eitaa logo
گنجینه داستان معبر شهدا
215 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
495 ویدیو
6 فایل
داستانهای اخلاقی - معرفتی - شهدایی - برای آموختن راه زندگی سالم کانال معبرشهدا https://eitaa.com/mabareshohada ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍️روزی حاکمی برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید. حاکم پس از دیدن آن مرد بی‌مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی‌نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. حاکم دستور داد لباس گران‌بهایی بر او پوشاندند و یک قاطر به همراه افسار و پالان خوب هم به او دادند. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم می‌زد به مرد کشاورز گفت: می‌توانی بر سر کارت برگردی، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده‌ای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم از کشاورز پرسید: مرا می‌شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا می‌شناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم این شهر کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سال‌هاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزی‌ام می‌خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت این شهر را می‌خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می‌خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده‌ای که به من زدی. فقط می‌خواستم بدانی که برای خدا حکومت این شهر یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا فقط بخواه، خدا بی‌نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی‌انتهاست ولی به خواسته‌ات و لطف و تقدیر خداوند ایمان داشته باش. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• ✍️ ندیده رو، عاشق شدن؛ کار هر کسی نیست! معرفتی بلند، میخواهد تا قلب را در چنگال خویش، به تسخیر درآورد! منتظر ؛ عاشقی، یار ندیده است؛ که معرفت، او را به بی‌قراری عشق، رسانده است. اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَك ؛ فَاِنَّكَ اِنُ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺میلاد فرخنده کریمه اهل بیت حضرت معصومه ســلام الله عليها و روز دختر 🌹بردختران مسلمان و باایمان و شاگردان مکتب عفاف و پاکدامنی ،مبارک باد✨💫💐 👇👇👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• خــــــــــــــــــــدای من دلــــم تنگ آرامشی ژرف است، تو را می خـــــوانم ... دستم را بگیر و خاطر اَبـــ☁️ــریم را به بسپار ... و لحظه ای این جـان بی قرار را به خویش وا نگذار ... ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺┈
💌 یه وقتایی دعاهایی می‌کنیم, 🌿 که مطمئنیم اگه به اجابت برسه زندگیمون عالیِ عالی می‌شه... 🔆 اما امام علی(علیهالسلام می‌فرمودند: ...# فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فِيمَا يَبْقَى‏ لَكَ جَمَالُهُ یعنی ⛅️ یه وقتایی دعایی که می‌کنی، با تاخیر برآورده می‌شه یا حتی اونی که میخوای نمی‌شه چون خدا دوستت داره و صلاحت رو توی اون ندیده مثلا چون باهاش 💕 دینت تباه می‌شه... پس همیشه از خدا چیزی رو طلب کن که بدی‌ش از تو دور باشه و . . . همیشه زیباییش برات بمونه . . . 💜❤️ 📗 نهج البلاغه . خطبه ۳۱ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿♥️ 《یا اُنْسَ کُلِ مُستَوحِشٍ غَریبٍ 》 «ای‌ آرامش هر ناآرام غريب!! » •♥️🌱• " تشنـــه‌‌ۍِ باش؛ تا آرامشِ بعد از عطش را ببینۍ! :) " ┈┉┅━ هیچڪس بی درد و غصّہ و گرفتـاری نیست، اما قشنگیـش به اینه ڪه تو اوج غم لبخند بزنی و ببیــنی خدا خیـلے بزرگــہ... دلتون بی غصه💚 ┈┉┅━❀🌼❀━┅┉┈ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨﷽✨ 🌼اهمیّت صلوات ✍️مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید: روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان. هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید. 📚 الخرایج والجرایح: ج ۲، ص ۶۶۵، ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 حکمت نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطور باورنکردنی زیبا بود و میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد. نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بود که ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد. شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند. میخواست فریاد بزند، اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود، مرد به سرعت قلمویی را برداشت و دوید روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد. نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند. اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود. براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای ما را خراب میکند. گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم: خدای مهربان ما همیشه بهترین را برایمان می خواهد. به زور و اصرار چیزی را از او نخواهیم... یه وقتایی دعایی که می‌کنی، با تاخیر برآورده می‌شه یا حتی اونی که میخوای نمی‌شه چون خدا دوستت داره و صلاحت رو توی اون ندیده مثلا چون باهاش 💕 دینت تباه می‌شه... پس همیشه از خدا چیزی رو طلب کن که بدی‌ش از تو دور باشه و . . . همیشه زیباییش برات بمونه . 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• خدایا 🌸 💕دلم آرام میشود وقتی دستانم را به ریسمان محکم یاد تو گره میزنم💕 زندگیتان معطر به بوی صمیمیت با خدا" 🌸روزتـون پر از شـادی 🍃دلتون لبريز از عشق و اميد ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یعنی نگران هیچ‌چیز نباش... تو‌، ایمانت رو حفظ کن، 🔆 تو فقط به من توکل کن خودم همه‌جا هوات رو دارم ازت دفاع می‌کنم . . . 💚💜 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در کشاکش تمام سختی‌ها و کم آوردن‌هایی که زندگی برایمان رقم می‌زند هیچ‌گاه اسیرِ عظمت درد و غم مباش که خدای تو از تمام آن‌چه که دلت را آزرده، بزرگتر است. هرگز نهراس از اینکه آینده‌ ای نامعلوم را به خدایی که آشناست بسپاری❤️ 💟 ❤️🌹هفته ای سرشار از خیر و نیکی و پراز زیبایی برای شما آرزو میکنم. 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 __ 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸 خـدایـا ... قلبی که متعلق به شما شد ؛‌ عاشق میشود! تمام و کمال هم عاشق میشود؛ علتش هیچ چیز و هیچ کسی نیست؛ مگر میشود که تو در قلبی خانه کنی و آن قلب عاشق نشود؛ بیا و قلب نالایقم را خانه مهر خودت کن؛ بیا و قلبم را عاشق کن که سخت به دنبال صاحب میگردد........... روزتان بخیر و لحظه ها تون پراز اتفاقهای قشنگ 【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada ____🍃🌸🍃____ ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 داستان آموزنده درونت‌ را‌ بنگر !!❤️ ‼️گدایی ٣٠ سال کنار جاده ای می‌نشست. یک روز غریبه ای از کنار او گذر کرد. گدا طبق عادت کاسه خود را به سمت غریبه گرفت و گفت : بده در راه خدا غریبه گفت : چیزی ندارم به تو بدهم؟ آنگاه از گدا پرسید : آن چیست که رویش نشسته ای ؟؟ گدا پاسخ داد: هـیچی یک صندوق قدیمی ست . تا زمانی که یادم می آید ، روی همین صندوق نشسته ام . غریبه پرسید : آیا تاکنون داخل صندوق رادیده ای؟ گدا جواب داد: نه !! برای چه داخلش راببینم ؟؟ دراین صندوق هیچ چیزی وجود ندارد . غریبه اصرار کرد چه عیبی دارد؟ نگاهی به داخل صندوق بینداز . گدا کنجکاو شد و سعی کرد در صندوق را باز کند. ناگهان در صندوق باز شد و گدا باحیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پر از جواهر است. من همان غریبه ام که چیزی ندارم به تو بدهم اما می گویم نگاهی به درون بیانداز. نه درون صندوقی، بلکه درون چیزی که به تو نزدیکتراست {درون خویش} صدایت را می شنوم که می گویی: اما من گدا نیستم !! گدایند همه ی کسانی که ثروت حقیقی خویش را پیدا نکرده اند. 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹شهید دڪتر مصطفے چمران🌹 ✅ ♨️ لطفا با دقت تا انتها بخوانید (!) یه لات بود تو مشهد هم سگ خرید و فروش مےڪرد ، هم دعواهاش حسابـے سگے بود !! یہ روز داشت مےرفت سمت ڪوهسنگے براے دعوا (!) و غذا خوردن ڪہ دید یہ ماشین با آرم ”ستاد جنگهاے نامنظم“ داره تعقیبش مےڪنہ . شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت : ”فڪر ڪردے خیلے مَردے ؟!“ رضا گفت : برو ... بچہ ها ڪہ اینجور میگن ...!!! چمران بهش گفت : اگہ مردے بیا بریم جبهہ !! بہ غیرتش بر خورد ، راضے شد و راه افتاد سمت جبهه ...! 👈 مدتے بعد .... شهید چمران تو اتاق نشستہ بود ڪہ یہ دفعہ دید داره صداے دعوا میاد ..! چند لحظہ بعد با دستبند ، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن : ”این ڪیہ آوردے جبهہ ؟!“ رضا شروع ڪرد بہ دادن اما چمران مشغول نوشتن بود ! وقتے دید چمران توجہ نمےڪنہ ، یہ دفعہ سرش داد زد : ”آهاے کچل با تو ام ...! “ یڪدفعہ شهید با سرش رو بالا آورد و گفت : ”بلہ عزیزم ! چے شده ؟ چیہ آقا رضا ؟ چہ اتفاقے افتاده ؟“ رضا گفت : داشتم مےرفتم بیرون ڪہ سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد !!!! چمران : ”آقا رضا چے میڪشے؟!! برید براش بخرید و بیارید ....!“ 👈چمران و آقا رضا تنها تو سنگر ... رضا به چمران گفت : میشہ یہ دو تا فحش بهم بدے ؟! کِشیده اے ، چیزے؟!! شهید چمران : چرا ؟! رضا : من یہ عمر بہ هر ڪے بدے ڪردم ، بهم بدے ڪرده ....! تا حالا نشده بود بہ ڪسے فحش بدم و اینطورے برخورد ڪنہ .... شهید چمران : اشتباه فڪر مےڪنے ...! یڪے اون بالاست ڪہ هر چے بهش بدے مےڪنم ، نہ تنها نمےڪنہ ، بلڪہ با بهم جواب میده ! هِے آبرو بهم میده ..... تو هم یڪیو داشتے ڪہ هِے بهش بدے مےڪردے ولے اون بهت خوبـے مےکرده..! منم با خودم گفتم بذار یه بار یڪے بهم فحش بده و منم بهش بگم بلہ عزیزم ...! تا یڪمے منم مثل اون (خدا) بشم …! 👈 رضا جا خورد !.... ..... رفت و تو سنگر نشست . آدمے ڪہ مغرور بود و زیر بار ڪسے نمےرفت ، زار زار مےڪرد ! تو گریہ هاش مےگفت : یعنے یڪے بوده ڪہ هر چے بدے ڪردم بهم ڪرده ؟؟؟؟ ✅ اذان شد ... رضا عمرش بود . رفت وضو گرفت . ..... سر نماز ، موقع قنوت صداے گریش بلند شد !!!! وسط نماز ، صدای سوت اومد . پشت سر صداے خمپاره هم صداے زمین افتادن اومد ..... رضا رو خدا واسہ خودش جدا کرد ......! (فقط چند لحظہ بعد از ڪردنش) 😭 یه توبہ و نماز واقعے ... ۳۱خرداد‌ سالروزشهادت شهید اسوه و گرامی باد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ••●❥🌷✧🌷❥●••👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا