eitaa logo
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
2.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
138 ویدیو
69 فایل
اگر سری بزنی شاید هم پیاله شویم🥀 ادمین👇🏼 @dejavu_nisay @dastneveshteshq470 کانال تلگرام https://t.me/dastneveshteshq 👇🏼 مینی آموزش عکاسی ادیت 📸 @noortasvirdastkhat 🪶🎼 موسیقیِ خطاطی 👇🏼 @MusicCalligraphy
مشاهده در ایتا
دانلود
یه حرم فقط.mp3
2.74M
💔 یه حرم فقط... به میگم از جا موندن...               ▪️ 🎙 ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢٠ ✨ من فکر نکنم حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها هربار که خار به پایش میرفت یا تازیانه
٢١ 🥀 غم اباعبدالله کافیست برای طی شدن منازل زیادی؛ ❤️‍🔥 اون غمی که: گفتم غمم بیفزای اون غمی که انسان رو در یه حالت ابتهاج و مستی میبره و توجه رو از دنیا و مصیبت هاش جدا میکنه اون توجه دائمی که حضرت رقیه س به ابی‌عبدالله ع داشت و همیشه اون حضرت رو پیش رو داشت؛ چه ظاهری و چه باطنی! گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است ادامه... 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢١ 🥀 غم اباعبدالله کافیست برای طی شدن منازل زیادی؛ ❤️‍🔥 اون غمی که: گفتم غمم بیف
٢٢ 🥀 حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها اینقدر پافشاری کرد در طلب خودش اونقدر ناله کرد.. اونقدر زاری کرد... اگر از دردهایی هم سخن به میان می‌آورد، نه بخاطر اینکه... نه! بخاطر دردِ اصلیشه!💔 وقتی با حضرت درد دل میکنه، درد دل فراق خودِ حضرت هست که به شکل‌های مختلفی بیان میشه ❤️‍🔥 از ابتدای راه، تا خرابه راه زیادیست، ولی رقیه نگذاشت اون شعله و آتشی که در دلش شعله می‌کشید، خاموش بشه... ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢٢ 🥀 حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها اینقدر پافشاری کرد در طلب خودش اونقدر ناله کرد..
٢٣ ...از ابتدای راه تا خرابه شام، راه زیادیست خرابه ای که نسبت به طول مسیر که سر اون حضرت رو در کنار اسرا حرکت می‌دادند، به ظاهر دست نیافتنی‌ترین جایی هست برای حتی دیدن سر بریده پدر! خرابه دورتر بود دست‌نیافتنی‌تر بود اما پافشاری رقیه س بیشتر می‌شد! نگفت الان از دست من کاری برنمیاد یا چطور میتونم به خواسته خودم برسم؟ این سوالات رو از خودش نمی‌کرد! 🥀 هیچی غیر از اون خواسته خودش، پیش رویش نبود نه آب بود، نه غذا بود، نه دردهای راه بود؛ در تمام مواقع و در تمام منازل، یاد حسین بود و بس! اگر میخواست توجه به چیز دیگه بکنه، اون شعله خاموش می‌شد لذا هر خاری که به پا میرفت و هر تازیانه‌ای که می‌خورد، اون شعله شدیدتر میشد... ❤️‍🔥 مراقب آتش درونش بود و از خواسته‌اش کوتاه نمی‌آمد... ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢٣ ...از ابتدای راه تا خرابه شام، راه زیادیست خرابه ای که نسبت به طول مسیر که سر
٢۴ ✨ نمیدونم چه درسی باید بگیریم؟ این راه تازیانه ها داره، خار به پا رفتن‌ها داره، سختی‌ها و مشکلات داره... اما چطور میتونه تحمل کنه؟ چطور میتونه از اینها عبور کنه؟ 🥀 با غم و دردِ فراقِ اون محبوبِ خودش میتونه اینها رو تحمل کنه! بلکه اینها برایش شیرین میشه! اگر توجه ما به اون مقصد اصلی باشه! ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢۴ ✨ نمیدونم چه درسی باید بگیریم؟ این راه تازیانه ها داره، خار به پا رفتن‌ها دا
٢۵ ✨ من وقتی طلب دارم که نشون بدم گاهی اوقات طلب رو با زبان نشون میدم ولی اگه در حد زبان بمونه، همونقدر نتیجه داره خدا میفرماید اگه کسی بخواهد و طلب کند به او میدهم در روایت هست که زائر وقتی به قبر حضرت رسید خداوند نجوا میکنه که هر چی طلب‌ کنی، بهت میدم مهم اینه چی طلب‌ میکنی و چقدر طلب می‌کنی! اون اضطراری که برای انسان پدید میاد، هر عملی، هر نگاهی، هر توجهی و هر چیزی که او رو نرسونه به اون سیرآبی، باید ناله بکنه باید زاری بکنه! 💔 گاهی با یک لفظ و با یک مجلس رفتنِ 🥀 گاهی اوقات اینه که تداوم داره در هر کاری... ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢۵ ✨ من وقتی طلب دارم که نشون بدم گاهی اوقات طلب رو با زبان نشون میدم
٢۶ ✨ اون شخصی که داغدارِ غمِ یارش هست و جز به او فکر نمیکنه معلومه به ضرورت زندگی میکنه! معلومه غذا نمیخوره! حضرت رقیه س احتمالا اینطور بوده که اصلا غذا نمیخورده، اگر می‌خورده، به او میخورانده‌اند حضرت زینب سلام الله علیها؛ رقیه س که فکر نمیکنه غذایی هست چیزی هست راهی هست او که اصلا به این چیزها کاری نداره... فقط میگه: من بابامو میخوام... هرکاری هم بکنی عمه جان! من کوتاه نمیام! اگه نرسه به من، من ساکت نمیشم! 🥀 ✨ من ساکت شدم، یعنی نمیخوام! در پند نامه آيت‌الله سعادت پرور آمده که اگر در این راه استقامت نشان ندی، یعنی به خدا صراحتا میگی، خدایا من این متاع رو نمیخوام! اگر این متاع رو میخوام باید طلب کنم... ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
زوار اربعین به سلامت سفر ولی یادی کنید از آنکه نشد قسمتش حرم 💔 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
❤️احب الله من احب حسینا❤️ 🎙 مداحی سیب سرخی 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
نگویید جا مانده‌ایم! کسی که ‎قلب و روحش رفته جامانده نیست! جامانده کسی است که عشق و شور و طلب زیارت ‎ به ذهنش هم نمی‌رسد و علاقه‌ای ندارد. اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت را برده‌اید. شاکر باشید و نگویید جامانده ایم. 🌿 هو معکم این ما کنتم 🌱 مرا امیدِ وِصالِ تو زنده می‌دارد آیت الله 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٣٠ 🔆 اباعبدالله بود که اجابت کرد انسان خودش که میبینه، متوجه میشه اصلا خودش نبو
۳١ اگر خاری به پا رفته، اگر ناله‌ای بوده، نالۀ محبوبش بوده... 🍂 در طی مسیر، سرِ اباعبدالله ع همراه حضرت رقیه س بوده و نوحه‌هایی هم در این رابطه سروده‌اند اونجا که رقیه س درد دل میکنه با آقا اباعبدالله که: من پام اینطوری شد، و وقتی از قافله جا میموندم، با تازیانه منو می‌آوردند. 💔 تو کجا بودی بابا جان؟! تو کجا بودی وقتی که منو کتک میزدند و به زنجیر می‌بستند؟ ⚡️ جواب این شعر این بود: من کی از تو جدا بودم؟ من همیشه داشتم به تو نگاه میکردم! از بالای نی تو رو میدیدم! منزل به منزل من بودم؛ خار به پای من میرفت! من بودم تازیانه میخوردم! تو نبودی که... خودِ ابی عبدالله طی کرد این منازل رو و حضرت رقیه س، حسین شده بود و داشت حرکت میکرد 🔆 خودِ حسین بود که حرکت میکرد ... و رسید! ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ۳١ اگر خاری به پا رفته، اگر ناله‌ای بوده، نالۀ محبوبش بوده... 🍂 در طی مسیر، سر
٣٢ 🔆 رقیه، حسین شده بود و داشت حرکت میکرد خودِ حسین بود که حرکت می‌کرد! ... و رسید! اینقدر این تمنا زیاد شده بود و دست نکشید تا دشمن رو هم به زانو درآورد! ⚡ اینکه میفرمایند شیطان بندۀ شما می‌شود، اگر طالب باشد، اگر راه بپیمایید... این شیاطین بندۀ رقیه سلام‌الله‌علیها شدند! خاضعِ در برابر او شدند! با چی؟! با زاری، با ناله، با طلب با خواستن، با تمنا! 💔 ما از تو به غیر تو نداریم تمنا ادامه... 🪶 خط... ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٣٢ 🔆 رقیه، حسین شده بود و داشت حرکت میکرد خودِ حسین بود که حرکت می‌کرد! ... و رس
٣٣ 🥀 طبق رو آوردند... و اون حضرت به زیبایی اجابت کرد حضرت رقیه شاید فرموده باشند من غذا نخواستم! من کِی غذا میخواستم؟ من هیچوقت نخواستم! من توجهی به این چیزها نداشتم! 🥺💔 اون روپوش رو برداشت، دید همون چیزی که تمناش رو داشت، یافت! این جلوهٔ دیگری بود... این غیر اون سری بود که بالای نی بود و دستش نمی‌رسید و او رو در آغوش بگیره! اون خوب بود، زیبا بود، خواستنی بود، ولی دست به او نمی‌رسید! چه شده پدر جان؟ بابا جان! چه شده؟ از بالای نی پایین نمی‌آمدی در آغوش من! حالا از کنار اون نانجیب‌ها اومدی پیش من و اینطور به من نزدیک شدی؟! 🥺 اونجا دیگه از اون وصل‌ی که اتفاق افتاده بود، سخنانی رو گفت و دیگه جایی نداشت... ✨ طلبش اونقدر شدت داشت که دیگه این بدن قابلیت این رو نداشت که محقق بشه و از این قالب خارج شد! نه تنها از قالب تن، بلکه اون روح و علی الارواح التي حلت بفنائک اون روحش هم در حضرت گم شد! قدسیان ناله برآرند که جانم زینب نام زینب تا که بردم، صبر زیر گریه زد ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٣٣ 🥀 طبق رو آوردند... و اون حضرت به زیبایی اجابت کرد حضرت رقیه شاید فرموده باشند
٣۴ من چطور رقیه رو فراموش کنم؟ همین امشب، چطور میتونم به ابی‌عبدالله برسم؟ مرتب خطورات میاد، چیزهایی میاد، رفیقی، کسی، حرف غیرضروری داره، کار غیرضروری پیش میاد میخوام همراه رقیه باشم یا میخوام خداحافظی کنم؟ یکی رو باید انتخاب کنم اگر میخوام همراهِ حضرت باشم، من اصلا نمیشنوم! کاری به اینها ندارم! غیرضروری پیش اومد، من اصلا نمی‌بینم! من داغدارم! 💔 شب برم بخوابم؟! من مگه می‌تونم بخوابم؟! گاهی اوقات آدم به خودش زور میکنه: نخواب! بیدار باش! بیدار بودن سحر خوبه! دستورِ! 🥀 گاهی اوقات، شعله‌ای تو دلش هست که میخواد بخوابه، خوابش نمی‌بره! چکار کنه؟ اصلا نمیتونه بسمت خواب بره؛ بیدارِ شب‌ها! این میشه طلب، این میشه خواهش، این میشه تمنا! سرِ درس میره، سر کار میره یا تو خونه، متوجه نیست، انگار همه می‌فهمند این حالش یه جور دیگه‌ایِ! من باید اینجور داغدار باشم تا برسم به پای رقیه سلام الله علیها من باید برسم والا او رفته! و ان‌شاءالله خواهیم رسید! و این تمثلاتی که هست، و اون راهِ پیاده‌روی برامون باز شده برای همین؛ که بیشتر احساس همراهی کنیم اینها تازیانه هست من هر روز باید تازیانه بخورم! اصلا تازیانه نخورم زیبا نیست! لذتم در اینه که تازیانه بخورم! تازاینهٔ من چی هست؟ غذای اضافه ای رو نخورم، حرف اضافه‌ای رو نزنم! این شلاقی هست به من؛ خاری هست به پای من. این خارها رو تحمل کن، این تازیانه رو بخور، اشکال نداره؛ در راه محبوب، انسان باید کتک بخوره! حضرت زهرا سلام الله علیها منتظرند این کودکی که شبیه حضرت شده بود در اون خواهش و تمنای خودش، منتظر ما هستند حضرت زهرا س خیلی زیبا ظهور داد، که هرچی لگد زدند به این در، میخ به پهلو رفته، حضرت از هوش رفته، - یه آدم عادی نمیتونه تحمل کنه- ولی ول نمیکنه! علی او رو بلند میکنه... عشق علی، شور علی، تمنای علی، نمیگذاره و او رو بهوش میاره کاری نداره حالا پهلویم شکسته، بدنم مجروحِ، میاد و خودش رو ميرسونه، دست دراز میکنه و کمربند علی رو میگیره و میگه نمیگذارم و میگه من باید به علی خودم برسم! اگر می‌خواهیم فاطمی باشیم، دستمون رو جدا نکنیم 🍂 مگر اینکه اجل برسه و دستمون رو کوتاه کنه... 👈🏼 خاموش مکن آتش افروخته‌ام را ۱۴۰۲ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ جسم و روحم با حرم گشتہ عَجین حال و روزم با غمٺ گشتہ غَمین این سہ جملہ خواب شبهاے من اسٺ ڪربلا ، پاے پیاده 🏴 (از این زاویه، چقدر گنبد بی بی معصومه شبیه گنبد حرم امام حسینه💔) 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ 🥀 ، هیچ چیز قطعی نیست نه، رفتن اونی که میخواد بره نه، نرفتن اونی که نمیتونه بره نه حتی، نرفتن کسی که نمیخواد بره فقط طلب یار مهمه! السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
‌ 🥀 #اربعین، هیچ چیز قطعی نیست نه، رفتن اونی که میخواد بره نه، نرفتن اونی که نمیتونه بره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ، هیچ چیز قطعی نیست نه، رفتن اونی که میخواد بره نه، نرفتن اونی که نمیتونه بره نه حتی، نرفتن کسی که نمیخواد بره 💌 فقط طلب یار مهمه! صَلَّ اللّهُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ 🥀 کاش یک روز سوی تو پرواز کنم.. 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
نزدیک می‌شویم به تپش‌های اربعین ❤️‍🔥 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ ❤️‍🔥 با حب حسین‌ ما را غنی کرد‌.. #ارŸ خط #نس ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🪶 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 🦋 @dastneveshteshq ‌
آره این خواب و رویا نیست.mp3
3.91M
♥️ عزیزترین زندگیم... آره این خواب و رویا نیست مشایه ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
♥️ عزیزترین زندگیم... آره این خواب و رویا نیست مشایه #اربعین #مداحی ✾•┈┈••✦•
‌ ☕️ بفرمایید شای عراقی السلام علیک یا اباعبدالله ♥️ مشایه ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ أنَا أبحَثُ عنِّي؛ وَجَدْتُكَ یٰا حُسین.. و هنگامی که در پیِ خودم بودم تـورا یافتم یاحسین..❤️‍🩹 ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ بین الحرمین عشق العالمین ♥️ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
‌ یا قمر بنی هاشم ♥️ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq