eitaa logo
دستیار محقق
190 دنبال‌کننده
79 عکس
4 ویدیو
125 فایل
برگرفته شده از مجموعه اثار و دوره های استاد شیخ عبدالحمید #واسطی #مبانی #نگرش‌سیستمی #شبکه‌هستی #روش‌تحقیق #نقشه‌راه #شبکه‌مسائل #شبکه‌نیاز #پارادایم #الگوریتم‌اجتهاد #نفوذ‌به‌موضوع #تدریس_اثربخش @salam_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای دین شناسانه دانشنامه, مبانی مبنای دین شناسانه 32 دقیقه خواندن 130 مبنای دین شناسانه مبنای دین شناسانه دانشنامه عبدالحمید واسطی موضوع بحث: « دین » چیست؟ چه محتوایی دارد؟ چه قلمرویی دارد؟ چه انتظاری از آن می‌رود؟ جه زبانی دارد؟ (بسته مبنای دین‌شناسانه در پارادایم شبکه‌ای) مساله بحث: ۱. آیا دین، ظرفیت آگاهی‌بخشی و راهبری زندگی بشر در همه جوانب مادی و معنوی‌اش را دارد؟ ۲. آیا می‌توان از اطلاعات علوم مختلف برای فهم دین استفاده کرد؟ (دین‌شناسی میان‌رشته‌ای) ۳. آیا از بررسی تطبیقی آموزه‌های ادیان با یکدیگر و آموزه‌های اسلام با محصولات بشری, می‌توان برای فهم دین استفاده کرد؟ پیش فرض ها: فرضیه بحث: ۲. زبان دین، واقع‌گراست و توصیف‌های او کاشف از حقایق هستی می باشند و توصیه‌های او دارای منشاء انتزاع حقیقی هستند. ۳. زبان دین چند لایه است و مراتب متعددی از معنای مطابق با واقع را در بر دارد. ۴. دین به‌صورت حداکثری، نسبت به تمام شؤون زندگی انسان حساسیت نشان داده است و نظر داده است. (انتقال به توضیح تفصیلی دین حداکثری) ۵. فهم دین, تابع فهم گزاره‌های دین است و فهم گزاره‌های دین, تابع فهم موضوع و محمول هر گزاره است؛ لذا اطلاعاتی که برای موضوع‌شناسی در گزاره‌های دین استفاده می‌شوند به فهم دین کمک می‌کنند و همچنین مقایسه گزاره‌های دین با گزاره‌های بشری, سبب کشف نقاط اشتراک و اختلاف و تلاش برای کشف علت اختلاف می‌شود و به فهم محتوای گزاره‌های دین کمک می‌کند. ۵. دين، مجموعه‌يي از عناصر و گزاره‌هاي بهم‌پيوسته و نظام‌مند است. (انتقال به توضیح تفصیلی نگرش سیستمی به دین) ۶. اين عناصر و اجزاء‌،‌ تابع اهداف دين هستند و هدف‌گراييِ دين، به اين عناصر شكل مي‌دهد و ساختار ارتباطي آنها با يكديگر را تعيين مي‌كند. ۷. اتحاد مبدء پيدايش دين با مبدء پيدايش هستي، پل ارتباطي دين با واقعيت‌هاست و بر اين اساس، برنامه‌هاي دين جلوه‌هايي از معادلات واقعي است و برنامه‌هاي دين، مدل‌ كردنِ واقعيت‌ها است. ۸. دين، اهداف و برنامه‌هاي خود را اولويت‌بندي مي‌كند. ۹. دين، برای تعامل با عناصر محيطيِ خود برنامه دارد. ۱۰. دين، براي شكل‌دهي به عناصر محيطيِ خود برنامه‌ دارد و آرمان‌ها و هنجارها را در چهارچوب اهدافِ خود تغيير و تحول مي‌بخشد. ۱۱. دين از تضاعف نيروبخشي براي حركت به سمت هدف برخوردار است. ۱۲. فهم دین ممکن و ضابطه‌مند است و رویکرد اکتشافی دارد. (کشف مراد شارع) (انتقال به بحث اجتهاد و منطق فهم دین) ۱۳. فهم دین،‌ بشری و خطاپذیر و قابل اصلاح و ارتقاء است. ۱۴. نتایج فهم روشمند دین،‌ قابل استناد به دین است. (استناد مشروط به اینکه مخاطب بداند این استناد، استناد علمی است (حجیت)، نه استناد واقعیِ وجودی) ۱۵. شناخت دين از طريق تحليل گزاره‌هاي نگرشي، راهبردي و راهكاري ممكن است. ۱۶. یافته‌های قطعی عقل و تجربه بشری، مورد تایید دین هستند اما دینی نیستند (یعنی مُبرِز فعل تکوینی الهی و علم الهی در آنها، وحی نیست.) ۱۷. برنامه‌هاي دين،‌ قابليت خود تنظيمي دارد؛ تعادل‌گرا و تكاملي است. ۱۸. برنامه‌هاي دين، در فرآيندي پيوسته و مستمر و تدريجي تحقق مي‌يابند. ۱۹. هويت و برنامه‌هاي دين را مي‌توان از منظرِ “محرك_ پاسخ” مطالعه كرد. دين داراي شبكة عصبي منسجم و در تحت مديريت اهداف است كه نسبت به محرك‌ها واكنش نشان مي‌دهد. ۲۰. گزاره‌هاي دين را بايد در عرصة اهداف و اولويت‌هاي آن بررسي كرد. ۲۱. سيستم دين از سه خُرده سيستمِ نگرشي، قانوني و فرهنگي تشكيل شده است. ۲۲. اين خُرده سيستم‌ها، مسئوليت تقسيم كار و فعاليت‌ها را در سيستم اصلي به‌عهده دارند. ۲۳. بخش استراتژيك هر سيستمي از سه مولفة: تعادل حياتي، ميدان‌هاي نيرو و برآيندبُرداري تشكيل مي‌شود. تعادل حياتي،نقطه ثقلي است كه مجموعة سيستم خود را براساس آن متعادل مي‌كند و محيط دروني خود را ثبات مي‌بخشد و بين نيروهاي دروني و بيروني موازنه برقرار مي‌كند.ميدان نيرو، صافيِ كليّة ارتباطات در راستاي تحقق اهداف است كه نيروهاي سوق‌دهنده و بازدارنده را فعال مي‌كند. برآيند‌بُرداري، ابزار اندازه‌گيريِ نيروها و عوامل علّي و محرك‌هاي سيستم هستند. در اين تحليل، سطوح تعامل عوامل با يكديگر مشخص مي‌شود.