eitaa logo
داستان کوتاه📚☕
923 دنبال‌کننده
389 عکس
35 ویدیو
4 فایل
کپی برداری با ذکر آدرس کانال بلا مانع است. سال تاسیس: آذر 1398 ارسال داستان و ارتباط با ادمین: @admindastan تبلیغات و تبادل: @tablighat_arzaan
مشاهده در ایتا
دانلود
#داستان کوتاه 📚🖌📖 موضوع : انگیزشی هر روز صبح در آفریقا! هر روز صبح در آفریقا غزالی از خواب برمی خیزد می داند که باید از سریع ترین شیر، سریع تر بدود وگرنه کشته خواهد شد هر روز صبح شیری از خواب بیدار می شود می داند که باید در دویدن از کندترین آهو پیشی بگیرد وگرنه از گرسنگی خواهد مرد مهم نیست که شیر باشید یا غزال زمانی که خورشید بالا می آید بهتر آن است که دویدن را آغاز کنید. #داستان #داستانک #داستان_کوتاه #دویدن #آهو #شیر #اهو #خورشید #صبح #طلوع #انگیزه 👈صفحه ما را به دوستان خود معرفی کنید.
✨﷽✨ امید مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم! ┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈ •✾📚 @dastankoutah 📚✾•