eitaa logo
کانال 📚داستان یا پند📚
1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
35.8هزار ویدیو
124 فایل
کارکانال:رمان و داستانک،سلام و صبح بخیر،پیامهای امام زمانی عج، کلیپ طنز،سخنان پندی،سیاسی، هنری و مداحی پیامها به مناسبتها بستگی دارد. مطالبی که با لینک کانال دیگران است با همان لینک آزاده بقیه مطالب آزاده @Dastanyapand
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وچهار رمضان زندگی سراسر ترس و وح
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وپنج بودن یا نبودن رمضان از نیمه گذشته بود ... اونها شروع به برنامه ریزی، تبلیغ و هماهنگی کردن ... .😟 پای بعضی از گروه های صلیب سرخ و فعالان حقوق بشر به مسجد باز شده بود ... توی سالن جلسات می نشستند و صبحت می کردند ... .😕 یکی از این دفعات، گروهی از یهودی ها✡ با لباس ها و کلاه های عجیب اومده بودند ... .😯 به شدت حس کنجکاویم تحریک شده بود ... رفتم سراغ سعید ... سعید پسر جوانی بود که توی مسجد با هم آشنا شده بودیم ... خیلی خونگرم و مهربان بود و خیلی زود و راحت با همه ارتباط برقرار می کرد ... به خاطر اخلاقش محبوب بود و من بیشتر رفتارهام رو از روی اون تقلید می کردم ...😍😊 رفتم سراغش ... _ اینجا چه خبره سعید؟ ... .😟 همون طور که مشغول کار بود ... _هماهنگی های ✊... و با هیجان ادامه داد ... _امسال مجمع یهودی های ضد صهیون هم میان ...😎 _چی هست؟ ...😟 _چی؟ ... _همین روز قدس که گفتی. چیه؟ ...😟 با تعجب😳 سرش رو آورد بالا ... _شوخی می کنی؟ ... .😳 . ... بعد از کلی توضیح، با اشتیاق تمام گفت: _تو هم میای؟ ... 😊 سر تکان دادم و گفتم: _نه ...😕 ... ✍🏻شهید مدافع حرم طاها ایمانی شادی روحش صلوات ﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🤕
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وپنج بودن یا نبودن رمضان از نیمه
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وشش من تازه دارم زندگی می کنم سرم رو به جواب نه، تکان دادم ... .😕 من چیزی در مورد این جور مسائل نمی دونستم ... اون روز سعید تا نزدیک غروب🌄 دریاره فلسطین و جنایات و ظلم های اسرائیل برام حرف زد ... تصاویر جنایات و فیلم ها رو نشونم می داد ... بچه های کوچکی که کشته شده بودند ... یا کنار جنازه های تکه تکه شده گریه می کردند ... بعد از کلی حرف زدن با همون اشتیاق همیشگی گفت: _تو هم میای؟ ...☺️ _کی هست؟ ...😟 _روز جمعه ...😊✊ سری تکون دادم و گفتم: _نه سعید، روز جمعه تعطیل نیست ... باید تعمیرگاه باشم ...😕 خیلی جدی گفت: _ خوب مرخصی بگیر ... .😐 منم خیلی جدی بهش گفتم: _واقعا با تشنگی و گرسنگی، توی این هوا راهپیمایی می کنید؟ این دیوونگیه ... این اعتراض ها جلوی کسی رو نمی گیره فقط انرژی تون رو تلف می کنید ...😐 با ناراحتی خم شد و از روی زمین جعبه ها رو برداشت ... _یه مسلمان نمیگه به من ربطی نداره ... باید جلوی ظلم و جنایت ایستاد ... ساکت بمونی، بین تو و اون جنایتکار چه فرقی هست؟ ... .😒 هنوز چند قدم ازم دور نشده بود ... صدام رو بلند کردم و گفتم: _یه نفر رو می شناختم که به خاطر همین تفکر، بی گناه افتاد زندان ... بعد هم کشتنش و گفتن خودکشی کرده ... من تازه دارم زندگی می کنم ... چنین اشتباهی رو نمی کنم ...😕 برگشت ... محکم توی چشم هام زل زد ...👀 _تو رو نمی دونم... انسانیت به کنار ... من از این چیزها نمی ترسم ... من پیرو کسیم که سرش رو بریدن ولی ایستاد و زیر بار ظلم نرفت ... .😊☝️ اینو گفت از انباری مسجد رفت بیرون ... هرگز سعید رو اینقدر جدی ندیده بودم ...😟 ... ✍🏻شهید مدافع حرم طاها ایمانی شادی روحش صلوات ﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🤕
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وشش من تازه دارم زندگی می کنم س
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وهفت به من اعتماد کن روز قدس بود ... صبح عین همیشه رفتم🚶 سر کار ... گوشی روی گوش، مشغول گوش دادن قرآن، ✨داشتم روی ماشین یه نفر کار می کردم ... اما تمام مدت تصویر حنیف و حرف های سعید توی سرم بود ... .💭 ازش پرسیدم: _از کاری که کردی پشیمون نیستی؟ ...😕 خیلی محکم گفت: _نه، هزار بار هم به اون شب برگردم، بازم از اون زن دفاع می کنم ... حتی اگر بدتر از اینم به سرم بیاد... .😧 ولی من پشیمون بودم ...😕 خوب یادمه ... یه پسر بیست و دو سه ساله، ماشین کارل رو ندید و محکم با موتور خورد بهش... در چپش ضربه دید ... کارل عاشق اون ماشین نو بود ... . اسلحه اش رو از توی ماشین در آورد ... نمی دونم چند تا گلوله توی تنش خالی کرد ... فقط یادمه کف خیابون خون راه افتاده بود ... همه براش سوت و کف می زدن ... من ساکت نگاه می کردم ... خیلی ترسیده بودم ... فقط 15 سالم بود ... .😥 شاید سرگذشت ها یکی نبود ... اما اون بچه هایی رو که مسلمان ها شعارش رو می دادن ... من با گوشت و پوست و استخوانم ، و شون رو حس می کردم ...  ترس، ظلم، جنایت، تنهایی، توی مخروبه زندگی کردن ... اینها چیزهایی بود که سعی داشتم فراموش شون کنم ... اما با اون حرف ها و تصاویر دوباره تمامش برگشت ... .😥 اعصابم خورد شده بود ... 😠 آچار رو با عصبانیت پرت کردم توی دیوار و داد زدم ... لعنت به همه تون ... لعنت به تو سعید ... .😠 رفتم توی رختکن ... رئیس دنبالم اومد ... _کجا میری استنلی؟ ... باید این ماشین رو تا فردا تحویل بدیم. همین جوری هم نیرو کم داریم ...😐 همین طور که داشتم لباسم رو عوض می کردم گفتم: _نگران نباش رئیس، برگردم تا صبح روش کار می کنم ... قبل طلوع تحویلت میدم ... .😠 _می تونم بهت اعتماد کنم؟ ...😕 اعتماد؟ ... اولین بار بود که یه نفر روم حساب می کرد و می خواست بهم اعتماد کنه ... محکم توی چشم هاش نگاه کردم و گفتم: _آره رئیس، مطمئن باش می تونی بهم اعتماد کنی ...😠☝️ ... ✍🏻شهید مدافع حرم طاها ایمانی شادی روحش صلوات ﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🤕
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وهفت به من اعتماد کن روز قدس بو
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وهشت شرکت کنندگان روز عید فطر بود ... مرخصی گرفتم ... دلم می خواست ببینم چه خبره ... . یکی از بچه ها توی آشپزخانه مسجد، داشت ✨قرآن✨ تمرین می کرد ... مسابقه حفظ بود ... تمام حواسم به کار خودم بود که یکی از آیات رو غلط خوند ... ناخودآگاه، تصحیحش کردم و آیه درست رو براش خوندم ...😎👌  با تعجب گفت: _استنلی تو قرآن حفظی؟ ...😳  منم جا خوردم ... هنوز توی حال و هوای خودم بودم و قبلا هرگز هیچ کدوم از اون کلمات عربی رو تکرار نکرده بودم ... اون کار، کاملا ناخودآگاه بود ...😕 سعید با خنده گفت: _اینقدر که این قرآن گوش می کنه عجیب هم نیست ... توی راه قرآن گوش می کنه ... موقع کار، قرآن گوش می کنه ... قبلا که موقع خواب هم قرآن، گوش می کرد ... هر چند الان که دیگه توی مسجد نمی خوابه، دیگه نمی دونم ...😁😅 حس خوبی داشت ...😊 برای اولین بار توی کل عمرم یه نفر داشت ازم تعریف می کرد ... .😇 روز عید، بعد از اقامه نماز، جشن شروع شد ... .  سعید مدام بهم می گفت: _تو هم شرکت کن. مطمئن باش اول نشی، دوم یا سوم شدنت حتمیه ...😊 اما من اصلا جسارتش رو نداشتم ... جلوی اون همه مسلمان... کلماتی که اصلا نمی دونستم چی هستن ... من عربی بلد نبودم و زبان من و تلفظ کلماتش فاصله زیادی داشت ... مجری از پشت میکروفن، اسامی شرکت کننده ها رو می خوند که یهو ... سعید از عقب مسجد بلند گفت ... یه شرکت کننده دیگه هم هست ... و دستش رو گذاشت پشتم و من رو هل داد جلو ... ... ✍🏻شهید مدافع حرم طاها ایمانی شادی روحش صلوات ﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🤕
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_وهشت شرکت کنندگان روز عید فطر بو
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_ونهم مسابقه بزرگ برگشتم با عصبانیت😠 بهش نگاه کردم ... دلم می خواست لهش کنم ...👊 مجری با خنده گفت ... _بیا جلو استنلی ... چند جزء از قرآن رو حفظی؟ ... جزء؟ ... 😳جزء دیگه چیه؟ ... مات و مبهوت مونده بودم ...😧 با چشم های گرد شده و عصبانی به سعید نگاه می کردم ... .😠😧 سرش رو آورد جلو و گفت: _ یعنی چقدر از قرآن رو حفظی؟... چند بخش رو حفظی؟ چند تا سوره؟😊 سوره چیه؟ 😨مگه قرآن، بخش بخشه؟ ... . سری تکان دادم و به مجری گفتم: _نمی دونم صبر کنید ... و با عجله رفتم🏃 پیش همسر حنیف ... اون قرآن ضبط شده، چقدر از قرآن بود؟ ... خنده اش گرفت ... _همه اش رو حفظ کردی؟ ...☺️ _آره ...😐 _پس بگو من حافظ 30 جزء از قرآنم ...😊 سری تکان دادم ... برگشتم نزدیک جایگاه و گفتم: _ من 30 جزء حفظم ...😊 مجری با شنیدن این جمله، با وجد خاصی گفت: _ماشاء الله یه حافظ کل توی مسابقه داریم ...😍☺️ مسابقه شروع شد ... نوبت به من رسید ... رفتم روی سن، توی جایگاه نشستم ... ضربان قلبم زیاد شده بود ...😥💗 داور مسابقه شروع کرد به پرسیدن ... چند کلمه عربی رو می گفت و من ادامه می دادم ... کلمات عربی با لهجه غلیظ انگلیسی ... همه در حالی که می خندیدند😁☺️😃 با صدای بلند ماشاء الله می گفتند ... . 😀😁😃👏👏👏 آخرین بخش رو که خوندم، داور گفت: _احسنت ... لطف می کنی معنی این آیه رو بگی ...؟😍 ... ✍🏻شهید مدافع حرم طاها ایمانی شادی روحش صلوات ﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🤕
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 بیست_ونهم مسابقه بزرگ برگشتم با عصبانی
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🤕 🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕🔥🤕 📚 📚فرار از جهنم 🔖قسمت 👇🏻 سی بلد نیستم معنی؟ ...😧 _من معنی قرآن رو بلد نیستم ... با تعجب پرسید ... _یعنی نمی دونی این آیه ای که از حفظ خوندی چه معنایی داشت؟ ...😟 تعجبم بیشتر شد ... _ آیه چیه؟ ...😳  با شنیدن این سوالم جمع بهم ریخت ... اصلا نمی دونستم هر مسلمانی این چیزها رو می دونه ... از توی نگاه شون فهمیدم به دروغم پی بردن... خیلی حالم گرفته شده بود ... به خودم گفتم تمام شد استنلی ... دیگه نمیزارن پات رو اینجا بزاری ...😞 از جایگاه بلند شدم ... هنوز به وسط سن نرسیده بودم که روحانی مسجد، بلندگو رو از داور گرفت ... 😊📢 _استنلی، می دونی یه نابغه ای که توی این مدت تونستی قرآن رو بدون اینکه بفهمی حفظ کنی؟ ... . بعد رو کرد به جمع و با لبخند گفت: _می خندید؟ .... شماها همه با حروف و لغت های عربی آشنایی دارید ... حالا بیاید تصور کنید که می خواید یه کتاب 600 صفحه ای چینی رو فقط با شنیدنش حفظ کنید ... چند نفرتون می تونید؟ ... .😇😊 همه ساکت شده بودن و فقط نگاه می کردند ... یهو سعید از اون طرف سالن داد زد: _ من توی حفظ کردن کتاب های دانشگاهم هم مشکل دارم ... حالا میشه این ترم چینی نخونیم؟ ...😃 و همه بلند خندیدن ... 😀😁😃😄😁 حاج آقا، نیم رخ چرخید سمت من ... _نمی خواید یه کف حسابی براش بزنید؟ ... .😊👌 و تمام سالن برام دست می زدند ... 😊☺️👏👏👏😍😊👏👏 به زحمت جلوی بغضم 😢رو گرفته بودم ... ... ✍🏻شهید مدافع حرم طاها ایمانی شادی روحش صلوات ﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🤕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🍎 🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚روایت انسان 🔖قسمت_دویست_هشتاد🎬: وقتی قبطیان بر مردم مصر و ب
سلام دوستان بزرگوار ،شبتون خوش ادامه رمان رو تقدیم حضورتون میکنم. 🔖پارت 1الی30 https://eitaa.com/Dastanyapand/78761 پارت 31 الی 60 https://eitaa.com/Dastanyapand/79055 پارت 61الی 90 https://eitaa.com/Dastanyapand/79366 پارت 91 الی 130 https://eitaa.com/Dastanyapand/79743 پارت 131 الی 160 https://eitaa.com/Dastanyapand/80192 پارت 161 الی 200 https://eitaa.com/Dastanyapand/80604 پارت 201 الی 220 https://eitaa.com/Dastanyapand/81076 پارت221 الی 250 https://eitaa.com/Dastanyapand/81468 پارت 251 الی 280 https://eitaa.com/Dastanyapand/81976 پارت 281 الی 290 https://eitaa.com/Dastanyapand/82917 ... برای سلامتی امام زمان و نائبش صلواتی @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐🍎
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🍎 🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎 📚 📚روایت انسان 🔖قسمت_دویست_هشتاد_یک🎬: برای اینکه داستان روایت انسان را ادامه دهیم و ادامه اش ظهور منجی وعده داده شده که حضرت موسی علیه السلام است، باید کمی از فرهنگ مصر در آن زمان سخن بگوییم در کل فرهنگ مثل آبی است که ماهی ها در آن زندگی میکنند یا مثل هوایی است که ما تنفس می کنیم. هر کنش انسانی که بخواهد تحقق پیدا کند، تعّینش در بستر فرهنگ معنا پیدا می کند. ما قبل از اینکه درباره فرهنگ مصر صحبت کنیم باید درباره فرهنگ زمانه و این دوره ای که از آن روایت می کنیم حرف بزنیم و سپس به طور خاص به فرهنگ مصر بپردازیم. و لازم است تا فضای فرهنگی دوره بین حضرت یوسف و حضرت موسی را دوباره بازنگری کنیم و مواردی که قبلا گفته شد را دوباره یادآوری نماییم. همانگونه که پیش از این گفتیم، شریعت از زمان نوح آغاز شد و از زمان حضرت ابراهیم بحث اقامه دین مطرح شد. ابلیس همیشه در مقابل تاسیسات الهی و جریانات الهی سکه بدل و تقلبی و جریان معارض را ایجاد می کند. لذا زمانی که پروژه اقامه توسط انبیا آغاز شد، برای ابلیس و اعوان و انصارش سخت بود، او هم برای خود سردارانی تعیین کرد و مشغول اقامه ی شریعت ابلیسی که سکه ی بدل شریعت الهی بود شد پروژه اقامه بسیار سخت است و هنوز هم ادامه دارد و هنوز هم با گذشت اینهمه سال از خلقت آدم، دین خدا هنوز به طور کامل اقامه نشده است و انشاء الله با ظهور آخرین حجت خدا محقق خواهد شد. و لازم به ذکر است که عنصر اصلی در تحقق اقامه دین، آزادی و اختیار انسان است و اگر این اختیار نبود اقامه ی دین چیزی بی معنا بود، اختیار باید باشد تا انسان با آزادی عمل، راهش را انتخاب کند و خودش انتخاب کند که مومن باشد و به سمت خداوند بیاید یا کافر شود و جز یاران ابلیس شود. پروژه اقامه دین الهی یک وصف و ویژگی دارد که تحقق آن را زمانبر می کند و آن را به تاخیر می اندازد. عنصر اصلی و دال مرکزی پروژه اقامه (اراده و اختیار مردم) است؛ چرا که خداوند اراده کرده تا اقامه دین با انتخاب و اختیار مردم محقق شود و در این راه انبیا به عنوان رهبران و راهنمایان جامعه عمل می کنند؛ کتاب و میزان هم به عنوان وسیله و ابزار تحقق اقامه است. و این اقامه صورت نمی گیرد مگر با حضور مردم و قرار است مردم قیام کنند تا اقامه محقق شود. آزادی مردم، اصل اساسی هدایت انبیا در تمام ادیان است و اگر این عنصر اساسی را حذف کنیم دیگر هدایتی وجود ندارد. خداوند می توانست با زور و قدرت کار اقامه را پیش ببرد اما چنین کاری هیچ ارزش تربیتی ندارد. اگر مردم دنیا می فهمیدند که اصالت آزادی و اختیار در هدایت رکن اساسی دعوت تمام ادیان است به این دین علاقه مند می شدند و هرگز سمت راه های انحرافی نمی رفتند کسانی که در خارج از قالب دین خدا، شعار آزادی را می دهند، خودشان به این مسئله پایبند نیستند و اگر کوچکترین تعارضی با منافع و اهدافشان پیش بیاید آن را زیر پا میگذارند. اما انبیا حاضرند در راه انتخاب آزادانه بشر سنگ بخورند و انواع آزارها و بلاها و مرارت و سختی ها را تحمل کنند ومنافع خودشان را زیر پا بگذارند تا آزادی بشر سلب نشود. و در ضمن انبیا فقط در حد ضرورت از اعجاز استفاده کردند تا اتمام حجت محقق شود و اگر قرار باشد اعجاز به وسیله ای تبدیل شود که چشم ها را مسحور کند و در یک تأثیر ناخودآگاه و غیرارادی یا هیمنه رسانه ای شدید تاثیر خود را در جان مخاطبین وارد کند، در این صورت پذیرش دین بدون آزادی و اختیار صورت می گیرد و باز هم میشد یک دین اجباری که این اصلا هدف خداوند از آفرینش انسان را محقق نمی کند حتی گاهی اوقات خداوند بهانه ها و نواقصی را در اطرافیان انبیا و دعوت آنها ایجاد میکند تا مخاطبین با عنصر عقلانیت دعوت آن نبی را بپذیرند و با جوگیری و تاثیرات تبلیغاتی پس پروژه اقامه سخت و زمانبر است اما اگر این پروژه به واقع انجام شود و مردم برای اقامه ی دین قیام کنند، تاثیرات بسیار شگرفی خواهد داشت. ... ✏️به قلم:ط_حسینی 🌕✨🍎✨🌕✨🍎✨🌕 برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐🍎
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🍎 🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚روایت انسان 🔖قسمت_دویست_هشتاد_یک🎬: برای اینکه داستان روا
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🍎 🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎 📚 📚روایت انسان 🔖قسمت_دویست_هشتاد_دو🎬: اگر در جامعه ای اقامه ی دین انجام شود، اثراتی دارد که شاید در فهم برخی نگنجد اما واقعا این اثرات هست. اگر دین در جامعه اقامه شود، پس در نتیجه ی این اقامه، مردم همگی خدا را اطاعت می کنند پس عالم انسانی مطیع خدا می شوند. و همچنین طبق آیات قرآن، تمامی موجودات و مخلوقات عالم، تسبیح و حمد الهی را به جا می آورند و مطیع خدا هستند پس به این نتیجه می رسیم در این صورت بین تمام عناصر دخیل در حیات هماهنگی ایجاد میشود و در نتیجه چرخه حیات بهتر کار میکند و ثمردهی اش بهتر میشود و این همان هماهنگی بین تشریع و تکوین است که به وجود می آید و این مسئله کاملا عقلانی است دومین کارکرد اقامه این است که انسان می تواند از تمام منابع زمین و آسمان بهره برداری کند. انسان همیشه آرزوی دستیابی به کیهان و آسمان را داشته است. در فرض اقامه، با توسعه انسانی و هماهنگی با تکمیل عالم این مسئله کاملا امکان پذیر خواهد بود و حتی خیلی بیشتر از این مسائل که در فهم ما نمی گنجد انجام خواهد شد و در کل نتیجه اقامه ی کامل دین خداوند این خواهد شد که تمام قدرت ها در اختیار انسان خواهد بود. از طرفی انسان موجودی بی نهایت خواه است و در تمام اوصافش میل بی نهایت دارد. میل به کمال داشتن برای انسان، هیچ قیدی ندارد. زمانی که انسان امکان ر چه صورتی دستیابی به توسعه و امکان رسیدن به بی نهایت را داشته باشد امیال انسان در مسیر خوب و صالح و رشد پیش می رود و او به لذت می رسد. و زمانی که تمام مقدورات عالم در اختیار انسان باشد و این مسئله فقط در فرض هماهنگی تکوین و تشریع در فرض اقامه قابل تحقق است و در این صورت انسان به آن بی نهایت مد نظرش دست پیدا می کند‌. پس همه چیز در اقامه ی دین خلاصه می شود و ابلیس این موضوع را خوب می داند و چون دشمن قسم خورده ی انسان است و قسم یاد کرده که نگذارد بنی بشر به کمال برسد، تمام تلاشش را می کند تا دین اقامه نشود و گاعی اوقات برای اینکه به این هدف کلی اش برسد، امکاناتی تحت اختیار بنی بشر قرار میدهد، درست است در نگاه اول شاید این امکانات باعث پیشرفت بشر باشد اما در حقیقت این امکانات باعث مغرور شدن انسان به خود می شود و آنها را از راه خدا دور می کند و از این گذشته، این امکانات زودگذر است و اصلا پایداری ندارد. ... ✏️به قلم:ط_حسینی 🌕✨🍎✨🌕✨🍎✨🌕 برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐🍎
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🍎 🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚روایت انسان 🔖قسمت_دویست_هشتاد_دو🎬: اگر در جامعه ای اقامه ی
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🍎 🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎🌕🍎 📚 📚روایت انسان 🔖قسمت_دویست_هشتاد_سه🎬: حالا که حضرت یوسف از دنیا رفته بود و جامعه ی موحد هم درگیر ثروت اندوزی شده بود و کم کم از مسیر مستقیم منحرف شدند و کارهایشان رنگ و بوی دنیا پرستی گرفته بود در این شرایط، سرانجام قبطیان و کاهنان معبد آمون که سالها بود در گوشه ای گمنام و پنهانی می زیستند قدرت را به دست گرفته بودند، ابلیس بر سر در مجالس مصر خود نمایی می کرد. ابلیس که دوران حضرت یوسف را زیر نظر داشت و میدید پیش بینی حضرت یوسف درباره چهارده سال پیش رو درست از کار درآمد و سپس نبوغ او در کشاورزی و حکومت داری و پیشرفت جامعه ی مصر در سایه ی حکومت الهی یوسف نبی چشم همه ی مردم را خیره کرده بود و همه را به سمت خداوند یکتا جذب کرده بود، حالا او هم می خواست سکه ی بدلی دیگر رو کند و البته این سکه ی بدل می بایست آنقدر قوی باشد که مردم دوران شکوفایی مصر را در زمان یوسف از یاد ببرند. پس ابلیس ترفندی زد و مستقیم به امداد طاغوت زمان آمد، او از طریق سحر و کهانت و به کار گیری اجنه، به قبطیان امداد می رساند و حتی معلوماتی را در کشاورزی و ساختمان سازی و طبابت در اختیار طاغوت قرار داد تا بوسیله ی آن ، مردم را جذب کند. فلاسفه ای که در آن زمان خود نمایی کردند و بعضا قانون های ریاضی و فیزیک و... را به نام کشف خود زدند از این قانون مستثنی نبودند، آنها هم از طریق سحر و جادو به این امور دست پیدا می کردند که با گذشت زمان بعضی دیگر این کشفیات را شاخ و برگ می دادند و تزیین می کردند و در قالب قانون های عقلانی و انسانی به خورد ملت ها می دادند در صورتی که علم واقعی در دست انبیا و حجت های الهی ست و تا زمانی که دین خداوند به طور کامل اقامه نشود، علوم عالم هم به طور کامل برملا نخواهد شد. حالا مصر سرشار از سحر و جادو شده بود و تقریبا همان اتفاقی که در بابل و برج معروفش افتاده بود ، اینک در مصر می افتاد و فرعون و کاهنان معبد به طور مستقیم با ابلیس در ارتباط بودند و به این طریق بر مردم حکمرانی می کردند ... ✏️به قلم:ط_حسینی 🌕✨🍎✨🌕✨🍎✨🌕 برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐🍎