مقايسه محيط مورد نظر با محيطها و مسائل ديگر،توجه و حساسيت نسبت به علائمِ ضعيف و بهظاهر بياهميت، فرض محيطهای برتر و جديدو مقايسه با وضعيتی آرماني، پُر كردنِ چكليستها، طوفان فكری معكوس(در وضعيت بهظاهرخوب بهدنبال مسألهتراشی باشيم نه راه حل)، اهميت به نظرخواهی و پيشنهادات وشكاياتِ ديگران، ايفای نقش(خود را بهجای فرد يا محيط ديگر بگذاريم و از دريچه اوبه خود نگاه كنيم)، طرح سؤال “چه تفاوتی نسبت به قبل پديد آمده است؟”،طرح مسأله با فرد ديگر و بررسی واكنش او، تهيه نموداری از كليّه علل احتمالي(شروع از علل ساده به سوی علل پيچيده)، نوشتن مسأله بهصورتهای مختلف و ديدهای متفاوت،عصارهگيری از مسأله(ابتدا فقط اجزاء بسيار مهم آن را بنويسيد و كمكم گسترش دهيدتا تمام حيطهها را در بر بگيرد؛ اين عمل با طرح “چراهای متوالي” و”چيستهای متوالي” انجام ميگيرد يعنی بعد از هر پاسخ به يك سؤال، يك”چرا” و يك “چيست” برای همان پاسخ مطرح كنيد و دوباره پاسخ دهيد.)، نمودار “چرا_چرا” را رسم كنيد(طرح يك چرا برای اصل مسأله و فهرست كردن علل احتمالي، سپس طرح چرا برای هر يك از علل)، مسأله را با فعل ومفعولی بهصورت مصدری بنويسيد.(مثلا: “بهينهسازی اطلاعات و قابليتهای اساتيدِ معارف بهمنظور تقويت گرايشات دينی دانشجويان”).
برای حركت بهسوی حلمسأله و دستيابی به پاسخ ميتوان از روشهای زير استفاده كرد:
هرچه را درباره مسأله ميدانيد بنويسيد(ظن و گمانها، قرائن و شواهد، اطلاعاتپراكنده و احتمالي)، بررسی اطلاعات نوشته شده برای دستيابی به الگويی كه ارتباط دهنده اين اطلاعات است، مقايسه و تشبيه موضوع با نمونهيی كه در طبيعت وجوددارد (مثلا آسانسازی استخراج سنگ از معادن از مشكلات عمده معدنداران است، باتداعی ذهنييی كه بين شيوه طعمهخوردن ملخ و بيرون كشيدن سنگ از معدن انجام شددستگاه استخراجی با چنگكهای مخصوصی طراحی شد)، راهحلهای گذشته و ديگران تحليل شود كه چرا موفق بوده يا نبوده است؟، برشمردن صفاتِ موضوع و دستهبندی آنها وتغيير دادنِ يكبهيك آنها با استفاده از آزمون و خطا و تحليلِ نتيجه، برشمردن موضوعات مرتبط با موضوعِ اصلی و انجام مراحلی كه در برشمردن صفات ذكر شد، رديابی مسأله تا رسيدن به سرچشمه و نقطه آغازين(مثلا: چرم/ دباغي/ حيوان/ دامداري/ زمين/…) و تغيير دادن هر يك از حلقهها و بررسی اثر و نتيجه تغيير، معكوس كردنِ مسأله (متضاد مسأله را طرح كنيد و برای آن راه حل بدهيد. مثلا: مسأله اصلی دستيابی به شيوه بهبودِ محصول است، آن را به ضدش تبديل ميكنيم، صورت مسأله ميشود: دستيابی به شيوه خرابتر كردنِ محصول)، درباره مسأله و موارد مرتبط سؤال “چه ميشود اگر…؟” را مطرح كنيد(بررسی پيامدهای تمام احتمالات ممكن)، مسأله را يك سطح به عقب ببريد و به كلی شدن نزديك كنيد (مثلا: بهدنبال راه كاهش پرسنل هستيم، آنرا تبديل به “راه صرفهجويی در نيرو” كنيم)، با كسانی كه پيشنهادات شما را دائم رد ميكنند جلسه داشته باشيد و از نقدهای آنها ايده بگيريد، جريان برخورد خود با مسأله و تلاش برای حل آن را بهصورت يك داستان و سناريو بنويسيد، از نمودارها و ماتريسها برای احاطه بر جوانب موضوع استفاده كنيد.
[15]. برای مطالعه بيشتر به منابع زير مراجعه فرماييد: “نوآوری نظاميافته(TRIZ)”؛ تاليف جان ترنينكو، آلا زوسمن،بوريس زلاتين؛ ترجمه دكتر مصطفی جعفری و همكاران؛ موسسه خدمات فرهنگی رسا ۱۳۸۰؛”مقدمهای بر موردكاوی و موردنگاری در مديريت (مباحث ويژه در مديريت)”؛ تاليف غلامرضا خاكي؛ انتشارات دانشكده مديريت دانشگاه تهران ۱۳۷۳؛ “راهنمای تحقيق”، شيخعبدالحميد واسطي، انتشارات دارالعلم۱۴۲۳.
[16]. ر.ك.به كندوكاوها و پنداشتهها (مقدمهای بر روشهای شناخت جامعه و تحقيقات اجتماعی)؛ دكتر فرامرز رفيعپور؛ شركت سهامی انتشار۱۳۸۰
[17]. ر.ك. به رابطه منطقی دين و علوم كاربردی، عليرضا پيروزمند، انتشارات اميركبير۱۳۷۴
[18]. ر.ك. به رابطه منطقی دين و علوم كاربردی، عليرضا پيروزمند، انتشارات اميركبير۱۳۷۴
[19]. عدل شبکهای = برآیند مطلوبیت در ۵ محور: مطلوبیت جسمی، مطلوبیت فکری و روحی، مطلوبیت محیطی، مطلوبیت جمعی (در مقیاس خانواده، محله، شهر، کشور و بینالملل)، مطلوبیت پایدار
برچسب #روش شناسی #رویکرد سیستمی #طراحی سیستم #طراحی مدل و مدل سازی #علم دینی #مدل
دانشنامه, روش شناسی
روش شناسی علم
دانشنامه, روش شناسی
روش مطالعات تطبیقی
برچسب #الگوریتم تحقیق موضوع محور #الگوریتمسازی #پارادایم شبکه ای، #تفکر شبکه ای #متغیرشناسی #مدل سازی #نگرش سیستمی
دانشنامه, روش شناسی
و در هر مرحله، ديدِ شبكهاي (بررسي متغيرهاي دروني تا ذرات بنيادين و بررسي متغيرهاي بيروني تا فضاي بينهايت) اعمال ميشود و برآيند اين بررسي بهصورت يك استراتژي كه بتواند اهداف و ارزشهاي مورد نظر را در آينده تحقق ببخشد توصيف ميگردد.
منظوراز فرموله كردن متغيّرها،دستيابي به تابعِ تبديل سيستم است. يعني: پس از مشخص شدن ورودي و خروجي، اجزاء،مرزها و جريان اوليّة سيستم، بايد مشخص شود كه چه نوع ارتباطاتي بين متغيّرها بايدايجاد شود تا با كمترين هزينه بيشترين بازدهي را داشته باشد. تعيين معادلات تبديل ورودي سيستم به خروجي آن، مبناي مدلسازي است.
مدل، ابزاري است كه به وسيله آن ميتوان فرآيند خطّمشيها را شناخت. مدل، ابزار تعيين ميزان آسيبپذيرييك پديده يا سازمان در برابر نوسانات مختلف است؛ مدل، ابزار مطالعه پديدهها برايدرك نحوة رفتار هر پديده به صورت قابل كنترل است(يعني بتوان به مشاهدة دقيق رفتارمولفههاي تشكيلدهنده و علل پديدآورندة آنها پرداخت و اطلاعات لازم را با يك نگاهو به سرعت بدست آورد)؛ مدل، نظام نظري منسجم براي تشريح پديدهها و تعيين فعلوانفعالبين آنهاست؛ مدل، شبيهسازي واقعيّتِ دربسته است .
مراحل مدلسازي عبارتند از:مشاهدة مجموعة فرآيند، دريافت ضرورت كنترل و پيشبيني رفتار پديده، انتخاب متغيّرها، تعيين ضريب تأثير آنها، تعريف روابط علّي و معلولي، آزمايش(تفسير نتايج حركت مدل در عمل)، بازنگري.
روش طراحي مدل:
الگوي كلّي طراحي مدل بدين ترتيب است: استقراء مولّفهها و متغيّرهاي دروني و بيرونيِ تأثيرگذار و تأثيرپذير، تعريف شاخصههاي پايه(زمينة اوليّه و هدف حداقلي)، تعيين هدف نهايي و ايدهآل (هدف حداكثري)، بررسي كميّت و كيفيّت تأثير هر مولّفه(با دقت بر ميزان قابل كنترل بودن يا نبودن)، تعيين ارتباط اصلي و شرايط و تأثير كليدي،ترسيم روابط علّي و معلولي، تعيين زمينهها و پيشفرضها(وضعيتي كه مدل براساس آن طراحي ميشود)، مرحلهبندي حركت از حداقلها به سوي حداكثرها، تعيين نقاط بحران،طراحي حلقههاي كنترلي و بازخوردها.
الگوي اجرايي طراحي مدل بدين صورت است: تعيين نقطة شروع، زمينة لازم براي شروع، محرك لازم براي شروع، انجام دهندة كار و شرايط آن، كيفيت و كميّت كار، مراحل كار، نتايجِ موردانتظار در هر مرحله، نقاط مشكل و توقّفهاي احتمالي، محرّك مجدّد، شرايط اتمام كار، نقطه پايان، بازنگري و ارزيابي، اصلاح نقاط ضعف، تقويت نقاط قوّت، ايجادزمينة لازم براي انجام حركتهاي جديد. (انتقال به بحث تفصیلی از مدلسازی)
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث:
اگر بخواهیم براساس نگرش اسلام، تمدنسازی صورت بپذیرد باید براساس منابع دین، تصمیمسازی برای تصمیمگیران و مجریان در سطح کلان، صورت بپذیرد.
مدیران و مجریان، در صورتی یک پیشنهاد و برنامه کلان را میپذیرند و حاضر به خطرپذیری و ریسک میشوند که بهصورت مدل عملیاتی با مقایسه با دیگر مدلهای مشابه، ارائه شود و برتری خود را نمایش دهد.
تشکیل کانون تفکرهای «احیاء تمدن اسلام» پیشنیاز حرکت تمدنی است.
(انتقال به فایل الگوریتمهای عملیاتی برای تصمیمسازی پنج مرحلهای)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
الگوی پیشرفت و توسعه ، نقشه راه ، برنامهریزی تمدنی ، تصمیمسازی، آیندهپژوهی
[۱] Strategic futuristic network modeling (SFNM)
[۱]Fivesimulation
برچسب #آیندهپژوهی #الگوی پیشرفت و توسعه #برنامهریزی تمدنی #تصمیم گیری #تصمیم گیری الگوریتمی #تصمیمسازی #مدل سازی #نقشه راه
دانشنامه, روش شناسی
۷. نظام مکتبی، اصول حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی است که از آن به مکتب اقتصادی، مکتب سیاسی، مکتب اجتماعی تعبیر میشود.[۴]
۱۴. توجیههای استفاده شده در نظریه (مثالها و شواهد صدق بهکاررفته در نظریه) بررسی مبادی معرفتی ۱۲ نظریه در علوم انسانی و کشف تاثیر تغییر نوع نگاه به مبادی در خروجی نظری
مانند تابع مصرف فریدمن، ساختاریابی گیدنز، نظریه انقلاب فوکو
۱۵. لوازم منطقی نظریه (دلالتهای التزامی و مباشر نظریه) استفاده از اجتهاد دینی برای استخراج شاخصهای سنجش انسان موجود، از دین
استفاده از روشهای تجربی برای اجرای عملیات سنجش و تحلیل آن
استفاده از اجتهاد برای استخراج شاخصهای انسان مطلوب و نظام ارزشی
استفاده از اجتهاد و تجربه برای تعریف عملیاتی تغییر انسان موجود به مطلوب (علومی مانند فقه، اخلاق، عرفان، روانشناسی)
۱۶. نتایج معرفتی نظریه (چه تاثیری در چه فضای علمی ایجاد میکند؟) ۱. تلاش برای تولید فلسفههای مضاف بالخصوص فلسفه مضاف به امور
۲.تلاش برای تولید انسانشناسیهای خاص و ارزششناسیهای خاص
۳. تلاش برای تولید شااخصهای انسان مطلوب
۴. تلاش برای تولید چگونگی تغییر از موجود به مطلوب
۵. علومی را میخواهیم که ربط ملک و ملکوت را برقرار کنند.
۶. رویکرد غربگزینی انتقادی
۱۷. آثار نظریه (آثار عینی که نظریه میتواند ایجاد کند یا ایجاد کرده است) تولید مبانی فلسفه علوم انسانی اسلامی
۱۸. رقباء نظریه (افکار و نظریاتی که همگرا با این نظریه نیستند و مخالف محسوب میشوند) همه نظریاتی که امکان تولید علم دینی را قبول ندارند.
همه نظریاتی که امکان تولید علم دینی را در همه علوم قبول دارند و تعریف علم دینی را الگوی یکسان برای همه علوم میدانند.
همه نظریاتی که روش تولید علم دینی را فقط منحصر در استخراج نقلی میدانند.
۱۹. روش گسترش نظریه (آیا صاحبنظریه، خودانتقادی داشته است یا اشاره به شیوه تکمیل و بازسازی نظریه کرده است؟) نیاز نظریه به تکمیل از جهت فرآیند استخراج و تولید مدل عملیاتی
پی نوشت ها:
[1] . کتاب وسائلالشیعه، ج۵، ص۴۶۸
برچسب #اجتهاد #اجتهاد سیستمی #الگوریتم اجتهاد #دین کاربردی #دینشناسی #روششناسی فقاهت #علم دینی #علم وحیانی #فهم دین #مدل سازی
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
تصميمسازی برای تحول وارتقاء آموزشِ موجود به سوی آموزشِ پژوهشمحور و خلاق برای توليد علم
تصميمسازی برای تحول وارتقاء تحقيقاتِ موجود به سوی تحقيقاتِ شبكهای (برآيند تحقيقاتِ بنيادين، اولويتمحور، كاربردی، ميانرشتهای،تطبيقی)
تصميمسازی برای تحول و ارتقاء خدماتِ موجود به سوی خدماتِ شبكهای (برآيند خدمات كمی، كيفی، ميانرشتهای، درمحل، با تجهيزات و خدمات دارويی و كمترين هزينه و بيشترين سفارش)
تصميمسازی برای تحول و ارتقاء مديريتِ موجود به سوی مديريتِ خلاق (برآيند مديريت وحدتگرا، كثرتگرا،مشاركتی، بهرهوری، سيستمی، استراتژيك، كيفيت محور، توليد محور)
تصميمسازی برای تحول و ارتقاء فرهنگ عمومی طبی و بهداشتی موجود بهسوی فرهنگ عمومی عملمحور (برآيند ارتقاء اطلاعات عمومی طبی و بهداشتی، ارزش شدنِ عمل براساس پروتكلهای سلامت درمحورهای تغذيه + بهداشت + ورزش + كار + روان، ايجاد مهارت عمل به دستورات طبی و بهداشتی)
تصميمسازی برای تحول و ارتقاء پنج فضای فوق به محيطهای الكترونيكی
استراتژی ها
استراتژی مركزی
حركت براساس الگوريتم تحقيق و الگوريتم آيندهسازی در تصميمسازیها برای حركت به سوی مجموعه پزشكی كارآمد
استراتژی های محوری
شناسايی مستمر وضعيت موجود در محور آسيبها و نواقص، انتظارات و نقدها، امكانات و فرصتها
نيازسنجی مستمر و تدوين شبكه اولويتگذاری نيازها
تعريف وضعيت مطلوب در نمای كلان با ملاحظه محورهای آموزش، تحقيقات، خدمات و مديريت با ملاحظه آيندهسازی
تدوين راهبردهای برتر برای حركت به سمت وضعيت مطلوب
تدوين مراحل حركت و برنامه عملياتی تفصيلی برای رسيدن به وضعيت مطلوب
شبيهسازی روند و بررسی رفتار مدل پيشنهادی
شناسايی طرح و برنامههای رقيب و ارزيابی آنها
جلب توجه تصميمگيران نسبت به ضرورت و فوائد همكاری با كانون تفكر
بازسازی ارتباط و هماهنگی با منابع دين در محورهای فوق
نتيجه (تركيب اهداف و استراتژی ها)
كانون تفكر دانشگاه پزشكی، با پژوهشمحوری و تدوين عملياتی آينده فضای پزشكی در پنج محور آموزش، پژوهش، خدمات، مديريت و فرهنگ عمومی، حاكم شدن استراتژیهای زير را دنبال می كند:
استراتژی آموزش خلاق
استراتژی پژوهش شبكهای
استراتژی خدمات شبكهايی
استراتژی مديريت خلاق
استراتژی فرهنگ عمومی عمل محور
استراتژی جامعه پزشكی الكترونيكی
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
برنامهریزی استراتژیک، کانون تفکر، تصمیمسازی، مدل تصمیمسازی پنج مرحلهای، شبیهسازی تصمیم
برچسب #اتاق فکر #برنامهریزی استراتژیک #تصمیمسازی #شبیهسازی تصمیم #کانون تفکر #کانون فکر #مدل تصمیمسازی پنج مرحلهای #مدل تفکر
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
بتواند اثبات كند واقعيتهايی هستند. (خارج از خيال و توهم ما)
بتواند اثبات كند اين واقعيتها، يك شبكه و دستگاه منسجم و يكپارچه وجودی را تشكيل دادهاند و تصادفی و از همگسسته نيستند.
بتواند روابط[1] بين موجودات و ساختار كلان هستی را ترسيم كند و برای مدعيات خود استدلال بياورد.
بتواند به سؤالات هفتگانه چه هستيم؟ از كجا آمدهايم؟ چگونه آمدهايم؟ به كجا میرويم؟ در كجا هستيم؟ با چه موجوداتی هستيم؟ چگونه حركت میكنيم؟ پاسخ عقلانی بدهد.[2]
بتواند وجود خدا و خصوصيات وجودی او را با برهان عقلی اثبات كند.[3]
بتواند كيفيت ربط موجودات با خداوند را توضيح دهد و برای مدعای خود استدلال بياورد.
بتواند كيفيت خلقت جهان را توصيف كند و استدلال بياورد و با فرضيات فيزيك جديد مقايسه كند.
بتواند تصوير فلسفی با استدلال از جهان مادی، ماده، فضا، زمان، نور، انرژی ارائه دهد و با فرضيات فيزيك جديد مقايسه كند.
بتواند توصيفی از جهانهای ماوراء ماده ارائه دهد و بر آن استدلال بياورد و با توصيفهای عرفانی (صادق و كاذب) مقايسه كند و اعتبارسنجی نمايد.
بتواند حقيقت نفس و روح و ذهن و رابطه آنها با يكديگر و با بدن را با استدلال توصيف كند و با فرضيات روانشناسی و توصيفهای عرفانی مقايسه كند.
بتواند نگرشهای مطرح در فلسفه اسلامی را در يك جدول تطبيقی عرضه كند و تاثير انواع نگرشها به هستی و شبكه موجودات، در زندگی را به تصوير بكشد به گونهای كه مخاطب اهميت دستيابی به نگرشی صحيح و جامع از هستی (داشتن اطلاعات فلسفی درست) را لمس كند.
بتواند تاثير مبانی فلسفی را در تعليم و تربيت، برنامهريزی و مديريت، دينشناسی، تصميمگيری و معنی زندگی، با شواهد و مستندات نشان دهد.
مدعای فلسفههای الحادی و فلسفههای شرقی و غربی را بشناسد و بتواند حداقل يك نقد نسبت به آنها ارائه كند.
فهرستی از برهانهای عقلی و استدلالهای فلسفی به كار رفته در قرآن و روايات را در دست داشته باشد و بتواند تبيينهای فلسفی متخصصين از اين آيات و روايات را تحليل و تشريح كند.[4] (مثلاً بيانهای موجود در كتاب الميزان و كتاب بحارالانوار)[5]
بتواند سخنرانی ها و مقالات تخصصی فلسفی را درك كند و به سؤالاتی كه در مورد محتوای آنها پرسيده میشود پاسخ بدهد.
(انتقال به فایل کامل اهداف مهارتی در علوم حوزوی)
در الگوی پیشرفت و توسعه نیز میتوان «مهارتمحوری» را بهعنوان رویکرد حاکم بر الگو قرار داد؛ یعنی کلیه اهداف و شاخصها باید از اهداف شناختی و شاخصهای مدارک علمی، ارتقاء به اهداف و شاخصهای مهارتی پیدا کند.
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
روششناسی، رویکرد مهارتمحور، مدل پیشرفت و توسعه
پی نوشت ها:
[1] . كيفيت، كميت و جهت اثرگذاری و اثرپذيری بر يكديگر و موقعيت و رتبه هر يك از موجودات در اين شبكه
[2] . بتواند مقاله يا سخنرانی ای را كه با جمله «ما در جهانی زندگی میكنيم كه از جهت وجودی ….» آغاز میشود ارائه كند. بتواند سرمنشأ هستی را با استدلال نشان دهد. بتواند كيفيت خلقت را با استدلال توصيف كند.
[3] . بتواند به گونهای عالم وجود و خداوند را توصيف كند كه تصور چنين خدايی مستلزم تصديق به وجود آن باشد.
[4] . در يك مقاله علمی يا در يك سخنرانی يا در يك گفتگوی علمی
[5] . و در مواردی كه تحليلی تخصصی يافت نشود بتواند فهم اوليهای از آنها به صورت روشمند پيدا كند مثلا بتواند بر گفتگوی حضرت رضا عليهالسلام با عمران صابی توضيحی ارائه كند يا بتواند نسبت به محتوای احاديث كتاب توحيد صدوق، فهم اوليهای را در مخاطب ايجاد نمايد.
برچسب #روششناسی #رویکرد مهارتمحور #فلسفه #مدل پیشرفت و توسعه #مهارت #مهارت محوری
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
نبرد استراتژیک
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
فقه تمدنی
الف. تحقيق برای دستيابی به مهارت ترجمه بلاغی و استفاده از ابزارهای علم بيان (ايراد المعنی الواحد بطرق مختلفة فی وضوح الدلالة عليه، اين ابزارها عبارتند از تشبيه، مجاز و استعاره و كنايه)
ب. تحقيق برای دستيابی به مهارت تعريفسازی مفهومی و استفاده از ابزارهای علم منطق (بيان جنس و فصل به صورتی كه در ذهن مخاطب قابل تصوير باشد.)
در مرحله بعد میخواهيم فهم مخاطب به سطح فهم كاربردی برسد، چه فرآیندی باید پردازش شود تا محتوای مناسب برای فعالسازی ذهن مخاطب و ارتقاء آن به سطح فهم كاربردی انجام شود؟
مشكلی كه در اين سطح مطرح است، سؤال از فايده، كارآمدی، كاركرد و كاربرد مطلب است. (اين پيام به چه دردی میخورد؟ چه فايدهای برای زندگی من دارد؟)
راهبرد حل مشكل: (۳ راهبرد)
الف. موضوع شناسی: مطالعه پيرامون هويت موضوعات و مسائل با ديد كارشناسانه و بحرانشناسانه و آيندهسازانه (تلاش برای ايجاد ديدِ مسألهشناسی، آسيبشناسی و نيازشناسی. مردم با چه مشكلاتی دست به گريبان هستند؟)
ب. توليد محتوای مسأله محور: جستجوی اطلاعات مرتبط با موضوع و محمولِ جملهای كه نياز و مشكل را بيان كرده است. (تلاش برای ايجاد مهارت تحليل محتوا، مهارت نمايهسازی و تشخيص كليدواژهها و مدخلهای لازم برای نفوذ به اطلاعات)
ج. مهارت ارائه پاسخ به شكل صغری كبری منطقی: تبيين پاسخِ مسأله به شكل قياسها و اَشكال منطقی
پيامرسانی را با سؤال شروع كنيد و در فعاليتهای تحقيقی خود، سؤال شفاف و مرتبط با نيازهای روزمره مخاطب را بيابيد و با كوتاه ترين جملات به عنوان طرح يك مسأله ارائه كنيد.
در صورتی كه در طرح سؤال و سپس ارائه پاسخ از موقعيتهای تطبيقی و مقايسهای استفاده نماييد، ضريب تاثير در مخاطب افزايش خواهد يافت (مؤثرترين موقعيت برای ارتقاء فهم و ادراك، قرار گرفتن در موقعيت مقايسه میان دو مطلب است)
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
برای دستیابی به بیشترین اثرگذاری بر مخاطب به طوری که منجر به تغییر در تصمیم و رفتار او شود، «پیام» مورد نظر را طوری بستهبندی محتوایی کنید که: مخاطب احساس کند با مطلبی منطقی روبروست، پیگیری آن برایش نافع است و این پیام نسبت به موارد مشابه داری مزیت و برتری است.
برخی راهکارهای اجرایی برای تحقق راهبردهای سهگانه فوق:
مهارت شفافسازی مفاهيم با استفاده از ابزارهای بلاغی و دستگاه منطقی
مهارت نيازشناسی و كشف موقعيتهای بحرانی در زندگی مخاطب
مهارت ترجمه گزارههای دين به زبان مرتبط با زندگی مخاطب
مهارت ايجاد موقعيتهای مقايسهای
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
مهندسی فرهنگی، مدل تبلیغ، مدل رسانه، جنگ نرم، مهندسی فکر و ذهن
برچسب #جنگ نرم #رسانه #رسانه اثربخش #مدل تبلیغ #مدل رسانه #مهندسی فرهنگی #مهندسی فکر و ذهن
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
#تعریف_اصطلاحات
#مدل و #الگو:
چگونه فرضيه را به حقيقتي كاربردي تبديل كنيم؟ بحث مدلسازي پاسخ اين سؤال است. اگر در تجربيات زندگي خود دقّت كنيم مييابيم كه هر يك از جوانب زندگي بر اساس الگو و مدل خاصّي استوار است. مدل يا الگوعبارت است از: شبيهسازي واقعيّت خارجي بوسيله ترسيم روابط علّت و معلولي بين اجزاء دروني و همچنين روابط مجموعه با متغيّرهاي بيروني و فرموله كردن متغيّرها، براي ايجاد قدرت پيشبينيِ رفتارهاي آن پديده و درك ويژگيهاي آن .
منظور از فرموله كردن متغيّرها، دستيابي به تابعِ تبديل سيستم است. يعني: پس از مشخص شدن ورودي و خروجي، اجزاء، مرزها و جريان اوليّة سيستم، بايد مشخص شود كه چه نوع ارتباطاتي بين متغيّرها بايد ايجاد شود تا با كمترين هزينه بيشترين بازدهي را داشته باشد. تعيين معادلات تبديل ورودي سيستم به خروجي آن، مبناي مدلسازي است.
مدل، ابزاري است كه به وسيله آن ميتوان فرآيند خطّمشيها را شناخت. مدل، ابزار تعيين ميزان آسيبپذيري يك پديده يا سازمان در برابر نوسانات مختلف است؛ مدل، ابزار مطالعه پديدهها براي درك نحوة رفتار هر پديده به صورت قابل كنترل است(يعني بتوان به مشاهدة دقيق رفتار مولفههاي تشكيلدهنده و علل پديدآورندة آنها پرداخت و اطلاعات لازم را با يك نگاه و به سرعت بدست آورد)؛ مدل، نظام نظري منسجم براي تشريح پديدهها و تعيين فعلوانفعال بين آنهاست؛ مدل، شبيهسازي واقعيّتِ دربسته است .
مراحل مدلسازي عبارتند از: مشاهدة مجموعة فرآيند، دريافت ضرورت كنترل و پيشبيني رفتار پديده، انتخاب متغيّرها، تعيين ضريب تأثير آنها، تعريف روابط علّي و معلولي، آزمايش(تفسير نتايج حركت مدل در عمل)، اصلاح و بازنگري.
@dastyaar