🔹یک روز شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشورا، از منطقه آمد. خیلی خسته بود. یک قوطی کمپوت برای او باز کردند. کمپوت را نزدیک دهانش برد. یک لحظه مکث کرد و به فکر فرو رفت. قوطی کمپوت را زمین گذاشت و پرسید: آیا به کل لشکر کمپوت دادهاید؟
گفتند: خیر.
گفت: هر وقت به کل لشکر کمپوت دادید، من هم میخورم!
کجایند مردان بی ادعا؟!
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
انقدر از کرونا نترسین به جنبه های مثبتش هم نگاه کنین😂
خرید عید نداریم چون جایی نمیریم😂
میوه و آجیل لازم نیست بخریم چون عید دیدنی در کار نیست😂
آلودگی کم میشه چون هیچکس از خونه خارج نمیشه😂
تصادفات کم میشه چون هیچکس مسافرت نمیره😂
پس کرونا اونقدرا هم بد نیس😂🤣
👌👌👌👏👏👏
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد:
📚 @dastanak_ir
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار مرگ زندانیان
در این اردوگاه گزارش شده بود.
عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.
با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان فرار نمیکردند.
بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،
و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد ویا به دروغ برچسبی میزد و موجب ترور شخصیت او میشد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و هیچگاه هم معلوم نشده بود خلافی کرده یا نه هیچ نوع صحبتی با او نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.
با تعریف خیانتهایی که به ظاهر و در ظاهر خوب بود، در حقیقت اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سهبرای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.
⭐⭐نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ايم.
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
صلوات خاصه امام هادی علیه السلام
شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
@Farsna(1).mp3
11.93M
🎙شخصیت امام هادی (ع)...حجت الاسلام رفیعی
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
سلام
آرزویی کن ؛گوشهای خدا پر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه.
آرزویی کن شاید کوچکترین معجزه اش ،بزرگترین آرزوی تو باشد.امشب برای من هم دعا کن.
صالحم ،عزیزم ،جانم، نمی دانم قبل از خواب آرزوهایت را با خدا نجوا نمودی یا نه؟ حتم دارم که بر خلاف سنت آرزوهای بزرگی داری ،که در راس آنها فرج حضرت می باشد.
و من بهترین ها را برایت آرزو می کنم.آرزو دارم، امشب به همه خواسته هایت برسی. آرزو می کنم، چشمانت به جمال حضرت صاحب الزمان روشن و دست در دست آقا به زیارت امام مهربانیها بروی.آرزو می کنم ،سرباز امام زمان بشوی، آرزو می کنم.............
اشک امانم نمی دهد. (لیله الرغایب سال۹۲ )
برگرفته از کتاب "صالح جون "
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
اسفند ماه، ماه شهدایی!
آیا میدانستید 8 نفر از سرداران دفاع مقدس را در ماه اسفند از دست دادیم؟
#پوستر
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
مرد بازاری خلافی کرد و حاکم
او را به زندان انداخت.
زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت
چه نشسته ای که دوستت پنج سال به
محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده.
مرد هم خراب مرام شد و یک شب از دیوار
قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و
خودش را به سلول رفیقش رساند.
مرد زندانی خوشحال شد و گفت زود
باش زنجیرها را باز کن که الآن
نگهبان ها می رسند.
دوستش گفت می دانی چه خطرها کرده ام،
از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها
گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
سپس زنجیرها را باز کرد.
به طرف در که رفتند، مرد گفت می دانی
چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم،
از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو
خودم را به خطر انداختم.
رفتند پای دیوار قلعه که با طناب
خودشان را بالا بکشند.
مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از
دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها
گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
با دردسر خودشان را بالا کشیدند.
همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند،
مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از
دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها
گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
مرد زندانی فریاد زد نگهبان ها، نگهبان ها،
بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!
تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود.
از زندانی پرسیدند چرا سر
و صدا کردی و با او فرار نکردی؟
مرد گفت پنج سال در حبس شما باشم،
بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم...
بهشت هم با منت، جهنمی بیش نیست
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
تسڪین دل ام مصائب، برگرد
اے بر دو جهان امیر وصاحب، برگرد
ما منتظر رؤیت رویت هستیم
اے آرزوے شب رغائب برگرد...
#شب_جمعه
#لیلةالرغائب
#اللهمعجللولیڪالفرج
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من یکی از فامیلام تو اطلاعات هست! گفته که میخوان....
باور میکنید خیلی ها حتی مطالب انیمیشن فوق را براحتی باور میکنند؟؟ باور کنید...
ــــــــــــــــ
🚩 #داستانک و نکات #ناب👇
📚 @dastanak_ir