eitaa logo
داستان نویس نوجوان
333 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
54 ویدیو
3 فایل
تجربه خوب نوشتن! کانال رسمی داستان نویس نوجوان آموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی dastannevis.com آدرس ایمیل پشتیبانی: support@dastannevis.com ارتباط با ما و تبلیغات: @dastannevis_support
مشاهده در ایتا
دانلود
منابع زبان داستان شامل انواع مختلفی از ابزارها و منابعی است که به نویسنده کمک می‌کنند زبان داستانی خود را تقویت کند. در زیر به چند دسته مهم اشاره می‌کنم: کتاب‌های راهنما و نظریه‌های ادبی: کتاب‌هایی که به آموزش اصول زبان داستان می‌پردازند، مثل کتاب‌های «زبان داستان» یا «سبک‌ و روایت» که به نویسنده تکنیک‌هایی درباره توصیف، دیالوگ، ریتم، و ساختار جملات می‌آموزند. نظریه‌های ادبی درباره سبک‌های نگارشی (مثلاً واقع‌گرایانه، رئالیسم جادویی، سوررئال، و غیره) نیز می‌تواند دیدی تازه به نویسنده بدهد. خواندن آثار برجسته ادبی: خواندن آثار کلاسیک و مدرن، چه رمان‌ها و داستان‌های کوتاه، می‌تواند به نویسنده دیدگاهی درباره سبک‌های مختلف و چگونگی استفاده از زبان در خلق صحنه‌های داستانی بدهد. مثلاً خواندن داستان‌های چخوف، همینگوی، یا جومپا لاهیری برای الهام‌گیری. داستان‌های فولکلور و اساطیری: زبان داستانی اغلب می‌تواند از داستان‌های سنتی و افسانه‌ها الهام بگیرد. این نوع داستان‌ها زبانی سمبلیک و شاعرانه دارند که به تقویت قدرت تصویرسازی و شخصیت‌پردازی کمک می‌کند. کتاب‌های لغت و فرهنگ‌های توصیفی و تصویری: فرهنگ لغات تصویری و توصیفی می‌توانند به نویسنده کمک کنند تا کلمات مناسب‌تری برای توصیف صحنه‌ها، اشیا، و احساسات پیدا کند. فرهنگ‌نامه‌های اصطلاحات نیز برای غنی‌تر کردن دیالوگ‌ها و توصیف‌ها مفیدند. شنیدن قصه‌ها و داستان‌های شفاهی: گوش دادن به قصه‌های محلی، تاریخی، یا شفاهی از منابع زبانی غنی برخوردارند که در بیان ساده و روان داستان به نویسنده کمک می‌کند. شنیدن داستان‌ها از زبان افراد مختلف باعث تنوع در شیوه روایت می‌شود. شعر و ادبیات کهن: خواندن شعرهای مختلف، خصوصاً شعرهای توصیفی و روایی، می‌تواند دایره واژگان و تصاویر ذهنی نویسنده را تقویت کند. ادبیات کهن نیز با زبان شاعرانه و پر از استعاره، برای تقویت خلاقیت در زبان داستان مفید است. تماشای فیلم و شنیدن موسیقی با نگاه به دیالوگ و روایت: تماشای فیلم‌هایی با دیالوگ‌های قدرتمند و موسیقی‌هایی که حس و فضاسازی را به خوبی منتقل می‌کنند، می‌تواند الهام‌بخش باشد و به تقویت زبان عاطفی و بصری نویسنده کمک کند. هر یک از این منابع می‌تواند زبان داستان شما را غنی‌تر، متنوع‌تر و خلاقانه‌تر کند و کمک کند تا داستان‌تان بهتر و گیراتر بیان شود. dastannevis.com
نکته مهم در مورد گذشته همه ما این است که: ⁃ هر کسی داستانی دارد ⁃ بیشترش زیاد جالب نیست dsstannevis.com
بسیاری از شخصیت‌های داستانی محبوب برای کودکان در ادبیات و فرهنگ عامه تأثیرگذار بوده‌اند. این شخصیت‌ها معمولاً با ویژگی‌های خاص، داستان‌های جذاب، و پیام‌های اخلاقی و آموزنده مخاطبان خود را جذب کرده‌اند. در ادامه چند نمونه از شخصیت‌های داستانی که کودکان به آن‌ها علاقه‌مند هستند، معرفی می‌شوند: پو (خرس پو) پو خرس بامزه و دوست‌داشتنی از داستان‌های ای. ای. میلن است. او با دوستانش در جنگل صد جریب ماجراجویی‌های سرگرم‌کننده و آموزنده‌ای را تجربه می‌کند. شخصیت پو به خاطر سادگی و شیرینی‌اش، مهربانی، و عشق به عسل، بسیار مورد علاقه کودکان قرار گرفته است. هری پاتر جادوگر نوجوانی که توسط جی. کی. رولینگ خلق شد. هری پاتر و دوستانش در مدرسه هاگوارتز جادو و جادوگری یاد می‌گیرند و در عین حال با مشکلات و چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شوند. داستان‌های هری پاتر به دلیل شخصیت‌های چندلایه، پیچیدگی داستان، و مبارزه بین خیر و شر بسیار مورد استقبال کودکان و نوجوانان قرار گرفته است. پتسون و فیندوس این دو شخصیت از سری کتاب‌های اسون نورکویست هستند. پتسون، پیرمردی مهربان و کمی خجالتی، و فیندوس، گربه‌ی بازیگوش و پرانرژی‌اش، زندگی آرام و روستایی خود را با ماجراهای شاد و خنده‌دار می‌گذرانند. تعامل‌های خاص بین این دو شخصیت، داستان‌هایی گرم و دلنشین برای کودکان رقم می‌زند. کتاب‌های دکتر سوس (شخصیت‌هایی مثل گربه‌ در کلاه و گرینچ) دکتر سوس شخصیت‌های رنگارنگ و خاصی مانند "گربه در کلاه" و "گرینچ" را خلق کرد. این شخصیت‌ها با داستان‌های ساده اما هوشمندانه خود، پیام‌های آموزشی و اجتماعی را در قالبی شاد و...
داستان نویس نوجوان
بسیاری از شخصیت‌های داستانی محبوب برای کودکان در ادبیات و فرهنگ عامه تأثیرگذار بوده‌اند. این شخصیت‌ه
جذاب به کودکان منتقل می‌کنند. کتاب‌های او به خاطر شعرهای روان و ریتمیک و استفاده از کلمات ساده اما جادویی، در دل کودکان جا باز کرده‌اند. ماتیلدا ماتیلدا از کتاب رولد دال، دختر بچه‌ای باهوش و قدرتمند است که با خانواده‌ای ناآگاه زندگی می‌کند. او با معلم خود خانم هانی دوستی می‌کند و توانایی‌های خارق‌العاده‌ای پیدا می‌کند که به او کمک می‌کنند تا با چالش‌ها و مشکلات مقابله کند. شخصیت قوی و مهربان ماتیلدا و داستان ماجراجویی‌هایش، الهام‌بخش کودکان است. السا و آنا (منجمد) این دو خواهر از انیمیشن "منجمد" (Frozen) محصول دیزنی، محبوبیت بسیار زیادی بین کودکان دارند. السا و آنا به خاطر ارتباط عمیق و تلاش برای محافظت از یکدیگر، الگوهای خوبی از اهمیت خانواده و دوستی را ارائه می‌دهند. dastannevis.com
استفاده از خوابها برای ایده یابی داستان: برخی از خواب‌ها گاهی نیمه‌کاره یا گنگ هستند. آن‌ها را در ذهن خود بازسازی کنید، جزئیات جدید اضافه کنید و به داستانی منسجم‌تر تبدیل کنید. این تغییرات می‌تواند به خلق داستان‌های غیرمنتظره منجر شود. dastannevis.com
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ dastannevis.com
نماد در داستان عنصری است که به صورت مستقیم به موضوع، ایده یا مفهومی عمیق‌تر اشاره دارد و به خواننده کمک می‌کند معنای بیشتری از داستان دریافت کند. نمادها معمولاً اشیا، رنگ‌ها، مکان‌ها، یا حتی شخصیت‌ها و اتفاقات هستند که بیش از ظاهر ساده‌شان معنا دارند و خواننده را به تفکر و تعمق درباره پیام‌های نهفته داستان دعوت می‌کنند. مثلاً یک گل سرخ می‌تواند نماد عشق یا زیبایی باشد، اما اگر در موقعیت خاصی استفاده شود، ممکن است معنایی مانند شور یا حتی مرگ (مثلاً اگر پژمرده باشد) به خود بگیرد. استفاده از نمادها می‌تواند به خواننده کمک کند تا به جای صرفاً دنبال کردن خط داستانی، لایه‌های عمیق‌تری از احساسات و پیام‌های نویسنده را کشف کند. نمادها از ابزارهای اصلی ایجاد معنا و ارتباطات پنهان در داستان هستند و می‌توانند به مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با ایده‌ها و مفاهیم داستانی بدهند. dastannevis.com
این تصویر فضای محدود و هدفمند یک داستان کوتاه را نشان می‌دهد. یک اتاق دنج با پنجره‌ای که چشم‌اندازی دوردست را به تصویر می‌کشد، اما تمرکز بر خود اتاق و جزئیات ساده‌ای مانند کتاب و فنجان چای بر روی میز است. این فضای محدود و ساده نمادی از محدودیت‌های مکانی در داستان کوتاه و تأکید بر جزئیات معنادار است. در داستان کوتاه، تمرکز و محدودیت‌هایی وجود دارد که معمولاً نویسنده را تشویق می‌کند تعداد مکان‌ها را محدود کند. این رویکرد به نویسنده کمک می‌کند تا عمیق‌تر به فضای داستانی بپردازد و با جزئیات بیشتری آن مکان را به تصویر بکشد، که برای ایجاد تاثیر سریع و قوی در قالب کوتاه داستان مهم است. اما این بدان معنا نیست که نویسنده نمی‌تواند به بیش از یک یا دو مکان سر بزند؛ بلکه هر مکان باید هدفمند باشد و به پیشبرد داستان یا تقویت موضوع کمک کند. برای مثال، می‌توانید دو یا سه مکان مختلف داشته باشید که هر کدام بخشی از موضوع یا احساس داستان را تقویت کنند. اگر این مکان‌ها به خوبی با داستان و شخصیت‌ها مرتبط باشند و به ایده اصلی خدمت کنند، استفاده از مکان‌های متنوع می‌تواند عمق و پویایی بیشتری به داستان بدهد. dastannevis.com
شما در ۷۰ سالگی می‌توانید پیانو یاد بگیرید و یا در ۸۳ سالگی شروع به یادگیری زبان چینی بکنید. من سالیان بسیاری از عمرم را صرف تحقیقات فعالیت‌های مغز انسان کردم. تمرین با مغز شما همه چیز را ممکن می‌سازد به شرط آنکه با شور و اشتیاق قلبی باشد. البته مغز شما گول کاری که برای شما حتی شادی بسیاری به همراه می‌آورد اما از نظر خرد درونی شما کار بیهوده ایست را نمی‌خورد. تغییر در ارتباطات و سینابس های مغزی زمانی صورت می‌گیرد که از درون و با لایه‌های ضمیر ناخودآگاه تان آن مطلب را پذیرفته‌اید و به عنوان یک ایثار و اولویت مهم می‌شناسید. بالاترین سلامت روانی و عملکرد مغز در افرادی دیده می‌شود که پروژه‌های کمک اجتماعی دارند و آن را با عشق تمام انجام می‌دهند. در هر سنی می‌توانید مغزتان را بسیار پرورش بدهید مشروط بر آنکه آن کار با خرد درونی شما به عنوان هدف والایی همسو باشد. dastannevis.com
اسکارلت اوهارا - از بر باد رفته اثر مارگارت میچل: اسکارلت با اعتماد به نفس و رفتارهای زیرکانه‌اش، گاهی اوقات در موقعیت‌های طنازانه قرار می‌گیرد که لحن داستان را تغییر می‌دهد. dastannevis.com
وقتی نویسندگان جوان بیش از حد بر شهرت تمرکز کنند، ممکن است با چند مشکل جدی روبه‌رو شوند که مانع از رشد خلاقیت و پویایی کارشان می‌شود: کاهش اصالت و خلاقیت: تمرکز بر جذب مخاطب و رسیدن به شهرت می‌تواند نویسنده را به سمت الگوهای تکراری یا موضوعات مورد پسند عموم سوق دهد. این رویکرد ممکن است باعث شود از بیان تجربیات و افکار واقعی خود دور شوند و نتوانند صدای منحصربه‌فرد خود را در داستان‌ها بازتاب دهند. وابستگی به تأیید دیگران: وقتی شهرت اولویت می‌شود، نویسنده ممکن است بیش از حد به بازخوردها، نظرات و تأیید خوانندگان توجه کند و برای راضی نگه داشتن آن‌ها از مسیر اصلی داستان و ایده‌هایش دور شود. این وابستگی می‌تواند خلاقیت را محدود کند و به جای رشد مستقل، کار را به سمت الگوهای ثابت و شناخته‌شده سوق دهد. استرس و فشار روانی: انتظار شهرت و تلاش برای رسیدن به آن می‌تواند فشار روانی زیادی بر نویسنده جوان وارد کند و حتی به نوعی اضطراب اجتماعی منجر شود. این استرس، علاوه بر تأثیر بر کیفیت نوشتن، ممکن است به مرور علاقه نویسنده به نوشتن را کاهش دهد. کند شدن روند یادگیری: برای نویسندگانی که تمرکزشان بر شهرت است، گاهی تلاش برای یادگیری و تجربه تکنیک‌های جدید و متفاوت در اولویت قرار نمی‌گیرد. در نتیجه، مهارت‌هایشان در سطحی مشخص ثابت می‌ماند و نمی‌توانند رشد قابل‌توجهی داشته باشند. فرسایش زودهنگام: این نویسندگان ممکن است به مرور احساس کنند که در حال تکرار خود هستند و در اثر عدم رشد خلاقانه، فرسوده و بی‌انگیزه شوند. dastannevis.com