#مبانی
#مبانیهستیشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای هستی شناسانه
دانشنامه, مبانی
13 دقیقه خواندن
مبنای هستی شناسانه
مبنای هستی شناسانه دانشنامه #عبدالحمیدواسطی
♻️موضوع بحث:
بسته گزارههای « #هستیشناسانه » #حکمت_متعالیه کدامند؟ (#مبانیهستیشناسانهپارادایمشبکهای)
♻️مساله بحث:
هر گونه #حرکتوتغییری در زندگی فردی یا جمعی، وابسته به #قواعدوقوانین حاکم بر هستی است؛ پس هر گونه برنامهریزی در زندگی بشر، باید در #دستگاههستیشناسی صورت پذیرد؛ دستگاه هستیشناسانه #اسلام حاوی چه قواعد و قوانین و معادلاتی است؟ و چه نقشه و تصویری از هستی را ارائه میدهد؟
♻️پیش فرض ها:
فرضیه بحث:
۱. #هستی = شبکه وجودی گسترش یافته از وحدت #بینهایت(خداوند) به کثرت(مخلوقات)، #بهمپیوسته، دارای #مراتبتشکیکی و #حرکت از قوه به فعل و #نظام علتومعلولی
۲. #جهان،دارای ساختار و فرآیندهای ثابت ولی #طیفدار و #فازی است.
۳.ساختارها و #قوانینطبیعی، #زیرساختهایمعرفت، ارزش و حرکت موجودات هستند.
♻️تبیین بحث:
فلسفه و حکمت عبارتست از: مجموعه قوانین و معادلات #وجودشناسانه (علمی که از عوارض ذاتی موجود بما هو موجود بحث میکند.) (انتقال به توضیحات بیشتر)
#مسائلفلسفه در یک تقسیمبندی کلی عبارتند از: (تقسیمبندی شهید مطهری رحمهاللهعلیه براساس گزارش آقای عبودیت با برخی تغییرات)
۱. مسائل مربوط به #اصلوجود و عدم (#بداهت، #اشتراکوجود، #اصالتوجود، #تشکیکوجود، #عدمتمایزدراَعدام)
۲. مسائل مربوط به #اقساموجود (#عینی، #ذهنی، #واجب، #ممکن، #حادث، #قدیم، #ثابت، #متغیر، #واحد،#کثیر، #قوه، #فعل، #جوهر، #عرض)
۳. مسائل مربوط به #قوانینحاکمبروجود (#علیت، #سنخیت، #ضرورتعلّیمعلولی، #تقدموتاخر و #معیتدرمراتبوجود)
۴. مسائل مربوط به #عوالموجود (#طبیعت یا #ناسوت، #مثال یا #ملکوت، #عقل یا #جبروت، #الوهیت یا #لاهوت، #سیرنزولی و #صعودی از لاهوت تا ناسوت)
تصویر دیگری از #مسائلکلیفلسفه را میتوان بهصورت زیر ترسیم کرد:
🔴عنوان کلی:#واقعیت
🔻عنوان جزئی:#وجودواقعیت
مساله:ایا واقعیتی وجود دارد ؟ حقیقت اشیاء چیست ؟ آیا وجود موجودات لایهها و ابعاد و سطوح مختلفی دارد؟
🔻عنوان جزئی: #شناختواقعیت
مساله: می توانم از واقعیت شناخت یقینی داشته باشم ؟ میزان احاطه ما بر واقعیت تا چه اندازه است ؟ چگونه می توانیم ادراکاتمان را از واقعیت افزایش دهیم ؟
🔻عنوان جزئی: #رسیدنبهواقع( #کشفواقع)
#علم ، #ذهن
مساله: علم در هستی چیست ؟ ملاک #صدقوارزشمندی معلومات در چیست ؟ ذهن چیست ؟ مکانیسم #عملکردذهن؟ ارتباط ذهن با #روح چگونه است ؟ ارتباط ذهن با علم چگونه است ؟
🔻عنوان جزئی:#شبکهواقعیت( #هرمهستی )
#اجزاء ، #ارتباطاجزاء
مساله: عالم هستی و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر چگونه است ؟ #عوالمهستی چه می باشد ؟ زاویه نگاه ما به عالم هستی ( اجزاء و ارتباطات آن ) چگونه باید باشد ؟ مراتب عالم هستی چه می باشد ؟
#زاویهنگاهبهعالمهستی
#مراتبعالمهستی
🔴عنوان کلی: #وجود
🔻عنوان جزئی:#انواعوجود
#وجودمحدودونامحدود
#زمان و #مکان و #خروجازانها
مساله:آیا تمام وجودات #محدود هستند یا اینکه وجود #نامحدود نیز داریم ؟ چگونه می توان به #حدوجودی اشیاء پی برد ؟ اگر وجود نامحدود نباشد ، چه اتفاقی می افتد ؟ ( اگر سلسله وجودات محدود به یک وجود نامحدود ختم نشود ، چه اتفاقی می افتد ؟ ) #وجودبرتر دارای چه ویژه گی هایی است ؟ اگر وجود #ازلی و #ابدی نباشد ، چه اتفاقی می افتد ؟ آیا وجود خالق داریم ؟ چگونه می توان از زمان و مکان خارج شد ؟ آیا نهایت و #اصلوجود اشیاء یک دست و یکپارچه و یک سنخ است ؟
#وجودبرتر
#وجودابدیوازلی
#موجوداتغیرمحسوس
🔴عنوان کلی: #علتومعلول
🔻عنوان جزئی: #تاثیرموجوداتبریکدیگر
مساله: عالم علت دارد یا تصادفی است ؟ آیا موجودات تصادفی و بدون علت بوجود آمده اند ؟ آیا هر موجودی علتی دارد ؟ آیا #سلسلهموجودات به یک علت نهایی که خود معلول علتی نیست ختم می شوند ؟
#شیئبیعلت
#سنخیتعلتومعلول
🔴عنوان کلی:#من
🔻عنوان جزئی:#واقعیتمن #قوایمن
#فعلوانفعالاتمن
مساله:آیا من واقعیت دارم ؟ از کجا آمده ام ؟ هدف از آمدن من چه بوده است ؟
هدف از خلق من:موثره وجودی من چه هستند ؟ اجزاء وجودی من چه هستند ؟ فعل و انفعالات وجودی من در موقع احساس ورزیدن چه مواردی هستند ؟ نحوه حرکت و رشد من چگونه است ؟ علت تغییرات در من چه می باشد ؟ تاثیر دیگر وجودات در من چگونه است
🔴عنوان کلی:#محیط
🔻عنوان جزئی: #چیستیمحيط
مساله: #خلقتعالم چیست ؟ سرانجام عالم چیست ؟ قوانین جاری در عالم چیست ؟
چه موجوداتي در عالم بر زندگي من تاثير دارند؟
#مبانی
#مبانیعلمشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای علم شناسانه
دانشنامه, مبانی
مبنای علم شناسانه
3 دقیقه خواندن
114
مبنای علم شناسانه
مبنای علم شناسانه دانشنامه #عبدالحمیدواسطی
♻️موضوع بحث:
« مبانی علمشناسانه» در پارادایم شبکهای
♻️مساله بحث:
یک #دستگاهعلمی موجّه و کارآمد چگونه بهوجود میآید؟
♻️پیش فرض ها:
🔻فرضیه بحث:
◀️۱.#علم= تک گزاره یا مجموعه گزارههاییکه #توصیف یا #تبیین موجّة از واقعیت را ارائه میکنند.
◀️۲.#علومتجربی= #توصیف و #تبیین پدیدههای محسوس برای دستیابی به قدرت #کنترل آنها
◀️۳.#علومانسانی= #توصیف و #تبیین ابعادمختلف #رفتارانسانی برای دست یابی به #پیشبینی و #کنترل آنها
◀️۴.#علمدینی= گزارش روشمند و نظاممنداز #توصیف و #تبیین #دین نسبت به پدیدههای #هستی و #انسانی
◀️۵.#علومانسانی، #عینی و #ناظر به واقع هستند.
◀️۶.#قواعدنظریهپردازی در کلیه #رشتههایعلمی دارای #مبانی و #روش #زیرساختی مشترک است.
♻️تبیین بحث:
در تعریف «#علم» تعابیر زیر ارائه شده است:
(از #کتاب #درآمدیبرفلسفهعلم، #رضاحبیبی، ص۳۳)
#اعتقادیقینی – مجموعهای از قضایای تنظیم شده حول محور واحد – قضایای کلی در مورد یک موضوع – قضایای کلی حاصل از کاوش تجربی.
✳️#تعریفمختار بدینگونه پیشنهاد میگردد:
مجموعه قضایای کلی مبتنی بر اصول موضوعه مشخص که با روش مشخص میتوانند با یکدیگر ترکیب شوند و قضیه جدیدی را تولید کنند. (#دستگاهعلمی)
در #کتاب ارزشمند «#پارادایماجتهاددانشدینی» در مورد #مبانیعام دانش چنین آمده است: (ص۵۳ و ۹۱)
#دانش، ممکن است یعنی سفسطه و شکِّ فراگیر درست نیست.
دانش با در نظر داشتن همه محدودیتها، در صورت کامیابی در #اکتشاف واقع، مطلق است و #نسبیتگرایی عام را برنمیتابد.
#معرفت عبارتست از #باورصادقموجّه.
#آدمی #موجودیمحدود و #خطاپذیر است و #دانشاکتسابی او به تدریج حاصل میشود.
#آدمیان دارای روشهای عام و مشترک برای #تحصیلمعرفت هستند.
تمامی موارد فوق مبتنی بر دیدگاه #معرفتشناسانه «#مبناگرا» است که #سنگبنای #معرفتبشری را «#بدیهیات» میداند یعنی معرفتهای عام مشترک بشری که مستقل از #متغیرهای #زمانی و #مکانی و #شخصی هستند.
مراد از «#دستگاهعلمی» بهمعنی یک «#دانش» که دارای #مبانی، #مسائل و #قواعد است = #مجموعهگزارههایی که درباره یک موضوع به #توصیف، #تعریف، #تفسیر، #تحلیل و #تبیین میپردازند و براساس مبانی و قواعد آن میتوان گزارههای علمی جدید تولید کرد. (انتقال به بحث #نظریهپردازیوتولیدعلم)
هدف از #تحقیقاتعلمی، #کشفموجّهواقعیت است بهطوری که بتوان براساس آن #پیشبینی و #کنترل ایجاد کرد.
و از آنجایی که هم #پدیدههایطبیعی و هم #پدیدههایانسانی فردی و اجتماعی، مبتنی بر ساختارهای از #پیشتعیینشده #خلقت هستند لذا چه در #تحقیقاتتجربی و چه در #تحقیقاتدرعلومانسانی، هدف، دستیابی به #واقعیتثابت و #قابلتعمیم است.
♻️نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث:
#تولیدعلم براساس روش #تجربه و #برهان و #شهود انجامپذیر است. (منابع معتبر #معرفت و روش #اثبات گزارههای علمی)
به دلیل #چندبُعدی، #چندزاویهای و #چندلایهای بودن #واقعیتها، #تحقیقاتعلمی، برای رسیدن به #حداکثرکشف از پدیدهها، باید به سمت روشهای #کلگرایانه و #سیستمی حرکت کنند.
در #پارادایماجتهاددینی، #تحقیقعلمی به منظور #کشفواقع و رسیدن به #باورهایصادقموجه براساس #منابع و #متون #دینی انجام میشود؛ #رویکرداجتهادی، #رویکرداکتشافی است و در پی #کشفواقعیمرادجدیمتکلم است. (از #کتاب #پارادایماجتهاددینی، ص۱۱۰)
#علمدینی، #متنمحور است و براساس #روشبرهانی شدهٔ «#اصولفقه» قابل دستیابی است و با تعبیر «#گزارهعلمیدینی» قابل ارائه است و معنی آن این است که:
براساس #روشمعتبر، #کشف شد که #نظرخداوند در مورد موضوع X چیست؟ چه #توصیفی از آن ارائه کرده است و چه #توصیهای در مورد آن بهکار برده است.
✳️مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
پارادایم شبکهای ، علمشناسی ، فلسفه علم ، نظریات علمی ، دستگاه علمی ، رشته علمی ، موجه سازی
برچسب #پارادایم شبکهای #دانش #دستگاه علمی #رشته علمی #علم #علمشناسی #فلسفه علم #معرفت #موجهسازی #نظریات علمی
دانشنامه, مبانی
#مبانی
#مبانیمعرفتشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای معرفت شناسانه
دانشنامه, مبانی
16 دقیقه خواندن
171
♻️موضوع بحث:
بسته « #معرفتشناسی »مبتنی بر #هستیشناسی #حکمتمتعالیه، حاوی چه گزارههایی است؟ (مبانی #معرفتشناسانهپاردایمشبکهای) (اسلاید بحث)
♻️مساله بحث:
#باورهای صادق مُوجَّه چگونه بهدست میآیند و چگونه میتوان باورهای صحیح را از توهمات تفکیک کرد؟
♻️پیش فرض ها:
🔻فرضیه بحث:
کلیه #مسائلمعرفتشناسی پاسخگوی ده مساله هستند:
◀️۱.#معرفت چیست؟
◀️۲.#سنگبنایمعرفت چیست؟
◀️۳.#منابعمعرفت کدامند؟
◀️۴.#صدق چیست؟
◀️۵.#مفاهیم چگونه #کثرت و #طبقهبندی پیدامیکنند؟
◀️۶.#قضایا چگونه تولید میشوند؟
◀️۷.ملاک #صدق و #اعتبار در #قضایا چیست؟
◀️۸.عوامل #زمینهسازمعرفت کدامند؟
◀️۹.#معرفت، #ضرورتاً #نسبی است یا #معرفتِقطعی #ممکن است؟
◀️۱۰.#صعود و #نزول معرفتی چگونه حاصل میشود؟
✳️بررسی این مسائل با دیدگاه #فلاسفه و #معرفتشناسان #مسلمان به نتایج زیر میرسد:
◀️۱.#واقعیتی #خارجازذهن ما وجود دارد (#ناوابسته به #ذهن و #اراده ما).
◀️۲.دستیابی به این #واقعیت #ممکن است.
◀️۳.#حقیقت=#ادراکمطابقباواقع
◀️۴.#صدق= #مطابقتباواقع
◀️۵.هر کسی مجموعهای از#ادراکاتیقینی را دارد (#بدیهیات #منطق و #فلسفه)
◀️۶.#علمحضوری #سنگبنای #ادراکاتانسان است.
◀️۷.با استفاده از #ابزاربدیهیِ #شکلاولمنطق و #استدلالهایمباشر (#عکس، #عکسنقیض)، میتوان #ادراکاتیقینی دیگری را تولید کرد. (#گسترشپذیری #ادراکاتیقینی)
◀️۸.#معرفت = #ادراکاتصادقموجّه
◀️۹.#دستیابییقینی به واقعیت، ممکن و معقول است=#عقلانیتمعرفت= #رئالیسم (در برابر#ایدهآلیسم بهمعنی #ذهنگرایی)
بنابراین:⬇️
◀️۱۰.#واقعگرایی ممکن است
◀️۱۱.#ذهنگرایی یا #سوبجکتیویسم #ضروری نیست.
◀️۱۲.پس #پارادایمتفسیری تنها راه ممکن #کشفواقع نیست.
◀️۱۳.#چهارچوبهایذهنی (#پارادایمها یا هر گونه #پیشفرض و#پیشداوری) #سرنوشتساز نیستندو میتوان در همه آنها #حقیقتثابتی را کشف کرد.
◀️۱۴.#واقعیت #ثابت است و #ادراک ما از واقعیت قابل #تغییر است.
◀️۱۵.در #علمحضوری نیز #معرفت بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که #تمامالمعلومعندالعالم #منکشف شود)
◀️۱۶.#منابعمعرفتبشری منحصر در #تجربه نیست.
◀️۱۷.#عقل و #شهود و #نقل هم کشف از واقع دارند.
◀️۱۸.#ساختار و #قوانینطبیعت و #فطرت، از #منابعکشفواقع هستند.
◀️۱۹.#ادراکحسی فقط #عوارض #پدیدههایمادی را درک میکند.
#عقل = #ابزارمعرفتیکشفواقعیت با استفاده از #تحلیلهایمفهومییقینی
◀️۲۰.مهمترین #منبعمعرفتی انسان #عقل است و دلیل موجه بودنِ آن، #ابتناءبربدیهیات یا #مایصلالیالبدیهی است. (ابتناء بر #قضایایپیشینی)
◀️۲۱.روند #تولیدمعرفت و #ایجادکثرتدرادراکات، باپیگیری روند #تولیدمفاهیم و #پیدایشکثرتدرمفاهیم، کشف میشود.
◀️۲۲.مفاهیم به مواردی مانند «#حقیقی» ، «#اعتباری» ،«#جزیی» ، «#کلی» ، «#معقولاتاولی» ،«#معقولاتثانیه» ، «#معقولاتفلسفی» ، «#معقولاتمنطقی» تقسیم میشوند.
◀️۲۳.ابزار ایجاد #معرفتهایترکیبی، #تفکر است (فرآیندتولید #تعریفها و فرآیند تولید #حجتها)
۲۴.#مفاهیماعتباری و #ارزشی میتوانند دارای منشاء انتزاع حقیقی باشند و تابعی از آن منشاء باشند.
◀️۲۵.#معیارصدقِ قضایای بدیهی، یا بهدلیل ذاتی بودن محمول برای موضوع است یا بهدلیل ارجاع آن بدیهی به علم حضوری.
◀️۲۶.پدیدهها دارای ابعاد و سطوح و لایهها و مراتبی هستند پس معرفت نیز میتواند درعین اینکه هستهٔ ثابت دارد دارای مراتب و ابعادباشد.
◀️۲۷.به دلیل ذومراتب و ذواضلاع بودن پدیدهها، #رئالیسمخام (یکسان و #یکنواختانگاری دریافت اولیه از هر پدیده) غلط است و #رئالیسمشبکهای(بررسی پدیده در شبکه هستی ازابعاد مختلف) بیشترین کشف از واقعیت را دارا میباشد.
◀️۲۸.به دلیل #رئالیسمشبکهای، پارادایمهای #اثباتگرایی و #تفسیری و #انتقادی نمیتوانندبهتنهایی کاشف از واقع باشند بلکه #پارادایمشبکهای لازم است. (بررسی پدیده و #کشفمختصات آن در شبکه هستی)
◀️۲۹.پدیدهها از حیث وجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست وصدق و کذببردار است.
◀️۳۰.#استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، مفید قطع #روانشناختی است، لذا در کسب معرفت قابل استفاده است.
◀️۳۱.#گزارههایوحیانی و #نقلی، مانند #گزارههایعلمی و #فلسفی معنادار هستند و زبان آنها زبان توصیف و کشف واقع است.
◀️۳۲.معیار #ادراکصادق در علوم انسانی اسلامی، عبارتست از: #مبناگرایی مبتنی بر بدیهیات + روش بدیهی تولید معرفتها + هماهنگی با اهداف و #مقاصدشریعت + هماهنگی با #گزارههایدینی
♻️تبیین بحث:
#مبانی
#مبانیعرفشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای عرف شناسانه
دانشنامه, مبانی
5 دقیقه خواندن
112
♻️موضوع بحث:
« بسته مبانی #جامعهشناسانه ، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه» در #پارادایمشبکهای
♻️مساله بحث:
دیدگاههای جامعهشناسانه، تاریخشناسانه و عرفشناسانه، چه تاثیری در #تولیدنظریات علوم انسانی و #الگوهایپیشرفت و #توسعه دارند؟
♻️پیش فرض ها:
#جامعه = #همزیستی تعدادی از #خانوادهها یا افراد که منجر به شکلگیری #تعاملات #حقوقی، #مالی، #انضباطی و #مدیریتی، #فرهنگی و #ارزشی شود. شکلگیری #جامعه تابعی از شکلگیری #ساختارهایارتباطی است.
#تاریخ = #توصیفزندگی و #تعاملاتافراد و #جوامع در گذشته (#افکار، #احساس و #رفتارها)
#عرف = #تشخیص، #احساس و #عملکرد #ناخودآگاهعمومی مردم در یک #جامعه (#اکثراغلب افراد آن جامعه)
♻️فرضیه بحث:
1)⏪#مفاهیماجتماعی مانند #ملکیت، #زوجیت، #حاکمیت و …، از جنس #معقولاتثانیفلسفی هستند و در عین اینکه #اعتبار شدهاند و #مابازاء مستقیم خارج از ذهن ندارند لکن دارای #منشاءانتزاع خارجی هستند و از نحوه رابطه میان پدیدههای واقعی انتزاع شدهاند.
2)⏪#پدیدههایاجتماعی، صرفاً محصول #کنشهای افراد نیستند که وابسته به #انگیزهها و #تمایلات آنها باشند بلکه از #قوانین و #قواعد #علّیمعلولی نهفته در #زیرساختهایشان پیروی میکنند.
3)⏪هدف از #تشکیلجامعه، #حفظ و #رشد «#فرد» است لذا تکتک افراد در مبانی و رویکردهای صحیح #جامعهشناسانه، موضوعیت دارند و چون افراد در «#شبکههستی» قرار دارند نه مستقل از این شبکه، لذا در بحث «#اصالتجامعه یا #اصالتفرد»، نظر مختار، «#اصالتفرددرشبکه» است، و این قاعده مبنی #دستگاههایحقوقی و #اخلاقی است.
4)⏪#تکاملاجتماعی = ایجاد توانایی برای تکتک افراد در جهت #رفعنیازهایشان در کلیه لایههای #هرمنیازها (تا لایه نهایی که #خودآگاهیبرتر است.)
♻️تبیین بحث:
در #تعریفجامعه تعابیر مختلفی ذکر شده است؛ جدول زیر نمونهای از این تعاریف است:
ردیف(1,2,3,4,5,6,7,8,9)
⏮#تعریفجامعه
1)⏮جامعه نتیجه #قراردادی است که بر اثر برخورد نیروهای اجتماعی در طول مدت به یک تعادل نیرو رسیده است. (#هابز)
2)⏮جامعه #موجودیزنده است که دارای #تولد، #رشد و #مرگ است و تحت قوانین طبیعی تولد، رشد و مرگ قرار دارد (#ارسطو)
3)⏮مجموعه افراد یا گروههایی که با یکدیگر #روابطمتقابل مبتنی بر وابستگی و همبستگی برقرار میکنند و دارای فعالیتی عام و ترکیبی هستند. (#بیرو)
4)⏮جامعه، دستهای از مردم که به اشتراک زندگی میکنند و میکوشند از طریق همکاری وسائل زندگی را فراهم کنند و نسل را استمرار بخشند (#آگبرن)
5)⏮جامعه، کارگاه وسیعی است که وظیفهاش #غلبهبرطبیعت است و از اتحاد آدمیان بهوجود میآید (#سنسیمون)
6)⏮جامعه، کاروانی است که از نسلهای گذشته و حال به سوی #ترقی و #تکامل میرود (#اگوستکنت)
7)⏮در جامعه، مجموعه افراد متمایز و مستقل از یکدیگر نیستند و فرهنگی یکپارچه بر آنها حاکم است. (#کوئن)
مجموعهای از افراد انسانی که با #نظامات و آداب خاص با یکدیگر پیوند خوردهاند و زندگی دستهجمعی دارند.
8)⏮مجموعهای که در #جبر یک سلسله #نیازها و تحت نفوذ یک سلسله #عقیده و #آرمان، بهطور مشترک زندگی میکنند. (#مطهری)
9)⏮مجموعهای از انسانها که با هم زندگی میکنند و کارهایشان مستقل از یکدیگر نیست بلکه تحت یک #نظامحاکمیتی و یک نظام #تقسیمکار با هم مرتبط هستند. (#مصباح یزدی)
جامعه دارای ماهیت مستقل از افرادش نیست اما دارای #هویتمستقل منتزع از افرادش میباشد و بههمین دلیل ارزش افزوده بر هویت فردی افراد دارد و سبب ایجاد #تغییر وتحول در زندگی افراد میشود، لذا با #متغیر«#جامعه» و «#هویتجمعی» باید مانند یک #متغیرواقعی رفتار کرد و در کشف قوانین وقواعد و ساختارهایش کوشید. (#قانونمندیجامعه)در ارتباط میان اصالت فرد و اصالت جمع، قاعده اولیه «#اصالتفردِدرضمنشبکههستی» است. یعنی هر فردی حق دارد هر چه میخواهد #اِعمال کند بهشرطی که #ابدیتش، #روحش، #محیط و #دیگران #ضرر نکنند.
در #تعارض میان #اصالتفردوجمع، درصورتیکه #بقاءجمعِغیرمُجرم متوقف بر از بین رفتن فرد باشد، #بقاءجمع #ترجیح داده میشود اما نه به دلیل #اصالتالجمع بلکه به دلیل اینکه اگر فرد ترجیح داده شود و این ترجیح در همه موارد اجرا شود، بقاء همان فرد به خطر میافتد.
#مبانی
#مبانیروششناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای روش شناسانه
دانشنامه, مبانی
7 دقیقه خواندن
117
♻️موضوع بحث:
#مبنایروششناسانه
♻️مساله بحث:
بسته مبنایی «#روششناسانه» در #پارادایمشبکهای حاوی چه گزارههایی است؟
♻️پیش فرض ها:
بسته #معرفتشناسانه در پارادایم شبکهای پیشفرضهای بحث «#روششناسی» هستند که اهم محورهای آن عبارتند از:
1)#واقعیتیخارجازذهن ما وجود دارد (ناوابسته به ذهن و اراده ما).
2)دستیابی به این واقعیت ممکن است.
3)#حقیقت= #ادراکمطابقباواقع
4)#صدق= #مطابقتباواقع
5)هر کسی مجموعهای از#ادراکاتیقینی را دارد (#بدیهیاتمنطق و #فلسفه)
6)#علمحضوری #سنگبنایادراکات انسان است.
7)با استفاده از #ابزاربدیهیِ #شکلاولمنطق و #استدلالهایمباشر (#عکس، #عکسنقیض)، میتوان ادراکات یقینی دیگری را تولید کرد. (#گسترشپذیریادراکاتیقینی)
8)#معرفت = ادراکات صادق موجّه
9)دستیابی یقینی به واقعیت، ممکن و معقول است=#عقلانیتمعرفت= #رئالیسم (در برابر#ایدهآلیسم بهمعنی #ذهنگرایی)
بنابراین:
10)#واقعگرایی ممکن است
11)#ذهنگرایی یا #سوبجکتیویسم ضروری نیست.
12)پس #پارادایمتفسیری تنها راه ممکن #کشفواقع نیست.
13)#چهارچوبهایذهنی (#پارادایمها یا هر گونه #پیشفرض و#پیشداوری) سرنوشتساز نیستندو میتوان در همه آنها #حقیقتثابتی را کشف کرد.
14)#واقعیتثابت است و ادراک ما از واقعیت قابل #تغییر است.
15)در #علمحضوری نیز #معرفت #بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که #تمامالمعلوم عندالعالم #منکشف شود)
16)#منابعمعرفتبشری منحصر در #تجربه نیست.
17)#عقل و #شهود و #نقل هم #کشفازواقع دارند.
18)#ساختار و #قوانینطبیعت و #فطرت، از #منابعکشفواقع هستند.
19)#ادراکحسی فقط #عوارض پدیدههای مادی را درک میکند.
20)مهمترین #منبعمعرفتی انسان #عقل استو دلیل #موجهبودنِ آن، #ابتناء بر بدیهیات #یامایصلالیالبدیهی است. (#ابتناءبرقضایایپیشینی)
21)روند #تولیدمعرفت و #ایجادکثرتدرادراکات، باپیگیری روند #تولیدمفاهیم و #پیدایشکثرتدرمفاهیم، کشف میشود.
22)#مفاهیم به مواردی مانند «#حقیقی» ، «#اعتباری» ،«#جزیی» ، «#کلی» ، «#معقولاتاولی» ،«#معقولاتثانیه» ، «#معقولاتفلسفی» ، «#معقولاتمنطقی» تقسیم میشوند.
23)ابزار ایجاد #معرفتهایترکیبی، #تفکر است (#فرآیندتولیدتعریفها و #فرآیندتولیدحجتها)
24)#مفاهیم #اعتباری و #ارزشی میتوانند دارای #منشاءانتزاعحقیقی باشند و #تابعی از آن #منشاء باشند.
25)#معیارصدقِ #قضایایبدیهی، یا بهدلیل #ذاتی بودن #محمول برای #موضوع است یا بهدلیل #ارجاع آن بدیهی به #علمحضوری.
26)#پدیدهها دارای #ابعاد و #سطوح و #لایهها و #مراتبی هستند پس #معرفت نیز میتواند درعین اینکه #هستهٔثابت دارد دارای #مراتب و #ابعاد باشد.
27)به دلیل #ذومراتب و #ذواضلاع بودن #پدیدهها، #رئالیسمخام (#یکسان و #یکنواختانگاری #دریافتاولیه از هر پدیده) غلط است و #رئالیسمشبکهای(بررسی پدیده در #شبکههستی ازابعاد مختلف) بیشترین #کشفازواقعیت را دارا میباشد.
28)به دلیل #رئالیسمشبکهای، #پارادایمهای #اثباتگرایی و #تفسیری و #انتقادی نمیتوانندبهتنهایی #کاشفازواقع باشند بلکه #پارادایمشبکهای لازم است. (#بررسیپدیده و #کشفمختصات آن در #شبکههستی)
29)پدیدهها از #حیثوجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست و#صدق و #کذببردار است.
30)#استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، #مفیدقطع #روانشناختی است، لذا در #کسبمعرفت قابل استفاده است
31)#گزارههایوحیانی و #نقلی، مانند #گزارههایعلمی و #فلسفی معنادار هستند و زبان آنهازبان #توصیف و #کشفواقع است.
32)معیار #ادراکصادق در #علومانسانیاسلامی، عبارتست از: #مبناگرایی مبتنی بر #بدیهیات + روش بدیهی #تولیدمعرفتها + هماهنگی با اهداف و #مقاصدشریعت + هماهنگی با #گزارههایدینی
♻️فرضیه بحث:
۱.⏮#روش= #توصیففرآیند انجام #صحیح یک #کار ؛
و #روششناسی = #تبیینروش (#موجّهسازیروش، براساس #اصول و #قواعد #منطقپایه)
۲.⏮ #روشهایسهگانه #مشاهدهتجربی، #برهانعقلی، #شهودقلبی برای #کشفواقعیتها، معتبرند.
۳.⏮ترکیب #روشهایکمّی، #کیفی به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۴.⏮ترکیب #روشاستقرایی و #قیاسی به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۵.⏮#رویکردمیانرشتهای به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۶.⏮#روشالگوریتمی شش مرحلهای برای #کشفواقعیتها، روش منتخب است. (#الگوریتمتحقیقششمرحلهای)
۷.⏮روش «#تفکرشبکهای» حاوی ابزارهای اصلی برای #الگوریتم فوق است. (انتقال به #روشتفکرشبکهای)
#مبانی
#مبانیتاریخشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای تاریخ شناسانه
5 دقیقه خواندن
123
♻️موضوع بحث:
« #بستهمبانی #جامعهشناسانه ، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه» در #پارادایمشبکهای
♻️مساله بحث:
دیدگاههای #جامعهشناسانه، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه، چه تاثیری در #تولیدنظریاتعلومانسانی و #الگوهایپیشرفتوتوسعه دارند؟
♻️پیش فرض ها:
⏮#جامعه = #همزیستی تعدادی از #خانوادهها یا افراد که منجر به شکلگیری #تعاملاتحقوقی، #مالی، #انضباطی و #مدیریتی، #فرهنگی و #ارزشی شود.شکلگیری #جامعه #تابعی از #شکلگیری #ساختارهایارتباطی است.
⏮#تاریخ = #توصیفزندگی و #تعاملاتافراد و #جوامع در #گذشته (#افکار، #احساس و #رفتارها)
⏮#عرف = #تشخیص، #احساس و #عملکرد #ناخودآگاهعمومیمردم در یک #جامعه (#اکثراغلبافرادآنجامعه)
♻️فرضیه بحث:
⏪۱. #مفاهیماجتماعی مانند #ملکیت، #زوجیت، #حاکمیت و …، از جنس #معقولاتثانیفلسفی هستند و در عین اینکه #اعتبار شدهاند و #مابازاء مستقیم #خارج از #ذهن ندارند لکن دارای #منشاءانتزاعخارجی هستند و از نحوه رابطه میان پدیدههای واقعی #انتزاع شدهاند.
۲. پدیدههای اجتماعی، صرفاً محصول کنشهای افراد نیستند که وابسته به انگیزهها و تمایلات آنها باشند بلکه از قوانین و قواعد علّیمعلولی نهفته در زیرساختهایشان پیروی میکنند.
۳. هدف از تشکیل جامعه، حفظ و رشد «فرد» است لذا تکتک افراد در مبانی و رویکردهای صحیح جامعهشناسانه، موضوعیت دارند و چون افراد در «شبکه هستی» قرار دارند نه مستقل از این شبکه، لذا در بحث «اصالت جامعه یا اصالت فرد»، نظر مختار، «اصالت فرد در شبکه» است، و این قاعده مبنی دستگاههای حقوقی و اخلاقی است.
۴. تکامل اجتماعی = ایجاد توانایی برای تکتک افراد در جهت رفعنیازهایشان در کلیه لایههای هرم نیازها (تا لایه نهایی که خودآگاهی برتر است.)
تبیین بحث:
در تعریف جامعه تعابیر مختلفی ذکر شده است؛ جدول زیر نمونهای از این تعاریف است:
ردیف
تعریف جامعه
۱.
جامعه نتیجه قراردادی است که بر اثر برخورد نیروهای اجتماعی در طول مدت به یک تعادل نیرو رسیده است. (هابز)
۲.
جامعه موجودی زنده است که دارای تولد، رشد و مرگ است و تحت قوانین طبیعی تولد، رشد و مرگ قرار دارد (ارسطو)
۳.
مجموعه افراد یا گروههایی که با یکدیگر روابط متقابل مبتنی بر وابستگی و همبستگی برقرار میکنند و دارای فعالیتی عام و ترکیبی هستند. (بیرو)
۴.
جامعه، دستهای از مردم که به اشتراک زندگی میکنند و میکوشند از طریق همکاری وسائل زندگی را فراهم کنند و نسل را استمرار بخشند (آگبرن)
۵.
جامعه، کارگاه وسیعی است که وظیفهاش غلبه بر طبیعت است و از اتحاد آدمیان بهوجود میآید (سنسیمون)
۶.
جامعه، کاروانی است که از نسلهای گذشته و حال به سوی ترقی و تکامل میرود (اگوستکنت)
۷.
در جامعه، مجموعه افراد متمایز و مستقل از یکدیگر نیستند و فرهنگی یکپارچه بر آنها حاکم است. (کوئن)
۸.
مجموعهای از افراد انسانی که با نظامات و آداب خاص با یکدیگر پیوند خوردهاند و زندگی دستهجمعی دارند.
مجموعهای که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده و آرمان، بهطور مشترک زندگی میکنند. (مطهری)
۹.
مجموعهای از انسانها که با هم زندگی میکنند و کارهایشان مستقل از یکدیگر نیست بلکه تحت یک نظام حاکمیتی و یک نظام تقسیمکار با هم مرتبط هستند. (مصباح یزدی)
جامعه دارای ماهیت مستقل از افرادش نیست اما دارای هویت مستقل منتزع از افرادش میباشد و بههمین دلیل ارزش افزوده بر هویت فردی افراد دارد و سبب ایجاد تغییروتحول در زندگی افراد میشود، لذا با متغیر«جامعه» و «هویت جمعی» باید مانند یک متغیر واقعی رفتار کرد و در کشف قوانین وقواعد و ساختارهایش کوشید. (قانونمندی جامعه)در ارتباط میان اصالت فرد و اصالت جمع، قاعده اولیه «اصالت فردِ در ضمن شبکه هستی» است. یعنی هر فردی حق دارد هر چه میخواهد اِعمال کند بهشرطی که ابدیتش، روحش، محیط و دیگران ضرر نکنند.
در تعارض میان اصالت فرد و جمع، درصورتیکه بقاء جمعِ غیرمُجرم متوقف بر از بین رفتن فرد باشد، بقاء جمع ترجیح داده میشود اما نه به دلیل اصالت الجمع بلکه به دلیل اینکه اگر فرد ترجیح داده شود و این ترجیح در همه موارد اجرا شود، بقاء همان فرد به خطر میافتد.
#مبانی
#مبانیدینشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای دین شناسانه
دانشنامه, مبانی
مبنای دین شناسانه
32 دقیقه خواندن
130
مبنای دین شناسانه
مبنای دین شناسانه دانشنامه عبدالحمید واسطی
موضوع بحث:
« دین » چیست؟ چه محتوایی دارد؟ چه قلمرویی دارد؟ چه انتظاری از آن میرود؟ جه زبانی دارد؟ (بسته مبنای دینشناسانه در پارادایم شبکهای)
مساله بحث:
۱. آیا دین، ظرفیت آگاهیبخشی و راهبری زندگی بشر در همه جوانب مادی و معنویاش را دارد؟
۲. آیا میتوان از اطلاعات علوم مختلف برای فهم دین استفاده کرد؟ (دینشناسی میانرشتهای)
۳. آیا از بررسی تطبیقی آموزههای ادیان با یکدیگر و آموزههای اسلام با محصولات بشری, میتوان برای فهم دین استفاده کرد؟
پیش فرض ها:
فرضیه بحث:
۲. زبان دین، واقعگراست و توصیفهای او کاشف از حقایق هستی می باشند و توصیههای او دارای منشاء انتزاع حقیقی هستند.
۳. زبان دین چند لایه است و مراتب متعددی از معنای مطابق با واقع را در بر دارد.
۴. دین بهصورت حداکثری، نسبت به تمام شؤون زندگی انسان حساسیت نشان داده است و نظر داده است. (انتقال به توضیح تفصیلی دین حداکثری)
۵. فهم دین, تابع فهم گزارههای دین است و فهم گزارههای دین, تابع فهم موضوع و محمول هر گزاره است؛ لذا اطلاعاتی که برای موضوعشناسی در گزارههای دین استفاده میشوند به فهم دین کمک میکنند و همچنین مقایسه گزارههای دین با گزارههای بشری, سبب کشف نقاط اشتراک و اختلاف و تلاش برای کشف علت اختلاف میشود و به فهم محتوای گزارههای دین کمک میکند.
۵. دين، مجموعهيي از عناصر و گزارههاي بهمپيوسته و نظاممند است. (انتقال به توضیح تفصیلی نگرش سیستمی به دین)
۶. اين عناصر و اجزاء، تابع اهداف دين هستند و هدفگراييِ دين، به اين عناصر شكل ميدهد و ساختار ارتباطي آنها با يكديگر را تعيين ميكند.
۷. اتحاد مبدء پيدايش دين با مبدء پيدايش هستي، پل ارتباطي دين با واقعيتهاست و بر اين اساس، برنامههاي دين جلوههايي از معادلات واقعي است
و برنامههاي دين، مدل كردنِ واقعيتها است.
۸. دين، اهداف و برنامههاي خود را اولويتبندي ميكند.
۹. دين، برای تعامل با عناصر محيطيِ خود برنامه دارد.
۱۰. دين، براي شكلدهي به عناصر محيطيِ خود برنامه دارد و آرمانها و هنجارها را در چهارچوب اهدافِ خود تغيير و تحول ميبخشد.
۱۱. دين از تضاعف نيروبخشي براي حركت به سمت هدف برخوردار است.
۱۲. فهم دین ممکن و ضابطهمند است و رویکرد اکتشافی دارد. (کشف مراد شارع) (انتقال به بحث اجتهاد و منطق فهم دین)
۱۳. فهم دین، بشری و خطاپذیر و قابل اصلاح و ارتقاء است.
۱۴. نتایج فهم روشمند دین، قابل استناد به دین است. (استناد مشروط به اینکه مخاطب بداند این استناد، استناد علمی است (حجیت)، نه استناد
واقعیِ وجودی)
۱۵. شناخت دين از طريق تحليل گزارههاي نگرشي، راهبردي و راهكاري ممكن است.
۱۶. یافتههای قطعی عقل و تجربه بشری، مورد تایید دین هستند اما دینی نیستند (یعنی مُبرِز فعل تکوینی الهی و علم الهی در آنها، وحی نیست.)
۱۷. برنامههاي دين، قابليت خود تنظيمي دارد؛ تعادلگرا و تكاملي است.
۱۸. برنامههاي دين، در فرآيندي پيوسته و مستمر و تدريجي تحقق مييابند.
۱۹. هويت و برنامههاي دين را ميتوان از منظرِ “محرك_ پاسخ” مطالعه كرد. دين داراي شبكة عصبي منسجم و در تحت مديريت اهداف است كه نسبت به محركها واكنش نشان ميدهد.
۲۰. گزارههاي دين را بايد در عرصة اهداف و اولويتهاي آن بررسي كرد.
۲۱. سيستم دين از سه خُرده سيستمِ نگرشي، قانوني و فرهنگي تشكيل شده است.
۲۲. اين خُرده سيستمها، مسئوليت تقسيم كار و فعاليتها را در سيستم اصلي بهعهده دارند.
۲۳. بخش استراتژيك هر سيستمي از سه مولفة: تعادل حياتي، ميدانهاي نيرو و برآيندبُرداري تشكيل ميشود. تعادل حياتي،نقطه ثقلي است كه مجموعة سيستم خود را براساس آن متعادل ميكند و محيط دروني خود را ثبات ميبخشد و بين نيروهاي دروني و بيروني موازنه برقرار ميكند.ميدان نيرو، صافيِ كليّة ارتباطات در راستاي تحقق اهداف است كه نيروهاي سوقدهنده و بازدارنده را فعال ميكند. برآيندبُرداري، ابزار اندازهگيريِ نيروها و عوامل علّي و محركهاي سيستم هستند. در اين تحليل، سطوح تعامل عوامل با يكديگر مشخص ميشود.
پس آنچه قرآن به سوى آن هدايت مىكند قويمتراز آن چيزيست كه ساير كتب و شرايع بدان هدايت مىكنند. (ر.ك. به تفسير الميزان،ج۱۳ص ۴۷)
[۶]كافى، ج۱ ص۶۰؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ. تعبير ديگري از اين روايت باسند جداگانه بهصورت زير است:
مُحَمَّدُبْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ وَ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليهالسلام قَالَ: سُئِلَ عَنْ مَوْلُودٍ لَيْسَ بِذَكَرٍ وَ لَا أُنْثَىلَيْسَ لَهُ إِلَّا دُبُرٌ كَيْفَ يُوَرَّثُ قَالَ يَجْلِسُ الْإِمَامُ وَيَجْلِسُ عِنْدَهُ نَاسٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَيَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَتُجَالُ السِّهَامُ عَلَيْهِ عَلَى أَيِّ مِيرَاثٍ يُوَرِّثُهُ أَ مِيرَاثِالذَّكَرِ أَوْ مِيرَاثِ الْأُنْثَى فَأَيُّ ذَلِكَ خَرَجَ عَلَيْهِ وَرَّثَهُثُمَّ قَالَ وَ أَيُّ قَضِيَّةٍ أَعْدَلُ مِنْ قَضِيَّةٍ تُجَالُ عَلَيْهَاالسِّهَامُ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ قَالَوَ مَا مِنْ أَمْرٍ يَخْتَلِفُ فِيهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ لَكِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ. (كافي ج۷ص۱۵۸)
[۷] كافي، ج۱ ص۵۹؛ سند: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَىعَنْ يُونُسَ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ عُمَرَ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِيجَعْفَرٍ عليهالسلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ.
[۸] كافي، ج۱ص۵۹؛ سند: عَلِيٌّ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ هَارُونَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام
[۹] كافي، ج۱ ص۵۹؛ سند: عَلِيٌّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ
[۱۰] كافي، ج۱ص۶۱؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِالْأَعْلَى بْنِ أَعْيَنَ قَالَ
[۱۱] كافي، ج۱ص۶۲؛ سند: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِمُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عليهالسلام
[۱۲]وسائل الشيعة، ج۲۵ ص۲۵۹؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِالْكَشِّيُّ فِي كِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبَّادٍ عَنْ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍعليهالسلام
[۱۳] كافي، ج۱ ص۵۹؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِبْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام
[۱۴] الامالي، شيخ طوسي(متوفي۴۶۰ قمري)، انتشارات دارالثقافه قم۱۴۱۴، صفحه۵۸۰؛سند و تكملة روايت: أخبرنا جماعة عن أبيالمفضل، قال حدثنا أبو الحسين رجاء بن يحيى العبرتائي، قال حدثنا يعقوب بن السكيت النحوي، قال سألت أبا الحسن علي بن محمد بن الرضا (عليهم السلام): ما بال القرآن لا يزداد على النشر و الدرس إلاغضاضة قال إن الله تعالى لم يجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو في كل زمان جديد، و عند كل قوم غض إلى يوم القيامة.
[۱۵] نَه حداكثري بودنِ توصيف و تبيين دين. قلمروِ حداكثري با تبيينِ حداقلي،هموارسازِ نظرية “استراتژيك بودن دين” است. روايات فوق تاييدي درونديني بر نظريّة “دين استراتژيك” ميباشند كه توضيح آن خواهد آمد.
[۱۶] ر.ك. به “التبيان في تفسير القرآن”، شيخ محمدبنحسن طوسي(متوفي۴۶۰ هجري)، انتشارات جامعه مدرسين حوزه قم۱۳۷۹، ج۶ ص۴۱۸؛ “مجمعالبيان في تفسير القران”، امينالاسلام ابيعليفضلبنحسينبنفضل طبرسي(متوفي۵۴۸هجري)، انتشارات دارالمعرفه، ج۶ ص۵۸۵ ؛ “الميزان”، علامه طباطبايي، ج۱۲ص۳۲۵ . البته بهنظر ميرسد كه مقصود مرحوم علامه از امور مربوط به هدايت، باتوجه به نظريّه شبكهاي بودن هستي، تمام عناصر و خصوصيات مادي و معنوي، دنيايي وآخرتي، ظاهري و باطني است كه در جهتدادن به حركت انسان دخيل هستند.
[۱۷] كلمة “معادله” در برابر مفهوم “حد” در روايات قرارداده شده است زيرا حدواندازهها بهسبب آثار خاصي كه ايجاد ميكنند مورد نظر هستندو معادلات بيانگر خصوصيات و آثار هستند.
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث:
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
دین شناسی ، فهم دین ، تمدن دینی ، علم دینی ، پارادایم شبکهای ، الگوی اسلامی پیشرفت و توسعه
برچسب #الگوی اسلامی پیشرفت و توسعه #بی نهایت #پارادایم شبکهای #تمدن دینی #دین شناسی #دینشناسی #علم دینی #فهم دین #مبانی
دانشنامه, مبانی
#مبانی
#مبانیارزششناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای ارزش شناسانه
6 دقیقه خواندن
113
مبنای ارزش شناسانه دانشنامه عبدالحمید واسطی
♻️موضوع بحث:
« #ارزش » چیست؟ چه ارتباطی با مباحث #نظریهپردازی در علوم انسانی دارد؟ #بستهارزششناسانه در #پارادایمشبکهای چیست؟
♻️مساله بحث:
آیا میتوان از «#توصیفها»، «#تجویزها» را اخذ کرد؟
چگونه میتوان در تحقیقات، پیشفرضها و #جهتگیریهای #ارزشی، #احساسی و #ایدئولوژیک را تصفیه کرد؟
♻️پیش فرض ها:
✳️فرضیه بحث:
⏮۱. #ارزشها #اعتباری هستند ولی صِرفا قرارداد و اعتبار و توافق افراد با یکدیگر نیستند، بلکه دارای #منشاءانتزاعحقیقی میباشند و تمام قواعد و قوانین حاکم بر منشاء انتزاعشان بر آنها نیز حاکم است.
به عبارت دیگر: گزارههای بیانگر «#حسنوقبحها» و «#الزامها» (باید و نبایدها)، #گزارههایانشایی هستند که دارای منشاء انتزاع حقیقی میباشند (حاوی #گزارهایخبری هستند) و برهمین اساس استنتاج «#باید» از «#هست» انجام میپذیرد و تمام «#بایدها» تابعی از «#هستها» میباشند.
⏮۲. در مقام #کشفحقایق، #ارزشهایخاص افراد نباید دخیل باشند؛ اما #ارزشهایعام یا #بنیادین و #ساختاری، بنابه #ضرورتساختاری دخیل هستند؛ همچنین ارزشهایی که قبلا حق بودن آنها با استدلال حاوی «#ارزشهایبنیادین» منطقا اثبات شده باشد.
♻️تبیین بحث:
⏮۱. #عقلنظری = ابزار #ادراککنندهواقعیات از سنخ «#هستونیست» (کاشف از واقعیتهای غیروابسته به اراده و میل انسان)
⏮۲. #عقلعملی = ابزار #ادراککنندهواقعیتهای از سنخ «#بایدونباید، #خوبوبد» (کاشف از واقعیتهای وابسته به اراده و میل انسان)
⏮۳. رابطه عقل #نظری و #عملی = براساس ادراکات عقل نظری (#محاسباتنفعوضرر)، عقل عملی ضرورت یا عدم ضرورت فعال شدن میل و اراده نسبت به موضوعی را ادراک میکند(ادراک هماهنگی موضوع با اهداف او = ضرورت بالقیاس الی الغیر) و براساس ادراک چنین ضرورتی، «احساس خوبی و بدی»، یا «اراده باید و نباید» #تکویناً تولید میشود. (#انشاء و #اعتبار میشود)
(قید «#تکویناً» در عبارت فوق، بسیار حیاتی است و حلوفصل اصلی مسائل #جبرواختیار است.)
⏮۴. #حسنوقبحذاتی داریم = برخی امور، #تکویناً #خیر برای انسان هستند و برخی #تکوینا #شرّ برای انسان هستند مانند #عدل و #ظلم؛ و اینگونه حسن و قبحها وابسته به ملاحظه و اعتبار کسی نیست.
⏮۵. #عقل قدرت کشف از #حسن و #قبح را در حداقلها، دارد و نیاز به منبعی بیرون از خود ندارد (حسن و قبح عقلی = استقلال عقل در فهم حسن و قبح)
🔹نکته مهم: از حیث منطقی، برای اینکه در نتیجه استدلال بتوانیم «#باید» داشته باشیم، ضروری است یکی از مقدمات حاوی «باید» باشد،
و از آنجایی که «#بایدِنخستین» ضرورت تکوینی دارد لذا ارتباط #اعتباریات با #حقایق منقطع نمیشود؛ و بر همین اساس «#نسبتمطلق» در #اخلاق جاری نیست و #احکاماخلاقی مرتبط با شاخصهای #فطریطبیعی انسان، فراگیر و عمومی است و طبق آن نیز #توبیخ و #تشویق یا #محاکمه و #پاداش صورت میپذیرد. گزارههای توصیفی که بیانگر دانشها هستند با ضمیمهٔ یک گزارهٔ توصیفکنندهٔ یک #ضرورتبنیادین در ساختار خلقت یا ساختار انسان، به گزارههای توصیهای که بیانگر ارزشها هستند منتهی میشوند.
جدول زیر بیانگر #مکاتباخلاقی از زاویه #منشاءمشروعیت «باید و نبایدها» است: (#بایدهایبنیادین و #زیرساختی)
♻️#اصلها و #عموماتفوقانی (#زیرساختها)با استفاده از مکاتب اخلاقی
ریشهیابی باید و نباید و خوب و بد، همسنخ با ریشههای شریعت و دین است. ازمواضعی که این ریشهیابی به تفصیل صورت گرفته است در علم «#فلسفهاخلاق» در بحث #مکاتباخلاقی است. با بررسی #مبانیمکاتباخلاقی میتوان به #ریشهایترین و #زیرساختیترین #عناصرحیاتیانسان پی برد.
🔹گروه:
🔸اسم مکتب اخلاقی:
♦️مبنای زیرساختی آن:
🔹#واقعگرایطبیعی – #غایتگرا
(1,2,3,4,5,6,7,8,9)
1)🔸لذتگرایی[۱]
#hedonism
♦️هر چه لذت دارد خوب است.
2)🔸#سودگرایی[۲]
#utilitarianism
♦️محاسبه #نفعوضرر کارها در مقیاس جمعی و انتخاب کاری که نفع در آن غلبه دارد.
♦️کدام عمل بیشترین سود را دارد؛ کدام قاعده بیشترین سود را دارد؟ (#اصالتفایده)
♦️حداکثر خوشبختی برای حداکثرافراد، شالوده اخلاق قانونگذاری است. (#اصلبیشترینسعادت)
♦️#لذتها با شاخصهای زیر وزندهی میشوند:
⬅️میزان قطعیت حصول[۳]
⬅️زمان حصول زود یا دیر
⬅️شدت[۴]
⬅️خلوص[۵]
⬅️پایداری[۶]
⬅️باروری
⬅️گستردگی و شمول[۷]
#مبانی
#مبانیاجتهادی
خانه > دانشنامه > مبانی > مبانی اجتهادی
7 دقیقه خواندن
134
♻️موضوع بحث:
«بسته مبانی لازم برای اجرای #عملیاتاجتهادفقهی» چیست؟ چرا و چگونه؟
♻️مساله بحث:
اجرای #روشمند عملیات اجتهاد، نیازمند استفاده از مسائلی در #ادبیات، #منطق، #تاریخ، #فقه، #اصول، #تفسیر، #حدیث، #رجال و …است؛ در هر کدام از علوم مذکور، مبانیای که #کثیرالاحتیاج هستند کدامند؟
♻️پیش فرض ها:
⏮۱. #اجتهاد ، بهمعنی عام، تلاش روشمند برای #کشفنظرخداوند در کلیه موضوعات و مسائل زندگی است. (آموزههای معرفتی، قانونی و فرهنگیِ دین)
⏮۲. #اجتهاددینی در اصطلاح ، کوشش علمی برای #اکتشاف و #استخراج روشمند آموزه های دین از منابع معتبر ، و #فهمموجّه آنها (#کشفمرادجدیدین) ، و کشف عناصر و زمینههای لازم برای تحقق و عمل به آنهاست. (بهگونهای که دارای #حجیت و #اعتبار نزد شارع باشد.)
⏮۳. دستیابی به #نظرخداوند در مورد هر موضوع و مسالهای (اعم از اینکه مستقیما ذکر شده باشد یا باید از قواعد و گزارههای مبنایی استخراج شوند) بهطوری که موجه و معتبر باشد روشمند است لذا دارای مراحل #قدمبهقدم از نقطه شروع تا نقطه پایان است و در هر مرحله، شاخصهای صحت و ارزیابی و فرآیند درونی دارد. (انتقال به بحث تفصیلی)
⏮۴. در هر مرحله، از نتایج مباحث علوم ادبی، منطقی، اصولی، تاریخی، حدیثی و …استفاده میشود و برخی از این موارد #کثیرالاستعمال و #کثیرالابتلاء هستند که هر مجتهدی نسبت به آنها باید اتخاذ موضع کند.
♻️فرضیه بحث:
حداقل شانزده #بستهعلمی برای انجام #عملیاتاجتهادی لازم است:
✳️ #مبانیمعرفتی (حاوی سه بسته مبانی #فلسفی، #کلامی و #عرفانی)
✳️ #مبانیادبی (حاوی چهاربسته مبانی #ریشهشناسانه، #صرفی، #نحوی و #بلاغی)
✳️ #مبانیمنطقی
✳️ #مبانیاصولفقهی
✳️ #مبانیقواعدالفقهی
✳️ #مبانیحقوقی
✳️ #مبانیتاریخی
✳️ #مبانیرجالی
✳️ #مبانیتفسیری
✳️ #مبانیفقهالحدیثی
♻️تبیین بحث:
جدول زیر توضیحی اجمالی در رابطه با روند کلی استنباط است:
🔹مرحله:
🔸توضيح:
1)🔹#موضوعشناسي
(عرضه موضوع بر عرف عام و عرف خاص، عرضه موضوع بر عقل و فطرت قطعي)
🔸موضوعي كه حكم آن را ميخواهيم بهدست بياوريم چيست؟
🔸قيود و شرايط تحقق موضوع در نظر عرف عام و عرف خاص چيست؟
🔸موضوع عرفي است يا نياز به كارشناسي دارد؟ (از #موضوعاتمستنبطه است)
🔸تغيير و تبدلات موضوع چگونه است؟
🔸مرتبطات موضوع چه مواردي هستند؟
🔸حداقلهاي قطعي متفقعليه در حدود و ثغور موضوع كدامند؟
2)🔹#عرضهموضوعبرقرآن:
🔸جستجوي كليه محمولهايي كه در قرآن، بر اين موضوع بار شدهاند، با احراز دلالت آيه[۱]
🔸جستجوي كليه محمولهايي كه در قرآن بر مرتبطات قطعي اين موضوع بار شده است. (بررسي عوارض خارج لازم موضوع + مفهومگيري)
3)🔹نسبتسنجي اوليه ميان #محمولاتقرآني
🔸سنجش رابطه ميان محمولهايي كه در قرآن براي اين موضوع ذكر شده است از حيث #تقيد و #تخصيص و #نسخ و #تبيين و #حكومت و #ورود، و رسيدن به يك نگاه منسجم ميان آيات ناظر به اين موضوع (بهمراه #تحليلادبي، #منطقي، #تاريخي)
🔸و علاج تعارضهاي ظاهري اوليه
4)🔹#عرضهموضوعبرروايات:
🔸جستجوي كليه محمولهايي كه در روايات، بر اين موضوع بار شدهاند، با احراز سند[۲] و دلالت روايت[۳]
(اعم از روايات #كلامي و #عقيدتي، روايات #تاريخي، روايات #اخلاقي و روايات #فقهي #شيعه و ا#هلسنت)
🔸جستجوي كليه محمولهايي كه در روايات بر مرتبطات قطعي اين موضوع بار شده است. (بررسي عوارض خارج لازم موضوع + مفهومگيري)
🔸تفكيك ميان روايات داراي #لفظدالبرحكم و #رواياتحاكي از #فعلمعصوم يا #تقريرمعصوم
5)🔹نسبتسنجي اوليه ميان #محمولاتحديثي:
🔸سنجش رابطه ميان محمولهايي كه در روايات براي اين موضوع ذكر شده است از حيث #تقيد و #تخصيص و #نسخ و #تبيين و #حكومت و #ورود ، و رسيدن به يك نگاه منسجم ميان رواياتِ ناظر به اين موضوع
🔸(بهمراه تحليل ادبي، منطقي، تاريخي)
🔸و علاج #تعارضهايظاهرياوليه و علاج #تعارضهايمستقر با #ترجيحاتحجتساز
6)🔹نسبتسنجي ميان #نگاهقرآني و #نگاهروايي:
🔸سنجش رابطه #تقيدي، ت#خصيصي، #تبييني ميان #قرآن و ر#وايات، و اِعمال #تقيد و #تخصيص و #تبيين و #نسخ و #طردها و #حكومت و #ورود
🔸و علاج تعارضهاي ظاهري اوليه و علاج تعارضهاي مستقر با ترجيحات حجتساز
7)🔹نسبتسنجي با #اصولموضوعه و #اهدافقطعيدين
#مبانی
#مبانیازادیشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای آزادی شناسانه
دانشنامه, مبانی
مبنای آزادی شناسانه
7 دقیقه خواندن
103
مبنای آزادی شناسانه
مبنای آزادی شناسانه
موضوع بحث:
« مبنای آزادیشناسانه » در پارادایم شبکهای
مساله بحث:
آیا هر فردی برای اِعمال تمایلاتش در هر شرایطی، آزاد است؟ محدوده «آزادی» کجاست؟ نسبت «دین» با «آزادی» چیست؟
پیش فرض ها:
فرضیه بحث:
۱. آزادی = اِعمال اراده برای رسیدن به تمایلات فردی و جمعی، بدون دخالت دیگران
۲. اصل بر «آزادی» است. (دقت شود: یعنی هر جا دلیلی بر محدود کردن افراد یافت نشود، افراد در اِعمال تمایلاتشان آزاد هستند.)
۳. اولین دلیل محدودکننده «آزادیِ مطلق» ،عقل است. (که حکم میکند در مواردی که ضرر ایجاد میشود، اِعمال تمایلات مُجاز نیست.)
۴. عدل شبکهای، تعیینکننده محدوده آزادی است. (هر کاری در صورتی مُجاز است که در پنج محور عادلانه باشد.)
۵. کلیه محدودههایی که «دین» تعریف کرده است تابع «عدل شبکهای» است. (مصالح و مفاسد واقعی،تعیینکننده حکم هستند.)
تبیین بحث:
قرار گرفتن انسان در عالَم کثرت، سبب شده است زندگیای داشته باشد که «نفع و ضرر» در آن تعریف میشود؛ یعنی هر کاری و هر وضعیتی، سبب خشنودی او نمیشود، سبب حرکت او بهسوی هدف و کمالش نمیشود. در این هستی، پدیدهها دارای شرایط تعریف شده برای تولد، بقاء و رشد خود هستند و هر شرایطی را برنمیتابند. (جبر ساختاری، و البته به صورت طیفدار)
از همینجا ضرورت وجودی برای «تنظیم رفتار» پدید آمده است؛ یعنی: ۱. تا متغیرهای مختلف موثر در رسیدن به یک هدف، تنظیم نشوند نمیتوان به هدف رسید؛ ۲. متغیرهای مختلف، میتوانند آثار نامطلوب نیز ایجاد کنند پس باید برای رفع آثار نامطلوب تلاش کرد.
ضرورت طبیعی «تنظیم رفتار» = ضرورت عقلی محدودسازی اِعمال اراده و تمایلات، برای رسیدن به هدف = آزادی معقول، نه آزادی مطلق.
«باید نخستینِ» بشر در تنظیمات رفتاریاش، «جلب منفعت و حسن عدل + دفع ضرر و قبح ظلم» است؛ این «باید نخستین» بعلاوه قضیه کلیِ «همه افراد بشر دارای طبیعت و فطرت واحد هستند و باید فرصت لازم برای تولد، بقاء و رشد تا رسیدن به کمال داشته باشند» میشود و اولین دلیل قطعی محدودکننده آزادی را پدید میآورد یعنی: «هر کسی در اِعمال تمایلاتش آزاد است بهشرط عدم ضرر به غیر».
توجه تدریجی بشر به سلامتی و طول عمرش، بحث «ضررهای پنهان بدنی» که در اثر تغذیه یا نوع فعالیت یا … ایجاد میشود را فعال کرد؛ به همین ترتیب، توجه به «ضررهای پیدا و پنهان به محیطزیست» و همچنین توجه به «ضررهای پیدا و پنهان به سلامت روانی خود و دیگران» پدید آمدند و قوانینی برای حفظ مصالح جسمی، روانی، محیطی، خانوادگی، شهری و جهانی وضع شدند (وضع قانون = محدودساختن آزادی برای اِعمال هرگونه اراده و تمایل)
تولد مفهوم «عدالت» مبتنی بر زیرساخت فوق است؛
عدل = نسبت ميان امكانات و نيازها و هزينهها كه سبب شود همة عناصر مرتبط با موضوع بتوانند بهسوي كمال طبيعي خود حركت كنند (اِعطَاءُ كُلِْ ذِيحَقّ حَقَّه).
تعاريف و ديدگاههاي مختلفي در موردعدل ارائه شده است، مرحوم علامه طباطبايى رضوان الله تعالى عليه چنين نوشتهاند:
«حقيقت عدل برپاداشتن مساوات است و برقرارى موازنه بين امور، به طورى كه هر چيزى سهم مورد استحقاق خويش را داشته باشد و همه امور، در جاىگاه مستحق خويش قرارگيرند. پس عدل در اعتقاد، آن است كه به حق ايمان آورد و عدل در افعال فردى، آن است كه به آنچه سعادت او را تامين مىكند، عمل كند و از آنچه كه موجب تيرهروزى اواست، اجتناب نمايد. عدل در ميان مردم آن است كه هر شخصى را در جاىگاه مورد استحقاق عقلى، شرعى و عرفى آن قرار دهد.(ر.ك. به تفسير الميزان، ج۱۲، ص۳۵۳).
در فضای «عرفان عملی و اخلاق سلوکی»، اصل، بر عبودیت و تکلیف است چرا که فرد سالک باور به عدم استقلال وجودی خود دارد و خود را مجرای تجلیات الهی میبیند لذا هیچ ارادهای در وجود او فعال نمیشود مگر اینکه رضایت خداوند از آن اراده برای او محرز شده باشد. (و مایشاؤون الا ان یشاء الله)
تبعیت دین از مصالح و مفاسد واقعی، بهصراحت بیانگر این مطلب است که اگر «امر و نهی» ای نسبت به انسان دارد برای دور کردن او از ضررها و مفسدهها و رساندن او به منافع و مصلحتهای هویت او و زندگی اوست.
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
آزادی، عدالت ، عدل شبکهای ، زیرساختهای تمدنی ، زیرساختهای الگوی پیشرفت و توسعه
برچسب #آزادی #زیرساختهای الگوی پیشرفت و توسعه #زیرساختهای تمدنی #شهود خدا #عدالت #عدل شبکهای #مبانی آزادی شناسانه #واسطی
دانشنامه, مبانی
«دین» بیانگر معادلات حرکت انسان در هستی برای اتصال به خداوند است. (انتقال به بحث تفصیلی از دینشناسی)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
دینشناسی، شبکه هستی، برآیند نیروها، معادلات حرکت
پی نوشت:
[1]. دانشنامه آزاد ویکیپدیا
برچسب #برآیند نیروها #دینشناسی #شبکه هستی #مبانی حرکت #معادلات حرکت
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
[1] . ر.ک. شواهدالربوبیه، صدرا، ص۷
[2] . توحيد صدوق، ص ۵۶
[3] . علت اتصاف محمول به موضوع كه امري غير از موضوع باشد، مثلا در جمله «آبگرم شد» علت گرما چيزي غير از آب است. حرارت آتش، حيث تعليلي اين جمله است.
[4] . واسطه در اتصاف محمول به موضوع كه امري غير از موضوع باشد، مثلا در جمله «اين ميز سفيد است» علت سفيد بودن ميز بودن نيست بلكه بواسطه رنگ سفيد خارج ازميز، سفيد شده است.
[5] . از رابطه ميان موضوع با چيز ديگري، مفهومي انتزاع ميشود كه آن مفهوم واسطه در عروض محمول بر موضوع ميشود. مثلا در جمله «پدر فرد خوبي است» مفهوم پدربودن از رابطه موضوع با من ايجاد ميشود و سپس محل براي عروض صفت خوبي ميشود.
[6] . به حدود وجود موضوع، توجه ميشود و موضوع شأن خاصي بهخود ميگيرد و اين شأن واسطه عروض محمول بر موضوع ميشود مثلا در جمله «درختي درخت متمايز از جسمبودن آن است»، حمل «درختي» بر درخت، بواسطه شأن ماهوي وجود درخت است. (ماهيت ازنفاد، حد و پايان شيء انتزاع ميشود)
[7] . به حاق وجود موضوع (نه حدود عدمي آن) توجه ميشود و موضوع شأن خاص بهخودميگيرد و اين شان واسطه عروض محمول بر موضوع ميشود مثلا در جمله «عليّت از اصول فلسفه است» مفهوم »عليّت» از متن وجود موضوع و رابطه آن با موضوع ديگر انتزاع شده است و بواسطه اين شان جديد در معرض حمل محمول قرار گرفته است (مصاديق موضوع درخارج مندمج هستند)
[8] . به حاق موضوع توجه ميشود از حيث داراي مراتبِ مختلف بودن و با اين توجه،موضوع شان خاصي بهخود ميگيرد و اين شان واسطه عروض محمول بر موضوع ميشود مثلادر جمله «نفس انسان قابليت محض است»، از توجه به موضوع يعني «نفس» با لحاظ اينكه داراي مراتب و لايههاي مختلف است، شاني از موضوع توليد ميشود كه بهواسطه آن عروض محمول بر موضوع، موجه ميشود.
[9] . علت يا واسطهاي در عروض محمول بر موضوع وجود ندارد بلكه ذات موضوع علت حمل است، مثلا در جمله «خدا وجود دارد» چيزي از بيرون خداوند علت يا واسطه در ثبوت وجود بر او نيست.
[10] . به حاق موضوع توجه ميشود و به اينكه اين موضوع علت براي بروز يك حالت ميتواندباشد و سپس آن وضعيتِ توانايي براي صدور يك حالت، واسطه براي اتصاف محمول به موضوع ميشود در جمله «اراده من فعال است» نسبت دادن اراده به خود از باب حيث اشراقي است.
برچسب #الگوی پیشرفت #حکمت متعالیه #دینشناسی #رابطه بین خالق و مخلوق #مبانی هستیشناسانه #وحدت در کثرت #وحدت شخصیه وجود #وحدت وجود
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
دینشناسی، مبانی هستیشناسانه، وحدت در کثرت، وحدت در کثرت، الگوی پیشرفت حکمت متعالیه
پی نوشت ها:
[1] . ر.ک. شواهد الربوبیه، صدرا، ص۷
[2]. توحيد صدوق ص ۵۶
[3] . علت اتصاف محمول به موضوع كه امری غير از موضوع باشد، مثلا در جمله «آبگرم شد» علت گرما چيزی غير از آب است. حرارت آتش، حيث تعليلی اين جمله است.
[4] . واسطه در اتصاف محمول به موضوع كه امری غير از موضوع باشد، مثلا در جمله «اين ميز سفيد است» علت سفيد بودن ميز بودن نيست بلكه بواسطه رنگ سفيد خارج از ميز، سفيد شده است.
[5] . از رابطه ميان موضوع با چيز ديگری، مفهومی انتزاع میشود كه آن مفهوم واسطه در عروض محمول بر موضوع میشود. مثلا در جمله «پدر فرد خوبی است» مفهوم پدر بودن از رابطه موضوع با من ايجاد میشود و سپس محل برای عروض صفت خوبی میشود.
[6] . به حدود وجود موضوع، توجه میشود و موضوع شأن خاصی بهخود میگيرد و اين شأن واسطه عروض محمول بر موضوع میشود مثلا در جمله «درختی درخت متمايز از جسم بودن آن است»، حمل «درختی» بر درخت، بواسطه شأن ماهوی وجود درخت است. (ماهيت از نفاد، حد و پايان شیء انتزاع میشود)
[7] . به حاق وجود موضوع (نه حدود عدمی آن) توجه میشود و موضوع شأن خاص به خود میگيرد و اين شان واسطه عروض محمول بر موضوع میشود مثلا در جمله «عليّت از اصول فلسفه است» مفهوم »عليّت» از متن وجود موضوع و رابطه آن با موضوع ديگر انتزاع شده است و بواسطه اين شان جديد در معرض حمل محمول قرار گرفته است (مصاديق موضوع در خارج مندمج هستند)
[8] . به حاق موضوع توجه میشود از حيث دارای مراتبِ مختلف بودن و با اين توجه، موضوع شأن خاصی به خود میگيرد و اين شأن واسطه عروض محمول بر موضوع میشود مثلا در جمله «نفس انسان قابليت محض است»، از توجه به موضوع يعنی «نفس» با لحاظ اينكه دارای مراتب و لايههای مختلف است، شأنی از موضوع توليد می شود كه بهواسطه آن عروض محمول بر موضوع، موجه میشود.
[9] . علت يا واسطهای در عروض محمول بر موضوع وجود ندارد بلكه ذات موضوع علت حمل است، مثلا در جمله «خدا وجود دارد» چيزی از بيرون خداوند علت يا واسطه در ثبوت وجود بر او نيست.
[10] . به حاق موضوع توجه میشود و به اينكه اين موضوع علت برای بروز يك حالت میتواند باشد و سپس آن وضعيتِ توانايی برای صدور يك حالت، واسطه برای اتصاف محمول به موضوع میشود در جمله «اراده من فعال است» نسبت دادن اراده به خود از باب حيث اشراقی است.
برچسب #الگوی پیشرفت #توحید #حکمت متعالیه #دینشناسی #مبانی هستیشناسانه #ناسوت #وحدت در کثرت #وحدت وجود
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
فقه تمدنی
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
سطوح فهم و ادراک
مبانی.xmind
340.1K
ایکس مایند جامع #مبانی در یک #منظومه_فکری و توضیح اجمالی آنها
#Xmaind
#مبانی
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar
مبانی.png
2.35M
نمودار جامع #مبانی در یک #منظومه_فکری و توضیح اجمالی آنها
#نمودارمبانی
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar
در گزارههای دین تعابیر زیر وارد شده است :
2)
قال الصادق علیهالسلام: عَلَینَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَیکمُ التَّفْرِیعُ. (وسائلالشیعه، ج۲۷ ص۶۲)
ترجمه: #مبانی و #قاعدهها را ما بیان میکنیم و #تطبیق آنها بر #حوادث و #مصادیق و #نیازهای روزمرهتان برعهده شماست.
#مبانی_توحیدی
#زندگی_الهی
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar