eitaa logo
داستان نویس نوجوان
319 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
54 ویدیو
3 فایل
تجربه خوب نوشتن! کانال پشتیبان داستان نویس نوجوان آموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی dastannevis.com ارتباط با ما: @ashkanhasebi آدرس ایمیل پشتیبانی: support@dastannevis.com
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی از خانه اش راضی نبود، از دوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانه اش را بفروشد. دوستش یک آگهی نوشت و آنرا برایش خواند: خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. صاحبخانه تا متن آگهی را شنید، گفت: این خانه فروشی نیست، در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی. خیلی وقت ها نعمت هایی که در اختیار داریم را نمی بینیم، چون به بودنشان عادت کرده ایم...! dastannevis.com
افراد کتابخوان و اهل مطالعه به یک نقطه‌ی خطرناک می‌رسند: توهم دانای کلی و بیشتر از بقیه فهمیدن و دانستن در این نقطه، دو اتفاق می‌افتد: ۱. فرد در همین مرحله تثبیت شده و از مطالعه دست بر می‌دارد ۲. فرد به مطالعه ادامه داده و به نقطه‌ی «هر بیشتر می‌خوانم می‌فهمم کمتر می‌دانم» می‌رسد. dastannevis.com
گنج‌طلایی نویسنده «هیچ عناصری در نویسندگی به اندازه نظم و «مهلت و ضرب الاجل» در اتمام کار مؤثر نیست. نویسنده در گوشه های تنگ و زمان دار و استرس برای تحویل کار است که به زوایای خلاق خود پی می برد و اثری می نگارد که شاید برای خودش هم تعجب آور باشد. آن گوشه خلوت و زمان دار برای نویسنده، کنج طلایی گنج است. من دوسال هر پنج هفته یکبار مجبور بودم سی صفحه نوشته تازه به علاوه ویرایش نوشته های قبلی و دو جستار مدون روی دو کتابی که خوانده بودم تحویل دهم. هیچ موقعیتی جز این زمان فشرده نمی توانست مرا در دنیای نویسندگی به جلو پرتاب کند.» dastannevis.com
برای گنجاندن مکان‌های عجیب و غریب در داستان، می‌توانی از تکنیک‌های زیر بهره بگیری تا این مکان‌ها به بخشی طبیعی و تأثیرگذار از روایت تبدیل شوند: ایجاد ارتباط با شخصیت‌ها: مکان‌های عجیب می‌توانند بازتابی از درون شخصیت‌ها باشند. برای مثال، اگر شخصیت دچار آشفتگی ذهنی است، مکانی پیچیده و پر از ابهام می‌تواند این آشفتگی را نمایان کند. این هم‌خوانی بین مکان و احساسات شخصیت‌ها به خواننده کمک می‌کند تا مکان را به‌عنوان بخشی از داستان بپذیرد. استفاده از حس‌ها برای توصیف: برای طبیعی‌تر شدن مکان، توصیف‌های حسی از صداها، بوها و حتی دما یا بافت محیط به خواننده کمک می‌کند تا با مکان عجیب و غریب ارتباط برقرار کند. کشف تدریجی و ایجاد ابهام: مکان‌های عجیب را می‌توان در طول داستان به تدریج و با رازهایی کشف کرد. این باعث می‌شود خواننده کنجکاو شده و با شخصیت‌ها همراه شود. قرار دادن عناصر آشنا در مکان عجیب: اگر برخی عناصر مکان عجیب، شبیه به چیزهای واقعی باشند، آن مکان در عین عجیب بودن، قابل باورتر می‌شود. ایجاد قوانین و ویژگی‌های خاص برای مکان: مکان‌های عجیب و غریب اغلب قوانین مخصوص به خود را دارند. این قوانین باید به شکلی ثابت و قابل درک معرفی شوند تا خواننده حس واقع‌گرایی بیشتری پیدا کند. با این روش‌ها، می‌توانی مکان‌های عجیب و غریب را به بخش‌های جذاب و تأثیرگذاری از داستانت تبدیل کنی که نه تنها به فضا و اتمسفر داستان کمک می‌کنند، بلکه عمق بیشتری به شخصیت‌ها و موضوعات داستانی می‌بخشند. dastannevis.com
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ dastannevis.com
صبح‌ها می‌توانید با چند تکنیک ساده ذهن‌تان را آماده کنید تا درگیر ایده‌های خلاقانه شود. این‌ها چند ایده برای شروع یک روز نویسندگی پرانرژی هستند: تمرکز بر یک احساس خاص: قبل از شروع، یک احساس را انتخاب کنید (مثل شادی، دلتنگی، ماجراجویی یا کنجکاوی). سپس سعی کنید از زاویه‌ی آن احساس به جهان نگاه کنید. ببینید چگونه می‌توانید آن را در داستان خود بگنجانید. بازآفرینی یک خاطره: صبح‌ها می‌توانید یک خاطره یا خواب شبانه را مرور کنید و از آن برای نوشتن استفاده کنید. از خود بپرسید چطور می‌توانم این خاطره را به داستانی تازه تبدیل کنم؟ گذراندن لحظه‌ای با شخصیت‌های داستان‌تان: از خودتان بپرسید شخصیت اصلی‌ام اگر امروز صبح بود چه کار می‌کرد؟ چه احساسی داشت و چه هدفی برای این روزش داشت؟ ایده‌پردازی با مکان‌های عجیب: یک مکان خیالی یا واقعی اما عجیب و متفاوت را تصور کنید و ببینید چطور می‌توانید آن را به بخشی از داستان تبدیل کنید. عبارت آغازین الهام‌بخش: جمله‌ای کوتاه و چالش‌برانگیز بنویسید که جرقه‌ای برای یک ماجرا یا دیالوگ جدید باشد، مثل "امروز قرار نیست چیزی طبق نقشه پیش برود." این روش‌ها کمک می‌کنند ذهن‌تان به تدریج برای نوشتن آماده شود و شاید الهام‌بخش داستان‌های جدیدی نیز باشند. dastannevis.com
در جنگلی سرسبز و پر از رنگ، پرنده‌ای کوچک و بازیگوش به نام «پَرپَر» زندگی می‌کرد. پَرپَر با پرهای ساده و خاکستری خود همیشه به دنبال راهی برای جلب توجه بود. او عاشق این بود که در مرکز توجه دیگران باشد، اما پرهایش در میان رنگین‌کمان پرهای دیگر پرندگان جنگل زیاد به چشم نمی‌آمد. یک روز، پَرپَر هنگام بازی در کنار رودخانه، به چند برگ رنگارنگ و پَرهای افتاده از سایر پرندگان برخورد کرد. فکری به ذهنش رسید: «چرا من نتوانم شبیه یکی از این پرندگان شوم؟» او برگ‌ها و پرها را جمع کرد، روی بدنش گذاشت و به شکلی عجیب و خنده‌دار شبیه یک طاووس درآمد. سپس به سمت میدان اصلی جنگل پرواز کرد تا دوستانش را غافلگیر کند. وقتی به میدان رسید، بقیه پرندگان با چشمانی از تعجب و خنده به او نگاه می‌کردند. کلاغی با خنده گفت: «پَرپَر، تو دیگه کی هستی؟ طاووسی؟» پَرپَر با افتخار گفت: «بله! امروز من طاووس هستم!» این‌طور شد که اولین پرنده‌ی کاسپلیر جنگل به وجود آمد. از آن روز به بعد، پَرپَر هر روز لباسی جدید برای خودش درست می‌کرد؛ یک روز مثل یک عقاب قدرتمند، روز دیگر مثل یک قناری زیبا و شاداب. هر وقت که پرندگان پَرپَر را می‌دیدند، با خنده و شگفتی در انتظار شخصیت جدیدش بودند. حتی یک روز او شبیه جغد شد و با نگاه‌های جدی و پرابهتش همه را خنداند. داستان پَرپَر به زودی در تمام جنگل پیچید و به همه پرندگان یاد داد که همیشه لازم نیست شبیه بقیه باشیم؛ بلکه می‌توانیم خلاق و متفاوت باشیم و از این تفاوت لذت ببریم. dastannevis.com
منابع زبان داستان شامل انواع مختلفی از ابزارها و منابعی است که به نویسنده کمک می‌کنند زبان داستانی خود را تقویت کند. در زیر به چند دسته مهم اشاره می‌کنم: کتاب‌های راهنما و نظریه‌های ادبی: کتاب‌هایی که به آموزش اصول زبان داستان می‌پردازند، مثل کتاب‌های «زبان داستان» یا «سبک‌ و روایت» که به نویسنده تکنیک‌هایی درباره توصیف، دیالوگ، ریتم، و ساختار جملات می‌آموزند. نظریه‌های ادبی درباره سبک‌های نگارشی (مثلاً واقع‌گرایانه، رئالیسم جادویی، سوررئال، و غیره) نیز می‌تواند دیدی تازه به نویسنده بدهد. خواندن آثار برجسته ادبی: خواندن آثار کلاسیک و مدرن، چه رمان‌ها و داستان‌های کوتاه، می‌تواند به نویسنده دیدگاهی درباره سبک‌های مختلف و چگونگی استفاده از زبان در خلق صحنه‌های داستانی بدهد. مثلاً خواندن داستان‌های چخوف، همینگوی، یا جومپا لاهیری برای الهام‌گیری. داستان‌های فولکلور و اساطیری: زبان داستانی اغلب می‌تواند از داستان‌های سنتی و افسانه‌ها الهام بگیرد. این نوع داستان‌ها زبانی سمبلیک و شاعرانه دارند که به تقویت قدرت تصویرسازی و شخصیت‌پردازی کمک می‌کند. کتاب‌های لغت و فرهنگ‌های توصیفی و تصویری: فرهنگ لغات تصویری و توصیفی می‌توانند به نویسنده کمک کنند تا کلمات مناسب‌تری برای توصیف صحنه‌ها، اشیا، و احساسات پیدا کند. فرهنگ‌نامه‌های اصطلاحات نیز برای غنی‌تر کردن دیالوگ‌ها و توصیف‌ها مفیدند. شنیدن قصه‌ها و داستان‌های شفاهی: گوش دادن به قصه‌های محلی، تاریخی، یا شفاهی از منابع زبانی غنی برخوردارند که در بیان ساده و روان داستان به نویسنده کمک می‌کند. شنیدن داستان‌ها از زبان افراد مختلف باعث تنوع در شیوه روایت می‌شود. شعر و ادبیات کهن: خواندن شعرهای مختلف، خصوصاً شعرهای توصیفی و روایی، می‌تواند دایره واژگان و تصاویر ذهنی نویسنده را تقویت کند. ادبیات کهن نیز با زبان شاعرانه و پر از استعاره، برای تقویت خلاقیت در زبان داستان مفید است. تماشای فیلم و شنیدن موسیقی با نگاه به دیالوگ و روایت: تماشای فیلم‌هایی با دیالوگ‌های قدرتمند و موسیقی‌هایی که حس و فضاسازی را به خوبی منتقل می‌کنند، می‌تواند الهام‌بخش باشد و به تقویت زبان عاطفی و بصری نویسنده کمک کند. هر یک از این منابع می‌تواند زبان داستان شما را غنی‌تر، متنوع‌تر و خلاقانه‌تر کند و کمک کند تا داستان‌تان بهتر و گیراتر بیان شود. dastannevis.com
نکته مهم در مورد گذشته همه ما این است که: ⁃ هر کسی داستانی دارد ⁃ بیشترش زیاد جالب نیست dsstannevis.com
بسیاری از شخصیت‌های داستانی محبوب برای کودکان در ادبیات و فرهنگ عامه تأثیرگذار بوده‌اند. این شخصیت‌ها معمولاً با ویژگی‌های خاص، داستان‌های جذاب، و پیام‌های اخلاقی و آموزنده مخاطبان خود را جذب کرده‌اند. در ادامه چند نمونه از شخصیت‌های داستانی که کودکان به آن‌ها علاقه‌مند هستند، معرفی می‌شوند: پو (خرس پو) پو خرس بامزه و دوست‌داشتنی از داستان‌های ای. ای. میلن است. او با دوستانش در جنگل صد جریب ماجراجویی‌های سرگرم‌کننده و آموزنده‌ای را تجربه می‌کند. شخصیت پو به خاطر سادگی و شیرینی‌اش، مهربانی، و عشق به عسل، بسیار مورد علاقه کودکان قرار گرفته است. هری پاتر جادوگر نوجوانی که توسط جی. کی. رولینگ خلق شد. هری پاتر و دوستانش در مدرسه هاگوارتز جادو و جادوگری یاد می‌گیرند و در عین حال با مشکلات و چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شوند. داستان‌های هری پاتر به دلیل شخصیت‌های چندلایه، پیچیدگی داستان، و مبارزه بین خیر و شر بسیار مورد استقبال کودکان و نوجوانان قرار گرفته است. پتسون و فیندوس این دو شخصیت از سری کتاب‌های اسون نورکویست هستند. پتسون، پیرمردی مهربان و کمی خجالتی، و فیندوس، گربه‌ی بازیگوش و پرانرژی‌اش، زندگی آرام و روستایی خود را با ماجراهای شاد و خنده‌دار می‌گذرانند. تعامل‌های خاص بین این دو شخصیت، داستان‌هایی گرم و دلنشین برای کودکان رقم می‌زند. کتاب‌های دکتر سوس (شخصیت‌هایی مثل گربه‌ در کلاه و گرینچ) دکتر سوس شخصیت‌های رنگارنگ و خاصی مانند "گربه در کلاه" و "گرینچ" را خلق کرد. این شخصیت‌ها با داستان‌های ساده اما هوشمندانه خود، پیام‌های آموزشی و اجتماعی را در قالبی شاد و...
داستان نویس نوجوان
بسیاری از شخصیت‌های داستانی محبوب برای کودکان در ادبیات و فرهنگ عامه تأثیرگذار بوده‌اند. این شخصیت‌ه
جذاب به کودکان منتقل می‌کنند. کتاب‌های او به خاطر شعرهای روان و ریتمیک و استفاده از کلمات ساده اما جادویی، در دل کودکان جا باز کرده‌اند. ماتیلدا ماتیلدا از کتاب رولد دال، دختر بچه‌ای باهوش و قدرتمند است که با خانواده‌ای ناآگاه زندگی می‌کند. او با معلم خود خانم هانی دوستی می‌کند و توانایی‌های خارق‌العاده‌ای پیدا می‌کند که به او کمک می‌کنند تا با چالش‌ها و مشکلات مقابله کند. شخصیت قوی و مهربان ماتیلدا و داستان ماجراجویی‌هایش، الهام‌بخش کودکان است. السا و آنا (منجمد) این دو خواهر از انیمیشن "منجمد" (Frozen) محصول دیزنی، محبوبیت بسیار زیادی بین کودکان دارند. السا و آنا به خاطر ارتباط عمیق و تلاش برای محافظت از یکدیگر، الگوهای خوبی از اهمیت خانواده و دوستی را ارائه می‌دهند. dastannevis.com
استفاده از خوابها برای ایده یابی داستان: برخی از خواب‌ها گاهی نیمه‌کاره یا گنگ هستند. آن‌ها را در ذهن خود بازسازی کنید، جزئیات جدید اضافه کنید و به داستانی منسجم‌تر تبدیل کنید. این تغییرات می‌تواند به خلق داستان‌های غیرمنتظره منجر شود. dastannevis.com
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ dastannevis.com
نماد در داستان عنصری است که به صورت مستقیم به موضوع، ایده یا مفهومی عمیق‌تر اشاره دارد و به خواننده کمک می‌کند معنای بیشتری از داستان دریافت کند. نمادها معمولاً اشیا، رنگ‌ها، مکان‌ها، یا حتی شخصیت‌ها و اتفاقات هستند که بیش از ظاهر ساده‌شان معنا دارند و خواننده را به تفکر و تعمق درباره پیام‌های نهفته داستان دعوت می‌کنند. مثلاً یک گل سرخ می‌تواند نماد عشق یا زیبایی باشد، اما اگر در موقعیت خاصی استفاده شود، ممکن است معنایی مانند شور یا حتی مرگ (مثلاً اگر پژمرده باشد) به خود بگیرد. استفاده از نمادها می‌تواند به خواننده کمک کند تا به جای صرفاً دنبال کردن خط داستانی، لایه‌های عمیق‌تری از احساسات و پیام‌های نویسنده را کشف کند. نمادها از ابزارهای اصلی ایجاد معنا و ارتباطات پنهان در داستان هستند و می‌توانند به مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با ایده‌ها و مفاهیم داستانی بدهند. dastannevis.com
این تصویر فضای محدود و هدفمند یک داستان کوتاه را نشان می‌دهد. یک اتاق دنج با پنجره‌ای که چشم‌اندازی دوردست را به تصویر می‌کشد، اما تمرکز بر خود اتاق و جزئیات ساده‌ای مانند کتاب و فنجان چای بر روی میز است. این فضای محدود و ساده نمادی از محدودیت‌های مکانی در داستان کوتاه و تأکید بر جزئیات معنادار است. در داستان کوتاه، تمرکز و محدودیت‌هایی وجود دارد که معمولاً نویسنده را تشویق می‌کند تعداد مکان‌ها را محدود کند. این رویکرد به نویسنده کمک می‌کند تا عمیق‌تر به فضای داستانی بپردازد و با جزئیات بیشتری آن مکان را به تصویر بکشد، که برای ایجاد تاثیر سریع و قوی در قالب کوتاه داستان مهم است. اما این بدان معنا نیست که نویسنده نمی‌تواند به بیش از یک یا دو مکان سر بزند؛ بلکه هر مکان باید هدفمند باشد و به پیشبرد داستان یا تقویت موضوع کمک کند. برای مثال، می‌توانید دو یا سه مکان مختلف داشته باشید که هر کدام بخشی از موضوع یا احساس داستان را تقویت کنند. اگر این مکان‌ها به خوبی با داستان و شخصیت‌ها مرتبط باشند و به ایده اصلی خدمت کنند، استفاده از مکان‌های متنوع می‌تواند عمق و پویایی بیشتری به داستان بدهد. dastannevis.com
شما در ۷۰ سالگی می‌توانید پیانو یاد بگیرید و یا در ۸۳ سالگی شروع به یادگیری زبان چینی بکنید. من سالیان بسیاری از عمرم را صرف تحقیقات فعالیت‌های مغز انسان کردم. تمرین با مغز شما همه چیز را ممکن می‌سازد به شرط آنکه با شور و اشتیاق قلبی باشد. البته مغز شما گول کاری که برای شما حتی شادی بسیاری به همراه می‌آورد اما از نظر خرد درونی شما کار بیهوده ایست را نمی‌خورد. تغییر در ارتباطات و سینابس های مغزی زمانی صورت می‌گیرد که از درون و با لایه‌های ضمیر ناخودآگاه تان آن مطلب را پذیرفته‌اید و به عنوان یک ایثار و اولویت مهم می‌شناسید. بالاترین سلامت روانی و عملکرد مغز در افرادی دیده می‌شود که پروژه‌های کمک اجتماعی دارند و آن را با عشق تمام انجام می‌دهند. در هر سنی می‌توانید مغزتان را بسیار پرورش بدهید مشروط بر آنکه آن کار با خرد درونی شما به عنوان هدف والایی همسو باشد. dastannevis.com
اسکارلت اوهارا - از بر باد رفته اثر مارگارت میچل: اسکارلت با اعتماد به نفس و رفتارهای زیرکانه‌اش، گاهی اوقات در موقعیت‌های طنازانه قرار می‌گیرد که لحن داستان را تغییر می‌دهد. dastannevis.com
وقتی نویسندگان جوان بیش از حد بر شهرت تمرکز کنند، ممکن است با چند مشکل جدی روبه‌رو شوند که مانع از رشد خلاقیت و پویایی کارشان می‌شود: کاهش اصالت و خلاقیت: تمرکز بر جذب مخاطب و رسیدن به شهرت می‌تواند نویسنده را به سمت الگوهای تکراری یا موضوعات مورد پسند عموم سوق دهد. این رویکرد ممکن است باعث شود از بیان تجربیات و افکار واقعی خود دور شوند و نتوانند صدای منحصربه‌فرد خود را در داستان‌ها بازتاب دهند. وابستگی به تأیید دیگران: وقتی شهرت اولویت می‌شود، نویسنده ممکن است بیش از حد به بازخوردها، نظرات و تأیید خوانندگان توجه کند و برای راضی نگه داشتن آن‌ها از مسیر اصلی داستان و ایده‌هایش دور شود. این وابستگی می‌تواند خلاقیت را محدود کند و به جای رشد مستقل، کار را به سمت الگوهای ثابت و شناخته‌شده سوق دهد. استرس و فشار روانی: انتظار شهرت و تلاش برای رسیدن به آن می‌تواند فشار روانی زیادی بر نویسنده جوان وارد کند و حتی به نوعی اضطراب اجتماعی منجر شود. این استرس، علاوه بر تأثیر بر کیفیت نوشتن، ممکن است به مرور علاقه نویسنده به نوشتن را کاهش دهد. کند شدن روند یادگیری: برای نویسندگانی که تمرکزشان بر شهرت است، گاهی تلاش برای یادگیری و تجربه تکنیک‌های جدید و متفاوت در اولویت قرار نمی‌گیرد. در نتیجه، مهارت‌هایشان در سطحی مشخص ثابت می‌ماند و نمی‌توانند رشد قابل‌توجهی داشته باشند. فرسایش زودهنگام: این نویسندگان ممکن است به مرور احساس کنند که در حال تکرار خود هستند و در اثر عدم رشد خلاقانه، فرسوده و بی‌انگیزه شوند. dastannevis.com
گوش دادن به مکالمات تلفنی (چه از تماس‌های روزمره یا حتی مکالمات خیالی) می‌تواند الهام‌بخش بخش‌های جذابی در داستان باشد. برای استفاده از تماس‌های تلفنی به عنوان ایده برای داستان: بازی با دیالوگ‌ها: تماس‌های تلفنی فرصت خوبی برای تمرکز روی دیالوگ هستند. می‌توانید مکالمات روزمره را به موضوعات مرموز یا طنزآمیز تبدیل کنید. هر تماس تلفنی می‌تواند پنجره‌ای به دنیای یکی از شخصیت‌ها باشد. تعلیق و راز: مکالمات تلفنی پتانسیل خوبی برای خلق حس تعلیق دارند. شخصی که به سرعت صحبت می‌کند، یا لحظه‌ای سکوت، یا گفتگوی کوتاه می‌تواند سرنخی به خواننده بدهد که ماجرایی در حال شکل‌گیری است. مثلاً گفتگوی کوتاهی که با عجله قطع می‌شود، می‌تواند سوالاتی را در ذهن خواننده ایجاد کند. داستان‌های متقاطع: تماس‌های تلفنی گاهی باعث ایجاد خط داستانی موازی می‌شوند. مثلاً شخصیت اصلی به دنبال حل یک مسئله است، و تماس‌هایی که از افراد مختلف دریافت می‌کند، او را به چندین مسیر مختلف هدایت می‌کند. تأثیر عاطفی تماس‌ها: تماس‌ها می‌توانند حامل لحظات احساسی قوی باشند؛ مانند خبرهایی که عواطف شخصیت‌ها را دگرگون می‌کند، یا گفتگوی ناگفته‌ای که عمیق‌ترین احساسات را آشکار می‌کند. dastannevis.com
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ dastannevis.com
در دنیای ادبیات، داستان‌های ماجراجویی بسیاری وجود دارند که خوانندگان را به دنیایی از هیجان و کشف‌های جدید می‌برند. dastannevis.com