اگر خود را عادت دهید که هر روز رأس ساعت معینی، ساعات یا دقایق مشخصی بنویسید، خودتان را برای بازدهی بیشتر تربیت خواهید کرد. چه پاره وقت و چه تمام وقت کار کنید، تصمیم بگیرید که برای نوشتن، برنامه روزانه داشته باشید.
برخی نویسندگان با خود عهد میکنند که هر روز مقدار معینی بنویسند به جای اینکه ساعات معینی را به نوشتن اختصاص دهند . من دوستی دارم که روزانه هزار کلمه یعنی چهار صفحه مینویسد که میتواند یک صحنه کامل باشد. باید به جای مضطرب شدن به خاطر روزهایی که ننوشته اید روزهایی را که مینویسید جشن بگیرید. هر وقت از برنامه عقب میافتید خود را سرزنش نکنید، فوری به کارتان برگردید و شروع به نوشتن کنید.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
🌎 داستان چه تفاوتی با سایر قالب های نثر ( ادبیاتی) دارد؟
دو ویژگی داستان را منحصر به فرد می کند.
1️⃣ استفاده از تخیل
2️⃣ حس (احساس) برانگیز بودن
اگر هر متنی این دو ویژگی را داشته باشد به آن داستان می گویند. در داستان باید بتوانیم به احساسات خواننده گام بگذاریم.
خلاصه داستان نویسی
روایتی مکتوب+ تخیل+ اصول داستان نویسی
داستان نویسی را می توان مکمل زندگی دانست. با توجه به آن قوه تخیل و روح انسان پرورش می یابد.
@dastannevisenojavan
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
⚛️ داستان نویسی
داستان نویسی در ایران به شکل قانون مند از حدود صد سال پیش از اروپا به ایران آمده است. از پیشگامان آن می توان از: جمالزاده، صادق هدایت، صادق چوبک، بزرگ علوی، احمد محمود، محمود دولت آبادی، ابراهیم گلستان و جلال آل احمد نام برد.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
🌈 معرفی کتاب ویژه نوجوانان
☀️ دزد بدون صورت از رنه هولر
این کتاب یکی از جلدهای مجموعه داستان های باستان از سراسر جهان است که برای نوجوانان در نظر گرفته شده است. در بخشی از این داستان می خوانیم : دخترک هیجان زده توضیح داد: مجرم یک راه ورودی به کتابخانه را بلد بوده است. دو پنجره را از تو شکسته تا ردپای اشتباهی به جا بگذارد. راهب با شک و تردید گفت: بنابراین او یک همدست در صومعه دارد و کسی در را با کلید برایش باز کرده اما من باور نمی کنم. راهب با شک و تردید گفت: بنابراین او یک همدست در صومعه دارد و کسی در را با کلید برایش باز کرده اما من باور نمی کنم. حالا دیگر باید بروم وگرنه دیر می رسم. به سرعت به سمت کلیسا رفت. ژاکوب به شوخی به شانه های آنا زد: هی بد نبود. امیدوارم از طرف من دردسری پیش نیاید. تو چه پیشنهادی داری؟ می خواهی به رییس صومعه بگوییم؟ ...
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
🔱 تقسیم ادبیات
1️⃣ ادبیات داستانی
2️⃣ ادبیات غیر داستانی
ادبیات غیر داستانی به دو بخش نظم و نثر تقسیم می شود.
نثر به شش بخش تقسیم می شود:
1️⃣ خبر و گزارش: ثبت و نقل واقعه با حضور در محل بدون دخل و تصرف
2️⃣ زندگی نامه نویسی: از اول عمر تا آخر آن مرور می گردد و مباحث مهمتر گفته می شود.
3️⃣ خاطره نویسی: نوشته های شخصی است و آن را طبق روال زمانی می نویسیم و نویسنده در آن می تواند احساسات شخصی خودش را بنویسد.
4️⃣ مقاله نویسی: بر طبق یک سری مستندات است و در آخرش یک نظریه می دهد.
5️⃣ تاریخ نگاری: در مورد رخدادهای کهنه یا حادثه .... می باشد که از آن مدت زمانی گذشته باشد.
6️⃣ شرح حال یا سفر نامه نویسی: وقتی کسی سفر می کند و یک قسمت از سفر خود را معین می کند و در مورد مسائل اقتصادی، فرهنگی، پوشش، آداب و رسوم، واحد پول، تفاوت زنان و مردان...و جزئیات دیگر را در آن می نویسند.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
☪️ تقسیم بندی داستان از نظر حجم
1️⃣ داستان خیلی بلند( چند جلدی)
2️⃣ داستان بلند ( رمان - رمانس)
3️⃣ داستان کوتاه
4️⃣ داستان نیمه بلند ( ۵۰- ۸۰ صفحه)
5️⃣ مینی مال ( داستانک)
6️⃣ داستان کوتاه - کوتاه
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
❇️ تقسیم بندی داستان از نظر موضوع
1️⃣ اجتماعی - انتقادی
2️⃣ آینده نگر
3️⃣ پلیسی _ جنایی
4️⃣ عاشقانه ( عاطفی)
5️⃣ فانتزی ( علمی _ تخیلی)
6️⃣ طنز ( کمیک)
7️⃣ کودک و نوجوان
8️⃣ تاریخی
9️⃣ ترسناک _ دلهره آور ( گوتیک)
🔟 سیاسی
1️⃣1️⃣ جنگ و دفاع
2️⃣1️⃣ ورزشی
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
یک نویسنده به سه چیز نیاز دارد:
تجربه، مشاهده و تخیل. برای خود من داستان معمولا با یک ایدهٔ تنها، یا یک خاطره و یا یکتصویر آغاز میشود.
من چیزی به نام الهام نمیشناسم. اصلا نمیدانم الهام چیست. چیزهایی دربارهاش خواندهام اما هرگز آن را ندیدهام.
ویلیام فاکنر
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂
☘️🌹بسیار زیبا و خواندنی و قابل تامل و اندیشه☘️🌹
"سیمای دو زن"
"شیرین و لیلی" در خمسه نظامی گنجوی
داستانهای عاشقانهٔ «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»، هردو سرودهٔ «نظامی گنجوی» سراینده ٔ توانمند ایرانی هستند.
منظومهٔ «خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقه ی در جوانی از کف رفته ی نظامی به نام «آفاق».
به نحوی که در این هشتصد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید.
و «لیلی و مجنون» داستان دلدادگی دو جوان است در دیارِ عرب.
نظامی در آغازِ هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
نظامی ناخوداگاه در «لیلی و مجنون» به ترسیم چهره ی زن در دیار عرب
و در «خسرو و شیرین» به نمایاندن چهره ی زن در ایرانِ باستان پرداخته است.
لیلی، پرورده ی جامعهای است که دلبستگی را مقدمه ی انحرافی میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست.
در این سرزمین پاکی و تقوا، بدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
اما در دیارِ شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
اما وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار.
نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم است.
گناه دیگرش زیباییست.
در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهٔ استبداد مردان است. پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، دخترک بی گناه را از مکتب باز می گیرد و در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطه ی دخترش را با جهانِ خارج قطع کند.
و سرانجام همین قدرت بی انعطافِ پدر در مقابل زر و سیم و اسب و اشترِ
ابن السلام تسلیم می شود و بی هیچ نظر خواهی و مشورتی دخترک را بدو می سپارد - و به عبارتی بهتر بدو می فروشد- و در خروش بوق و کرنا ، ناله های مظلومانه ی لیلی را فرو پوشانند و او را روانه ی حرمسرای شوهری کنند که اندک آشنایی و پیوند علاقه ای با وی ندارد.
اما فضای داستان «خسرو و شیرین» متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست.
شیرین، دستپرورده ی زنی است که به گفتهی نظامی:
«ز مردان بیشتر دارد سترگی».
شیرین، دختر ورزشکارِ نشاططلبِ طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسن و سال خود که: «ز برقع نیستشان بر روی بندی» و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در مورد طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
و آن طرف زندگی سراسر تسلیم لیلی است. خالی از هر تلاشی. از مکتب خانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهٔ نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
این تصویری است از موقعیت زن در نظام قبیلهای عرب
و جایگاه زن در ایران.
قسمتی از کتاب سیمای دو زن،
به کوشش:
زنده یاد #علیاکبر_سعیدی_سیرجانی
نشر نو ، ۱۳۶۷
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
شاهنامه - قسمت ۷۲ - داستان نویس نوجوان.mp3
3.1M
#داستان_شبانه 🌙
🔹 شاهنامه
🔸 قسمت ۷۲
🎙 راوی: ایراندخت
داستان نویس نوجوان 😎
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱
dastannevis.com
بگذار رویاهایت، هر کجا که می خواهند تو را با خود ببرند.
فراموش نکن که ابتدای هر داستانی،
از یک سفر ذهنی شروع می شود...!
dastannevis.com
پشت سر هر نویسندهی موفق میتوانی صد نویسندهی دیگر را پیدا کنی که کتابهایشان هرگز به فروش نمیرسد.
پشت سر آنها هم صد نویسندهی دیگر هست که ناشری پیدا نکردهاند.
پشت سر آنها هم باز صد نفر دیگر که دستنوشتههای ناتمامشان روی تاقچه خاک میخورد، و پشت سر آنها هم باز صد نفر دیگر هست که رویای این را دارند که روزی کتابی بنویسند.
🖌 #رولف_دوبلی
📙 #هنر_شفاف_اندیشیدن
dastannevis.com
🔮سکه اردوان دوم، هشتمین شاه اشکانی
📌دوران: ١٢۵ تا ١٢٢ پیش از میلاد
✏️شرحی کوتاه بر زندگی او
dastannevis.com
📔او عموی فرهاد دوم بود و پس از کشته شدن او به دست سکاها بر تخت شاهی نشست.
📕اردوان دوم مجبور به ادامه مقابله با قوم یوئهچی شد. این قوم بر اثر فشار هونها به سوی ایران رانده شده بودند.
📕بر اثر فشار آنها، دولت باختر به هند منتقل گردید، بعد از شصت سال منقرض شد و یوئهچیها در باختر دولتی تأسیس کردند که در تاریخ موسوم به کوشان است.
📒اردوان دوم در سال ١٢٢ پیش از میلاد در جنگ با یوئهچیها زخم برداشت و بر اثر آن زخم درگذشت.
dastannevis.com
💕🌸💕
ویژگی های نثر ادبی
نثر یکی از حوزه های گسترده و عظیم ادب فارسی است که ابعاد، ویژگی ها و تحولات آن به اندازه شعر بررسی و مطالعه نشده است.
نثر در لغت به معنی پراکندگی و پراکندن و در اصطلاح سخنی است که مقید به وزن و قافیه نباشد. در اینگونه سخن، سخن در نظام خواندن با خواننده، در رابطه ای خیال انگیز قرار می گیرد، آن چنان که با خواندن متن، دنیای خیالی شگفت انگیزی در ذهن خواننده باز آفریده می شود.
ازشاخه های مهم نثر، نثر شاعرانه (ادبی) و قطعه ادبی است. این دو نوع نثر در نهان ما کاربرد فراوان یافته اند و بخشی از آثار مهم امروز به این گونه نثر تعلق دارند. در نثر شاعرانه حال و هوای نثر، مفاهیم منطقی و گزارشی و حقایق غیر شعری جامه قافیه (سجع) و صناعات شعری را به تن کرده است. مثل کلیله و دمنه نصرالله منشی و مرزبان نامه سعدالدین وراوینی در ادب فارسی.
ویژگی های نثر ادبی :
1- جز موضوع، واژه و عبارت نیز مقصود نویسنده اند؛ گاه درنگ در واژه ها و رنگ و آهنگ بخشیدن به عبارات آن قدر برای نویسنده مهم می شود که همپای موضوع و حتی پر رنگ تر از آن، مدار و محور قلم نویسنده قرار می گیرد.
2- خواننده در برخورد با نثر ادبی و شاعرانه، درگیر روابط و شبکه های زیبا شناسانه متن می شود. یعنی در عین پرداختن به موضوع (مقصد)، راه را نیز فراموش نمی کند.
3- نثر ادبی و شاعرانه، اگر معتدل و هنرمندانه باشد یعنی نویسنده به تکلف و تصنع در استفاده از آرایه های ادبی نیفتد، بر کشش و جاذبه متن می افزاید و خستگی و ملال را از خواننده می زداید. در نثر شاعرانه امروز، گیرایی باعث می شود که گاه یک اثر یا کتاب، خواندنی تر شود و خواننده هم چون مسافری که از جاده ای سر سبز با چشم اندازهای زیبا می گذرد و طول راه را احساس نمی کند.
تفاوت نثر ادبی دیروز و نثر ادبی امروز :
بخش مهم و درخشانی از ادبیات گذشته ما دارای نثر ادبی و شاعرانه هستند. آثار نثر گذشته که با شاخصه مسجع بودن شناخته می شوند و نثری شاعرانه دارند به چند دسته کلی تقسیم می شوند:
1- نثرهای تعلیمی مانند گلستان
2- نثرهای داستانی مانند کلیله و دمنه و مرزبان نامه
3- مقامات مانند مقامات حمیدی
4- نثرهای صوفیانه مانند تذکرة الاولیا
5 - نثرهای تاریخی مانند جهانگشای جوینی
نثر ادبی دیروز سرشار از سجع، جناس، ایهام و دیگر آرایه های بدیعی در کنار آرایه های بیانی مانند تشبیه و استعاره و مجاز و کنایه است. اما نثر ادبی امروز به بهره گیری از عناصر شاعرانه و آرایه های ادبی نه به شیوه ی نثر ادبی دیروز ، با ساخت و بافتی روان، به طرح موضوع می پردازد.
در نثر ادبی امروز ، سجع تکیه گاه جدی نویسنده نیست. اگر هم در سیر نوشته، سجعی دیده شود بسیار طبیعی به کار می رود. استفاده از سجع در روزگار ما عمدتاً در نوشته های طنزآمیز رواج دارد.
نثر ادبی امروز با بهره گیری از واژه های خوش آهنگ، تصویرهای بدیع و بافت و ساختی روان و زیبا و تاثیرگذار ، با مخاطب ارتباط برقرار می کند.
نمونه ای از نثر ادبی :
کویر! کویر نه تنها نیستان من و ما است که نیستان ملت ما است و روح و اندیشه و مذهب و عرفان و ادب و بینش و زندگی و سرشت و سرگذشت و سرنوشت ما همه است. کویر! این تاریخی که در صورت جغرافیا ظاهر شده است.
این عظمت بیکرانه مرموزی که نومید و خاموش، خود را به تسلیم، پهن بر خاک افکنده است. خشک، بی آبی و آبادی ای، بی قله مغرور بلندی، بی زمزمه شاد جویباری ،... چشم ها را با دست سایه می کنند تا کویر نبیند، نبیند که می بیند. نداند که می داند! گاه طوفانی بر می خیزد و خاک بر افلاک می افشاند و آسمان را تیره می دارد و روستاها را بر می آشوبد و چون فروکش می کند، از آن پس، باز چهره کویر، همچنان که بود ...
@dastannevisenojavan
کسانی که به میل خود در ظلمات چمباته زدهاند، نیازی به روشنایی ندارند!
📕 #مادراپور
✍️ #روبر_مرل
dastannevis.com
⭕️ رفتار
ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍهی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ!
ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺭﻓﺖ؟
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﻔﺖ:
ﺁﻗﺎ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟
ﺳﭙﺲ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﻧﺰﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺁﻣﺪ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺍﺣﻤﻖ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻣﺴﺖ؟؟؟
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩ. ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟
ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ:
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﻮﻭﺍﻝ ﮐﺮﺩ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯼ؟
ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ؟
ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ … ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ…
ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩ.
✅ ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﺳﺖ...
ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ...
ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼق و ادب اوست.
dastannevis.com
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﺸﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ، ﮐﻔﺸﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﯿﺎﻣﺪ.
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﻩﺩﻭﺯﯼ (ﭘﯿﻨﻪﺩﻭﺯﯼ، ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﻭﺻﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻔﺶﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ) میکند. ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪی ﺣﺠﺎﺝ ﻓﻘﻂ ﺣﺞ ﺗﻮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ.
ﮔﻔﺖ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺣﺞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﻩﺩﻭﺯﯼ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻋﺰﻡ ﺣﺞ ﮐﺮﺩﻡ. عیالم ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪی ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻮﯼ ﻃﻌﺎﻡ ﻣﯽﺁﻣﺪ. ﻣﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﻌﺎﻡ ﺑﺴﺘﺎﻥ. ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ. ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻔﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﺮﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﯾﺪﻡ. ﭘﺎﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻃﻌﺎﻡ ﺳﺎﺧﺘﻢ. ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﻝ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺁﻥ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭهم ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻔﻘﻪی ﺍﻃﻔﺎﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺣﺞ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
dastannevis.com
💕🌸💕
📗چطور بنویسیم؟ از فاطمه قاسمی منش
نوشتن به اندازه حرف زدن ساده است، اگر دقت داشته باشیم می بینیم آنهایی که خوب حرف می زنند خوب هم می توانند بنویسند، به شرط اینکه بدانند نویسندگی نیز مانند حرف زدن چندان کار سختی نیست. خیلی ها وقتی می خواهند در مورد یک چیز بنویسند مدت زیادی فکر می کنند که از کجا شروع کنند. آن ها می توانند ماجرایی را برای کسی تعریف کنند بعد همان طور آن ماجرا را روی کاغذ بیاورند و در نهایت آن را با صدای بلند برای کسی بخوانند؛ در واقع با این کار جرأت نوشتن را در خودشان بالا می برند. وقتی متن یا ماجرایی نوشته می شود بعد از نوشتن باید آن را ویرایش کرد و جمله های اضافه را که در زیبایی ماجرا تأثیری ندارند کنار گذاشت و همچنین لهجه و جمله هایی که در روند موضوع اثری ندارند حذف کرد. جمله ها باید از ترکیب درستی پیروی کنند تا زیبا و دلنشین باشند .....
dastannevis.com
💕🌸💕
💦💦💦 چرا پشت مسافر آب میریزند؟
در زمان حمله اعراب به ایران، "هرمزان" سردار ایرانی، فرمانده لشگر خوزستان بعلت خیانت اسیر شد و قبل از آنکه خلیفه او را بکشد، آب برای نوشیدن درخواست کرد اما آنرا ننوشید و در جواب خلیفه گفت میترسم حین نوشیدن آب مرا بکشند. خلیفه گفت تا این آب را ننوشی تو را نخواهم کشت. هرمزان بیدرنگ آب را روی زمین ریخت و اینگونه جان خود را خرید!
فلسفه آب ریختن پشت سر مسافر از اینجا آمده یعنی زندگی دوباره به شخصی داده میشود تا مسافر برود و سالم بماند!
@dastannevisenojavan