– «من عمِل بما يعلم علَّمهُ الله ما لا يعلم»؛[۱۳] هر كس به آنچه ميداند عمل كند خداوند علم آنچه نميداند را به وي خواهد داد.
با بررسي اين روايات كه بر كاربرد دانستهها تأكيد ميكنند به نتيجة زير ميرسيم:
«اصلیترین مادة درسي براي تعليم و تربيت، علم زندگي در تمام ابعاد آن است.» يعني پيوسته كاربردي بودن علم بايد در نظر گرفته شود و نقش آن در زندگي ملموس باشد.
۲- انسان در تمام لحظات زندگي در حال برقراري ارتباط با موجودات ديگر است و نحوة زندگي انسان به كيفيت مديريت و تنظيم اين ارتباطات بستگي دارد. ارتباط با خدا، ارتباط با خانواده، ارتباط با دوستان، ارتباط با غذا، ارتباط با علم و دانش، ارتباط با طبيعت، ارتباط با خيال، ارتباط با كامپيوتر، ارتباط با دولتها و ملتها، و هزاران ارتباط ديگر كه انسان در يك سوي رشتة آن قرار گرفته است و هر كدام از اينها وي را به سمت خود ميكشند و كسي زندگي موفقي دارد كه بتواند در ميان اين كششها تعادل برقرار كند و با مديريت صحيح زندگي را به سرانجام برساند. به عبارت ديگر انسان پيوسته در حال فعل و انفعال است (كه از آن به ارتباطات تعبير ميكنيم) و اين فعل و انفعال از ارادة انسان سرچشمه ميگيرد كه حاصل توجه اراده به موضوعات پيرامون خود است.
۳- دانشها را بر اساس نوع ارتباط آنها با انسان در زندگي و مقام عمل ردهبندي كرده و هر كدام را در محور مخصوص خود قرار ميدهيم. دقيقاً همين كار در روايت شمارة ۵ انجام شده است و علوم را بر اساس شاخصة پايه و بنيادين «ارتباطات» طبقهبندي كردهاند و لذا اين روايت را به عنوان راهبرد اسلام در طبقهبندي علوم میتوان در نظر گرفت و الله العالم.
نكتهاي كه بايد لحاظ شود اين است كه در طبقهبندي محورهاي زندگي بر اساس ساختار وجودي و ساختار واقعیت خارجی جلو ميرويم، اما در طبقهبندي دانشها به واسطة كثرت مراجعات و كاربرد بيشتر برخي از آنها، بعضي از علوم نسبت به بعض ديگر ضريب اهميتي پيدا كردهاند كه باعث شده است از آن ساختار وجودي فاصله بگيرد. از طرفي ناچاريم علوم موجود را طبقهبندي كنيم و لذا بايد تا حد امكان سعي كنيم بر اساس ساختار عينی پيش برويم كه هر چه طبقهبندي ما به آن ساختار وجودي نزديكتر بشود، ردهبندي ما اعتبار بيشتري پيدا خواهد كرد.
(دریافت فایل تحلیل تفصیلی مستندات روایی)
برخی تصاویر از شبیهسازی «کتابخانه مخروطی چهار طبقه»:
(دریافت فایل فیلم گردش مجازی در کتابخانه مخروطی چهارطبقه – ۴۴MB)
[۱]-أعلام الدين، ص ۳۴۴
[۲]-كافي، ج ۱، ص ۵۰
[۳]-بحار الأنوار ، ج ۱، ص ۲۲۰
[۴]-أعلام الدين، ص ۳۰۵
[۵]-بحار الأنوار ، ج ۱، ص ۲۱۸
[۶]-مصباحالشريعه، ص ۵
[۷]-چرا «معامله الله» به ارتباط با ماوراء ترجمه شده است؟ همانطور كه گفته شد چونحضرت در مقام جامعيت و كلاننگري تحديد اقسام كردهاند، پس نبايد چيزي خارج بماند.از طرفي مواردي مثل فرشتگان يا بهشت و جهنم در هيچ كدام از سه محور ديگر نيست (درقسمت معامله الخلق هم نميتواند باشد چون به قرينة ادامة روايت كه اصول معامله الخلق ذكر ميشود معلوم ميشود كه مراد حضرت از مخلوق، همنوع انسان ميباشد) پسبايد در قسمت معامله الله باشد. لذا ذكر معامله الله ذكر مصداق اتمّ است نه داراي موضوعيت؛ يعني هر چه كه در مقام غير حسّ بشري قرار بگيرد.
[۸]-با دقت در مضامين اين روايت و روايت شمارة ۴ تشابه زياد اين دو روايت به دست ميآيد،و چه بسا هر دو روايت يك نوع تقسيمبندي را ارائه ميكنند.
[۹]-كافي، ج ۱، ص ۳۲
[۱۰]-از كتاب غررالحكم
[۱۱]-الكافي، ج ۱، ص ۴۴
[۱۲]-همان
[۱۳]-أعلام الدين، ص ۳۰۱
[۱۵]- تأثيرگذاري و تأثيرپذيري
انتقال به انجمن بحثوگفتگو در مورد این موضوع
برچسب #اسلام #طبقه بندی #طبقه بندی علوم
دانشنامه, نقشه مسائل
نقشه آرمان شهرها
دانشنامه, نقشه مسائل
فلسفه مضاف