eitaa logo
داستانهای عبرت آموز
81 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟💠﷽💠🌟 🌸 ارواخ درعالم برزخ (قسمت۳۲) نیک گفت: گروهی از مومنین به استقبالت آمده اند. .از نیک جدا شدم و گروهی از مومنین را دیدم با صورتهای خندان کناری ایستاده بودند.وقتی به انها رسیدم همگی سلام کردند و خوش آمد گفتند. من هم تک تکشان را در آغوش کشیدم و تشکر کردم. ❄️بعد از آن ،یکی از مومنین حال برادرش را پرسید، گفتم : هنوز در مزرعه ی دنیا مشغول کشت اعمالش است. ⚡️دیگری از فلان شخص سوال کرد،گفتم : او سالها قبل از آمدن من به عالم برزخ،دنیارا ترک گفته بود.  شخص سوال کننده سرش را بزیر انداخت و گفت:خدا به فریادش برسد. گفتم چرا چی شده؟ گفت: آخر او هنوز به اینجا نیامده است. ☄فهمیدم که آن شخص یا در راه گرفتار شده یا در وادی العذاب است... 🍃پس از ان مومنی جلو آمد و از احوال یکی از ستمکاران🔥 پرسید،گفتم او هنوز زنده است و مشغول ظلم و ستم به مردم... مومن گفت : نگران نباش. خداوند از روی خیر و مصلحت به کافران و ظالمان طول عمر نمیدهد بلکه با این کار زمینه ی گناه بیشتر را برایشان فراهم میکند تا بعد از مرگ عذاب دردناکش را به انها بچشاند... 🌸در این هنگام مراسم استقبال تمام شد و آنها آماده ی رفتن شدند. من که به آنها انس گرفته بودم دوست نداشتم از ایشان جدا شوم ولی نیک گفت: نگران نباش،باز آنها را و حتی سایر مومنان را ملاقات خواهی کرد. 🍀 چون اینجا مومنین با هم دیدار میکنند اما مدت و زمان این دیدار بستگی به مقام و درجه ی هریک از آنها دارد. 🌸سپس دستم را گرفت و گفت: بیا برویم که خانه ات را برایت آماده کرده ام... ✍ادامه دارد... داستانهای عبرت آموز https://eitaa.com/dastanhai_ebrat_amooz