🌸 #بابا
خونهی بابایی بودیم.
خالهی معصومه خانوم و بچههاشم اونجا بودن.
باجناقم رفته بود سفر.
#معصومه_خانوم اومد بغلم کردو سرشو گذاشت رو سینم.
سرشو آروم آوردم بالا، به نحوی که گوشش دم دهنم قرار بگیره.
یواشکی بهش گفتم: «نباید جلوی کسی که باباش در سفره بیای باباتو بغل کنی».
+ «چرا؟»
- «چون ممکنه ببینه و دلش برای باباش بیشتر تنگ بشه.»
👈 هر کی دلش تنگ شده در لینک زیر به افتخار تمام باباها یک ♥️ بذاره.
https://basalam.com/@barkat/posts/1597154?sh=copy-aGG-post-app