eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
شعری زیبا از : هر کجاگیری گلی در آب، معمار خودی کار هر کس را دهی انجام، در کار خودی سرسری مگذر ز تعمیر دل بیچارگان کار محکم کن که در تعمیر دیوار خودی هر چه از دلها کنی تعمیر پشتیبان توست سعی در آبادی دل کن چو معمار خودی پرده پوشی پرده بر افعال خود پوشیدن است عیب هر کس را کنی پوشیده، ستّار خودی هر که را از پا درآری پا به بخت خود زنی جانب هر کس نگه داری نگهدار خودی در گلستان رضا غیر از گل بی خار نیست تو ز خود داری همیشه، زخمی خار خودی حق پرستی چیست، از بایست خود برخاستن تا خدا را بهر خود خواهی پرستار خودی! دردهای عارضی را می کند درمان طبیب با تو چون عیسی برآید چون تو بیمار خودی؟ تخم نار و نور با خود می بری زین خاکدان در بهشت و دوزخ از گفتار و کردار خودی نیست در آیینه دل هیچ کس را جز تو راه از که می نالی تو تردامن چو زنگار خودی؟ از لحد خاک شکم پرور دهان وا کرده است تو ز غفلت همچنان در بند پروار خودی در دل توست آنچه می جویی به صد شمع و چراغ ماه کنعانی ولی غافل ز رخسار خودی فکر ایام زمستان می کنی در نوبهار اینقدر غافل چرا از آخر کار خودی؟ دشته تا دارد گره از چشم سوزن نگذرد نگذری تا ز سر خود عقده کار خودی عارفان سر در کنار مطربان افکنده اند تو ز بی مغزی همان در بند دستار خودی نشکنی تا جنس مردم را، نگردی مشتری خویش را بشکن اگر صائب خریدار خودی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
با بیشتر رفیق بشید @DasTanaK_ir | داناب
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
با #صائب_تبریزی بیشتر رفیق بشید @DasTanaK_ir | داناب
شعر بخوانیم ای که از بی‌بصران راه خدا می‌طلبی چشم بگشای که از کور عصا می‌طلبی ای که داری طمع وقت خوش از عالم خاک نور از ظلمت و از درد صفا می‌طلبی ای که داری طمع مهر و وفا از خوبان پاکبازی ز حریفان دعا می‌طلبی کردی انفاس گرامی همه در باطل صرف همچنان زندگی از حق به دعا می‌طلبی به تو نااهل ز الوان نعم بی‌خواهش چه ندادند که دیگر ز خدا می‌طلبی؟ آسمان است ترا ضامن روزی، وز حرص رزق خود را تو ز هر در چو گدا می‌طلبی از دل زنده توان هستی جاویدان یافت در سیاهی تو همان آب بقا می‌طلبی هست درمان تو با درد مدارا کردن درد خود را ز طبیبان تو دوا می‌طلبی نرسد دولت دیدار به روشن‌گهران تو به این دیدهٔ آلوده لقا می‌طلبی نیست چون ریگ روان نرم روان را آواز تو ازین قافله آواز درا می‌طلبی نتوان راه به حق برد ز صحراگردی پا به دامن کش اگر راه خدا می‌طلبی پاک کن روزنه دیده خود را ز غبار اگر از چشمه خورشید ضیا می‌طلبی استخوانی به دوصد خون جگر می‌یابد چه سعادت ز پر و بال هما می‌طلبی؟ نفس گرم کند غنچهٔ دل را خندان تو گشایش ز دم سرد صبا می‌طلبی چون نبندند به روی تو در فیض، که تو همه چیز از همه کس در همه جا می‌طلبی با دل پر هوس از آه اثر داری چشم پای‌بوس هدف از تیر خطا می‌طلبی کرده‌اند از در خود دور چو سگ از مسجد دولتی را که ز مردان خدا می‌طلبی کعبه رعناتر ازان است که محجوب شود تو ز کوته‌نظری قبله‌نما می‌طلبی چون ز دیوان رساننده روزی صائب می‌رسد رزق تو بی‌خواست، چرا می‌طلبی؟ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b