در سختی ها به خدا توکل کن
جریان آب بازماندههای یک کشتی شکسته را به ساحل جزیرهی دور افتادهای برد. مردی که در آن کشتی بود به درگاه خدا دعا کرد تا او را نجات دهد.
ساعتها به اقیانوس چشم دوخت تا شاید نشانی از کمک بیاید اما کمکی نبود. بالاخره ناامید شد و تصمیم گرفت کلبهای کوچک بسازد.
روزی هنگام بازگشتن به کلبه، پس از جست و جوی غذا کلبهی کوچک خود را در آتش یافت. دود زیادی به آسمان بلند شده بود. بسیار اندوهگین شد، خدایا... چرا؟
صبح روز بعد او با صدای بوق کشتی از خواب بیدار شد. کشتی آمده بود تا او را نجات دهد. مرد با تعجب پرسید: چه طور متوجه من شدید؟
آنها جواب دادند: علامت دودی که فرستادی دیدیم.
#قدرت_خدا
#به_خدا_اعتماد_داشته_باش