاع مقدس و دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیه تقدیم اسلام و ایران نمود که نمونه بارز آن شهدای غواص تیپ یونس لشگر امام حسین علیه السلام می باشد. 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2700804115Cb7c0563901