سپاه آب خوزستان را دزدید!!
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔵 روزی یکی از دوستان اهل #تسنن به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت #اهلبیت داشتیم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله ) در #غدیر خم استناد کردم. ایشان میگفت: «مولا» در این حدیث به معنای #دوست آمده است. نهایتاً هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت #بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانوادهام منتظرم هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی.
👌خیلی اصرار کردم تا این که برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: میخواستم بهت بگم: #دوستت_دارم. گفت: همین! گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانوادهام منتظرم بودند و باید میرفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم، اذیت میکنی؟؟! گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ای که منتظرت هستند میروی و شما را از راهتان بر میگردانم تا به شما بگویم «دوستت_دارم»؛ ناراحت میشوی و در عقل من شک میکنی، ولی وقتی #پیامبر اسلام دهها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود میرفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه میدانی؟؟ آیا این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟ آیا آنان در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟ با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر - در جریان غدیر خم - میخواست نکته ی مهم تری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با #علی (علیه السلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند.»🙂
خاطره ای از #مولوی_شریف_زاهدی از علمای برجسته #اهلسنت بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید.
📚باید شیعه می شدم ، خاطرات شریف زاهدی ،ص 138
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أميرالمؤمنين و اولاده المعصومين عليهم السلام... #به_عشق_علی_علیه_السلام پخش کن🙏🌸
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✅#معرفی_کتاب
📚 کتاب شرح #نهج_البلاغه رهبر انقلاب (دوره ۳ جلدی)
💯 رهبر معظم انقلاب، از دهه ی چهل شمسی به تدریس نهج البلاغه برای طلّاب، دانشجویان و عموم مردم پرداختند.
🔸 حاصل درسهای ایشان تا کنون در سه مجلّد جمع آوری شده است:
1) نبوّتها در نهجالبلاغه
2) منشور حکومت علوی
3) راه روشن مدیران
خرید و سفارش از سایت کتاب جان
20 درصد تخفیف تا #عید_غدیر
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
کیمیا علیزاده ثابت کرد...
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔰 نقشه انتقال جسد رضاخان به نجف چگونه شکست خورد؟
🔻چند سال بعد از مرگ رضاخان در تبعیدگاه، محمدرضا پهلوی تصمیم گرفت جنازه رضاشاه را که در مصر موميايی كرده بودند در نجف و در حرم حضرت امير(ع) دفن نمايد.
🔻برای ايجاد زمينه، سفارت ايران در عراق توسط يكی از تجار بهنام «محسن شلاش» طوماری را به امضای متنفذين نجف رساند كه در آن شيعيان عراق پيشنهاد میكردند باید شاه شيعه را در كنار شاه نجف دفن كنند. اين عمل برای اين بود كه گفته شود مردم نجف خواستار چنين چیزی هستند تا علمای نجف به مخالفت برنخيزند.
🔻شهید سید مجتبی نوابصفوی كه در آن زمان در نجف به تحصيل مشغول بود، با این اقدام به مخالفت برخاست و «محسن شلاش» را در جلو صحن اميرمؤمنان(ع) به باد كتك گرفت و طومار را در حضور مردم پاره كرد و بدينگونه توطئه سفارت خنثی شد.
📚 منبع: کتاب «20 سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران»
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
رقیب اصلی جواد فروغی یک نظامی آمریکایی بود/ بیشرفی رسانههای غربی و عملههایشان تمامی ندارد
🔹رسانههای معاند و غربی در حالی جواد فروغی پرستار و عضو کادر درمان بیمارستان بقیةالله سپاه را نظامی میخوانند که او در رقابت با افرادی مثل نیکولاس مورر، عضو ارتش آمریکا به مدال طلا دست پیدا کرد. (مورر مقام ۱۳ رو کسب کرد)
🔸جالبه بدانید که ۱۹ نظامی آمریکایی که در کشورهایی نظیر عراق حضور داشتند، از اعضای تیم آمریکا در المپیک توکیو هستند.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
صلوات خاصه امام هادی علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.
خدايا درود فرست بر على بن محمد،جانشين اوصيا،و پيشواى پرهيزگاران،و يادگار امامان دين،و حجّت بر همه آفريدگان.خدايا چنانكه او را نورى قرار دادى،كه مؤمنان به وسيله او روشنى جويند،پس به پاداش شايانت مژده داد،و به كيفر دردناكت بيم داد،و از صولتت برحذر داشت،و آياتت را به ياد مردم انداخت،و حلالت را حلال و حرامت را حرام كرد،و قوانين و واجباتت را بيان فرمود،و مردم را به بندگىات ترغيب نمود و به طاعتت فرمان داد،و از نافرمانىات بازداشت،پس بر او درود فرست،برترين درودى كه بر يكى از اوليايت،و نسل پيامبرانت فرستادى،اى معبود جهانيان
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
داناب (داستانک+نکاتناب)
🔰 نقشه انتقال جسد رضاخان به نجف چگونه شکست خورد؟ 🔻چند سال بعد از مرگ رضاخان در تبعیدگاه، محمدرضا په
▪️او را با کودتا آوردند و با تحقیر بیرونش کردند.
شاهی که برای دفاع از ایران شهامت شلیک یک گلوله را هم نداشت اما برای قتل عام ملت بارها حکم تیر داد...
۴مرداد سالگرد مرگ رضا پالان، یکی از بزرگترین جلادان تاریخ ایران!
(خلوتی مراسم تشییع خود گویای میزان انزجار ملت از آن هیولاست...)
💬علیرضا گرائی
📚 @DasTanaK_ir
‼️خاطره رهبر انقلاب از نابینا شدن پدرشان
💠مرحوم والد ما {در ســال ۱۳۴۲} دچار عارضه چشــم شــدند، که منجر به نابینایی ایشان شد. چشم ایشان به مدت ســه، چهار سال اصلا جایی را نمیدید. تا اینکه در ســال ۱۳۴۵ چندین بار ایشان را برای معالجه از مشهد به تهران بردیم. در یکی از مراجعات، چشم پزشکی گفت:« من چشم ایشان را عمل جراحی میکنم و امید بهبودی هســت.»
💠در آن زمان هفتاد، هفتاد و پنج سال سنشــان بود. به هرحال نگذاشتند در بیمارستان بمانیم. گفتند:« عمل میکنیم، شما فردا بیایید». از بیمارستان بیرون آمدیم. من خیلی مضطرب و ناراحت بودم... آن روزها، منزلی نزدیکی امامزاده یحیی داشتیم. نزدیک منزل که رسیدم... دیدم آنجا را چراغانی کرده اند. یادم آمد نیمه شــعبان اســت. چند روزی از بس مشغول بودم، نیمهی شعبان به کلی فراموشم شــده بود. تا یاد نیمهی شعبان افتادم، دلم شکســت.
💠از کوچهی خلــوت و باریکی باید میگذشتم تا به منزلم برسم. ناگهان حالتی به من دست داد و بنا کردم به گریستن و توسل جستن. در آن کوچه، حال توسل حســابیای پیدا کردم. کمی که آرام گرفتم، دیدم اضطرابی که داشــتم به کلی از بین رفــت. فهمیدم که حال ابوی خوب میشود. یعنی حس کردم که آن توسل، اثر کرد... صبح روز بعد که به بیمارستان رفتیم، فهمیدیم که چشم های ایشان خوب شده است؛ آن هم بعد از چند سال که عارضه داشــت و هیچ امیدی به بهبود وجود نداشــت! بعد از آن سال - سال ۴۵ - ایشان مدت بیست سال دیگر زنده بودند و تا آخر عمر هم مطالعه میکردند. ۷۵/۱/۲۸
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🍎چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:🍃🍁🍃🍁🍃
🍎حکایت اول:از کاسبی پرسیدند:چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!
🍎حکایت دوم:پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...
پدر دختر گفت:تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:انشاءالله خدا او را هدایت میکند...!دختر گفت:پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
🍎حکایت سوم از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خوددیده ای؟گفت: آری...
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛بکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم...صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...گفتند: تو چه کردی؟گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...گفتند: پس تو بخشنده تری...گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داداما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...
🍎حکایت چهارم:
عارفی راگفتند:خداوند را چگونه میبینی؟گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد...🌿💐🌿💐🌿💐
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
مجموع مطالب کانال #داناب درباره زبان بدن را با لمس هشتگ #زبان_بدن براحتی بیابید و مطالعه کنید🌺
📚 @DasTanaK_ir
#بگو_حق_با_علی_است
👈حجتالاسلام والمسلمین دکتر
محمد قربانی مقدم
▫️چند روزی برای تبلیغ به مناطق مرزی کشور«منطقه سیستان» رفته بودم.
یکی از روحانیون شهرستان هیرمند، قضیه جالبی نقل کرد که حیفم اومد شما هم ندونید.
▫️ایشون میگفت، در جلسات اهل سنت«سُنّی ها» یک رسمی وجود داره که در پایان جلسه، روحانیون آنها مطالبی را زیر لب زمزمه میکنند و مردم فقط دستشون رو به صورت دعا بالا میارن
و از مطالبی که زمزمه میشه خبری ندارن
از جمله هنگام دفن میت، به آهستگی چیزی زیر لب به میت میگن، شبیه به تلقین که بین ما هم رسمه.
در یکی از موارد، هنگام دفن بزرگی از یک طایفه، فرزند میت نزدیک روحانی تلقین دهنده بوده که میشنوه داره به میت چیزهایی میگه که ترجمه فارسی آن میشه:
▫️خوب گوش کن چی بهت میگم! خوب گوش کن چی بهت میگم!
اگر فرشته ای از تو سوال کرد، حق با کیست؟
بگو: #حق_با_علی_است!!
فرزند مرحوم، وقتی این رو میشنوه تعجب میکنه و روحانی تلقین دهنده رو مجبور میکنه حرفی رو که الان زد، برای همه بلند بگه.
و بعد، او رو سرزنش میکنه که الان دیگه چه فایده داره؟
این رو باید تا زنده بود بهش میگفتی و با صراحت اعلام میکنه که شیعه شده است.
🔹پینوشت
دو سال پیش که این مطلب را منتشر کردم برخی کاربران نیز، قضایای مشابهی در این باره نقل کردند
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b