eitaa logo
گنجینه داستان معبر شهدا
215 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
495 ویدیو
6 فایل
داستانهای اخلاقی - معرفتی - شهدایی - برای آموختن راه زندگی سالم کانال معبرشهدا https://eitaa.com/mabareshohada ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 دیگر تحمل حرفهای همسرش را نداشت؛ رنگ و روی بچه‌ها داشت زرد می‌شد و 🍃 غذای کافی در خانه نبود؛ درآمدش، کفاف زندگی را نمی‌داد... بلند شد از خانه بیرون آمد نمی‌دانست کجا برود؟ از چه کسی 🍁 پولی قرض بگیرد؟ توی شهر، مردد راه می‌رفت که به خانه‌ی امام هادی(علیه السلام ) رسید؛ با خودش گفت حالا می‌روم از همه‌چیز به امام(علیه السلام ) شکایت می‌کنم! ⛅️ آخر، این هم شد زندگی...؟! چرا خدا درِ نعمتش را به رویم بسته؟!! 🔆 آرام در زد و وارد خانه شد، اما خجالت کشید از اینکه حرفی بگوید؛ امام هادی(علیه السلام ) که از حال و هوای مرد، خبر داشتند با مهربانی فرمودند: 💚 + ای اباهاشم، چه می‌خواستی بگویی...؟ 🌿 _ مولای من، راستش... [سکوت کرد] 💚 + اباهاشم، خدا کدام نعمت را از تو دریغ کرده...؟ به تو داده تا عبادتش کنی داده تا آبرویت حفظ شود نعمت داده تا اهل بهشت باشی 💕 دیدم، قصد شکایت داری، خواستم نعمت‌هایت را به تو یاداوری کنم... حالا این صد دینار بگیر و اهل خانه‌ات را با آن سیر کن . . . 💚💜 📷 محدثه طیرانی 📗 امالی الصدوق. ص ۴۱۲ به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 👇👇👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🕊🌹🕊 •°🌱 💔 پاسخ یڪ .... از زبان تو؛ همہ شهر را... بہ مے رساند! راستے؛ ڪے میشود روزے ڪہ؛ چشم در چشم تو.... پاسخ سلاممان را بشنويم؟ ✋سلام بر قطب عالم امڪان☀️ 🌱 🌱 🌱 ••●❥🦋✧🦋❥●•• 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 https://eitaa.com/dastanemabareshohada