eitaa logo
داستان آیه‌ها
472 دنبال‌کننده
158 عکس
0 ویدیو
0 فایل
هر آیه، یک داستان دارد؛ یک حقیقت ناب که باید کشف شود. اینجا، ما #داستان_آیه_ها را برایت روایت می‌کنیم، تا با هم به عمق معنا سفر کنیم و آن را زندگی کنیم. تأسیس کانال: نیمه‌ی شعبان ۱۴۰۳ خورشیدی مؤسس: کانون فرهنگی نسیم غدیر @NasimeQadir
مشاهده در ایتا
دانلود
4. کمی در رابطه با آیه‌ی 2 سوره‌ی مائده ( آیه و داستان ) °°° با هم، برای خدا 🔹 خوشا مرامِ بچه‌محل‌های پاکار! همان‌ها که وقتِ چراغانیِ نیمه شعبان و ایستگاه صلواتیِ مُحرّم و هم زدنِ دیگِ سَمَنوی نذری، پای کارند! همان جوان‌های شوخ و شَنگی که امروز شانه به شانه‌ی هم برای فقرای محله عرق می‌ریزند و فردا چراغ موکب‌های اربعین را روشن نگه می‌دارند و روز دیگر برای دفاع از این آب و خاک سینه سپر می‌کنند. همان سربازهای بی نام و نشانی که بی ردیفِ بودجه و آیین‌نامه و بخشنامه، هزار سازمان و نهاد و وزارتخانه را انگشت به دهان گذاشته‌اند! که غیرت، همّت و همدلی‌شان می‌تواند کوه‌ها را هم جابه‌جا کند! 🔹 آیه: «... وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ...» 🔸 ترجمه آیه: «... و یکدیگر را بر انجامِ کارهای خیر و پرهیزکاری یاری نمایید و یکدیگر را بر گناه و تجاوز، یاری ندهید ...» 📚 آدرس: سوره‌ی مائده، آیه‌ی 2 ✔️ خداوند در این آیه از ما خواسته است: در کارهای نیک و پرهیزکاری با دیگران همکاری و از یاری رساندن به گناه و دشمنی پرهیز کنیم. ✔️ برای عمل به این آیه در زندگی می‌توانیم: - نسبت به کارهای خوبی که اطرافمان انجام می‌شود بی‌تفاوت نباشیم. وقتی می‌بینیم عده‌ای برای تهیه‌ی جهیزیه پول جمع می‌کنند، وظیفه‌مان بدانیم که در این کارِ خِیر حتماً سهیم شویم. - از همراهی با جمع‌هایی که به غیبت، تهمت یا تخریبِ دیگران می‌پردازند، اجتناب کنیم، مثلاً وقتی دیدیم در فضای مجازی پیامی آبروی شخصی را می‌بَرَد و دسه به دست می‌شود، از بازارسال کردنِ آن به گروه‌های دیگر خودداری کنیم. - گروه‌های کوچک خانوادگی یا دوستانه برای انجام کارهای خِیر مثل بازدید از بیمارستان یا کمک به محیط زیست تشکیل دهیم. °°° @Dastane_Ayeha .
5. کمی در رابطه با آیه‌ی 82 سوره‌ی مائده ( آیه و داستان ) °°° گوساله‌پرستانِ کینه‌توز 🔹 دلِ موسی (علیه السلام) از گوساله‌پرستی‌شان خون بود و دل محمد (صلی الله علیه و آله) از عهدشکنی‌های تمام‌نشدنی‌شان. قومی بودند که خدا از چنگِ اسارتِ فرعونی نجاتشان داد و در روزگاری دیگر خود به فرعون‌هایی تازه تبدیل شدند. حسابِ آن‌ها که گوشی برای شنیدنِ حق و قلبی برای پذیرشِ ایمان دارند، جُداست اما تا بوده یهود چشمِ دیدنِ هیچکس را در این جهان نداشته! زمانی ۷۰ پیامبرِ هم عصر را در یک روز به خاک و خون کشیده‌اند و زمانی دیگر چند ده‌هزار کودک را در غزه به قتل رسانده‌اند. با چنین دشمنِ کینه‌توزی جز از راهِ مبارزه نمی‌توان سخن گفت. بر چنین اهریمن‌هایی جز با باطلُ‌السحرِ یکدلی و یکرنگی نمی‌توان پیروز شد. 🔹 آیه: « لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ...» 🔸 ترجمه آیه: «یقیناً سرسخت‌ترین مردم را در کینه و دشمنی نسبت به مؤمنان، یهودیان و مشرکان خواهی یافت ...» 📚 آدرس: سوره‌ی مائده، آیه‌ی 82 ✔️ خداوند در این آیه از ما خواسته است: دشمنِ اصلی و دیرینه‌ی خود را بشناسیم و خود را برای مقابله با او آماده کنیم. ✔️ برای عمل به این آیه در زندگی می‌توانیم: - درباره‌ی نقشه‌ها و رَوِش‌های این دشمنِ اصلی و ابزارهایش برای تضعیفِ جامعه، مطالعه و آگاهی پیدا کنیم. - در برابر تبلیغاتِ منفی دشمن، محتوای مثبت و مفید تولید کنیم و به گسترشِ ارزش‌های اسلامی در فضای مجازی کمک کنیم. - در زندگیِ روزمرّه، از مصرفِ کالاها و محتواهایی که توسط دشمنان برای تخریب فرهنگ و اعتقاداتِ ما طراحی شده، خودداری کنیم. °°° @Dastane_Ayeha .
. بریم برای داستان و مسابقه بسم الله الرحمن الرحیم .
۱. 🏆 مسابقه 🔹 روز ۱۳ | داستان ۱۳ | مسابقه‌ی ۱۳ 🔸 عنوان: "گاهی بزرگ‌ترین نعمت‌ها، همان چیزهایی‌اند که به آن‌ها بی‌توجه‌ایم." داستان از اینجا شروع میشه. کلیک کن °°° @Dastane_Ayeha .
۲. 🔹 | بخش اول 🖋 نویسنده: کانون نسیم غدیر °°° بازنگری مسیر شهاب و سهیل در راه مدرسه بودند. خیابان‌های نیمروز، مثل همیشه نیمه‌روشن و نیمه‌تاریک بود. شهاب دست‌هایش را در جیب فرو برده بود و فکر می‌کرد. دوازده روز گذشته بود. دوازده روز از زمانی که فهمیده بود نیمروز چیزی فراتر از یک شهر عادی است، جایی که نور و سایه فقط در خیابان‌ها نبود، بلکه در دل مردم هم جریان داشت. سهیل گفت: "فکر می‌کنی تا الان چی یاد گرفتیم؟" شهاب لبخندی زد. "یاد گرفتیم که دشمن، فقط اونایی نیستن که مستقیم باهات بد رفتار می‌کنن. گاهی اونایی که سعی می‌کنن تو رو شبیه خودشون کنن، خطرناک‌ترن." سهیل سر تکان داد. "و اینکه اتحاد چقدر مهمه... بدونِ بقیه، هیچ کاری نمی‌تونیم بکنیم." °°° @Dastane_Ayeha .
۳. 🔹 | بخش دوم °°° تردید و شک سهیل آهسته گفت: "راستی، مطمئنی که گروهی که پیدا کردیم، همونایی هستن که باید باهاشون باشیم؟" شهاب اخم کرد. "یعنی چی؟" سهیل شانه بالا انداخت. "نمی‌دونم... فقط بعضی وقتا فکر می‌کنم که نکنه اینا هم از آدمای سایه‌سالاران باشن؟ اگه فقط وانمود کنن که دنبال نورن چی؟" شهاب لحظه‌ای سکوت کرد. حقیقت این بود که خودش هم کمی تردید داشت. آیا این گروه همان چیزی بود که نیمروز نیاز داشت؟ °°° @Dastane_Ayeha .
۴. 🔹 | بخش سوم °°° آزمونِ نعمت‌ها ناگهان، صدای کسی که نام شهاب را صدا می‌زد، توجهشان را جلب کرد. حاج کریم، یکی از پیرمردهای شهر که مغازه‌ی کوچکی در بازار داشت، لبخندزنان به سمتشان آمد. "پسرم، دیشب یکی از دوستات اومد و گفت که تو دنبال آدمایی مثل خودتی، کسایی که بخوان نیمروز رو نجات بدن." شهاب و سهیل به هم نگاه کردند. حاج کریم ادامه داد: "میدونی... یه چیزی هست که همیشه حاج نورالدین می‌گفت. می‌گفت: اگر یه فرصت خوب رو دیدی، محکم بگیرش. خدا به کسایی که فرصت‌ها رو نادیده بگیرن، فرصت‌های بیشتری نمیده." شهاب به فکر فرو رفت. فرصت‌ها… چقدر تا الان به فرصت‌ها و نعمت‌هایی که داشت، فکر کرده بود؟ چقدر لحظاتی که می‌توانست از آن‌ها استفاده کند، از دست داده بود؟ °°° @Dastane_Ayeha .
۵. 🔹 | بخش پایانی °°° انتخابِ مسیر حاج کریم لبخند زد و ادامه داد: "شهاب، خدا به هر کسی فرصت نمیده. اما وقتی یه فرصت رو بهت داد، یا باید بگیریش، یا برای همیشه از دستش بدی. آدمایی که منتظر فرصت‌های بعدی‌ان، معمولاً هیچ فرصتی نصیبشون نمی‌شه." و شاید آشنایی با آن گروه که ملاقاتشان کرده بود، همان فرصتی بود که خدا جلوی پای شهاب و سهیل قرار داده. شاید این آشنایی، نعمتی بوده از سوی پروردگار. نعمتِ اتحاد، نعمتِ با هم بودن. آیا شهاب این فرصت را قدر دانسته یا این‌که آن را با شک و تردید، از دست خواهد داد؟ °°° @Dastane_Ayeha .
۶. 🏆 بریم سراغ مسابقه‌ی خب، حالا که داستان رو به طور کامل خوندی، آیات زیر رو بررسی کن و ببین داستانِ امروز مربوط به کدوم یکی از این آیات میشه؟ گزینه ۱: آیه ۲۹ سوره فتح گزینه ۲: آیه ۴ سوره صف گزینه ۳: آیه ۷ سوره ابراهیم گزینه ۴: آیه ۳۸ سوره شوری 🔹 حالا بریم آیه‌ها رو با هم ببینیم °°° @Dastane_Ayeha .
۷. گزینه ۱: آیه ۲۹ سوره فتح .
۸. گزینه ۲: آیه ۴ سوره صف .
۹. گزینه ۳: آیه ۷ سوره ابراهیم .