#معیارصدق #گزارههاینظری صحت ارجاع آنها به #بدیهیات است.
#معیارصدق #بدیهیات ارجاع آنها به #علومحضوری است.
🔹دیدگاه #پوزیتیویستها خود متناقض است. (خود این معیار با حس درک نمیشود)
#حسیات بدیهی و خطاناپذیر نیستند (معیار صدق آنها بازگشت آنها به #حکمعقل، به همراه آزمایش و تکرار است.
دیدگاه #انسجامگرایان موارد نقض بسیاری دارد مانند افسانهها و نظریههای باطلی که با معارف عصر خود سازگارند.
معنای#انسجام مبهم است.
🔸همان، فصل ۶ و ۷ و ۸ و ۹؛ و درآمدی بر معرفتشناسی، ص۶۷ و ۶۸؛ و گامی به سوی علم دینی،ص۳۲
5)⏮#هدفمعرفت در علوم تجربی انسانی:
#واقعگرائی: #شناختواقعیتها
#ابزارانگاری: یافتن #ابزارهای مناسب برای برآوردن #نیازها
✅هدف اولیه: #شناختواقعیت
هدف ثانوی: تسلط و #اصلاحفرد و جامعه و #حلّمشکلات زندگی و تقویت #نگرشتوحیدی
🔹بر اساس #رئالیسم، شناخت واقعیت به هدف #اصلاحعمل صورت میگیرد.
🔸گامی به سوی علم دینی،ص۶۷
6)⏮#انواعشناخت:
#توصیف، #تبیین و #پیشبینی
✅توصیف و تبیین و پیشبینی در سطح تجربی وجود دارد (#علّی،#تفسیری و #کارکردی)
در سطح #فراتجربی هم تبیین علّی وجود دارد لذا پیشبینی و کنترل قابل تصور است.
🔹جنبههای منطقی و فلسفی #انواعشناخت در علوم انسانی اسلامی، نشاندهنده وجود روابط علّی معلولی میان مفاهیم و پدیدههای #غیرتجربی است.
🔸گامی به سوی علم دینی،ص۶۹ و ص۱۵۳
7)⏮#اصلعینیتدرشناخت:
#مطابقتباواقع، #بیطرفیارزشی و #آزمونپذیریهمگانی
✅مطابقت با واقع در تمام موارد.
#بیطرفیارزشی و #آزمونپذیریهمگانی در #سطحتجربی
🔹#بیطرفیارزشی اگر امکان داشته باشد در سطح تجربی باید رعایت شود، ولی برای #توصیفوضعموجود و ارائة راهکار، از ارزشها میتوان استفاده نمود.
لزوم آزمونپذیری همگانی در تمام علوم محل تردید است
🔸گامی به سوی علم دینی،ص۷۸ و ص۱۵۷ و ۱۵۸
8)⏮#روشدستیابیبهمعرفت:
#اثباتگرائی:#تجربی
#تفسیری: #هرمنوتیکی و #تفسیری
#انتقادی: #پدیدارشناسی + #تحلیلعقلی
✅#روشترکیبی
🔹از تمام #روشهایعام و مشترک میتوان برای #تحصیلمعرفت استفاده نمود.
🔸پارادایم اجتهادی دانش دینی، ص ۵۳ و ص۱۱۲
9)⏮#منابعمعرفت:
#اثباتگرائی: #حس و #تجربه
#تفسیری: #متن
#انتقادی: #لایههایواقعیات
✅#شهود (#علمحضوری)
#عقل
#حسظاهری و #باطنی
#متوندینی (#کتاب و #سنت)
🔹از تمام #منابعمعرفت که خداوند در وجود انسان قرار داده میتوان استفاده نمود.
🔸منابع معرفت، ص۱۶؛ پارادایم اجتهادی دانش دینی، ص ۱۱۳
♻️ پاسخ به برخی #اشکالات #معرفتشناسانه به #امکانتحققعلمدینی را میتوان از نتایج این بحث برشمرد:
ردیف(1,2,3,4,5,6)
⏮#اشکال معرفت شناسانه به #امکانتحققعلمدینی
🔹حوزه اشکال
✅پاسخ
1)⏮گزاره های دینی در #مقامداوری- در#حوزهتجربیات – #ابطالپذیر نیستند، پس علمی نیستند (#واقعنمایی آنها قابل #احراز نیست)
🔹#اصلعلمِدینی
✅تنها معیار #علمیبودن، #ابطالپذیری نیست. بلکه بر اساس #بنیادهایعاممعرفتی این مطلب قابل اثبات است که: گزاره های حاصل از #کشفروشمند از #منابعدینی نیز، قابلیت #احراز #واقعنمایی دارند.
✅وانگهی، خود #علمیبودن بر اساس معیار #ابطالپذیری، مورد اتفاق نیست، و حداقل دو #پارادایم دیگر (#تفسیری و #انتقادی) دیدگاه متفاوتی دارند.
2)⏮#ارزشمعرفتی #گزاره هایدینی در ناحیه #قلمرو: #قلمروگزارههایدین #حداقلی است. یعنی به لحاظ معرفتی دامنه محدودی از حقایق را به ما نشان میدهند. و در نتیجه نباید به با تلقی حداکثری، وارد فهم گزاره های دین شد.
🔹#معرفتدینی
✅کارکرد مورد توافق همگانیِ «#دین» #هدایت به #آخرتبهینه است، #هدایت، صفتی است که به حالت #فکری #روانی #رفتاری جهتداده شده بهسوی عدالت و جلب رضایت خداوند اطلاق میشود (شکلگیری #شخصیتفرد)، #امورزندگانی دنیایی افراد، تاثیر معنیدار در شکلگیری شخصیت آنها دارد بنابراین اگر دین بخواهد عهدهدار هدایت باشد باید نسبت به امور زندگانی دنیایی موضع مناسب اتخاذ کند و #دستورالعمل مناسب ارائه نماید.
3)⏮#تحولعمومیمعرفتدینی
🔹#معرفتدینی
✅نقدهای وارد بر دیدگاه #قبضوبسط. و مهمترین آن: #فقداندلیلبرتعمیم.
4)⏮بر اساس #تمایزپدیده از #پدیدار، شناخت امور #متافیزیکی مانند #وجودخدا، ممکن نیست.
🔹#مبانیعلمِدینی
✅نقدهای وارد بر #دیدگاهکانت، پاسخ این اشکال است. از جمله: چگونگی کشف اصل دیدگاه #کانت، خارج از حوزه پدیدارها؟
و در نتیجه #قابلتعمیمنبودن اصل #نظریهکانت یا به بیان دیگر #نسبیبودن.
5)⏮#فهمازدین باید خود را با #تجربه و #عقلانیتتجربی هماهنگ کند.
🔹#منابععلمِدینی
✅#فهمازدین، در چهارچوب #عقلانیتپایه و #تجربهقطعی قرار میگیرد و #تابعی از #برهان است لذا #فرضیاتتجربی #غیرقطعی و لو با شواهد زیاد، نمیتوانند تعیینکننده صحت یا سقم فهم دینی باشند.
#مبانی
#مبانیروششناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای روش شناسانه
دانشنامه, مبانی
7 دقیقه خواندن
117
♻️موضوع بحث:
#مبنایروششناسانه
♻️مساله بحث:
بسته مبنایی «#روششناسانه» در #پارادایمشبکهای حاوی چه گزارههایی است؟
♻️پیش فرض ها:
بسته #معرفتشناسانه در پارادایم شبکهای پیشفرضهای بحث «#روششناسی» هستند که اهم محورهای آن عبارتند از:
1)#واقعیتیخارجازذهن ما وجود دارد (ناوابسته به ذهن و اراده ما).
2)دستیابی به این واقعیت ممکن است.
3)#حقیقت= #ادراکمطابقباواقع
4)#صدق= #مطابقتباواقع
5)هر کسی مجموعهای از#ادراکاتیقینی را دارد (#بدیهیاتمنطق و #فلسفه)
6)#علمحضوری #سنگبنایادراکات انسان است.
7)با استفاده از #ابزاربدیهیِ #شکلاولمنطق و #استدلالهایمباشر (#عکس، #عکسنقیض)، میتوان ادراکات یقینی دیگری را تولید کرد. (#گسترشپذیریادراکاتیقینی)
8)#معرفت = ادراکات صادق موجّه
9)دستیابی یقینی به واقعیت، ممکن و معقول است=#عقلانیتمعرفت= #رئالیسم (در برابر#ایدهآلیسم بهمعنی #ذهنگرایی)
بنابراین:
10)#واقعگرایی ممکن است
11)#ذهنگرایی یا #سوبجکتیویسم ضروری نیست.
12)پس #پارادایمتفسیری تنها راه ممکن #کشفواقع نیست.
13)#چهارچوبهایذهنی (#پارادایمها یا هر گونه #پیشفرض و#پیشداوری) سرنوشتساز نیستندو میتوان در همه آنها #حقیقتثابتی را کشف کرد.
14)#واقعیتثابت است و ادراک ما از واقعیت قابل #تغییر است.
15)در #علمحضوری نیز #معرفت #بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که #تمامالمعلوم عندالعالم #منکشف شود)
16)#منابعمعرفتبشری منحصر در #تجربه نیست.
17)#عقل و #شهود و #نقل هم #کشفازواقع دارند.
18)#ساختار و #قوانینطبیعت و #فطرت، از #منابعکشفواقع هستند.
19)#ادراکحسی فقط #عوارض پدیدههای مادی را درک میکند.
20)مهمترین #منبعمعرفتی انسان #عقل استو دلیل #موجهبودنِ آن، #ابتناء بر بدیهیات #یامایصلالیالبدیهی است. (#ابتناءبرقضایایپیشینی)
21)روند #تولیدمعرفت و #ایجادکثرتدرادراکات، باپیگیری روند #تولیدمفاهیم و #پیدایشکثرتدرمفاهیم، کشف میشود.
22)#مفاهیم به مواردی مانند «#حقیقی» ، «#اعتباری» ،«#جزیی» ، «#کلی» ، «#معقولاتاولی» ،«#معقولاتثانیه» ، «#معقولاتفلسفی» ، «#معقولاتمنطقی» تقسیم میشوند.
23)ابزار ایجاد #معرفتهایترکیبی، #تفکر است (#فرآیندتولیدتعریفها و #فرآیندتولیدحجتها)
24)#مفاهیم #اعتباری و #ارزشی میتوانند دارای #منشاءانتزاعحقیقی باشند و #تابعی از آن #منشاء باشند.
25)#معیارصدقِ #قضایایبدیهی، یا بهدلیل #ذاتی بودن #محمول برای #موضوع است یا بهدلیل #ارجاع آن بدیهی به #علمحضوری.
26)#پدیدهها دارای #ابعاد و #سطوح و #لایهها و #مراتبی هستند پس #معرفت نیز میتواند درعین اینکه #هستهٔثابت دارد دارای #مراتب و #ابعاد باشد.
27)به دلیل #ذومراتب و #ذواضلاع بودن #پدیدهها، #رئالیسمخام (#یکسان و #یکنواختانگاری #دریافتاولیه از هر پدیده) غلط است و #رئالیسمشبکهای(بررسی پدیده در #شبکههستی ازابعاد مختلف) بیشترین #کشفازواقعیت را دارا میباشد.
28)به دلیل #رئالیسمشبکهای، #پارادایمهای #اثباتگرایی و #تفسیری و #انتقادی نمیتوانندبهتنهایی #کاشفازواقع باشند بلکه #پارادایمشبکهای لازم است. (#بررسیپدیده و #کشفمختصات آن در #شبکههستی)
29)پدیدهها از #حیثوجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست و#صدق و #کذببردار است.
30)#استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، #مفیدقطع #روانشناختی است، لذا در #کسبمعرفت قابل استفاده است
31)#گزارههایوحیانی و #نقلی، مانند #گزارههایعلمی و #فلسفی معنادار هستند و زبان آنهازبان #توصیف و #کشفواقع است.
32)معیار #ادراکصادق در #علومانسانیاسلامی، عبارتست از: #مبناگرایی مبتنی بر #بدیهیات + روش بدیهی #تولیدمعرفتها + هماهنگی با اهداف و #مقاصدشریعت + هماهنگی با #گزارههایدینی
♻️فرضیه بحث:
۱.⏮#روش= #توصیففرآیند انجام #صحیح یک #کار ؛
و #روششناسی = #تبیینروش (#موجّهسازیروش، براساس #اصول و #قواعد #منطقپایه)
۲.⏮ #روشهایسهگانه #مشاهدهتجربی، #برهانعقلی، #شهودقلبی برای #کشفواقعیتها، معتبرند.
۳.⏮ترکیب #روشهایکمّی، #کیفی به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۴.⏮ترکیب #روشاستقرایی و #قیاسی به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۵.⏮#رویکردمیانرشتهای به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۶.⏮#روشالگوریتمی شش مرحلهای برای #کشفواقعیتها، روش منتخب است. (#الگوریتمتحقیقششمرحلهای)
۷.⏮روش «#تفکرشبکهای» حاوی ابزارهای اصلی برای #الگوریتم فوق است. (انتقال به #روشتفکرشبکهای)
♻️تبیین بحث:
«#روششناسی» یکی از شاخههای «#فلسفهعلم» از #فلسفههایمضاف است که به بررسی «#پدیده» از بیرون میپردازند (از #معرفتهایدرجهدوم است). در #روششناسی، #فرآیندکشفواقعیت و رسیدن به #حقیقت بررسی میشود بهطوری که مبتنی بر #عقلانیتپایه و #منسجم با آن باشد (#موجّهسازی)
«#روش» در علوم، #توصیفمنابع، #مراحل، #ابزارها و#ضوابط یک #تلاشفکری برای #تولید«معرفت» است. (#باورصادقموجّه) پشتصحنه «#روش» در علوم، #قانونمندیهستی و #ضابطهدار بودن #وجود و #عدم پدیدهها و #حرکت و #تغییر پدیدههاست؛ چرا که فقط در این صورت میتوان با بررسی چندین تجربه #حضوری یا #حصولی، حکم به «#تعمیم» داد
از سوی دیگر «#تنوعروشها» با #طیفدار بودن هستی (#فازیبودن) و #مراتب داشتن، وجود و عدم پدیدهها و حرکت و تغییر در پدیدههاست (تعابیری مانند #ابعاد، #لایهها، #زوایا، #سطوح، و…بیانگر همان «#مراتب» داشتن است.) «#روششناسی» با #خطادرشناخت، #مغالطات و در نتیجه با #صدق و #کذب در نتایج تحقیقات گره خورده است؛ بروز #خطادرشناخت، نشان داده است که پدیدهها همیشه همانطور که به نظر میرسد نیستند؛ پدیدهها میتوانند #شرور باشند (#غیرازآنچههستندبهنظربیایند) و اینطور نیست که با اولین #تماسفکری با پدیده، #شناختقطعیجامع از آن حاصل میشود
#مکتبهایروششناسانه #تابعی از #پارادایمهای سهگانه رایج در علوم هستند: #پارادایماثباتگرایی ،#پارادایمتفسیری و #پارادایمانتقادی (نکته: در فضای #پُستمدرن، #پارادایمگفتمانی و#پارادایمهرمنوتیکفلسفی، ویرایشی از #پارادایمتفسیری هستند.) و مبنای #روششناسانه موسسه نیز تابعی از #پارادایمشبکهای است.(انتقال به تفصیل بحث پارادایمها)
✅براساس #پارادایمشبکهای:
۱.#تجربه، از #منابعمعرفت است و#روشتجربی که مبتنی بر #استقراء است با ضوابطش، #معرفتزا است و کاشف از ساختار یا معادلهای در خلقت است.
۲.#عقل، از #منابعمعرفت است و #روشعقلانی که مبتنی بر #برهانمنطقی و #قیاس است با ضوابطش، #معرفتزا است. لذا روش «#تحلیلمفهومی» برای کشف برخی از ابعاد یک پدیده باید بهکار برود.
۳.#وحی یا #شهودقلبی، از #منابعمعرفت است و #روشوحیانی که مبتنی بر #شهود و #علمحضوری است با ضوابطش، #معرفتزا است.
۴.«#کمیّت» نماد #حدّ و #مرز و #کثرت و #تمایز در #هستی است لذا #کَمّیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر #کمّیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۵. «#کیفیت» نماد #تشکیکی بودن وجود و #مراتب در هستی است، لذا #کیفیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر کیفیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۶.#ظاهر و #بُعدمحسوس پدیدهها، فارغ از #متغیرهایزمانی و #مکانی و #ارتباطی، بخشی از #وجودواقعی آنهاست لذا #روشتجربی با ضوابطش #معرفتزاست.
۷.#باطن و #بُعدنامحسوس پدیدهها (#منشاءهایدرونی #بروز و #ظهورات هر پدیده) بخشی از وجود واقعی آنهاست و میتواند براساس «بستر و زمینه و #متغیرهایزمانی و#مکانی و#ارتباطی»تغییر کند. لذا روشهای#تفسیری وابسته به#زمینه یا#فاعلشناسا با ضوابطش میتواند#معرفتزا باشد. نکته بسیار مهم: #امکانتغییر در پدیده براساس تاثیرات زمینهای، نامحدود نیست و به#طیف اصلی وجودی پدیده محدود میشود.
۸. بر این اساس (یعنی محور هفتم)روش «#هرمنوتیکی» مبتنی بر#مبناگرویمعرفتشناسانه، قابل استفاده است و برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها و گزارهها باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۹.بر همین اساس روش«#پدیدارشناسانه» نیز برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها باید مورد استفاده قرار بگیرد
۱۰.بر همین اساس، روش «#تحلیلتاریخی» نیز که بستری برای مشاهده عینی#رفتارهایپدیدهها و#کشفمعادلاتنهفته در آنهاست، باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۱۱. بر همین اساس، روش «#عرفکاوی» که از روشهای وابسته به#زمینه و#بسترپدیده یا#متن است نیز باید مورد استفاده قرار بگیرد. از نتایج این اصل، ضرورت استفاده از«#تحلیلهایزبانی» در کشف واقعیتهاست
۱۲.#علوممختلف،#بررسیپدیدههایخلقتاززوایایمختلف هستند و از آنجاییکه پدیدهها#تکبُعدی نیستند و#شبکهای هستند، برای#کشفتمامجوانب و#زوایای یک پدیده به هدف#پیشبینی و#کنترل، باید از روشهای«#میانرشتهای» استفاده کرد
مجموعه این#اصولدوازدهگانه را میتوان در«#الگوریتمتحقیقموضوعمحور» بهصورت زیر تجمیع کرد:
✅در#روشتحقیق، برای#کشفواقعیتها، از#رویکردتلفیقیتطبیقی استفاده میکنیم
#تلفیق و#تطبیق شش رویکرد زیر:[۱]
#رویکرد#تحلیلزبانی،#تحلیلمفهومی،#پدیدارشناسی و#تجربی[۲]،#تحلیلوجودی[۳]،#تاریخی[۴]،#میانرشتهای
که به ترتیب ذکر شده، مورد استفاده قرار میگیرند:[۵]
(انتقال به توضیحوتفصیل هر یک از مراحل، در بحث«#روشتحقیقدرعلومانسانی»)
#مبانی
#مبانیتاریخشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای تاریخ شناسانه
5 دقیقه خواندن
123
♻️موضوع بحث:
« #بستهمبانی #جامعهشناسانه ، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه» در #پارادایمشبکهای
♻️مساله بحث:
دیدگاههای #جامعهشناسانه، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه، چه تاثیری در #تولیدنظریاتعلومانسانی و #الگوهایپیشرفتوتوسعه دارند؟
♻️پیش فرض ها:
⏮#جامعه = #همزیستی تعدادی از #خانوادهها یا افراد که منجر به شکلگیری #تعاملاتحقوقی، #مالی، #انضباطی و #مدیریتی، #فرهنگی و #ارزشی شود.شکلگیری #جامعه #تابعی از #شکلگیری #ساختارهایارتباطی است.
⏮#تاریخ = #توصیفزندگی و #تعاملاتافراد و #جوامع در #گذشته (#افکار، #احساس و #رفتارها)
⏮#عرف = #تشخیص، #احساس و #عملکرد #ناخودآگاهعمومیمردم در یک #جامعه (#اکثراغلبافرادآنجامعه)
♻️فرضیه بحث:
⏪۱. #مفاهیماجتماعی مانند #ملکیت، #زوجیت، #حاکمیت و …، از جنس #معقولاتثانیفلسفی هستند و در عین اینکه #اعتبار شدهاند و #مابازاء مستقیم #خارج از #ذهن ندارند لکن دارای #منشاءانتزاعخارجی هستند و از نحوه رابطه میان پدیدههای واقعی #انتزاع شدهاند.
۲. پدیدههای اجتماعی، صرفاً محصول کنشهای افراد نیستند که وابسته به انگیزهها و تمایلات آنها باشند بلکه از قوانین و قواعد علّیمعلولی نهفته در زیرساختهایشان پیروی میکنند.
۳. هدف از تشکیل جامعه، حفظ و رشد «فرد» است لذا تکتک افراد در مبانی و رویکردهای صحیح جامعهشناسانه، موضوعیت دارند و چون افراد در «شبکه هستی» قرار دارند نه مستقل از این شبکه، لذا در بحث «اصالت جامعه یا اصالت فرد»، نظر مختار، «اصالت فرد در شبکه» است، و این قاعده مبنی دستگاههای حقوقی و اخلاقی است.
۴. تکامل اجتماعی = ایجاد توانایی برای تکتک افراد در جهت رفعنیازهایشان در کلیه لایههای هرم نیازها (تا لایه نهایی که خودآگاهی برتر است.)
تبیین بحث:
در تعریف جامعه تعابیر مختلفی ذکر شده است؛ جدول زیر نمونهای از این تعاریف است:
ردیف
تعریف جامعه
۱.
جامعه نتیجه قراردادی است که بر اثر برخورد نیروهای اجتماعی در طول مدت به یک تعادل نیرو رسیده است. (هابز)
۲.
جامعه موجودی زنده است که دارای تولد، رشد و مرگ است و تحت قوانین طبیعی تولد، رشد و مرگ قرار دارد (ارسطو)
۳.
مجموعه افراد یا گروههایی که با یکدیگر روابط متقابل مبتنی بر وابستگی و همبستگی برقرار میکنند و دارای فعالیتی عام و ترکیبی هستند. (بیرو)
۴.
جامعه، دستهای از مردم که به اشتراک زندگی میکنند و میکوشند از طریق همکاری وسائل زندگی را فراهم کنند و نسل را استمرار بخشند (آگبرن)
۵.
جامعه، کارگاه وسیعی است که وظیفهاش غلبه بر طبیعت است و از اتحاد آدمیان بهوجود میآید (سنسیمون)
۶.
جامعه، کاروانی است که از نسلهای گذشته و حال به سوی ترقی و تکامل میرود (اگوستکنت)
۷.
در جامعه، مجموعه افراد متمایز و مستقل از یکدیگر نیستند و فرهنگی یکپارچه بر آنها حاکم است. (کوئن)
۸.
مجموعهای از افراد انسانی که با نظامات و آداب خاص با یکدیگر پیوند خوردهاند و زندگی دستهجمعی دارند.
مجموعهای که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده و آرمان، بهطور مشترک زندگی میکنند. (مطهری)
۹.
مجموعهای از انسانها که با هم زندگی میکنند و کارهایشان مستقل از یکدیگر نیست بلکه تحت یک نظام حاکمیتی و یک نظام تقسیمکار با هم مرتبط هستند. (مصباح یزدی)
جامعه دارای ماهیت مستقل از افرادش نیست اما دارای هویت مستقل منتزع از افرادش میباشد و بههمین دلیل ارزش افزوده بر هویت فردی افراد دارد و سبب ایجاد تغییروتحول در زندگی افراد میشود، لذا با متغیر«جامعه» و «هویت جمعی» باید مانند یک متغیر واقعی رفتار کرد و در کشف قوانین وقواعد و ساختارهایش کوشید. (قانونمندی جامعه)در ارتباط میان اصالت فرد و اصالت جمع، قاعده اولیه «اصالت فردِ در ضمن شبکه هستی» است. یعنی هر فردی حق دارد هر چه میخواهد اِعمال کند بهشرطی که ابدیتش، روحش، محیط و دیگران ضرر نکنند.
در تعارض میان اصالت فرد و جمع، درصورتیکه بقاء جمعِ غیرمُجرم متوقف بر از بین رفتن فرد باشد، بقاء جمع ترجیح داده میشود اما نه به دلیل اصالت الجمع بلکه به دلیل اینکه اگر فرد ترجیح داده شود و این ترجیح در همه موارد اجرا شود، بقاء همان فرد به خطر میافتد.