اولین چیزی که با ان روبرو هستیم چیست؟
مفهوم🔽
(هدف ما از تعریف =برای ایجاد شفافیت و وضوح حداکثری و تمایز برای حداکثر سازی اثرگیری از مفهوم )لذا یا مفهوم مستقیما به خارج وصل میشود
یا مفهوم ما به ازای خارجی(#انتزاع)وصل میشود
🔽
پس از مفهوم به دنبال #رویکردتحلیلی میرویم چراکه با مفهوم روبرو هستیم
🔽
۱)رویکرد تحلیلی(شکافت مفهوم نتیجه رویکرد تحلیلی)
(لغت به عنوان یک نماد برای مفهوم است)
نکته:رویکرد پدیدار شناسانه بعد از رویکرد تحلیلی قرار باید بگیرد چراکه با مفهوم روبرو هستیم
#رویکردتحلیلی اصلی ترین روش در تعاریف است
🔽#رویکردپدیدارشناسانه تبیین ابعاد کثرات=شبکه کثرات میباشد(درمقابل #رویکردتکبعدی=این است و جز این نیست=#تحویل کرایی=#مغالطه کنه و وجه)
🔽
مراحل #رویکردتحلیلی:
۱)کشف معنای لغوی(مترادف #عرفعام)
قدم اول:تحلیل لغوی=کشف معنای لغوی=(تصور اولیه از مفهوم)
قدم دوم:#تحلیلمفهوم:
نکته:در تحلیل مفهومی به مصداق توجهی نداریم
✳️✳️مراحل:
(نکته:تمام تقسیمات مفاهیم در فلسفه در اینجا بکار گیری میشوند)
کلید طلایی:#تحلیلمفهومی یعنی ترجمه لفظ به زبان فلسفه(وجود و عدم)که باید یک تعبیر عدمی و وجودی از مفهوم ارائه دهیم
مثال:برهان صدیقین»برهان برتر است چرا که بین اصل وجود با نتیجه کمترین واسطه وجود دارد
نکته:در مفاهیم اول باید به سراغ معنای لغوی(تحلیل لغوی) سپس مترادف عرف عام که شرطش عن حس و مشاهده عن العرف باشد(شرط موجه بودن عرف عام :صحت عملیات استقرایی آماری است)
مرحله 1⃣: حداقل نتیجه قدم یک را روی میز جلوی چشمانت بگذار
مرحله2⃣:مرتبطات با مفهوم مورد نظر را ترسیم کن(بارش فکری خودت نه مراجعه به بیرون)
تکنیک استخوان ماهی:«تمام فعالیت ها برای دستیابی به فضای مفهوم است»
«#فضایمفهوم ، حداقل تمایز سازی از مابقی مفاهیم را ایجاد میکند»
«نکته:زبان فلسفه ، زبان وجود و عدم//#فضایفلسفه ، فضای #علتومعلول (اگر....انگاه/الف ب هست پس ج نیست )است.
از این جا مرحله ۳ زاییده میشود.
مرحله3⃣:منشاء پیدایش مفهوم مورد نظر را کشف کن
«مفهوم مورد نظر را علت در نظر گرفته و معلول ان را بدست بیاور»
«تمامی علل اربع دخیل هستند»
«از علل اربع " جنس " بدست میاید»
«برای بدست اوردن چگونه جنسی به سراغ مقولات عشر رفته تا فصول حقیقیه بدست بیاید»
«از اینجا مرحله ۴ زاییده میشود»
مرحله 4⃣:عوارض ۹گانه در مفهوم را کشف کن(به دیگر سخن علت صوری)
مرحله 5⃣:عامل ایجاد مفهوم در بستر فوق الذکر را کشف کن(علت فاعلی)=چگونه فعال شدن مفهوم فوق الذکر
مرحله6⃣:اثر مفهوم در فضای درونی را کشف کن(علت غایی)=چه اثری دارد
نکته:علل اربع و مقولات ، تمام ابعادی ست که تا امروز در اختیار ماست و خارج از این ابعاد چیزی نداریم پس اگر در آینده موردی اضافه شد ما نیز به این موارد اضافه خواهیم کرد
۲)بررسی تطبیقی معنای لغوی عام(در زبان های دیگر) برای دستیابی به مبدا لغت
کشف زوایای مختلف دید بشری نسبت به مفهوم(قدر مشترک+وضوح تمایز+اولین مرحله ایجاد تمایز در ذهن که با مقایسه انجام میگردد»»»»»ذهن ۴ مرحله دارد:تمایز ، تجزیه ، ترکیب ، انتزاع
۳)تحلیل لغت به اجزای تشکیل دهنده(ریشه ، وزن ، اشتقاق)
۴)بررسی مترادف ها و متضادها
🔽
رسیدن به #روحمعنا
#تعریفروحمعنا:
#مفهوممشترک بین #مصادیقمتعدد و #متنوع
#ریشهشناسی ما را به روح معنا نزدیک میکند
علامه طباطبایی:راغب اصفهانی در المفردات در جهت اخذ روح معنا کاری شبیه اعجاز انجام داده است
چگونگی کشف روح معنا در #تحلیلمعنایلغوی؟
#مبانی
#مبانیتاریخشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای تاریخ شناسانه
5 دقیقه خواندن
123
♻️موضوع بحث:
« #بستهمبانی #جامعهشناسانه ، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه» در #پارادایمشبکهای
♻️مساله بحث:
دیدگاههای #جامعهشناسانه، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه، چه تاثیری در #تولیدنظریاتعلومانسانی و #الگوهایپیشرفتوتوسعه دارند؟
♻️پیش فرض ها:
⏮#جامعه = #همزیستی تعدادی از #خانوادهها یا افراد که منجر به شکلگیری #تعاملاتحقوقی، #مالی، #انضباطی و #مدیریتی، #فرهنگی و #ارزشی شود.شکلگیری #جامعه #تابعی از #شکلگیری #ساختارهایارتباطی است.
⏮#تاریخ = #توصیفزندگی و #تعاملاتافراد و #جوامع در #گذشته (#افکار، #احساس و #رفتارها)
⏮#عرف = #تشخیص، #احساس و #عملکرد #ناخودآگاهعمومیمردم در یک #جامعه (#اکثراغلبافرادآنجامعه)
♻️فرضیه بحث:
⏪۱. #مفاهیماجتماعی مانند #ملکیت، #زوجیت، #حاکمیت و …، از جنس #معقولاتثانیفلسفی هستند و در عین اینکه #اعتبار شدهاند و #مابازاء مستقیم #خارج از #ذهن ندارند لکن دارای #منشاءانتزاعخارجی هستند و از نحوه رابطه میان پدیدههای واقعی #انتزاع شدهاند.
۲. پدیدههای اجتماعی، صرفاً محصول کنشهای افراد نیستند که وابسته به انگیزهها و تمایلات آنها باشند بلکه از قوانین و قواعد علّیمعلولی نهفته در زیرساختهایشان پیروی میکنند.
۳. هدف از تشکیل جامعه، حفظ و رشد «فرد» است لذا تکتک افراد در مبانی و رویکردهای صحیح جامعهشناسانه، موضوعیت دارند و چون افراد در «شبکه هستی» قرار دارند نه مستقل از این شبکه، لذا در بحث «اصالت جامعه یا اصالت فرد»، نظر مختار، «اصالت فرد در شبکه» است، و این قاعده مبنی دستگاههای حقوقی و اخلاقی است.
۴. تکامل اجتماعی = ایجاد توانایی برای تکتک افراد در جهت رفعنیازهایشان در کلیه لایههای هرم نیازها (تا لایه نهایی که خودآگاهی برتر است.)
تبیین بحث:
در تعریف جامعه تعابیر مختلفی ذکر شده است؛ جدول زیر نمونهای از این تعاریف است:
ردیف
تعریف جامعه
۱.
جامعه نتیجه قراردادی است که بر اثر برخورد نیروهای اجتماعی در طول مدت به یک تعادل نیرو رسیده است. (هابز)
۲.
جامعه موجودی زنده است که دارای تولد، رشد و مرگ است و تحت قوانین طبیعی تولد، رشد و مرگ قرار دارد (ارسطو)
۳.
مجموعه افراد یا گروههایی که با یکدیگر روابط متقابل مبتنی بر وابستگی و همبستگی برقرار میکنند و دارای فعالیتی عام و ترکیبی هستند. (بیرو)
۴.
جامعه، دستهای از مردم که به اشتراک زندگی میکنند و میکوشند از طریق همکاری وسائل زندگی را فراهم کنند و نسل را استمرار بخشند (آگبرن)
۵.
جامعه، کارگاه وسیعی است که وظیفهاش غلبه بر طبیعت است و از اتحاد آدمیان بهوجود میآید (سنسیمون)
۶.
جامعه، کاروانی است که از نسلهای گذشته و حال به سوی ترقی و تکامل میرود (اگوستکنت)
۷.
در جامعه، مجموعه افراد متمایز و مستقل از یکدیگر نیستند و فرهنگی یکپارچه بر آنها حاکم است. (کوئن)
۸.
مجموعهای از افراد انسانی که با نظامات و آداب خاص با یکدیگر پیوند خوردهاند و زندگی دستهجمعی دارند.
مجموعهای که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده و آرمان، بهطور مشترک زندگی میکنند. (مطهری)
۹.
مجموعهای از انسانها که با هم زندگی میکنند و کارهایشان مستقل از یکدیگر نیست بلکه تحت یک نظام حاکمیتی و یک نظام تقسیمکار با هم مرتبط هستند. (مصباح یزدی)
جامعه دارای ماهیت مستقل از افرادش نیست اما دارای هویت مستقل منتزع از افرادش میباشد و بههمین دلیل ارزش افزوده بر هویت فردی افراد دارد و سبب ایجاد تغییروتحول در زندگی افراد میشود، لذا با متغیر«جامعه» و «هویت جمعی» باید مانند یک متغیر واقعی رفتار کرد و در کشف قوانین وقواعد و ساختارهایش کوشید. (قانونمندی جامعه)در ارتباط میان اصالت فرد و اصالت جمع، قاعده اولیه «اصالت فردِ در ضمن شبکه هستی» است. یعنی هر فردی حق دارد هر چه میخواهد اِعمال کند بهشرطی که ابدیتش، روحش، محیط و دیگران ضرر نکنند.
در تعارض میان اصالت فرد و جمع، درصورتیکه بقاء جمعِ غیرمُجرم متوقف بر از بین رفتن فرد باشد، بقاء جمع ترجیح داده میشود اما نه به دلیل اصالت الجمع بلکه به دلیل اینکه اگر فرد ترجیح داده شود و این ترجیح در همه موارد اجرا شود، بقاء همان فرد به خطر میافتد.