🔵اثرات خواندن فاتحه و خیرات برای ارواح مومنین
✳️يكي از علماء از برادر علامه طباطبايي،سيد محمدحسن الهي نقل كرد كه فرمودند:
💥من يكي از علماء گذشته را به فاتحه اي ياد ميكردم (از بزرگان علمايي كه در قديم بودند)
✨يك روز با حالت گله با خود مي انديشيدم كه ما گاهي براي شما فاتحه اي ميفرستيم، اما چيزي نميبينيم؛ شما هم از ما يادي بكنيد!
♻️گويا شب بعدش بود كه آن عالم آمد به خوابم و گفت: از ما گله كردي؟!
💠يادت نيست كه در فلان روز در فلان اداره كاري داشتي گرفتاري ات حل نميشد، ميخواستند كارت را درست نكنند؛ اما يك مرتبه ديدي تعلل ها كنار رفت، كارت را درست كردند و مشكلت حل شد؟!
✅ آن، كار من بود...!
📕گزیده ی سخنان آیت الله فاطمی نیا
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
44.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🌀
اقای حــسن اقـامـــیری، کم مونده
فقط به امام زمان (عجل الله) نقد
کنی شما...😡❌
بزارید همینقدر دینی که برای
جوون ها مونده باقی بمونه!
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عاق پدر و مادر توسط فرزند!
🔸 استاد عالی
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
💢متروی تهران ایستگاهی دارد به نام
﴿جوانمرد قصاب ﴾
این جوانمرد، همیشه با وضو بود.
می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟
می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه...!!
هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود.
اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد.
می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید.
مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.
کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد.
گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.!
گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری...
گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت:
«بفرما ما بقی پولت.»
""عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست...!!""
این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید.
''شهید عبدالحسین کیانی'' همان ''جوانمرد قصاب'' است!
به این میگن جوانمرد...
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عظمت حضرت زهرا (س) در روز قیامت
.
🎙#استاد_عالی
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
33.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه میخوای از قرآن و عظمت آن لذت ببرید حتماً این کلیپ رو ببین👌🏻
﴿عکس کل قرآن کریم﴾
بسیار کاربردی
پ.ن: دوستان این عکس را ذخیره و برای دیگران به عنوان صدقه جاریه ارسال کنند .
(سیدمحمدجوادابطحی حفظه الله)
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
9.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مراحل ثبتنام عقد در حرم مطهر امام رضا(علیه السلام)
چرا می گوییم "بزنم به تخته"،
نمی گوییم "ماشاءالله"
یکی از دوستان نقل میکرد که یک روز با یکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم بهش گفتم: کار تو خیلی عالی بود.
بهم گفت: بزنم به تخته (Touch wood)
سپس گفت: شما مسلمونها حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید
من گفتم: ماهم همین را استفاده میکنیم
رفیقم خیلی تعجب کرد وگفت: عجب...!!
بهش گفتم چه چیز عجیبی بود؟!
اون گفت: ما منظورمان از تخته همان تخته صلیب است که شر خون آشامان و پلیدی را از ما دور میکند...!!
تازه فهمیدم که سالهاست که ما به صلیب پناه میبریم از چشم شور
ما نادانسته بجای اینکه با گفتن: ماشاءالله ٬ به خداوند پناه ببریم به چوب وتخته صلیب پناه میبردیم.!😳
ای کاش اصل هرکلمه را قبل از اینکه به زبان بیاوریم بشناسیم.
تا بحال اگر نادانسته میگفتیم اشکالی نداره چون نمیدونستیم.
اما از این به بعد این کلمه را بکار نبریم.
چون ما مسلمانیم.
بسم الله، ماشاءالله، ولا حول ولا قوة الابالله
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ❤️❤️❤️
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺🍃 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚ناحله قسمت 10 : دادگاه ساری برا فاطمیه مراسم دارن . _واقعا؟ +بله موردیه؟ _نه ن
سلام دوستان عزیز و گرامی
شبتون خوش
پارت 11 الی 20 نوش لحظات فراغت تون
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
پارت 1 الی 10
https://eitaa.com/Dastanyapand/67680
پارت 11 الی 20
https://eitaa.com/Dastanyapand/67774
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
کانال 📚داستان یا پند📚
سلام دوستان عزیز و گرامی شبتون خوش پارت 11 الی 20 نوش لحظات فراغت تون 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 پارت 1 الی 10 https://
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚ناحله
قسمت یازدهم
آهی کشیدم و با دستم زدم وسط پیشونیم .
_همینو کم داشتیم
با بی میلی تلفن رو جواب دادم
_الو سلام
+به به سلام عزیزِ دل! سرکار خانوم فاطمه ی جآن . خوبیییی؟
( تو اینه برا خودم چش غره رفتم )
_بله مرسی . شما خوبی؟
+مگه میشه صدای شما رو شنید و خوب نبود ؟
(از این حرفاش دیگه حالم بهم میخورد)
_نه نمیشه
+حالت خوبه؟چرا اینطوری حرف میزنی؟
_دارم میرم جایی میترسم دیر شه
میشه بعدا حرف بزنیم؟
+کجا میری؟بیام دنبالت؟
(ایندفعه محکم تر زدم تو سرم)
_نه بهت زحمت نمیدم . خودم میرم .
+چه زحمتی اتفاقا نزدیکتم . الان میام .
تا اومدم حرف بزنم از صدای بوق متوجه شدم که تلفن و قطع کرده...
دلم میخواست یه دست خوشگل خودمو بزنم .
از اولم اشتباه کردم که بهش رو دادم.
زیپ کولمو بستمو گذاشتمش رو دوشم .
از اتاق اومدم بیرون و اروم درشو بستم .از جا کفشی کفش مشکی بندیمو در اوردمو نشستم رو پله و مشغول بستن بنداش شدم که صدای بوق ماشینشو شنیدم .
کارم که تموم شد با ارامش مسیر حیاطو طی کردم.
درو باز کردمو با دیدنش یه لبخند مصنوعی زدم و براش دست تکون دادم .
در خونه رو قفل کردمو نشستم تو ماشینش ....
تا نشستم خیلی گرم بهم سلام کرد
منم سعی کردم گرم جوابش و بدم
سلام کردم و لبخند زدم ک گفت :خوبی خانوم خانوما ؟
_خوبم توچطوری؟
_الان که افتخار دیدن شمارو خداوند به من حقیر داده عالی
در جوابش خندیدم
ماشین رو روشن کرد و گفت : خب کجا تشریف میبردید ؟
+هیئت
تا اینو گفتم با تعجب برگشت سمتم گفت :کجا!!!!!؟
+هیئت دیگه هیئت نمیدونی چیه ؟
_چرا میدونم چیه ولی آخه تو که هیئت نمیرفتی!
+خوب حالا اشکالی داره برم ؟شهادته یهو دلم خواست ایندفعه به جای مسجد برم هیات
_نه جانم اشکالی نداره. کدوم هیات میری آدرسش و بگو
گوشیم و از کیفم برداشتم و آدرس و خوندم براش
با دقت گوش داد و گفت:خب ۲۰ دیقه ای راهه
اینو که گفت حدس زدم شاید اونقدر وقت نداشته باشه برای همین پرسیدم
_مصطفی اگه وقت نداری خودم میرم لازم نیست به زحمت بیفتیا
#ادامه_دارد....
✍🏻 فاطمه زهرا درزی
✍🏻غزاله میرزاپور
برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺🍃