eitaa logo
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
2.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
138 ویدیو
69 فایل
اگر سری بزنی شاید هم پیاله شویم🥀 ادمین👇🏼 @dejavu_nisay @dastneveshteshq470 کانال تلگرام https://t.me/dastneveshteshq 👇🏼 مینی آموزش عکاسی ادیت 📸 @noortasvirdastkhat 🪶🎼 موسیقیِ خطاطی 👇🏼 @MusicCalligraphy
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر غریب بودی... بی یار شدی... دستت رو بستن... سیلی خوردی... شرمنده هم شدی... آروم بگو: امان از دل زینب... 🖤 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
١۵ در خیمهٔ نیم‌سوخته‌ای همه زن‌ها و بچه‌ها را جمع کردند؛ ولی دونفر از اطفال نبودند... ام‌کلثوم، نگاهی مضطرب به زینب انداخت و زینب با عجله بلند شد. هر دو بیرون دویدند و در جستجوی امانت‌های برادر این‌طرف و آن‌طرف صحرا می‌رفتند. کمی دورتر از خیمه‌ها، آنجا که خارهایش را حسین نچیده بود، پیدایشان کردند؛ ساکت و آرام؛ بی‌حرکت و خاموش... 🥀 هر دو، دست به گردن هم انداخته و در آغوش یکدیگر جان داده بودند. آنها را آرام برداشتند... ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ١۵ در خیمهٔ نیم‌سوخته‌ای همه زن‌ها و بچه‌ها را جمع کردند؛ ولی دونفر از اطفال نبودن
١۶ 🥀 هر دو، دست به گردن هم انداخته و در آغوش یکدیگر جان داده بودند. آن‌ها را آرام برداشتند و کنار بدن‌های مطهر شهدا خوابانیدند! یکدفعه، ترس و دل‌هره‌ای که آن دو طفل کشیده بودند و زهره‌ای که از آنان ترکیده بود بر دل زینب نشست؛ چقدر سنگین و کوبنده بود! ولی آن‌قدر قلب زینب بزرگ شده بود که این را زیبا می‌دید! دست حسین، کار خودش را کرده بود... ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
١٧ وقتی که همه را خواباند و از همه چیز خیالش راحت شد، بغضش را خورد، نگاهی به من کرد و گفت: می‌آیی برویم؟! بی‌درنگ گفتم: برویم! بی‌سر و صدا راه افتادیم. نگهبان‌ها متوجه ما شدند ولی دنبالمان نیامدند. مستقیم و مصمم تا یک بلندی رفت. تا به سرازیری رسید، نفسش بریده بریده شد و دیگر زمزمه‌هایش شنیده می‌شد. من صدای ناله و گریه‌ام را نمی‌توانستم نگه دارم. از بقیه هم فاصله گرفته بودیم. می‌توانستیم کمی، خودمان را خالی کنیم. یکدفعه ایستاد. شاید راه را بلد نبود. نگاهش بی‌هدف به این‌سو و آن‌سو پرتاب می‌شد. تپشِ قلبش را می‌شنیدم. در نفس‌هایش، بغض و درد، فواره می‌زد. یک‌دفعه رنگ و رویش، باز شد. حالت چهره‌اش تغییر کرد؛ دقیقاً مثل وقت‌هایی که حسین صدایش می‌زد! مستقیم رفت وسط گودال... رندان تشنه لب را، آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان، رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
☕️ بفرما چای 😊 ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
‌ 🌱 اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم؟ ✍🏼 🪶 خط مرداد٠٢ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ 🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎ 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ٢ 🥀 رقیه (س) چگونه در زمره «الارواح التي حلت بفنائک» قرار گرفت و چطور فدا شد؟ حضر
۱۸ حضرت رقیه س، چطور انسان رو دعوت میکنه که روحش رو هم سرببره و فانی بشه؟ 🔅 ممکنه من کسی باشم که بازوان قدرتمندی نداشته باشم شمشیر ندارم که بخوام مجاهده کنم اونقدر کوچکم و اونقدر ناتوانم که به درد این نبردها نمیخورم اما سلاحی دارم... سِلاحُهُ الْبُکاء... اون طلب خودم رو به این شکل نشان میدم که زاری میکنم... ابزاری بجز زاری ندارم 💔 ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 اسیر عشق تو هستم خدای من ❤️ 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
🌱 منطق الطیر (قسمت سوم) 🔰 طوطی و قند شاهان 🦜 طوطی: مرا قند شاهان و همان قفس آهنین بس است 🕊 هدهد:
🌱 منطق الطیر (قسمت چهارم) 🔰 طاووس و فردوس اعلی 🦚 طاووس: مرا همان فردوس اعلی بس است... 🕊 هدهد: تو را خانه چه سود؟ صاحب‌خانه را بجوی! خانهٔ دل را بجوی! قطره‌ای! بیا و دریا شو! ذره‌ای! بیا... آفتاب شو! خود را به دریا فِکَن، تا از آن شَوی! از ذَرّه دَرگُذر تا آفتاب شوی بیا... جان شو! تو را با اعضا چکار؟ 🌱 گر تو هستی مَردِ کُل، کُل را ببین کُل طَلَب، کُل باش، کُل شو، کُل را گُزین ✔️ فهرست فایل صوتی 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 هرگز نخواهی فهمید چقدر قوی هستید.تا زمانی که ... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
✨ داشتم فکر می کردم خوش‌بخت‌ترین عضوِ هیئت، اسفند [اسپند] است! درمیانه‌ی آتش سینه اش سرخ میشود، می سوزد و نفس راحت میکشد❤️‍🔥 که خودش را فدای تو کرد و تمام! 🥀 اما من چه؟! من هر دفعه تا مرز جنون می‌روم و... دوباره و دوباره و دوباره... 🥺 پس کی فدایت میشوم تا این قلب کمی آرام گیرد؟!💔 👈🏼خانه‌ی ماه اینجاست 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
‌ 🌿 محمد رسول الله (فایل اصلی) 🪶 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 تا که از جانب معشوق نباشد کششی... ✔️ گفت آن «الله» تو، لبیک ماست 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 بدان‌ که هیچوقت از دوست داشتنت کوتاه نمی‌آیم.... 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 القلب حرم الله ✔️ دل حرم خداست... ✔️ خدا را کجا یافتی؟ 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 سخن اینست که ما بی تو نخواهیم حیات 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
یه حرم فقط.mp3
2.74M
💔 یه حرم فقط... به میگم از جا موندن...               ▪️ 🎙 ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ۱۸ حضرت رقیه س، چطور انسان رو دعوت میکنه که روحش رو هم سرببره و فانی بشه؟ 🔅 ممک
١٩ ابزاری بجز زاری ندارم... چطور بوده احوال حضرت یا چرا بگیم بوده؟ هست! چون حقیقت زنده ای هست پیش روی ما... که منزل های زیادی رو با کاروان اسرا گذرانده است احساس فراق... احساس از دست دادنِ نه یک پدر مهربان، نه تنها یک پشت و پناه نه تنها قافله سالار و سپهسالار نه!... از دست دادنِ همۀ خوبیها... جلوۀ همه خوبیها...💔 ساقی شراب شوقم دیشب زیادتر داد گر پاره شد ز مستی پیراهنم به جا بود بر عاصیان هر قوم بگماشت حق بلایی ما خیل عشقبازان هجرانمان بلا بود ادامه... 🪶 خط 🎨 نقاشی ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
🌱 اگر تو صدایم نمی‌کردی من چه می‌فهمیدم تو کیستی؟! 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ١٩ ابزاری بجز زاری ندارم... چطور بوده احوال حضرت یا چرا بگیم بوده؟ هست! چون حق
٢٠ ✨ من فکر نکنم حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها هربار که خار به پایش میرفت یا تازیانه میخورد یا اون راه دور و دراز رو طی میکرد اینها برایش درد و رنجی بود 🔅 این غم ها و ناله ها به شکل ظاهری نیست؛ فرق میکنه! این دردها التیامی هست درمقابل درد و رنجی که از فراق یار و اون توجهی که به ابی‌عبدالله علیه‌السلام داره دیدید کسی که داغدار هست، گاهی خودش رو میزنه؟ این آسیب‌ها التیام هست برای اون داغ اصلی خودش! وگرنه یه کودک سه ساله چطور میتونه این دردها رو تحمل کنه؟! ادامه... 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq
هدایت شده از °•بنت الزهرا(س)•°
این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است سر ترین آقای دنیا را ، خدا بی سر گذاشت @dastneveshteshq ════.🥀.════════ @F_FARID_BENTOLZAHRA
🌿 گوشۀ چشم تو از ملک جهان ما را بس 🪶 خط ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ دست نوشت عشق 💠 @dastneveshteshq