سیلی خوردن یک آمِر به معروف، بخاطر #امر_به_معروف کردن نیست، بلکه نتیجه امر به معروف نکردن دیگران است.
❤️ پیامبر مهربانی (ص) : گروهى هستند که نه پیامبرند و نه شهید ولى مردم به مقامى که خداوند به خاطر امر به معروف و نهى از منکر به آنان عطا فرموده غبطه مى خورند.
(مستدرک وسائل ج۱۲ص۱۸۲)
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔹پاسخ بهلول به سه شبهه ای که ابوحنیفه وارد کرد، خواندنی است:
📚 @DasTanaK_ir
از کنار مجلس درس ابوحنیفه عبور میکرد، شنید که میگوید: جعفر بن محمد علیهالسلام سه مطلب به شاگردانش گفته که من آنها را نمیپسندم،
او میگوید: شیطان در آتش جهنم معذب است، شیطان با اینکه از آتش خلق شده چطور با آتش او را عذاب کنند؟
او میگوید: خدا دیده نمیشود با اینکه هر موجودی قابل رؤیت است. او میگوید: انسان در افعالش، فاعل مختار است، حال آنکه خدا خالق است و بنده اختیاری ندارد.
بهلول کلوخی برداشت و به سر او زد، سرش شکست و نالهاش بلند شد.
شاگردانش دویدند بهلول را گرفتند و نزد خلیفه بردند، ابوحنیفه به خلیفه گفت: بهلول با کلوخ به سرم زده و سرم را شکسته است، بهلول گفت: دروغ میگوید، اگر راست میگوید، درد را نشان دهد، مگر تو از خاک آفریده نشدهای چگونه کلوخ خاکی بر تو ضرر میرساند؟ من چه گناهی کردم، مگر تو نمیگوئی همه کارها را خدا انجام میدهد و انسان اختیاری از خود ندارد؟ پس باید به خدا شکایت کنی نه از من شکایت نمائی.
ابوحنیفه که جواب اشکالات خود را یافت، از شکایت خود صرفنظر نمود و راه خود را پیش گرفت و رفت. (با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در دنیای عمل)
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دکتر #شهید_چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد.
📚 @DasTanaK_ir
✨﷽✨
🔴 اولین و آخرین نماز یک شهید!
✍یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا، شهید چمران دیدش. دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه. به غیرتش برخورد و همراه شهید چمران رفت جبهه!
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به توهیناش توجه نمیکنه، یه دفعه داد زد کچل با توام!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید. رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیدهای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده. تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه! شهید چمران: اشتباه فکر میکنی! یکی اون بالاست، هرچی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده.
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون بشم. رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد، رضا اولین نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد، رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
. ⚘﷽⚘
سه تا زن انگليسي ، فرانسوي و آمریکایی با هم قرار ميزارن كه اعتصاب كنن و ديگه كارای خونه رو نكنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از يك هفته نتيجه كارو بهم بگن.
زن فرانسوي گفت: به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنابراين نه نظافت منزل، نه آشپزي، نه اتو و نه … خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم. خودت يه فكري بكن من كه ديگه نيستم يعني بريدم! روز بعد خبري نشد ، روز بعدش هم همينطور . روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست كرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتي بيدار شدم رفته بود.
زن انگليسي گفت: من هم مثل فرانسوي همونا را گفتم و رفتم كنار. روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرم ليست خريد و كاملا تهيه كرده بود ، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم منو بوسيد و رفت.
زن آمریکایی گفت : من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتم اما روز اول چيزي نديدم روز دوم هم چيزي نديدم روز سوم هم چيزي نديدم شكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چپم ببينم. 😳😳😳😂😂😂
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
سخنرانی چندرسانهای «شهید کمنظیر»
موضوع: معرفی اسطوره جهاد تبیین (شهید بهشتی)
ــــــــــــــــــــــــ
امام خمینی(ره) در رثای این شهید عزیز فرمودندکه: "بهشتی مظلوم زیست، مظلوم مرد و خار چشم دشمنان بود" جهت امتثال همهجانبه امر امام خامنهای در عرصه جهاد تبیین، این اثر در ۴ عرصه تولید شده است: بهشتی که بود؟ بهشتی چه کرد؟ بهشتی چه شد؟ و در ادامه در مورد شهید بهشتی و ادامه راه او چه باید بکنیم؟
ــــــــــــــــــــــــ
برای دریافت نسخه #پاورپوینت و #pdf محصول به کانال زیر مراجعه کنید
https://eitaa.com/shabaketabligh/1228
🟢 اگر به جای طلبه شدن، به دانشگاه رفته بودم ...
🔸 یادم هست، در زمانی که در قم تحصیل میکردم، یک روز خودم و تحصیلاتم و راهی را که در زندگی انتخاب کردهام ارزیابی میکردم؛ با خود اندیشیدم که آیا اگر به جای این تحصیلات، رشتهای از تحصیلات جدید را پیش میگرفتم بهتر بود یا نه؟
🔹طبعا با روحیهای که داشتم و ارزشی که برای ایمان و معارف معنوی قائل بودم اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که در آن صورت وضع روحی و معنوی من چه میشد؟
📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ بهترین نسخه عربی #سلام_فرمانده که دیروز در #لبنان منتشر شد👌👌
♻️ چند گروه عراقی و بحرینی و ... سلام فرمانده را به عربی خوانده بودند که هر کدام هم زیبایی خودش را داشت🙏
♻️ اما این نسخه را که بچههای لبنان خواندهاند هم اشعار قویتری دارد و هم نزدیکتر است به تمامی مضامینی که در شعر اصلی وجود داشته؛ از توجه به امام زمان (علیه السلام) تا انقلاب و حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (دام ظله) و... 👌👌👌
♻️ اوج شعر وقتی که ناگهان فارسی میشود و دوباره به عربی برمیگردد👏👏
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ زیبا
📆روز زیارتی مخصوص امام رضا ع
👈 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
❗️اشاعه فحشا به بهانه "میتو"
✍ زهرا ابراهیمی👇
https://b2n.ir/n05490
#روز_نوشت | @roznevesht
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)👇
📚 @DasTanaK_ir
💠 مرحوم حاج اسماعیل دولابی: ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه شیفته ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود. وقتی هم متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است؛ در حالی که در واقع خودش گم شده است.
انبیاء و اولیاء، پدران خلقاند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق، شیفته متاعهای دنیا شدهاند. امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) هم گم و غائب نشده است؛ ما گم و محجوب گشتهایم.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
. ⚘﷽⚘
❇️ دو دوست در جنگل بودند که ناگهان شیری به سمت آنها آمد
یکی از دوستان شروع کرد به محکم کردن کفش.
دوست از او پرسید:
چه می کنی؟ تا کنون هیچ انسانی از شیر سریعتر نرفته است؟
دوست گفت:
نیازی نیست سرعت من از شیر بیشتر باشد، کافی است از تو سریعتر بدوم😳😳
ــــــــــــــــ
👈 نکته اول: مراقب رفاقت های اینطور باشید.
👈نکته مدیریتی: برای مبارزه با مشکلات بزرگ مستقیماً درگیر آنها نشوید و از راههای ساده و میانبر استفاده کنید 💪
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سرود ترکیبی #سلام_فرمانده با زبان های فارسی، عربی، اردو، ترکی، آذری، هندی، انگلیسی بامضامین جدید/حتما ببینید.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔆 چرا حجاب؟
🔻 آیا منطق اسلام را در مورد #حجاب میدانید؟ هدف اسلام از واجب کردن حجاب چیست؟ اصلا چرا حجاب؟
🔸 اسلام از #زن میخواهد که در محیط خانه [برای شوهرش] آراسته و جذاب باشد و نسبت به زیباییاش بیاعتنا نباشد. وقتی مردِ مقابل او شوهرش است، باید نقش زن را بازی کند و آراسته و دلربا و خوشایند و آرامش و آسایش شوهرش باشد. اما وقتی برای کار و خرید و فروش و درس و ایفای وظایف خانوادگی و اجتماعی از خانه خارج میشود، باید #نقش_انسانی خود را بازی کند، نه نقش زنانه و جنس مؤنث را.
🔺 برای اینکه زن بتواند بهعنوان انسان [و نه فقط زن و جنس مؤنث] در جامعه حضور پیدا کند، باید راه رفتن او تحریکآمیز نباشد و با ناز و عشوه حرف نزند و اعضایی را که زینت محسوب میشوند، مثل سینه و موها و پاها و... بپوشاند؛ بهگونهای که وقتی با خانمی روبهرو میشویم، خود را مقابل یک انسان ببینیم، نه یک جنس مؤنث. مطلب روشن است؟ من مجبورم تکرار کنم و از این بابت معذرت میخواهم. اگر زن، اعضای زینت خود را نپوشاند و در هنگام راه رفتن زیباییهایش را آشکار کند و بهطور کلی، اگر وضع تحریککننده و وسوسهانگیزی داشته باشد، هر اندازه هم عالم و بااستعداد و فداکار و بافضیلت باشد، در اولین برخورد با #نامحرم، همان زیباییها و جذابیتهایش جلب توجه میکند و قابلیتهای دیگرش نادیده گرفته میشود و تنها یک نگارهی هنری است!
👤 #امام_موسی_صدر
📚 از کتاب «زن و چالشهای جامعه»
📖 صص ۷۳ تا ۷۶
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
انگشترشون رو میدادن برا یه نهی از منکرِ ساده...💍
ما چقدر برای دینمون خرج میکنیم ؟؟ یه بستنی کمتر بخور... پنج تا امر به معروف با پولت انجام میشه ...بخاطر خدا 😊🍃
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
شعری که امیرالمومنین علیهالسلام هنگام دفن سلمان فارسی بر قبر او نوشتند.
#شب_جمعه
📚 @DasTanaK_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)
شعری که امیرالمومنین علیهالسلام هنگام دفن سلمان فارسی بر قبر او نوشتند. #شب_جمعه 📚 @DasTanaK_ir
اصبغ بن نباته مي گويد: همين که سلمان از دنيا رفت و هنوز ما جنازه ي او را از قبرستان برنداشته بوديم، ناگهان مردي را سوار بر استر ديديم که خيلي غمگين بود. از استر پياده شد و بر ما سلام کرد و ما جواب سلام او را داديم، گفت: «در مورد غسل و نماز وکفن و دفن جنازه سلمان، جديت و شتاب کنيد.» ما او را کمک کرديم، او براي حنوط و کفن و دفن، کافو آورده بود. به دستور او آب آورديم، او جنازه سلمان را غسل داد وکفن کرد و نماز بر جنازه خوانديم و جنازه را دفن نموديم.
آن مرد، اميرمؤمنان علي عليه السلام بود که خودش لحد قبر سلمان را چيد و قبر را پوشانيد. حضرت علی (علیه السلام) در آخر کار با دست خود بر روی قبر سلمان شعر زیر را نوشتند:
وفدت علی الکریم بغیر زاد
من الحسنات والقلب السلیم
وحمل زاد اقبح کل شیئ
اذا کان الوفود علی الکریم
آنگاه سوار بر استر شد که برود، در همين موقع به دامنش چسبيدم و گفتم: «اي اميرمؤمنان! چه کسي خبر درگذشت سلمان را به تو داد و چگونه (به اين زودي از مدينه) به اينجا آمدي، با اين که فاصله راه طولاني است؟ » فرمود: « اي اصبغ! از تو پيمان مي گيرم که در صورت آگاهي از اين ماجرا تا زنده هستم به کسي نگويي» گفتم: «اي اميرمؤمنان! من قبل از تو مي ميرم.» فرمود: «نه، عمرت طولاني مي گردد.»
گفتم: بسيار خوب، پيمان مي بندم تا زنده هستي به کسي نگويم.
فرمود:« اي اصبغ! من هم اکنون در کوفه نماز خواندم و از مسجد به سوي خانه بازگشتم. در خانه خوابيدم، در عالم خواب شخصي نزد من آمد و گفت: «سلمان از دنيا رفت.» بي درنگ برخاستم و سوار بر استرم شدم و آنچه براي تجهيز ميت لازم است باخود برداشتم و به سوي مدائن آمدم. خداوند اين راه دور را برايم نزديک کرد و اکنون اينجا هستم. رسول خداصلي الله عليه و آله مرا از اين ماجرا آگاه کرده بود.
اصبغ مي گويد: ديگر علي عليه السلام را نديدم، نفهميدم به آسمان رفت يا به زمين و سپس به کوفه آمدم .صداي اذان مسجد را شنيدم، به مسجد رفتيم، ديديم اميرمؤمنان علي عليه السلام به نماز جماعت ايستاده است.
📚بحارالانوار،ج22، ص380
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b