✨═══════•❁🌺❁•══════✨
🍃🌼 پدر و مادر سیاه و فرزند سفید
✨═══════•❁🌺❁•══════✨
✳️مردی همسرش را نزد عمر برده و گفت: خودم و این زنم سیاه هستیم و او پسری سفید زاییده است.
عمر به مجلسیان گفت: نظر شما در این قضیه چیست؟
گفتند: زن باید سنگسار شود؛ زیرا او و شوهرش سیاهند و فرزندشان سفید. عمر دستور داد زن را سنگسار کنند، ماموران زن را به جهت سنگسار می بردند در بین راه امیرالمومنین (ع) به آنان برخورد و به زن و شوهر فرمود: مطلب شما چیست؟ آنان قصه خود را بیان داشتند.
آن حضرت (ع) به مرد رو کرده و فرمود: آیا زنت را متهم می سازی؟
گفت : نه
فرمود : آیا در حال قاعدگی با او همبستر شده ای؟
گفت: آری ، یک شب ادعا می کرد که قاعده است و من گمان می کردم به جهت سرما عذر می آورد پس با او همبستر شدم.
آن حضرت (ع) به زن رو کرده و فرمود: آیا شوهرت در آنحال با تو نزدیکی کرده است؟ گفت : آری
پس علی (ع) به آنان فرمود: برگردید که این فرزند شماست و علت سفید شدنش این است که خود حیض بر نطفه غلبه کرده است و وقتی که بزرگ شود سیاه می گردد، و طبق فرموده آن حضرت پس از بزرگ شدن سیاه گردید.
📚بر گرفته از کتاب قضاوتهای امیرمومنان حضرت علی (ع)، نوشته محمدتقی شوشتری
#امام_علی_علیه_السلام
#قضاوت_های_امیرمومنان_حضرت_علی_(ع)
┏━━━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🦋
🦋 @Dastankadeh20
داستانکده
┗━━━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✨═══════•❁🌺❁•══════✨
🍃🌼 زد و خورد در حال مستی
✨═══════•❁🌺❁•══════✨
✳️در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام به آن حضرت گزارش رسید كه چهار نفر در حال مستی یكدیگر را با كارد مجروح نموده اند. امام علیه السلام دستور داد آنان را توقیف نموده تا پس از هشیاری به وضعشان رسیدگی كند، دو نفر از آنان در بازداشتگاه جان سپردند. اولیای مقتولین نزد امیرالمومنین علیه السلام آمده و خواستار قصاص از زندگان شدند، آن حضرت علیه السلام به آنان فرمود: شما از كجا می دانید كه این دو نفر زنده ایشان را كشته اند و شاید خودشان یكدیگر را مجروح نموده و مرده اند؟ گفتند: نمی دانیم ، پس شما خودتان با استفاده از دانش خدادادی تان بین آنان حكم كنید. امام علیه السلام فرمود: دیه آن دو مقتول به عهده هر چهار قبیله است و بعد از اخراج خون بهای زخم های دو نفر زخمی ، باقیمانده به اولیای آن دو مقتول رد می گردد.
📚بر گرفته از کتاب قضاوتهای امیرمومنان حضرت علی (ع)، نوشته محمدتقی شوشتری
#امام_علی_علیه_السلام
#قضاوت_های_امیرمومنان_حضرت_علی(ع)
┏━━━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🦋
🦋 @Dastankadeh20
داستانکده
┗━━━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌻حلال زاده
✧════════•❁🌺❁•════════✧
☘️مردی عرب نگران نزد پیامبر(ص) آمد وگفت:
حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده است، من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه ی ما سیاه به دنیا آمده است
تا اینکه کسی در دلم نگرانی ای ایجاد کرد و گفت: همسرت به تو خیانت کرده است و این پسر، پسر تو نیست چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده است، اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته است که نکند همسرم به من خیانت کرده باشد و این پسر، فرزند من نباشد
پیامبر فرمودند:
به بیرون از مدینه برو جوانی مشغول به کار است و در حال ساختن خانه ای می باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره گر باش
اگر فرزندت به نزد او رفت بدان حلال زاده است اما اگر پسرت از آن جوان دوری کرد نطفه اش از تو نیست.
مرد چنین کرد،بیرون از مدینه رفت و جوان را دید
فرزندش را کنار او رها کرد و خود عقب رفت، کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد
مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می کرد که کودک چه می کند، در دلش غوغایی بود، دید پسرکش گوشه ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند
دید که جوان دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید دلش آرام گرفت
به نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود
بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد
به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا تعریف کرد
رسول گرامی اسلام به او فرمودند: شک نکن که این پسر فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده است
مرد عرب از رسول گرامی اسلام پرسید : می شود آن جوان را به من معرفی کنید
حضرت فرمودند: او برادر و عموزاده ی من علی بن ابیطالب است
سپس رو به عرب فرمودند :
دروغ میگویدآنکس که میگویدحلال زاده است امابا علی دشمنی دارد.
📗امالی صدوق، ص ۲۰۹
📗بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۷
#داستان_ائمه
#داستان_اهل_بیت
#امیرالمومنین
#امام_علی_علیه_السلام
#امام_علی
┏━━━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🦋
🦋 @Dastankadeh20
داستانکده
┗━━━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━