eitaa logo
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
1.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
124 ویدیو
68 فایل
اگر سری بزنی شاید هم پیاله شویم🥀 ادمین👇🏼 @dejavu_nisay @dastneveshteshq470 کانال تلگرام https://t.me/dastneveshteshq 👇🏼 مینی آموزش عکاسی ادیت 📸 @noortasvirdastkhat 🪶🎼 موسیقیِ خطاطی 👇🏼 @MusicCalligraphy
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️اعتماد به نفس چیزی مانند چتر است... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢۶ ✨ اون شخصی که داغدارِ غمِ یارش هست و جز به او فکر نمیکنه م
٢٧ 🔆 اگر متاع بزرگ رو میخوام باید طلب کنم ✨ خب نماز خوندی نشد! چرا تو سر خودت نمیزنی؟ ای گوینده! قرآن خواندی نشد چرا زاری نکردی؟ این یعنی طلب نداری! این یعنی تو خواستار من نیستی! ⚡️ این متاعی که تو میخوای خیلی بلنده؛ خیلی والاست! نمیشه با سرسری عبور کردن اون رو بدست آورد من اگه یه لقمه غذا اضافه‌تر خوردم، این یعنی من غذا رو میخوام ضرورت رو رعایت نکردم! اگر من شروع کردم به حرافی کردن، این مثل کسی نیست که طلب میکنه محبوبش رو 🥀 طلب میکنه چیزهای دیگه رو! میخواد حرافی کنه! میخواد دیگران رو ببینه! میخواد خودشو ببینه! میخواد... خواهشهای دیگه ای داره... اگر منو طلب میکنی، باید مثل کسی باشی که طالب هست❤️‍🔥 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢٧ 🔆 اگر متاع بزرگ رو میخوام باید طلب کنم ✨ خب نماز خوندی نشد! چرا تو سر خودت نم
٢٨ 🔆 اگر طلب میکنی، باید مثل کسی باشی که طالب هست ✨ حضرت رقیه س بعیده خیلی حرف می‌زد توی راه! احتمالا همه‌ش تو خودش بود یا با ناله‌های جانگدازی که داشت، هم خودش و هم بقیه رو می‌سوزاند... 🥀 ⚡️اینطور کسی بود؛ طالب اینه! و این به مقصد خواهد رسید👌🏼 ✨خُرده خُرده حضرت داشت شهیده می‌شد 🥺 نه اینکه اون آخر به شهادت رسید! خرده خرده، همینطور توی راه! توجهی نداشته حضرت، که خاری به پای مبارکش میره🥺 و این چیزایی نیست که ما نفهمیم❤️‍🔥 در همین مسیر اربعین! پاهامون تاول زده! عضلات از درد و از رنج از کار افتاده! ولی همه‌ش لذت بود همه‌ش زیبایی بود❤️ اون سوزشها، چیزی که بخواهد انسان رو از راه باز بداره، نبود! ما هم همراه بشیم با حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها اونوقت میشیم اَلارواح التي حلت بفنائک 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢٨ 🔆 اگر طلب میکنی، باید مثل کسی باشی که طالب هست ✨ حضرت رقیه س بعیده خیلی حرف م
٢٩ ⚡️ رقیه س رفت تا اون اوج واقعه‌ای که میخواد به ما نشون بده چکار بکنیم و چطور راه بپیماییم؟! 💔 وقتی که به خرابه رسید، اون چیزی که هم دوست و هم دشمن رو از خود بی‌تاب کرده بود، ناله های حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها... این طلب شدیدی بود که او داشت؛ و قطعا ابی‌عبدالله در تمام این مسیر او رو می‌دید، طلب او رو می‌دید. میخواست اجابت کنه و به زیبایی هم اجابت کرد 🥀 والا این انسان‌های سفّاک و بی‌رحمی که همه رو اینجور از دم تیغ گذروندند، چطور به فکر یک دختربچه‌ای بیفتند و بگویند این بچه رو آروم کنیم؟! اونها که تمام خاندان اهل‌بیت رو قطعه قطعه کردند، چطور بفکر ناله یک دختربچه ای بیفتند؟ اون بچه‌ای هم از دست همين جانیها چقدر شلاق خورده، چقدر... 🔆 این خود ابی‌عبدالله بود که اجابت کرد... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
زوار اربعین به سلامت سفر ولی یادی کنید از آنکه نشد قسمتش حرم 💔 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
🌱 همه موجودات ذى شعور، امساك و انفاق نكردن نعمت‌هاى الهى را شايسته نمى‌دانند؛ كه: «لا سَوْءَةَ أسْوَ
🌱 کرده ام توبه بدست صنمی باده فروش 🔆 می‌خواهد بگوید: هنگامی که دانستم بی استاد کامل، غبارهای عالم طبیعت از آیینه‌ی دلم زدوده نمی‌گردد و کارم به جایی نمی‌رسد، از اعتماد به خود برای رسیدن به دیدار حضرت دوست، نزد او توبه نمودم تا در هر قدم به رهبری وی این راه دشوار را طی نمایم... کرده ام توبه بدست صنمی باده فروش که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی 📚 کتاب جمال آفتاب ج ١٠ آیت الله ✍🏼 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
شادی کلید موفقیت است... 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
❤️احب الله من احب حسینا❤️ 🎙 مداحی سیب سرخی 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢٩ ⚡️ رقیه س رفت تا اون اوج واقعه‌ای که میخواد به ما نشون بده چکار بکنیم و چطور
٣٠ 🔆 اباعبدالله بود که اجابت کرد انسان خودش که میبینه، متوجه میشه اصلا خودش نبوده که ناله میکرده... اون کی بوده ناله بکنه در فراق محبوبش؟ 🥀 خودِ اون محبوب بوده که همیشه همراه او، منزل به منزل بوده! و اگر خاری به پایش میرفته، همون محبوبش بوده! خار به پای او رفته! و اگر ناله ای بوده، ناله محبوبش بوده! گفت لبیکم نمی‌آید جواب زان همی‌ترسم که باشم رد باب گفت آن الله تو لبیک ماست و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
🍂 شریفه بنت الحسن بن علی (ع) معروف به سیده شریفه و طبیب اهل بیت دختر امام حسن مجتبی (ع) است بانوی جلیل القدری که همراه اسرای کربلا بعد از واقعه عاشورا از کربلا به کوفه آورده شد و در مسیر کوفه به شام، در نزدیکی شهر حلّه در فاصله 30 کیلومتری از کربلا، از شدّت مصائب و سختی هایی که دید، از ادامه سفر با اسرا بازماند و به شهادت رسید🥀 و در میان نخلستان های اطراف شهر آرمید... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من 🌱 ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
نگویید جا مانده‌ایم! کسی که ‎قلب و روحش رفته جامانده نیست! جامانده کسی است که عشق و شور و طلب زیارت ‎ به ذهنش هم نمی‌رسد و علاقه‌ای ندارد. اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت را برده‌اید. شاکر باشید و نگویید جامانده ایم. 🌿 هو معکم این ما کنتم 🌱 مرا امیدِ وِصالِ تو زنده می‌دارد آیت الله 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٣٠ 🔆 اباعبدالله بود که اجابت کرد انسان خودش که میبینه، متوجه میشه اصلا خودش نبو
۳١ اگر خاری به پا رفته، اگر ناله‌ای بوده، نالۀ محبوبش بوده... 🍂 در طی مسیر، سرِ اباعبدالله ع همراه حضرت رقیه س بوده و نوحه‌هایی هم در این رابطه سروده‌اند اونجا که رقیه س درد دل میکنه با آقا اباعبدالله که: من پام اینطوری شد، و وقتی از قافله جا میموندم، با تازیانه منو می‌آوردند. 💔 تو کجا بودی بابا جان؟! تو کجا بودی وقتی که منو کتک میزدند و به زنجیر می‌بستند؟ ⚡️ جواب این شعر این بود: من کی از تو جدا بودم؟ من همیشه داشتم به تو نگاه میکردم! از بالای نی تو رو میدیدم! منزل به منزل من بودم؛ خار به پای من میرفت! من بودم تازیانه میخوردم! تو نبودی که... خودِ ابی عبدالله طی کرد این منازل رو و حضرت رقیه س، حسین شده بود و داشت حرکت میکرد 🔆 خودِ حسین بود که حرکت میکرد ... و رسید! ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ای باد صبا... برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ❤️ 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 تا شدم حلقه به گوش در میخانهٔ عشق هردم آید غمی از نو به مبارک بادم 🪶 خط خط نستعلیق ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 چون بهاران می‌رسد با ما خزانی می‌کند... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ۳١ اگر خاری به پا رفته، اگر ناله‌ای بوده، نالۀ محبوبش بوده... 🍂 در طی مسیر، سر
٣٢ 🔆 رقیه، حسین شده بود و داشت حرکت میکرد خودِ حسین بود که حرکت می‌کرد! ... و رسید! اینقدر این تمنا زیاد شده بود و دست نکشید تا دشمن رو هم به زانو درآورد! ⚡ اینکه میفرمایند شیطان بندۀ شما می‌شود، اگر طالب باشد، اگر راه بپیمایید... این شیاطین بندۀ رقیه سلام‌الله‌علیها شدند! خاضعِ در برابر او شدند! با چی؟! با زاری، با ناله، با طلب با خواستن، با تمنا! 💔 ما از تو به غیر تو نداریم تمنا ادامه... 🪶 خط... ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
❤️‍🔥 پرسيدم: راه به #او چون است‌؟ گفت: بشارت باد تو را كه اگر نه #او تو را خريدار بودى، تو خريدار
🌼 سلام بر تو که حقیقتا دلتنگتم ♥️ عشق تو دارم در دل و جانم ماه تمامم ، جز تو نخواهم من هیچ شدم تا تمام خودم را به تو دادم 🥀 ای همۀ جان! از تو چه پنهان که خوشنام شدم تا نامت شود ورد زبانم قرارم بردی ای دار و ندارم! ای! چشم به راهم که شاید رسیدی تو به دادم! چگونه از جان نگذرد آن که میداند جان بهای دیدار است؟! مرتضی آوینی 🎼 موسیقی سعید شریعت 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٣٢ 🔆 رقیه، حسین شده بود و داشت حرکت میکرد خودِ حسین بود که حرکت می‌کرد! ... و رس
٣٣ 🥀 طبق رو آوردند... و اون حضرت به زیبایی اجابت کرد حضرت رقیه شاید فرموده باشند من غذا نخواستم! من کِی غذا میخواستم؟ من هیچوقت نخواستم! من توجهی به این چیزها نداشتم! 🥺💔 اون روپوش رو برداشت، دید همون چیزی که تمناش رو داشت، یافت! این جلوهٔ دیگری بود... این غیر اون سری بود که بالای نی بود و دستش نمی‌رسید و او رو در آغوش بگیره! اون خوب بود، زیبا بود، خواستنی بود، ولی دست به او نمی‌رسید! چه شده پدر جان؟ بابا جان! چه شده؟ از بالای نی پایین نمی‌آمدی در آغوش من! حالا از کنار اون نانجیب‌ها اومدی پیش من و اینطور به من نزدیک شدی؟! 🥺 اونجا دیگه از اون وصل‌ی که اتفاق افتاده بود، سخنانی رو گفت و دیگه جایی نداشت... ✨ طلبش اونقدر شدت داشت که دیگه این بدن قابلیت این رو نداشت که محقق بشه و از این قالب خارج شد! نه تنها از قالب تن، بلکه اون روح و علی الارواح التي حلت بفنائک اون روحش هم در حضرت گم شد! قدسیان ناله برآرند که جانم زینب نام زینب تا که بردم، صبر زیر گریه زد ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
🌱 گفت مشق نام لیلی میکنم خاطر خود را تسلّی میکنم 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq