eitaa logo
دستیار محقق
192 دنبال‌کننده
79 عکس
4 ویدیو
125 فایل
برگرفته شده از مجموعه اثار و دوره های استاد شیخ عبدالحمید #واسطی #مبانی #نگرش‌سیستمی #شبکه‌هستی #روش‌تحقیق #نقشه‌راه #شبکه‌مسائل #شبکه‌نیاز #پارادایم #الگوریتم‌اجتهاد #نفوذ‌به‌موضوع #تدریس_اثربخش @salam_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
صحت ارجاع آنها به است. ارجاع آنها به است. 🔹دیدگاه خود متناقض است. (خود این معیار با حس درک نمیشود) بدیهی و خطاناپذیر نیستند (معیار صدق آنها بازگشت آنها به ،‌ به همراه آزمایش و تکرار است. دیدگاه موارد نقض بسیاری دارد مانند افسانه‌ها و نظریه‌های باطلی که با معارف عصر خود سازگارند. معنای مبهم است. 🔸همان،‌ فصل ۶ و ۷ و ۸ و ۹؛‌ و درآمدی بر معرفت‌شناسی، ص۶۷ و ۶۸؛ و گامی به سوی علم دینی،‌ص۳۲ 5)⏮ در علوم تجربی انسانی: : : یافتن مناسب برای برآوردن ✅هدف اولیه: هدف ثانوی: تسلط و و جامعه و زندگی و تقویت 🔹بر اساس ، شناخت واقعیت به هدف صورت میگیرد. 🔸گامی به سوی علم دینی،‌ص۶۷ 6)⏮: ، و ✅توصیف و تبیین و پیش‌بینی در سطح تجربی وجود دارد (،‌ و ) در سطح هم تبیین علّی وجود دارد لذا پیش‌بینی و کنترل قابل تصور است. 🔹جنبه‌های منطقی و فلسفی در علوم انسانی اسلامی، نشان‌دهنده وجود روابط علّی معلولی میان مفاهیم و پدیده‌های است. 🔸گامی به سوی علم دینی،‌ص۶۹ و ص۱۵۳ 7)⏮: ، و ✅مطابقت با واقع در تمام موارد. و در 🔹 اگر امکان داشته باشد در سطح تجربی باید رعایت شود،‌ ولی برای و ارائة راهکار،‌ از ارزشها میتوان استفاده نمود. لزوم آزمون‌پذیری همگانی در تمام علوم محل تردید است 🔸گامی به سوی علم دینی،‌ص۷۸ و ص۱۵۷ و ۱۵۸ 8)⏮: : : و : + 🔹از تمام و مشترک می‌توان برای استفاده نمود. 🔸پارادایم اجتهادی دانش دینی، ص ۵۳ و ص۱۱۲ 9)⏮: : و : : () و ( و ) 🔹از تمام که خداوند در وجود انسان قرار داده می‌توان استفاده نمود. 🔸منابع معرفت، ص۱۶؛ پارادایم اجتهادی دانش دینی، ص ۱۱۳ ♻️ پاسخ به برخی به را می‌توان از نتایج این بحث برشمرد: ردیف(1,2,3,4,5,6) ⏮ معرفت شناسانه به 🔹حوزه اشکال ✅پاسخ 1)⏮گزاره های دینی در - در نیستند، پس علمی نیستند ( آنها قابل نیست) 🔹 ✅تنها معیار ، نیست. بلکه بر اساس این مطلب قابل اثبات است که: گزاره های حاصل از از نیز، قابلیت دارند. ✅وانگهی، خود بر اساس معیار ، مورد اتفاق نیست، و حداقل دو دیگر ( و ) دیدگاه متفاوتی دارند. 2)⏮ های‌دینی در ناحیه : است. یعنی به لحاظ معرفتی دامنه محدودی از حقایق را به ما نشان می‌دهند. و در نتیجه نباید به با تلقی حداکثری، وارد فهم گزاره های دین شد. 🔹 ✅کارکرد مورد توافق همگانیِ «» به است، ، صفتی است که به حالت جهت‌داده شده به‌سوی عدالت و جلب رضایت خداوند اطلاق می‌شود (شکل‌گیری دنیایی افراد، تاثیر معنی‌دار در شکل‌گیری شخصیت آنها دارد بنابراین اگر دین بخواهد عهده‌دار هدایت باشد باید نسبت به امور زندگانی دنیایی موضع مناسب اتخاذ کند و مناسب ارائه نماید. 3)⏮ 🔹 ✅نقدهای وارد بر دیدگاه . و مهمترین آن: . 4)⏮بر اساس از ، شناخت امور مانند ، ممکن نیست. 🔹 ✅نقدهای وارد بر ، پاسخ این اشکال است. از جمله: چگونگی کشف اصل دیدگاه ، خارج از حوزه پدیدارها؟ و در نتیجه اصل یا به بیان دیگر . 5)⏮ باید خود را با و هماهنگ کند. 🔹، در چهارچوب و قرار می‌گیرد و از است لذا و لو با شواهد زیاد، نمی‌توانند تعیین‌کننده صحت یا سقم فهم دینی باشند.
امام علی‌علیه السلام : وَأَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ - سُبْحَانَهُ - مِنْ تِلکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَی الرَّعِیةِ، وَحَقُّ الرَّعِیةِ عَلَی الْوَالِی، فَرِیضَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ - سُبْحَانَهُ - لِکُلٍّ عَلَی کُلٍّ، فَجَعَلَهَا نِظَاماً لِأُلْفَتِهِمْ، وَعِزّاً لِدِینِهِمْ. فَلَیسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلاَةِ، وَلَا تَصْلُحُ الْوُلاَةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیةِ، فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِیةُ إِلَی الْوَالِی حَقَّهُ، وَأَدَّی الْوَالِی إِلَیهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَینَهُمْ، وَقَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ، وَاعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ، وَجَرَتْ عَلَی أَذْلاَلِهَا السُّنَنُ، فَصَلَحَ بِذلِکَ الزَّمَانُ، وَطُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ، وَیئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. وَإِذَا غَلَبَتِ الرَّعِیةُ والِیها، أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِی بِرَعِیتِهِ، اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ الْکَلِمَةُ، وَظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ، وَکَثُرَ الْإِدْغَالُ فِی الدِّینِ، وَتُرِکَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ، فَعُمِلَ بِالْهَوَی، وَعُطِّلَتِ الْأَحْکَامُ، وَکَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ، فَلَا یسْتَوْحَشُ لِعَظِیمِ حَقٍّ عُطِّلَ، وَلَا لِعَظِیمِ بَاطِلٍ فُعِلَ! فَهُنَالِکَ تَذِلُّ الْأَبْرَارُ، وَتَعِزُّ الْأَشْرَارُ، وَتَعْظُمُ تَبِعَاتُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عِنْدَ الْعِبَادِ. فَعَلَیکُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِی ذلِکَ، وَحُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَیهِ. فَلَیسَ أَحَدٌ - وَإِنِ اشْتَدَّ عَلَی رِضی اللَّهِ حِرْصُهُ، وَطَالَ فِی الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ - بِبَالِغٍ حَقِیقَةَ مَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَهْلُهُ مِنَ الطَّاعَةِ لَهُ. وَلکِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ النَّصِیحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ، وَالتَّعَاوُنُ عَلَی إِقَامَةِ الْحَقِّ بَینَهُمْ. وَلَیسَ امْرُؤٌ - وَإِنْ عَظُمَتْ فِی الْحَقِّ مَنْزِلَتُهُ، وَتَقَدَّمَتْ فِی الدِّینِ فَضِیلَتُهُ - بِفَوْقِ أَنْ یعَانَ عَلَی مَا حَمَّلَهُ اللَّهُ مِنْ حَقِّهِ. وَلَا امْرُؤٌ - وَإِنْ صَغَّرَتْهُ النُّفُوسُ، وَاقْتَحَمَتْهُ الْعُیونُ - بِدُونِ أَنْ یعِینَ عَلَی ذلِکَ أَوْ یعَانَ عَلَیهِ. «و در میان حقوق الهی بزرگ ترین حق، حق ، و حق است، حق واجبی که خدای سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پیوند ملّت و رهبر، و قرار داد. پس اصلاح نمی‌شود جز آن که زمامداران اصلاح گردند، و اصلاح نمی‌شوند جز با درستکاری رعیت. و آنگاه که مردم را اداء کنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه یابد، و راه‌های دین ، و نشانه‌های برقرار، و پیامبرصلی الله علیه وآله پایدار گردد، پس روزگار شود، و مردم در تداوم حکومت ، و دشمن در آرزوهایش می‌شود. امّا اگر مردم بر حکومت شوند، یا زمامدار بر رعیت کند، از بین می‌رود، نشانه‌های آشکار، و در دین فراوان می‌گردد، و راه گسترده سنّت پیامبرصلی الله علیه وآله ، فراوان، احکام دین ، و فراوان گردد، مردم از اینکه می‌شود، یا در جامعه می‌یابد، احساس نمی‌کنند، پس در آن زمان ، و قدرتمند می‌شوند، و بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود پس بر شماست که یکدیگر را کنید، و نیکو همکاری نمایید. درست است که هیچ کس نمی‌تواند حق اطاعت خداوندی را چنانکه باید بگذارد، هرچند در به دست آوردن رضای خدا حریص باشد، و در کار بندگی تلاش فراوان نماید، لکن باید ، حقوق الهی را رعایت کند که یکی از واجبات الهی، یکدیگر را به اندازه توان ، و ، و به یکدیگر است. هیچ کس هر چند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دین بیشتر باشد، نیست که او را در انجام حق یاری رسانند، و هیچ کس گرچه مردم او را شمارند، و در دیده‌ها بی‌ارزش باشد، کوچک تر از آن نیست که کسی را در انجام حق یاری کند یا دیگری به یاری او برخیزد.» [1] . (1) خطبه 216 نهج‌البلاغه @dastyaar