eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.8هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.9هزار ویدیو
109 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹گزارش #رزمایش_مواسات با همراهی هم‌سنگران و کاربران کانال های مرتبط با موسسه فرهنگی #شهیدحججی در فضای مجازی و همت جوانان مسجد شیخ علی‌خان اصفهان، 👈تعداد ۱۰۰ بسته غذایی شامل: ده کیلو برنج، ۸۰۰ گرم گوشت گرم، دو بسته ماکارونی، یک بسته خرما، دو بطری روغن مایع، یک کیلو نخود، لوبیا و عدس تهیه و بین نیازمندان توزیع شد. اجرکم علی الله🌺 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
در ميان بني اسرائيل عابدي بود. وي را گفتند:«فلان جا درختي است و قومي آن را مي پرستند.» 📚 @dastanak_ir عابد خشمگين شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را بر کند. ابليس به صورت پيري ظاهرالصلاح، بر مسير او مجسم شد و گفت: «اي عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت: « نه، بريدن درخت اولويت دارد.» مشاجره بالا گرفت و درگير شدند. عابد بر ابليس غالب آمد و وي را بر زمين کوفت و بر سينه اش نشست. ابليس در اين ميان گفت:«دست بدار تا سخني بگويم، تو که پيامبر نيستي و خدا بر اين کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دينار زير بالش تو نهم؛ با يکي معاش کن و ديگري را انفاق نما و اين بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است.» عابد با خود گفت: «راست مي گويد، يکي از آن به صدقه دهم و آن ديگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت. بامداد ديگر روز، دو دينار ديد و بر گرفت. روز دوم دو دينار ديد و بر گرفت. روز سوم هيچ نبود. خشمگين شد و تبر بر گرفت. باز در همان نقطه، ابليس پيش آمد و گفت: «کجا؟» عابد گفت: «تا آن درخت برکنم» ابليس گفت: «دروغ است، به خدا هرگز نتواني کند.» عابد و ابليس در جنگ آمدند. ابليس عابد را بيفکند چون گنجشکي در دست! عابد گفت: «دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پيروز آمدم و اينک، در چنگ تو حقير شدم؟» ابليس گفت: «آن وقت تو براي خدا خشمگين بودي و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار براي خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد. ولي اين بار براي دنيا و دينار خشمگين شدي، پس مغلوب من گشتي.» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
10.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش #رزمایش_مواسات ۱۰۰ بسته مواد غذایی 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
🔴🔶روابط سالم در خانواده خانواده محل آسايش و آرامش و آبراه كوچكي است كه فرد را به اقيانوس جامعه پيوند مي‌دهد... «چگونه مي‌توان روابط سالم در خانواده را برقرار كرد؟» پایه های روابط: احترام متقابل احترام، به این معنا نیست که زن و شوهر، عواطف و احساسات خود مانند خشم، سرسختی، ناراحتی روحی و غیره را از یکدیگر پنهان و آنها را به صورت عقده های روانی روی هم انباشته کنند. خشم های سطحی و بگومگوهای کوتاه میان زن و شوهر در زندگی زناشویی، چون رعد و برق است، همیشه پس از رعد و برق باران می بارد و این باران، درخت زناشویی را بارور می کند. همچنین، احترام متقابل، به معنای انتقاد نکردن از یکدیگر نیست. گاهی لازم است زن و شوهر، آشکارا از رفتار نامناسب یکدیگر انتقاد کنند، ولی باید از تندخویی بپرهیزند تا انتقاد آنان بی اثر و بی نتیجه نباشد. امام صادق علیه السلام می فرمایند "هر زنی که به شوهرش احترام بگذارد و آزارش نرساند، خوش بخت و سعادتمند خواهد بود" همچنین می فرمایند"مردی که همسری اختیار کرد، باید او را گرامی و محترم بشمارد" بحار ج 103 ص 253 (کتاب روابط سالم در خانواده آقای داود حسینی) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوک تعریف کردن آقای جنتی😊 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
ماهها بود که ماشين اسپرت زيبايي، پشت شيشه هاي يک نمايشگاه به سختي توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو مي‌کرد که روزي صاحب آن ماشين شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که براي هديه فارغ التحصيلي، آن ماشين را برايش بخرد. او مي دانست که پدر توانايي خريد آن را دارد. بالاخره روز فارغ التحصيلي فرا رسيد و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصي اش فرا خواند و به او گفت : من از داشتن پسر خوبي مثل تو بي نهايت مغرور و شاد هستم و تو را بيش از هر کس ديگري در دنيا دوست دارم. سپس يک جعبه به دست او داد. پسر، کنجکاو ولي نااميد، جعبه را گشود و در آن يک انجيل زيبا، که روي آن نام او طلاکوب شده بود، يافت. با عصبانيت فريادي بر سر پدر کشيد و گفت : با تمام مال و دارايي که داري، يک انجيل به من مي دهي؟ کتاب مقدس را روي ميز گذاشت و پدر را ترک کرد. سالها گذشت و مرد جوان در کار و تجارت موفق شد. خانه زيبايي داشت و خانواده اي فوق العاده. يک روز به اين فکر افتاد که پدرش، حتماً خيلي پير شده و بايد سري به او بزند. از روز فارغ التحصيلي ديگر او را نديده بود. اما قبل از اينکه اقدامي بکند، تلگرامي به دستش رسيد که خبر فوت پدر در آن بود و حاکي از اين بود که پدر، تمام اموال خود را به او بخشيده است. بنابراين لازم بود فوراً خود را به خانه برساند و به امور رسيدگي نمايد. هنگامي که به خانه پدر رسيد، در قلبش احساس غم و پشيماني کرد. اوراق و کاغذ هاي مهم پدر را گشت و آنها را بررسي نمود و در آنجا، همان انجيل قديمي را باز يافت. در حالي که اشک مي ريخت انجيل را باز کرد و صفحات آن را ورق زد و کليد يک ماشين را پشت جلد آن پيدا کرد. در کنار آن، يک برچسب با نام همان نمايشگاه که ماشين مورد نظر او را داشت، وجود داشت. روي برچسب تاريخ روز فارغ التحصيلي اش بود و روي آن نوشته شده بود : تمام مبلغ پرداخت شده است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
✨﷽✨ خاطره ای شنیدنی از آیت الله وحید خراسانی 📚 @dastanak_ir ✅ "در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت میرزا را کاردارم مردم گفتند میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟ گفت عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت .دفتردار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد، گفتند میرزا کار این طلبه مگر چه بوده ؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول سنی ها گفتند خوب است بدون پول است این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد ✅ این طلبه ۱۵سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند ." 📚 مصباح الهدی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
*‌ ای خدا بنازم* به این کیش و مات کردنهات. 🔻بحران‌پوشک برا بچه هامون ساختن، خود بزرگسالانشون سر دستمال توالت گیس و گیس کشی کردن؛ به سبدهای کالا و صفهای مردم و یارانه ها مون در زیر سایه تحریم خندیدن ..خودشون از گدا و سرمایه دارش برای سبد کالا و یارانه نقدی کرونایی به صف شدن... 🔻صفهای نذری محرم وصفرمون را مسخره کردن و سوژه خبریشون کردن، صف های هفت کیلومتری درب خیریه ها برای یک وعده غذا تشکیل دادن... 🔻تحریم داروییمون کردن و به ریش نیاز بیمارامون خندیدن ، دست گدایی کاپیتالیسم را پیش رقبای کمونیستشون برای دارو و ماسک و کیت تشخیصی دراز کردن... 🔻اسلحه فروختن و بچهای یمنی و سوری و فلسطینی رو کشتن.. همه اون‌پول رو دادن بازم دوا ودرمون برای جون عزیزاشون نتونسنتن تهیه کنن ... هواپیماهامون رو زمینگیر کردن و آسمون را از شرکتهای هواپیماییمون گرفتن ..لوفتانزا ایرشون ایر فرانسشون و اال ایتالیاشون هرساعت داره چند میلیون دلار ضرر میده.... *کی گفته معجزه دوره ش گذشته!!(؟؟؟☺* ‌‌‌‌‌┄┄┅❅❁❅┅┄┄ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
از عارفي پرسيدند : چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده! و براى آمرزش گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟ فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش ميکند يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند و آن آيه اینست : "انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما" خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند. شما هم بياييد و همراهى کنيد علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد. 🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ میدونی اگه کپی کنین چند هزار تا صلوات فرستاده میشه؟ ثوابش برسه به امواتمون 🌹التماس دعا ــــــــــــــــ ☑️ هر روز یک داســـتانڪــ در👇 🆔 @dastanak_ir
📚 @dastanak_ir تعدادي مرد در رخت كن يك باشگاه گلف هستند موبايل يكي از آنها زنگ مي زند مردي گوشي را بر ميدارد و روي اسپيكر مي گذارد و شروع به صحبت مي كند همه ساكت مي شوند و به گفتگوي او با طرف مقابل گوش مي دهند مرد: بله بفرماييد. زن: سلام عزيزم باشگاه هستي؟ مرد: سلام بله باشگاه هستم. زن: من الان توي فروشگاهم يك كت چرمي خيلي شيك ديدم فقط هزار دلاره ميشه بخرم؟ مرد: آره اگه خيلي خوشت اومده بخر. زن: مي دوني از كنار نمايشگاه ماشين هم كه رد مي شدم ديدم اون مرسدس بنزي كه خيلي دوست داشتم رو واسه فروش آوردن خيلي دلم ميخواد يكي از اون ها رو داشته باشم. مرد: چنده؟ زن: شصت هزار دلار. مرد: باشه اما با اين قيمتي كه داره بايد مطمئن بشي كه همه چيزش رو به راهه. زن: آخ مرسي يه چيز ديگه هم مونده اون خونه اي كه پارسال ازش خوشم ميومد رو هم واسه فروش گذاشتن 950000 دلاره. مرد: خوب برو بگو 900000 تا اگه ميتوني بخرش. زن: باشه بعدا مي بينمت خيلي دوستت دارم. مرد: خداحافظ مرد گوشي را قطع مي كند، مرد هاي ديگر با تعجب مات و مبهوت به او خيره ميشوند. سپس مرد مي پرسد: اين گوشي مال كيه؟؟؟😂 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
بوهای شادی آور😁👇 بوي نان باعث مي‌شود مهربان‌ترشويد بوي نعناع باعث بهبودخُلق وخو می شود بوی دانه‌هاي قهوه استرس راکم می کند بوي پرتقال وليمو باعث افزايش انرژی ونشاط می‌شود ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔴🔶پاور پوینت بازی و تفریح سالم شعر شروع ایجاد انگیزه متن و محتوا مسابقه لطیفه شوخی با ضرب المثل شعر آرزوی بچه های بازیگوش من میتوانم زمزمه آسمانی لینک دانلود: https://www.balagh.ir/content/9883 ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir