#مبانی
#مبانیعلمشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای علم شناسانه
دانشنامه, مبانی
مبنای علم شناسانه
3 دقیقه خواندن
114
مبنای علم شناسانه
مبنای علم شناسانه دانشنامه #عبدالحمیدواسطی
♻️موضوع بحث:
« مبانی علمشناسانه» در پارادایم شبکهای
♻️مساله بحث:
یک #دستگاهعلمی موجّه و کارآمد چگونه بهوجود میآید؟
♻️پیش فرض ها:
🔻فرضیه بحث:
◀️۱.#علم= تک گزاره یا مجموعه گزارههاییکه #توصیف یا #تبیین موجّة از واقعیت را ارائه میکنند.
◀️۲.#علومتجربی= #توصیف و #تبیین پدیدههای محسوس برای دستیابی به قدرت #کنترل آنها
◀️۳.#علومانسانی= #توصیف و #تبیین ابعادمختلف #رفتارانسانی برای دست یابی به #پیشبینی و #کنترل آنها
◀️۴.#علمدینی= گزارش روشمند و نظاممنداز #توصیف و #تبیین #دین نسبت به پدیدههای #هستی و #انسانی
◀️۵.#علومانسانی، #عینی و #ناظر به واقع هستند.
◀️۶.#قواعدنظریهپردازی در کلیه #رشتههایعلمی دارای #مبانی و #روش #زیرساختی مشترک است.
♻️تبیین بحث:
در تعریف «#علم» تعابیر زیر ارائه شده است:
(از #کتاب #درآمدیبرفلسفهعلم، #رضاحبیبی، ص۳۳)
#اعتقادیقینی – مجموعهای از قضایای تنظیم شده حول محور واحد – قضایای کلی در مورد یک موضوع – قضایای کلی حاصل از کاوش تجربی.
✳️#تعریفمختار بدینگونه پیشنهاد میگردد:
مجموعه قضایای کلی مبتنی بر اصول موضوعه مشخص که با روش مشخص میتوانند با یکدیگر ترکیب شوند و قضیه جدیدی را تولید کنند. (#دستگاهعلمی)
در #کتاب ارزشمند «#پارادایماجتهاددانشدینی» در مورد #مبانیعام دانش چنین آمده است: (ص۵۳ و ۹۱)
#دانش، ممکن است یعنی سفسطه و شکِّ فراگیر درست نیست.
دانش با در نظر داشتن همه محدودیتها، در صورت کامیابی در #اکتشاف واقع، مطلق است و #نسبیتگرایی عام را برنمیتابد.
#معرفت عبارتست از #باورصادقموجّه.
#آدمی #موجودیمحدود و #خطاپذیر است و #دانشاکتسابی او به تدریج حاصل میشود.
#آدمیان دارای روشهای عام و مشترک برای #تحصیلمعرفت هستند.
تمامی موارد فوق مبتنی بر دیدگاه #معرفتشناسانه «#مبناگرا» است که #سنگبنای #معرفتبشری را «#بدیهیات» میداند یعنی معرفتهای عام مشترک بشری که مستقل از #متغیرهای #زمانی و #مکانی و #شخصی هستند.
مراد از «#دستگاهعلمی» بهمعنی یک «#دانش» که دارای #مبانی، #مسائل و #قواعد است = #مجموعهگزارههایی که درباره یک موضوع به #توصیف، #تعریف، #تفسیر، #تحلیل و #تبیین میپردازند و براساس مبانی و قواعد آن میتوان گزارههای علمی جدید تولید کرد. (انتقال به بحث #نظریهپردازیوتولیدعلم)
هدف از #تحقیقاتعلمی، #کشفموجّهواقعیت است بهطوری که بتوان براساس آن #پیشبینی و #کنترل ایجاد کرد.
و از آنجایی که هم #پدیدههایطبیعی و هم #پدیدههایانسانی فردی و اجتماعی، مبتنی بر ساختارهای از #پیشتعیینشده #خلقت هستند لذا چه در #تحقیقاتتجربی و چه در #تحقیقاتدرعلومانسانی، هدف، دستیابی به #واقعیتثابت و #قابلتعمیم است.
♻️نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث:
#تولیدعلم براساس روش #تجربه و #برهان و #شهود انجامپذیر است. (منابع معتبر #معرفت و روش #اثبات گزارههای علمی)
به دلیل #چندبُعدی، #چندزاویهای و #چندلایهای بودن #واقعیتها، #تحقیقاتعلمی، برای رسیدن به #حداکثرکشف از پدیدهها، باید به سمت روشهای #کلگرایانه و #سیستمی حرکت کنند.
در #پارادایماجتهاددینی، #تحقیقعلمی به منظور #کشفواقع و رسیدن به #باورهایصادقموجه براساس #منابع و #متون #دینی انجام میشود؛ #رویکرداجتهادی، #رویکرداکتشافی است و در پی #کشفواقعیمرادجدیمتکلم است. (از #کتاب #پارادایماجتهاددینی، ص۱۱۰)
#علمدینی، #متنمحور است و براساس #روشبرهانی شدهٔ «#اصولفقه» قابل دستیابی است و با تعبیر «#گزارهعلمیدینی» قابل ارائه است و معنی آن این است که:
براساس #روشمعتبر، #کشف شد که #نظرخداوند در مورد موضوع X چیست؟ چه #توصیفی از آن ارائه کرده است و چه #توصیهای در مورد آن بهکار برده است.
✳️مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
پارادایم شبکهای ، علمشناسی ، فلسفه علم ، نظریات علمی ، دستگاه علمی ، رشته علمی ، موجه سازی
برچسب #پارادایم شبکهای #دانش #دستگاه علمی #رشته علمی #علم #علمشناسی #فلسفه علم #معرفت #موجهسازی #نظریات علمی
دانشنامه, مبانی
#معیارصدق #گزارههاینظری صحت ارجاع آنها به #بدیهیات است.
#معیارصدق #بدیهیات ارجاع آنها به #علومحضوری است.
🔹دیدگاه #پوزیتیویستها خود متناقض است. (خود این معیار با حس درک نمیشود)
#حسیات بدیهی و خطاناپذیر نیستند (معیار صدق آنها بازگشت آنها به #حکمعقل، به همراه آزمایش و تکرار است.
دیدگاه #انسجامگرایان موارد نقض بسیاری دارد مانند افسانهها و نظریههای باطلی که با معارف عصر خود سازگارند.
معنای#انسجام مبهم است.
🔸همان، فصل ۶ و ۷ و ۸ و ۹؛ و درآمدی بر معرفتشناسی، ص۶۷ و ۶۸؛ و گامی به سوی علم دینی،ص۳۲
5)⏮#هدفمعرفت در علوم تجربی انسانی:
#واقعگرائی: #شناختواقعیتها
#ابزارانگاری: یافتن #ابزارهای مناسب برای برآوردن #نیازها
✅هدف اولیه: #شناختواقعیت
هدف ثانوی: تسلط و #اصلاحفرد و جامعه و #حلّمشکلات زندگی و تقویت #نگرشتوحیدی
🔹بر اساس #رئالیسم، شناخت واقعیت به هدف #اصلاحعمل صورت میگیرد.
🔸گامی به سوی علم دینی،ص۶۷
6)⏮#انواعشناخت:
#توصیف، #تبیین و #پیشبینی
✅توصیف و تبیین و پیشبینی در سطح تجربی وجود دارد (#علّی،#تفسیری و #کارکردی)
در سطح #فراتجربی هم تبیین علّی وجود دارد لذا پیشبینی و کنترل قابل تصور است.
🔹جنبههای منطقی و فلسفی #انواعشناخت در علوم انسانی اسلامی، نشاندهنده وجود روابط علّی معلولی میان مفاهیم و پدیدههای #غیرتجربی است.
🔸گامی به سوی علم دینی،ص۶۹ و ص۱۵۳
7)⏮#اصلعینیتدرشناخت:
#مطابقتباواقع، #بیطرفیارزشی و #آزمونپذیریهمگانی
✅مطابقت با واقع در تمام موارد.
#بیطرفیارزشی و #آزمونپذیریهمگانی در #سطحتجربی
🔹#بیطرفیارزشی اگر امکان داشته باشد در سطح تجربی باید رعایت شود، ولی برای #توصیفوضعموجود و ارائة راهکار، از ارزشها میتوان استفاده نمود.
لزوم آزمونپذیری همگانی در تمام علوم محل تردید است
🔸گامی به سوی علم دینی،ص۷۸ و ص۱۵۷ و ۱۵۸
8)⏮#روشدستیابیبهمعرفت:
#اثباتگرائی:#تجربی
#تفسیری: #هرمنوتیکی و #تفسیری
#انتقادی: #پدیدارشناسی + #تحلیلعقلی
✅#روشترکیبی
🔹از تمام #روشهایعام و مشترک میتوان برای #تحصیلمعرفت استفاده نمود.
🔸پارادایم اجتهادی دانش دینی، ص ۵۳ و ص۱۱۲
9)⏮#منابعمعرفت:
#اثباتگرائی: #حس و #تجربه
#تفسیری: #متن
#انتقادی: #لایههایواقعیات
✅#شهود (#علمحضوری)
#عقل
#حسظاهری و #باطنی
#متوندینی (#کتاب و #سنت)
🔹از تمام #منابعمعرفت که خداوند در وجود انسان قرار داده میتوان استفاده نمود.
🔸منابع معرفت، ص۱۶؛ پارادایم اجتهادی دانش دینی، ص ۱۱۳
♻️ پاسخ به برخی #اشکالات #معرفتشناسانه به #امکانتحققعلمدینی را میتوان از نتایج این بحث برشمرد:
ردیف(1,2,3,4,5,6)
⏮#اشکال معرفت شناسانه به #امکانتحققعلمدینی
🔹حوزه اشکال
✅پاسخ
1)⏮گزاره های دینی در #مقامداوری- در#حوزهتجربیات – #ابطالپذیر نیستند، پس علمی نیستند (#واقعنمایی آنها قابل #احراز نیست)
🔹#اصلعلمِدینی
✅تنها معیار #علمیبودن، #ابطالپذیری نیست. بلکه بر اساس #بنیادهایعاممعرفتی این مطلب قابل اثبات است که: گزاره های حاصل از #کشفروشمند از #منابعدینی نیز، قابلیت #احراز #واقعنمایی دارند.
✅وانگهی، خود #علمیبودن بر اساس معیار #ابطالپذیری، مورد اتفاق نیست، و حداقل دو #پارادایم دیگر (#تفسیری و #انتقادی) دیدگاه متفاوتی دارند.
2)⏮#ارزشمعرفتی #گزاره هایدینی در ناحیه #قلمرو: #قلمروگزارههایدین #حداقلی است. یعنی به لحاظ معرفتی دامنه محدودی از حقایق را به ما نشان میدهند. و در نتیجه نباید به با تلقی حداکثری، وارد فهم گزاره های دین شد.
🔹#معرفتدینی
✅کارکرد مورد توافق همگانیِ «#دین» #هدایت به #آخرتبهینه است، #هدایت، صفتی است که به حالت #فکری #روانی #رفتاری جهتداده شده بهسوی عدالت و جلب رضایت خداوند اطلاق میشود (شکلگیری #شخصیتفرد)، #امورزندگانی دنیایی افراد، تاثیر معنیدار در شکلگیری شخصیت آنها دارد بنابراین اگر دین بخواهد عهدهدار هدایت باشد باید نسبت به امور زندگانی دنیایی موضع مناسب اتخاذ کند و #دستورالعمل مناسب ارائه نماید.
3)⏮#تحولعمومیمعرفتدینی
🔹#معرفتدینی
✅نقدهای وارد بر دیدگاه #قبضوبسط. و مهمترین آن: #فقداندلیلبرتعمیم.
4)⏮بر اساس #تمایزپدیده از #پدیدار، شناخت امور #متافیزیکی مانند #وجودخدا، ممکن نیست.
🔹#مبانیعلمِدینی
✅نقدهای وارد بر #دیدگاهکانت، پاسخ این اشکال است. از جمله: چگونگی کشف اصل دیدگاه #کانت، خارج از حوزه پدیدارها؟
و در نتیجه #قابلتعمیمنبودن اصل #نظریهکانت یا به بیان دیگر #نسبیبودن.
5)⏮#فهمازدین باید خود را با #تجربه و #عقلانیتتجربی هماهنگ کند.
🔹#منابععلمِدینی
✅#فهمازدین، در چهارچوب #عقلانیتپایه و #تجربهقطعی قرار میگیرد و #تابعی از #برهان است لذا #فرضیاتتجربی #غیرقطعی و لو با شواهد زیاد، نمیتوانند تعیینکننده صحت یا سقم فهم دینی باشند.
پس آنچه قرآن به سوى آن هدايت مىكند قويمتراز آن چيزيست كه ساير كتب و شرايع بدان هدايت مىكنند. (ر.ك. به تفسير الميزان،ج۱۳ص ۴۷)
[۶]كافى، ج۱ ص۶۰؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ. تعبير ديگري از اين روايت باسند جداگانه بهصورت زير است:
مُحَمَّدُبْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ وَ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليهالسلام قَالَ: سُئِلَ عَنْ مَوْلُودٍ لَيْسَ بِذَكَرٍ وَ لَا أُنْثَىلَيْسَ لَهُ إِلَّا دُبُرٌ كَيْفَ يُوَرَّثُ قَالَ يَجْلِسُ الْإِمَامُ وَيَجْلِسُ عِنْدَهُ نَاسٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَيَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَتُجَالُ السِّهَامُ عَلَيْهِ عَلَى أَيِّ مِيرَاثٍ يُوَرِّثُهُ أَ مِيرَاثِالذَّكَرِ أَوْ مِيرَاثِ الْأُنْثَى فَأَيُّ ذَلِكَ خَرَجَ عَلَيْهِ وَرَّثَهُثُمَّ قَالَ وَ أَيُّ قَضِيَّةٍ أَعْدَلُ مِنْ قَضِيَّةٍ تُجَالُ عَلَيْهَاالسِّهَامُ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ قَالَوَ مَا مِنْ أَمْرٍ يَخْتَلِفُ فِيهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ لَكِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ. (كافي ج۷ص۱۵۸)
[۷] كافي، ج۱ ص۵۹؛ سند: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَىعَنْ يُونُسَ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ عُمَرَ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِيجَعْفَرٍ عليهالسلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ.
[۸] كافي، ج۱ص۵۹؛ سند: عَلِيٌّ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ هَارُونَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام
[۹] كافي، ج۱ ص۵۹؛ سند: عَلِيٌّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ
[۱۰] كافي، ج۱ص۶۱؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِالْأَعْلَى بْنِ أَعْيَنَ قَالَ
[۱۱] كافي، ج۱ص۶۲؛ سند: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِمُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عليهالسلام
[۱۲]وسائل الشيعة، ج۲۵ ص۲۵۹؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِالْكَشِّيُّ فِي كِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبَّادٍ عَنْ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍعليهالسلام
[۱۳] كافي، ج۱ ص۵۹؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِبْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام
[۱۴] الامالي، شيخ طوسي(متوفي۴۶۰ قمري)، انتشارات دارالثقافه قم۱۴۱۴، صفحه۵۸۰؛سند و تكملة روايت: أخبرنا جماعة عن أبيالمفضل، قال حدثنا أبو الحسين رجاء بن يحيى العبرتائي، قال حدثنا يعقوب بن السكيت النحوي، قال سألت أبا الحسن علي بن محمد بن الرضا (عليهم السلام): ما بال القرآن لا يزداد على النشر و الدرس إلاغضاضة قال إن الله تعالى لم يجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو في كل زمان جديد، و عند كل قوم غض إلى يوم القيامة.
[۱۵] نَه حداكثري بودنِ توصيف و تبيين دين. قلمروِ حداكثري با تبيينِ حداقلي،هموارسازِ نظرية “استراتژيك بودن دين” است. روايات فوق تاييدي درونديني بر نظريّة “دين استراتژيك” ميباشند كه توضيح آن خواهد آمد.
[۱۶] ر.ك. به “التبيان في تفسير القرآن”، شيخ محمدبنحسن طوسي(متوفي۴۶۰ هجري)، انتشارات جامعه مدرسين حوزه قم۱۳۷۹، ج۶ ص۴۱۸؛ “مجمعالبيان في تفسير القران”، امينالاسلام ابيعليفضلبنحسينبنفضل طبرسي(متوفي۵۴۸هجري)، انتشارات دارالمعرفه، ج۶ ص۵۸۵ ؛ “الميزان”، علامه طباطبايي، ج۱۲ص۳۲۵ . البته بهنظر ميرسد كه مقصود مرحوم علامه از امور مربوط به هدايت، باتوجه به نظريّه شبكهاي بودن هستي، تمام عناصر و خصوصيات مادي و معنوي، دنيايي وآخرتي، ظاهري و باطني است كه در جهتدادن به حركت انسان دخيل هستند.
[۱۷] كلمة “معادله” در برابر مفهوم “حد” در روايات قرارداده شده است زيرا حدواندازهها بهسبب آثار خاصي كه ايجاد ميكنند مورد نظر هستندو معادلات بيانگر خصوصيات و آثار هستند.
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث:
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
دین شناسی ، فهم دین ، تمدن دینی ، علم دینی ، پارادایم شبکهای ، الگوی اسلامی پیشرفت و توسعه
برچسب #الگوی اسلامی پیشرفت و توسعه #بی نهایت #پارادایم شبکهای #تمدن دینی #دین شناسی #دینشناسی #علم دینی #فهم دین #مبانی
دانشنامه, مبانی
ترجمه: در تمام موارد اختلافنظر در زندگی انسانها، خداوند سر نخ درست و غلطش را در قرآن ارائه کرده است ولی مردم متوجه نمیشوند.
قال الصادق علیهالسلام: «عَلَيْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ التَّفْرِيعُ». [2] ترجمه: مبانی و قاعدهها را ما بیان میکنیم و تطبیق آنها بر حوادث و مصادیق و نیازهای روزمرهتان برعهده شماست.
قال الصادق علیهالسلام: إ«ِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ فِي الْقُرْآنِ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْعَبْدُ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا يَسْتَطِيعُ عَبْدٌ أَنْ يَقُولَ لَوْ كَانَ فِي الْقُرْآنِ هَذَا إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِيه»[3] ترجمه: خداوند قرآن را چنان روشنگر قرار داد و در مورد تمام نیازهای انسانها نظرش را مشخص کرده است که هیچکس نمیتواند بگوید کاش راجع به فلان مسأله، خدا نظر داده بود.
این تعابیر به وضوح خصوصیت برتر بودن معانی گزارههای دین را از ارائه صِرفاً مصادیق مادی ظاهری یا مفاهیم عادی، بیان میکنند؛ و همچنین خصوصیت قاعدهواری و قانونواری گزارهها را، اصل، سرمنشاء و مبنایی بودن
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
اجتهاد و دینفهمی، نیازمند رویکرد استراتژیک به گزارههای دین است. (انتقال به بحث اجتهاد سیستمی)
با استفاده از این رویکرد میتوان فقه تمدنی، علوم انسانی اسلامی و علم دینی تولید کرد. (انتقال به بحث علم دینی)
برای دستیابی به این لایه از معنای گزارههای دین نیازمند «منطق فرآیندیابی» هستیم. (رجوع به قسمت منطق فرآیندیابی و روح معنا)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
دین راهبردی، نظریه دین استراتژیک، منطق فرآیندها، مدیریت دین، روششناسی، رویکرد اجتهادی
علم دینی
انتقال به انجمن بحثوگفتگو در مورد این موضوع
پی نوشت ها:
[1]. اصول کافی، ج۱، ص۶۰
[2]. وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۶۲
[3] . اصول کافی، ج۱، ص۵۹
برچسب #استراتژیک #دین راهبردی #روششناسی #رویکرد #رویکرد اجتهادی #علم دینی #مدیریت دین #منطق فرآیندها #نظریه دین استراتژیک
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
نگرشی سیستمی، نگرشی سیستمی به دین، دین راهبردی، مدلهای دینی، دین استراتژیک، دین تمدنساز
[۱] مقصود از تبیین به روش تحلیل مفهومی این است که: با استخراج لوازم ذاتی هر مفهوم (با استفاده از روش تشخیص جنس و فصلهای مفهومی و روش استدلال مباشر در علم منطق) مفاهیم تشکیلدهنده مفهوم اصلی و لوازم آن کشف شوند.
و مقصود از تبیین به روش اصل موضوعی این است که: بااستفاده از لوازم گزارههای تصدیقی و تصوری که در علم دیگری اثبات شده است و یاترکیب اینگونه گزارهها، نتیجه جدیدی بهدست بیاید.
برچسب #دین استراتژیک #دین تمدنساز نگرشی سیستمی #دین راهبردی #مدلهای دینی #نگرشی سیستمی #نگرشی سیستمی به دین #نگرشی سیستمی،نگرشی سیستمی به دین،دین راهبردی،مدلهای دینی،دین استراتژیک،دین تمدنساز
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
۷. نظام مکتبی، اصول حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی است که از آن به مکتب اقتصادی، مکتب سیاسی، مکتب اجتماعی تعبیر میشود.[۴]
۱۴. توجیههای استفاده شده در نظریه (مثالها و شواهد صدق بهکاررفته در نظریه) بررسی مبادی معرفتی ۱۲ نظریه در علوم انسانی و کشف تاثیر تغییر نوع نگاه به مبادی در خروجی نظری
مانند تابع مصرف فریدمن، ساختاریابی گیدنز، نظریه انقلاب فوکو
۱۵. لوازم منطقی نظریه (دلالتهای التزامی و مباشر نظریه) استفاده از اجتهاد دینی برای استخراج شاخصهای سنجش انسان موجود، از دین
استفاده از روشهای تجربی برای اجرای عملیات سنجش و تحلیل آن
استفاده از اجتهاد برای استخراج شاخصهای انسان مطلوب و نظام ارزشی
استفاده از اجتهاد و تجربه برای تعریف عملیاتی تغییر انسان موجود به مطلوب (علومی مانند فقه، اخلاق، عرفان، روانشناسی)
۱۶. نتایج معرفتی نظریه (چه تاثیری در چه فضای علمی ایجاد میکند؟) ۱. تلاش برای تولید فلسفههای مضاف بالخصوص فلسفه مضاف به امور
۲.تلاش برای تولید انسانشناسیهای خاص و ارزششناسیهای خاص
۳. تلاش برای تولید شااخصهای انسان مطلوب
۴. تلاش برای تولید چگونگی تغییر از موجود به مطلوب
۵. علومی را میخواهیم که ربط ملک و ملکوت را برقرار کنند.
۶. رویکرد غربگزینی انتقادی
۱۷. آثار نظریه (آثار عینی که نظریه میتواند ایجاد کند یا ایجاد کرده است) تولید مبانی فلسفه علوم انسانی اسلامی
۱۸. رقباء نظریه (افکار و نظریاتی که همگرا با این نظریه نیستند و مخالف محسوب میشوند) همه نظریاتی که امکان تولید علم دینی را قبول ندارند.
همه نظریاتی که امکان تولید علم دینی را در همه علوم قبول دارند و تعریف علم دینی را الگوی یکسان برای همه علوم میدانند.
همه نظریاتی که روش تولید علم دینی را فقط منحصر در استخراج نقلی میدانند.
۱۹. روش گسترش نظریه (آیا صاحبنظریه، خودانتقادی داشته است یا اشاره به شیوه تکمیل و بازسازی نظریه کرده است؟) نیاز نظریه به تکمیل از جهت فرآیند استخراج و تولید مدل عملیاتی
پی نوشت ها:
[1] . کتاب وسائلالشیعه، ج۵، ص۴۶۸
برچسب #اجتهاد #اجتهاد سیستمی #الگوریتم اجتهاد #دین کاربردی #دینشناسی #روششناسی فقاهت #علم دینی #علم وحیانی #فهم دین #مدل سازی
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
پنج نكته در باب كارآمدی دولت، اركان كارآمدی قوه قضاييه، انتقادپذيری مديران و ناكارآمدی سازمانها، برای كارآمدی كشاورزی چه كردهايم؟ بحران كارآمدي، بنيادهای كارآمدی در فرهنگ اسلام و غرب، تحليل كارآمدی ابزارهای بانكي، چرا شوراها كارآمدی ندارند؟، حكومت دينی از مشروعيت تا كارآمدي، دلايل ناكارآمدی اقتصاد، رابطه كارآمدی و عدم گسست، ريشه ناكارآمدی بودجه دولتي، عوامل ناكارآمدی آموزش، كارآمدی پارادايم دهه هشتاد، كارآمدی دين، كارآمدی و فقرزدايي، ناكارآمدی تبديل مجازات زندان، ناكارآمدی بانك جهانی و …؛ نشريه انديشه حوزه، مرداد و شهريور ۱۳۸۰ نيز ويژهنامهای با عنوان “كارآمدی فرهنگ اسلامي” منتشر كرده است.
[3] . توصيف اين سهشاخصه را در كتاب “هنر كشف آينده”، تاليف جوئلآرتور باركر، ترجمه نغمه خادمباشي، نشر انسيتو ايز ايران ۱۳۸۰ ملاحظه فرماييد. نكته: “تنزل هزينه دستيابي” در هر حيطهای به حسب خود آن است، در فضای علم و فكر، عبارتست از: سهولت فهم و قابليت انتقال سريع و نافذ.
برچسب #تحلیل مفهوم کارآمدی #تمدن سازی #دین اقوم #علم دینی #کارآمدی #کاربردی
دانشنامه, نقشه مسائل
ترجمه: “خداوند در قرآن توصيف و توضيح هر چيزی را بيان كرده است و به خودش سوگند كه هيچ چيزی از نيازمنديهای مردم فروگذار نشده است به طوری كه هيچكس نميتواند بگويد ای كاش فلان مطلب هم در قرآن بود (چرا كه در مورد همان موضوع هم خداوند در قرآن مطلب آورده است).
۹. اِنَّ اللهَ تَعَالَي لَمْ يَجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَان َو لاَ لِنَاسٍ دُونَ نَاس فَهُوَ فِى كُلِّ زَمَانٍ جَدِيدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوُمٍ غَضٌّ اِلَى يوَمِ القِيَامَهْ.[۱۴]
ترجمه: “خداوند قرآن را برای زمان خاص و مردم خاصی نفرستاده است بلكه قرآن برای تمام زمانها و برای تمام ملّتها و گروهها تا روز قيامت آمده است و برای آنها تازه و جديد است.”
نتيجهگيری:
اين روايات به صراحت بيانگر حداكثری بودن قلمرو[۱۵]دين هستند و مقصود از “تبيانا لكل شيء”، “تفصيلا لكل شيء” و “ما فرطنا في الكتاب من شيء” را بيان نمودهاند. برخی اعاظم از مفسرين در توصيف آيات سابق الذكر، تبيين و تفصيل را مختص به امور مرتبط با هدايت كردهاند[۱۶]، لکن به نظر میرسد که مفاد روايات، موقعيتی فراگيرتر را ترسيم میکنند، موقعيتی كه معادلات[۱۷]كلانِ هستی با تمام ابعاد و جوانبش را در بر دارد. دين بيانگر معادلات كلانِ هستی و توصيفكننده معادلات زندگی انسان در هستی برای رسيدن به هدف است.
توضیح مهم: روشن است که شمول و فراگیری دین (بالخصوص قرآن) بر تمام امور، به نحو تصریح و دلالت مطابقی نیست، بلکه به تعبیر روایات، به نحو «القاء الاصول» است یعنی روح و ملاک و قواعدی که بتوان از آنها نتایج لازم برای تعیین وضعیت همه چیز را گرفت، بیان شده است. به همین دلیل در نگرش سیستمی به دین، از این خصوصیت، تعبیر به «ظرفیت راهبردی دین» و استراتژیساز بودن گزارههای دینی شده است. در تشبیه امیرالمؤمنین علیهالسلام از این حالت چنین آمده است: «عَلَّمَنی رسول الله صلیالله علیهوآله اَلف باب، یَنفَتِحُ منه الف باب» یعنی رسول خدا هزار درب از علم را به من آموخت که از هر کدام هزار درب دیگر باز میشد.»
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
اگر دین حداکثری و راهبردی است، باید حداقل در علوم انسانی برای هر موضوع و پدیدهای بتوان راهبردی را از گزارههای دین به دست آورد. (عرضه مسأله واقعی عینی، بر دین؛ نَه عرضه تئوریهای بشری بر دین و تلاش برای ایجاد مناسب میان گزارههای دین و دستآوردهای بشری) برای استنباط راهبردها از گزارههای دین باید روش موجه اجتهادی تعریف شود. (انتقال به بحث اجتهاد سیستمی)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
دینشناسی، قلمرو دین، دین حداکثری، دین راهبردی، انتظار از دین، علم دینی
برچسب #انتظار از دین #دین حداقلی #دین حداکثری #دین راهبردی #دین واصل #دینشناسی #علم دینی #قلمرو دین #مفهوم
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
کلیدواژه: #ماموریتمغفولحوزهعلمیه
(حوزه علمیه تمدن ساز)
اگر #دین، برنامهخداوند برای زندگی انسان است و اگر زندگی انسان دارای سطوح #فردی و جمعی، ظاهری و باطنی، موقت و ابدی است و اگر #حركت به سمت #هدفِدین نیازمند تنظیم كلیه این سطوح است، آن گاه بدون #مهارت برای فهم و ارائه دین به صورتی كه توانایی ایجاد این #تنظیم را به انسانها بدهد، نمیتوان براساس دین زندگی كرد.
و از آنجایی كه #زندگی متوقف نمیشود و نیازها انسانها را وادار به تلاش برای #رفعنیاز میكنند و از آنجایی كه تلاش انسانها در #ساختارخلقت انجام میپذیرد و ساختار خلقت به همپیوسته، شبكهای و #قاعدهمند است، پس تلاش انسانها ضرورتاً در قالب برنامه و قاعدهمندیای صورت میپذیرد؛ به همین سبب، اگر دین به صورتی عرضه نشود كه توانایی #مدیریتزندگی را برای انسان ایجاد كند، انسان به برنامهها و مدیریتهای #رقیب كشیده خواهد شد.
و از آنجایی كه #تجربیاتبشری در طول قرون اخیر، برنامهها و مدیریتهای نسبتاً #مؤثری را تولید كرده و آثار تمدنی گستردهای را به جای گذاشته است؛ و #معارفدینی در طول این قرون، به واسطه #عواملبروندینی، #انتزاعیتر و #فردیتر شده، از حیطههای #برنامهریزی و #مدیریتی فاصله بیشتر گرفتهاند، رقابت #طرحوبرنامهها، #تجربهوفرهنگ بشری با #معارفدینی گستردهتر و عمیقتر شده است.
انسانهایی كه مخاطب دین و معارف دینی و حوزههای علمیه هستند نیز در طول دهههای اخیر، به واسطه #زندگیرسانهای، از موقعیتهای رقیب حسّ بیشتری پیدا كرده و #سطحدانایی آنها نیز نسبت به پدیدهها و وقایع افزایش یافته است. #پرسشگری، #تحلیلگری، #نقادی، #جرأتوجسارتمخالفت، نیز از شاخصهای كسانی است كه امروزه مخاطب حوزهها هستند.
این، توصیفِ وضعیتی است كه حوزههای علمیه با آن روبروهستند، وضعیتی كه هر چه زمان رو به جلو میرود تشدید میشود.
@dastyaar
اگر دین هدایتگر انسانها (هم فرد و هم جمع) به سوی #ملکوت است ، و اگر «#هدایت» یعنی ایجاد حالت روحی روانی تعلق به خداوند و ملکوت او و توجه قلبی به او ، و اگر ایجاد حالات روحی روانی که به شخصیت انسان تبدیل شود جز با تنظیم قوای فکری و روحی و بدنی در کلیه فعالیتهای انسان که توجه او را مصرف میکنند ممکن نباشد، آنگاه برای هدایتگری به سوی ملکوت ضروری است که اصول و قواعد تنظیم امور زندگی که برآیند آنها «#شخصیت» انسان را میسازد توسط دین بیان شده باشد.
#نظام_فکری
#رشد
#شخصیت
#دین
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar