6)⏮#ارزشمعرفتیوحی: #وحی #تجربهشخصی است،#خطاپذیر است، #تاریخی است لذا #قابلتعمیم و #الگوبرداری نیست.
🔹#منابععلمیدینی
✅#وحیِ بهمعنی خاص آن که #دریافتواقعیتیدرهستی، از #خداوند (منبع #ماوراءتجربی و #عقلیبشری) است، #کشف از #توصیف یا #تبیین پدیدهای در هستی را ارائه میکند و دارای شواهد صدق بر این کشف است لذا هر چه بر «#علمصادق» که کاشف از واقعیت است بار میشود بر #وحی نیز بار میشود. (قدرت #تعمیم و #فرازمانی و #فرامکانی بودن)
♻️ مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
معرفتشناسی و شناخت ، پارادایم شبکهای ، علوم انسانی اسلامی ، منطق فهم دین
[۱] مانيفستی برای معرفتشناسي تهيه شده است که حول سه محور مذکور، اصول مختار در عرصه معرفتشناختي علوم انساني گردآوري گردیده است. عنوان اين اثر «مباني معرفتشناختي علوم انساني در انديشه اسلامي» تالیف حجتالاسلام حسینِزاده است.
[۲] تفصيل اين مطلب، در فصل اول کتاب «پژوهشي تطبيقي در معرفتشناسي معاصر» مورد بررسي قرارگرفته است.
[۳] در رويکردمعرفتشناسي اسلامي و فلسفههاي همگن، معرفتشناسي را با معرفت آغازمیشود و اين موضوع، نکته قابل توجهي در این بحث است.
[۴]اين دستهبندي از ابداعات حجتالاسلام حسینزاده است که به اذعان خود وي هر چند مصطلح نيست، اما ميتوان آنرا از تاريخ فلسفه بشري به دست آورد.
[۵]حجتالاسلام حسینزاده در شماره شش مجله «معارف عقلي»، مقالهاي را با عنوان «عقلانيت معرفت»،ارايه نمودهاند که به تبيين اين سير تاريخي پرداخته و نقش انديشمندان مسلمان را در ايجاد تحول در اين عرصه بيان کرده است. ايشان، طرح اين آموزه را براي اولين بار به ابنسينا منسوب نموده است.
[۶] رنه دِکارْت(زادهٔ ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در دکارت(اندر الوآر) فرانسه — درگذشتهٔ ۱۱فوريهٔ ۱۶۵۰ در استکهلم سوئد، رياضيدان وفيلسوف فرانسوي بود.
[۷]ميان شکاکيت و نسبتگرايي نيز تفاوت وجود دارد که ميتوان آنرا اينگونه تبيين نمود: شخص معتقد به شکاکيت مطلق، در همه معرفتها شک و ترديد مينمايد. در تاريخ اروپا،هشت يا نه دوره را ميتوان پيدا نمود که چنين عقيدهاي به اوج خود رسيد. امادرطول تاريخ اسلام در ميان مسلمانان کسي نبوده که به آن اعتقاد داشته باشد. البته اخيرا عدهاي پيدا شدهاند که ادعا ميکنند کساني مانند غزالي از شکاکين بودهاند.
اما در نسبيتگرايي اينگونه مطرح ميشودکه امکان شناخت وجود دارد؛ اما اين شناخت مطلق نبوده و براساس ساختار خاص ذهني که هماکنون وجود دارد، قابل قبول است و امکان تخلف آنها در ساختاري ديگر،وجوددارد. مثلا قطر ماه از روي زمين ۲۵ سانتيمتر است و هر چه به آن نزديکتر ميشويم،آنرامتفاوت ميبينيم و هر دو نگاه نيز صحيحاند. به صورت مشخص در مثال اجتماع نقيضين،نسبيتگراي مطلق، اذعان به امتناع آن دارد؛ اما معتقد است که اين پذيرش،بر اساس ساختارهاي فعلي ذهن وي صورت گرفته و ممکن است در ساختاري ديگر، ممتنع هم نباشد.
برچسب #ابزار معرفتی #پارادایم شبکهای #عقل #علوم انسانی اسلامی #کشف #معرفتشناسی و شناخت #منطق فهم دین
دانشنامه, مبانی
♻️تبیین بحث:
«#روششناسی» یکی از شاخههای «#فلسفهعلم» از #فلسفههایمضاف است که به بررسی «#پدیده» از بیرون میپردازند (از #معرفتهایدرجهدوم است). در #روششناسی، #فرآیندکشفواقعیت و رسیدن به #حقیقت بررسی میشود بهطوری که مبتنی بر #عقلانیتپایه و #منسجم با آن باشد (#موجّهسازی)
«#روش» در علوم، #توصیفمنابع، #مراحل، #ابزارها و#ضوابط یک #تلاشفکری برای #تولید«معرفت» است. (#باورصادقموجّه) پشتصحنه «#روش» در علوم، #قانونمندیهستی و #ضابطهدار بودن #وجود و #عدم پدیدهها و #حرکت و #تغییر پدیدههاست؛ چرا که فقط در این صورت میتوان با بررسی چندین تجربه #حضوری یا #حصولی، حکم به «#تعمیم» داد
از سوی دیگر «#تنوعروشها» با #طیفدار بودن هستی (#فازیبودن) و #مراتب داشتن، وجود و عدم پدیدهها و حرکت و تغییر در پدیدههاست (تعابیری مانند #ابعاد، #لایهها، #زوایا، #سطوح، و…بیانگر همان «#مراتب» داشتن است.) «#روششناسی» با #خطادرشناخت، #مغالطات و در نتیجه با #صدق و #کذب در نتایج تحقیقات گره خورده است؛ بروز #خطادرشناخت، نشان داده است که پدیدهها همیشه همانطور که به نظر میرسد نیستند؛ پدیدهها میتوانند #شرور باشند (#غیرازآنچههستندبهنظربیایند) و اینطور نیست که با اولین #تماسفکری با پدیده، #شناختقطعیجامع از آن حاصل میشود
#مکتبهایروششناسانه #تابعی از #پارادایمهای سهگانه رایج در علوم هستند: #پارادایماثباتگرایی ،#پارادایمتفسیری و #پارادایمانتقادی (نکته: در فضای #پُستمدرن، #پارادایمگفتمانی و#پارادایمهرمنوتیکفلسفی، ویرایشی از #پارادایمتفسیری هستند.) و مبنای #روششناسانه موسسه نیز تابعی از #پارادایمشبکهای است.(انتقال به تفصیل بحث پارادایمها)
✅براساس #پارادایمشبکهای:
۱.#تجربه، از #منابعمعرفت است و#روشتجربی که مبتنی بر #استقراء است با ضوابطش، #معرفتزا است و کاشف از ساختار یا معادلهای در خلقت است.
۲.#عقل، از #منابعمعرفت است و #روشعقلانی که مبتنی بر #برهانمنطقی و #قیاس است با ضوابطش، #معرفتزا است. لذا روش «#تحلیلمفهومی» برای کشف برخی از ابعاد یک پدیده باید بهکار برود.
۳.#وحی یا #شهودقلبی، از #منابعمعرفت است و #روشوحیانی که مبتنی بر #شهود و #علمحضوری است با ضوابطش، #معرفتزا است.
۴.«#کمیّت» نماد #حدّ و #مرز و #کثرت و #تمایز در #هستی است لذا #کَمّیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر #کمّیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۵. «#کیفیت» نماد #تشکیکی بودن وجود و #مراتب در هستی است، لذا #کیفیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر کیفیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۶.#ظاهر و #بُعدمحسوس پدیدهها، فارغ از #متغیرهایزمانی و #مکانی و #ارتباطی، بخشی از #وجودواقعی آنهاست لذا #روشتجربی با ضوابطش #معرفتزاست.
۷.#باطن و #بُعدنامحسوس پدیدهها (#منشاءهایدرونی #بروز و #ظهورات هر پدیده) بخشی از وجود واقعی آنهاست و میتواند براساس «بستر و زمینه و #متغیرهایزمانی و#مکانی و#ارتباطی»تغییر کند. لذا روشهای#تفسیری وابسته به#زمینه یا#فاعلشناسا با ضوابطش میتواند#معرفتزا باشد. نکته بسیار مهم: #امکانتغییر در پدیده براساس تاثیرات زمینهای، نامحدود نیست و به#طیف اصلی وجودی پدیده محدود میشود.
۸. بر این اساس (یعنی محور هفتم)روش «#هرمنوتیکی» مبتنی بر#مبناگرویمعرفتشناسانه، قابل استفاده است و برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها و گزارهها باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۹.بر همین اساس روش«#پدیدارشناسانه» نیز برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها باید مورد استفاده قرار بگیرد
۱۰.بر همین اساس، روش «#تحلیلتاریخی» نیز که بستری برای مشاهده عینی#رفتارهایپدیدهها و#کشفمعادلاتنهفته در آنهاست، باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۱۱. بر همین اساس، روش «#عرفکاوی» که از روشهای وابسته به#زمینه و#بسترپدیده یا#متن است نیز باید مورد استفاده قرار بگیرد. از نتایج این اصل، ضرورت استفاده از«#تحلیلهایزبانی» در کشف واقعیتهاست
۱۲.#علوممختلف،#بررسیپدیدههایخلقتاززوایایمختلف هستند و از آنجاییکه پدیدهها#تکبُعدی نیستند و#شبکهای هستند، برای#کشفتمامجوانب و#زوایای یک پدیده به هدف#پیشبینی و#کنترل، باید از روشهای«#میانرشتهای» استفاده کرد
مجموعه این#اصولدوازدهگانه را میتوان در«#الگوریتمتحقیقموضوعمحور» بهصورت زیر تجمیع کرد:
✅در#روشتحقیق، برای#کشفواقعیتها، از#رویکردتلفیقیتطبیقی استفاده میکنیم
#تلفیق و#تطبیق شش رویکرد زیر:[۱]
#رویکرد#تحلیلزبانی،#تحلیلمفهومی،#پدیدارشناسی و#تجربی[۲]،#تحلیلوجودی[۳]،#تاریخی[۴]،#میانرشتهای
که به ترتیب ذکر شده، مورد استفاده قرار میگیرند:[۵]
(انتقال به توضیحوتفصیل هر یک از مراحل، در بحث«#روشتحقیقدرعلومانسانی»)