eitaa logo
دستیار محقق
193 دنبال‌کننده
79 عکس
4 ویدیو
125 فایل
برگرفته شده از مجموعه اثار و دوره های استاد شیخ عبدالحمید #واسطی #مبانی #نگرش‌سیستمی #شبکه‌هستی #روش‌تحقیق #نقشه‌راه #شبکه‌مسائل #شبکه‌نیاز #پارادایم #الگوریتم‌اجتهاد #نفوذ‌به‌موضوع #تدریس_اثربخش @salam_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
سیستم سازی: کار اصلی سیستم سازی ، جملات دارای محتوا و مفاهیم تشکیکی دارای طیف معنایی را چگونه بتوانیم عملیاتی کنیم عملیاتی= تشخیص دادن مثال روایت اشک برای ارباب چه میزان و چه مراتبی
روش شناسی در بحث روش و بحث حرکت در فلسفه با هم گره خورده اند 🔽 حاکم بر و درهستی
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای هستی شناسانه دانشنامه, مبانی 13 دقیقه خواندن مبنای هستی شناسانه مبنای هستی شناسانه دانشنامه ♻️موضوع بحث: بسته گزاره‌های « » کدامند؟ () ♻️مساله بحث: هر گونه در زندگی فردی یا جمعی، وابسته به حاکم بر هستی است؛ پس هر گونه برنامه‌ریزی در زندگی بشر، باید در صورت پذیرد؛ دستگاه هستی‌شناسانه حاوی چه قواعد و قوانین و معادلاتی است؟ و چه نقشه و تصویری از هستی را ارائه می‌دهد؟ ♻️پیش فرض ها: فرضیه بحث: ۱. = شبکه وجودی گسترش یافته از وحدت (خداوند) به کثرت(مخلوقات)، ، دارای و از قوه به فعل و علت‌ومعلولی ۲. ،دارای ساختار و فرآیندهای ثابت ولی و است. ۳.ساختارها و ، ، ارزش و حرکت موجودات هستند. ♻️تبیین بحث: فلسفه و حکمت عبارتست از: مجموعه قوانین و معادلات (علمی که از عوارض ذاتی موجود بما هو موجود بحث می‌کند.) (انتقال به توضیحات بیشتر) در یک تقسیم‌بندی کلی عبارتند از: (تقسیم‌بندی شهید مطهری رحمه‌الله‌علیه براساس گزارش آقای عبودیت با برخی تغییرات) ۱. مسائل مربوط به و عدم (،‌ ،‌ ، ، ) ۲. مسائل مربوط به (، ، ، ، ، ، ، ، ،، ، ، ، ) ۳. مسائل مربوط به (، ، ، و ) ۴. مسائل مربوط به ( یا ، یا ، یا ، یا ، و از لاهوت تا ناسوت) تصویر دیگری از را می‌توان به‌صورت زیر ترسیم کرد: 🔴عنوان کلی: 🔻عنوان جزئی: مساله:ایا واقعیتی وجود دارد ؟ حقیقت اشیاء چیست ؟ آیا وجود موجودات لایه‌ها و ابعاد و سطوح مختلفی دارد؟ 🔻عنوان جزئی: مساله: می توانم از واقعیت شناخت یقینی داشته باشم ؟ میزان احاطه ما بر واقعیت تا چه اندازه است ؟ چگونه می توانیم ادراکاتمان را از واقعیت افزایش دهیم ؟ 🔻عنوان جزئی: ( ) ، مساله: علم در هستی چیست ؟ ملاک معلومات در چیست ؟ ذهن چیست ؟ مکانیسم ؟ ارتباط ذهن با چگونه است ؟ ارتباط ذهن با علم چگونه است ؟ 🔻عنوان جزئی:( ) ، مساله: عالم هستی و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر چگونه است ؟ چه می باشد ؟ زاویه نگاه ما به عالم هستی ( اجزاء و ارتباطات آن ) چگونه باید باشد ؟ مراتب عالم هستی چه می باشد ؟ 🔴عنوان کلی: 🔻عنوان جزئی: و و مساله:آیا تمام وجودات هستند یا اینکه وجود نیز داریم ؟ چگونه می توان به اشیاء پی برد ؟ اگر وجود نامحدود نباشد ، چه اتفاقی می افتد ؟ ( اگر سلسله وجودات محدود به یک وجود نامحدود ختم نشود ، چه اتفاقی می افتد ؟ ) دارای چه ویژه گی هایی است ؟ اگر وجود و نباشد ، چه اتفاقی می افتد ؟ آیا وجود خالق داریم ؟ چگونه می توان از زمان و مکان خارج شد ؟ آیا نهایت و اشیاء یک دست و یکپارچه و یک سنخ است ؟ 🔴عنوان کلی: 🔻عنوان جزئی: مساله: عالم علت دارد یا تصادفی است ؟ آیا موجودات تصادفی و بدون علت بوجود آمده اند ؟ آیا هر موجودی علتی دارد ؟ آیا به یک علت نهایی که خود معلول علتی نیست ختم می شوند ؟ 🔴عنوان کلی: 🔻عنوان جزئی: مساله:آیا من واقعیت دارم ؟ از کجا آمده ام ؟ هدف از آمدن من چه بوده است ؟ هدف از خلق من:موثره وجودی من چه هستند ؟ اجزاء وجودی من چه هستند ؟ فعل و انفعالات وجودی من در موقع احساس ورزیدن چه مواردی هستند ؟ نحوه حرکت و رشد من چگونه است ؟ علت تغییرات در من چه می باشد ؟ تاثیر دیگر وجودات در من چگونه است 🔴عنوان کلی: 🔻عنوان جزئی: مساله: چیست ؟ سرانجام عالم چیست ؟ قوانین جاری در عالم چیست ؟ چه موجوداتي در عالم بر زندگي من تاثير دارند؟
هدف از خلقت محيط: موجودات چگونه بر يكديگر تاثير دارند؟ سرانجام اين هستي چه مي‌شود؟ 🔴عنوان کلی: 🔻عنوان جزئی: ربط خالق و مخلوق ، کیفیت تدبیر عالم ،کیفیت خلق موجودات: مساله:منشا عالم کیست؟ ربط خالق به مخلوق چگونه است ؟ آیا بین خالق و مخلوق سنخیتی هست ؟ کیفیت تدبیر عالم چگونه است؟ کیفیت خلق موجودات چگونه است؟ 🔴عنوان‌کلی: 🔻عنوان‌جزئی: چگونه می توان در زندگی به هدف از خلقت رسید ؟ چگونه می توان زندگی را از احساس پوچی بیرون آورد ؟ چگونه می توان به زندگی معنی بخشید ؟ چگونه می توان از صحت نحوه حرکت در هستی اطمینان حاصل کرد ؟ ایا وجود در باعث اعتقاد به جبر در زندگی می شود ؟ 🔻عنوان جزئی:چگونگی وضعیت #سرانجام‌عالم چگونه می توان هدف از خلق شدن را در زندگی لمس کرد ؟ چگونه می توان زندگی را بر اساس تنظیم و هماهنگ کرد ؟ چگونه می توان در برابر (بخصوص ) برای زندگی از در زندگی جلوگیری کرد ؟ چگونه می توان مقدرات الهی را پذیرفت ؟ چگونه می توان بر اساس قضاء و قدر الهی زندگی هدفمند و معنی دار داشت ؟ یک زندگی هدفمند و معنی دار در برابر قضاء و قدر الهی چه عکس العملی نشان می دهد ؟ چگونه می توان به آرامش و اطمینان در زندگی رسید ؟ چگونه می توان با اعتقاد صحیح به قضاء و قدر مشکلات روحی افراد را درمان کرد ؟ فهرست در قسمت هستی‌شناسی (استخراج شده از اصول‌فلسفه،‌علامه طباطبایی رحمه‌الله‌علیه) ۱.ما واقعيت هستى را به همه اشياء به يك معنى اثبات مى‏كنيم. ۲.معنى غير ازمفهوم هر يك از موجودات واقعيت‌‏دار مى‏باشد ۳.ما از واقعيت‌هاى‌خارجى دو مفهوم مختلف انتزاع مى‏كنيم و ۴. در خارج از آنِ هستى بوده و پندارى و اعتبارى هستند ۵. بالذات معلوم است ۶.وجود يك است ۷.خواص ماهيات در وجود جارى نيست ۸.خواص ماهيات ازآن وجود است ولى در وى به شكل ديگرى در مى‏آيد ۹.موجود هيچگاه نمى‏شود ۱۰. در خارج است ۱۱. قابل و نيست ۱۲.ما در خارج زيادى داريم ۱۳.در مهيات نيز تركيب پيدا مى‏شود ۱۴.تركيب مهيات به واسطه و است ۱۵. نهايتا به منتهى مى‏شوند ۱۶.اجناس عالى به واسطه پيدا مى‏كنند ۱۷.ماهيت با انضمام تمام مى‏شود ۱۸. و نمى‏شود ۱۹.ماهيت منقسم مى‏شودبه و و هر دو قسم در خارج موجودند ۲۰. چهار نوع كلى دارد ۲۱. به سه قسم كلى منقسم مى‏شود ۲۲.دو به نام و در خارج داريم ۲۳. و منقسم مى‏شوند به و ۲۴.وحدت و كثرت منقسم‌اندبه و ۲۵.، وحدتى است كه بر كثرت استوار مى‏باشد ۲۶.يكى از خواص است ۲۷.هر فعليتهاى ديگر را از خود مى‏راند ۲۸. محال است ۲۹. منقسم است به ذاتى و ۳۰.صفاتى خارجى به نام و و داريم ۳۱.هر تقدم و تاخرى،مشتمل بر است ۳۲.هر تقدم و تاخرى،ازجنس خود معيت ندارند ۳۳.هر متاخرى در مرتبه متقدم خود معدوم است ۳۴. و يك نوع تقدم و تاخر مى‏باشد ۳۵.حدوث و قدم مانندتقدم و تاخر اقسامى دارد كه از آن جمله و است ۳۶.جهان طبيعت است ۳۷.جهان طبيعت است ۳۸.ما نسبتى به نام داريم ۳۹.امكان نيازمند به فعليتى است كه آنرا نگه دارد ۴۰.هر فعليتى فعليت ديگر را از خود مى‏راند ۴۱.در هر واحد خارجى به جز يك فعليت فعليت‌هاى ديگر جزء ماده هستند ۴۲.حامل امكان شى‏ء ماده آن است نه صورتش ۴۳.با پيدايش آن از ميان مى‏رود ۴۴. امكان را دارا است ۴۵.ماده به واسطه امكان به دورى و نزديكى متصف مى‏شود ۴۶.نسبت و رابطه ميان و محال است ۴۷.ميان امكان و فعليت شى‏ء فاصله نيست ۴۸. اين است كه نسبت مكانى جسم و پيدا كند ۴۹.امكان و فعليت وجود وعدم تدريجى در حركت بهم آميخته هستند ۵۰.هر ،دريكى از ، است ۵۱.جهان مساوى است ۵۲.حركت مستلزم است ۵۳.حركت نمى‏شود ۵۴.حركت نمى‏شود ۵۵. با حركت خود مى‏پذيرد ۵۶. و است ۵۷. ، است ۵۸. نيز به تبع آن متحركند ۵۹.هر،قطعه حركتى است كه از قطعه‌‏هاى قبلى و بعدى خود منفصل نيست ۶۰.حركتهاى ديگر محسوس را بايد دانست
۶۱.، است. ۶۲.وجود در جهان وجود است. ۶۳.حركت به دو معنى است و و هر دو معنى موجودند. ۶۴. مى‏باشد. ۶۵.به عدد حركات موجوده جهان مى‏توان فرض كرد. ۶۶.، وجود است و پيش از آن و پس از آن محال است تحقق داشته باشد. ۶۷.در ميان يك نوع تقدم و تاخر ثابت است. ۶۸.يكى از اسباب و حركت، است. ۶۹. از خود و ندارد. ۷۰. شش چيز لازم دارد. ۷۱. در به معنى حقيقى محال است ۷۲.، تقسيمى نيز ازناحيه خود به و و دارد ۷۳.هر نيازمند بعلت مى‏باشد و با تعبير عمومى‏‌تر هر است. ۷۴.چنانكه #معلول است نيز است. ۷۵. با علت خود رابطه‌‏اى دارد كه با هيچ چيز غير او ندارد ۷۶. كه نسبتش با دو چيز بوده باشد نمى‏تواند يكى از آن دو تا را بوجود دهد و همچنين يكى از آن دو تا نيز نمى‏تواند با چنين علتى بوجود يابد. ۷۷. بمعناى تحقق ندارد. ۷۸. دو قسم است و ۷۹. ازجهت اوست نه از جهت و . ۸۰. و محال است. ۸۱.وجود ازوجود خود است. ۸۲. بر خود است و از وى . ۸۳. و همان استقلال و تماميت‌وجودى است. ۸۴.سلسله نمى‏تواند تا برود. ۸۵.دو ، را نمى‏شود كنند چنانكه دو را ۸۶. به چهار قسم منقسم مى‏شود#علت‌غائى ۸۷.هيچ بى ‏ نخواهد بود ۸۸.هر مى‏خواهد ۸۹.ماده ديگرى از بايد اثبات كرد ۹۰.هر #علت‌صورى مى‏خواهد ۹۱.هيچ بى ‏ نخواهد بود ۹۲. و وجودندارد ۹۳.در ميان نسبتى بنام داريم كه در مقابل نسبت ديگرى بنام واقع است. ۹۴.هر تا پيدا نكند نخواهد شد ۹۵.هر به مى‏باشد ۹۶. هر از ضرورت‌وجود مى‏كند ۹۷.هر يعنى بواسطه علت منتهى به مى‏باشد يعنى بر دو قسم است و ۹۸.هر سلسله از ،بالاخره است ۹۹.ضرورت ديگرى بنام داريم كه از پيدا مى‏شود و در امكان نيزامكانى بنام داريم ۱۰۰.بحث از است ۱۰۱. دارد ۱۰۲. يكى است ۱۰۳.،همه را دارد ۱۰۴.صفاتى كه با #وجود بر مى‏گردند براى ‏اند ۱۰۵.صفاتى كه به مى‏شوند از #منفى هستند ۱۰۶. ند ۱۰۷.نوعى ديگر از هستند كه از خارج هستند و آنها مى‏باشند ۱۰۸. از است ۱۰۹.هر اگر چه نبوده باشد نيازمند مى‏باشد ۱۱۰.براى بيرون از خودش هست ۱۱۱. است از سه مرتبه كه به ترتيب روي هم چيده شده‌‏اند ۱۱۲.پديده‏‌هاى‌ هر يك از اين سه مرتبه هم خود مى‏باشند ۱۱۳.مجموعه هر يك از اين مراتب خود مى‏باشند ۱۱۴.مجموعه همه اين مراتب و نسبت به وى نسبت مى‏باشد ۱۱۵. و هر جزء وى به روى استوار است و به قضا، منسوب نيست ۱۱۶. جهان ارتباط به نيز دارند و آن حوادث است ۱۱۷. دارد ۱۱۸. از سه مرتبه است كه به ترتيب از بالا به پائين روى هم چيده شده ۱۱۹.پديده‌‏هاى هر يك ازاين معلول عللى هستند كه از خودشان مى‏باشند معلول و معلول موجود مثالى و معلول موجودى از سنخ خود ۱۲۰. معلول خودش مى‏باشد ۱۲۱. معلول بوده و نسبت هر به وى نسبت دست را دارد به نويسنده نامه و نسبت زبان را دارد به گوينده سخن ۱۲۲. را به سه قسمت مى‏توان تقسيم كرده و طبقه‌‏بندى نمود۱ ۲ ۳ والبته وجود مادى كه با بوده و و در وى آغشته بهم مى‏باشدپست‏‌تر از مى‏باشد كه داشته و فعليت
♻️تبیین بحث: «» یکی از شاخه‌های «» از است که به بررسی «» از بیرون می‌پردازند (از است). در ، و رسیدن به بررسی می‌شود به‌طوری که مبتنی بر و با آن باشد () «» در علوم، ، ، و یک برای «معرفت» است. () پشت‌صحنه «» در علوم، و بودن و پدیده‌ها و و پدیده‌هاست؛ چرا که فقط در این صورت می‌توان با بررسی چندین تجربه یا ، حکم به «» داد از سوی دیگر «» با بودن هستی () و داشتن، وجود و عدم پدیده‌ها و حرکت و تغییر در پدیده‌هاست (تعابیری مانند ، ، ، ، و…بیانگر همان «» داشتن است.) «» با ، و در نتیجه با و در نتایج تحقیقات گره خورده است؛ بروز ، نشان داده است که پدیده‌ها همیشه همانطور که به نظر می‌رسد نیستند؛ پدیده‌ها می‌توانند باشند () و اینطور نیست که با اولین با پدیده، از آن حاصل می‌شود از سه‌گانه رایج در علوم هستند: ، و (نکته: در فضای ، و، ویرایشی از هستند.) و مبنای موسسه نیز تابعی از است.(انتقال به تفصیل بحث پارادایم‌ها) ✅براساس : ۱.، از است و که مبتنی بر است با ضوابطش، است و کاشف از ساختار یا معادله‌ای در خلقت است. ۲.، از است و که مبتنی بر و است با ضوابطش، است. لذا روش «» برای کشف برخی از ابعاد یک پدیده باید به‌کار برود. ۳. یا ، از است و که مبتنی بر و است با ضوابطش، است. ۴.«» نماد و و و در است لذا ، از و روش‌های مبتنی بر ، از ابعاد پدیده‌ها می‌باشند. ۵. «» نماد بودن وجود و در هستی است، لذا ، از و روش‌های مبتنی بر کیفیت، از ابعاد پدیده‌ها می‌باشند. ۶. و پدیده‌ها، فارغ از و و ، بخشی از آنهاست لذا با ضوابطش . ۷. و پدیده‌ها ( و هر پدیده) بخشی از وجود واقعی آنهاست و می‌تواند براساس «بستر و زمینه و و و»تغییر کند. لذا روش‌های وابسته به یا با ضوابطش می‌تواند باشد. نکته بسیار مهم: در پدیده براساس تاثیرات زمینه‌ای، نامحدود نیست و به اصلی وجودی پدیده محدود می‌شود. ۸. بر این اساس (یعنی محور هفتم)روش «» مبتنی بر، قابل استفاده است و برای کشف برخی از ابعاد و لایه‌های پدیده‌ها و گزاره‌ها باید مورد استفاده قرار بگیرد. ۹.بر همین اساس روش«» نیز برای کشف برخی از ابعاد و لایه‌های پدیده‌ها باید مورد استفاده قرار بگیرد ۱۰.بر همین اساس، روش «» نیز که بستری برای مشاهده عینی و در آنهاست، باید مورد استفاده قرار بگیرد. ۱۱. بر همین اساس، روش «» که از روش‌های وابسته به و یا است نیز باید مورد استفاده قرار بگیرد. از نتایج این اصل، ضرورت استفاده از«» در کشف واقعیت‌هاست ۱۲.، هستند و از آنجایی‌که پدیده‌ها نیستند و هستند، برای و یک پدیده به هدف و، باید از روش‌های«» استفاده کرد مجموعه این را می‌توان در«» به‌صورت زیر تجمیع کرد: ✅در، برای، از استفاده می‌کنیم و شش رویکرد زیر:[۱] #تحلیل‌زبانی،، و[۲]،[۳]،[۴]، که به ترتیب ذکر شده، مورد استفاده قرار می‌گیرند:[۵] (انتقال به توضیح‌وتفصیل هر یک از مراحل،‌ در بحث«»)
3)🔸[۸] ♦️یا = کاری خوب است که به نفع دیگران باشد؛ افراد برای انجام کاری که به نفع خود آنهاست تمجید نمی‌شوند. ♦️ اصل اخلاقی است.[۹] 4)🔸[۱۰] ♦️هر چه وجدان اکثر افراد جامعه می‌گوید ملاک خوبی و بدی است. 5)🔸[۱۱] ♦️هر چه مطابق با طبیعت است خوب است. 6)🔸[۱۲] ♦️هر چه با نتایج علوم تجربی سازگار است خوب است. 7)🔸[۱۳] ♦️براساس ، «خوب» چیزی است که انسان در جهت رشد و تکامل روابط قرار دهد 8)🔸[۱۴] ♦️هر چه به انسان می‌بخشد خوب است. (قدرت جسمی، قدرت روحی، قدرت فکری، قدرت اجتماعی، قدرت پایدار) 🔹: (9,10,11,12) 9)🔸[۱۵] ♦️چیزی خوب است سبب نفس و علم و تفکر آن شود. (شبیه شدن انسان به خدا) 10)🔸[۱۶] ♦️خوبی یعنی دوری از لذات و از وابستگی 11)🔸[۱۷] ♦️کسی خوب است که در برابر راضی باشد. (امور را سهل بگیرد و آرام باشد)؛ ♦️سعی کند تا امورش را با اقتضاءات طبیعی هماهنگ سازد 12)🔸[۱۸] ♦️ کفایت نمی‌‌کند و لازم است. ( کار خوب) ♦️کار خوب کاری است که مطابق قانون باشد. 🔹 (13,14,15,16,17) 13)🔸[۱۹] ♦️نظریه غیرتوصیفی و غیرشناختی، که کارکرد جملات اخلاقی را فقط ابراز احساسات گوینده می‌داند. کارِ خوب= آنچه عموم افراد را به‌سوی خود جذب می‌کند و تمایلی به انجام در آنها ایجاد می‌کند. 14)🔸[۲۰] ♦️یک گفتار اخلاقی، صرفا یک توصیه و امر برای انجام کاری است که در احساس گوینده مطلوب تلقی شده است و گوینده بپذیرد که این امر قابلیت تعمیم داشته باشد و در شرایط مشابه تکرارپذیر باشد. 15)🔸[۲۱] ♦️تعیین‌کننده بودن افکار عمومی + حفظ جامعه غایت عالی هرگونه فعالیت اخلاقی است. 16)🔸[۲۲] ♦️ارزش‌های اخلاقی چیزی جز خواسته‌های ذهنی افراد نیست و آنچه افراد میان خودشان توافق میکنند لازم‌الاجراء است. ♦️افراد جامعه می‌بینند که اگر براساس یک توافق جمعی عمل نکنند نمی‌توانند ادامه حیات بدهند ♦️اصول عدالت از همین‌جا نشات می‌گیرد. 17)🔸 الهی[۲۳] ♦️آنچه می‌گوید خوب است خوب است و خوبی فارغ از امر خداوند نداریم. (اقتباس از کتاب «فلسفه اخلاق» ، حجت‌الاسلام دکتر مجتبی مصباح) با توجه به نقطه مرکزی هر کدام از این مکاتب می‌توان گفت که موارد زیر، هستند: ۱.◀️ ( و ) ۲.◀️توجه به و ،هم فردی و هم جمعی ۳.◀️ و ۴.◀️ ۵.◀️ ۶.◀️ با ۷.◀️داشتن ۸.◀️قدرت‌بخشی برای ۹.◀️حرکت به سمت هدف نهایی () ۱۰.◀️ایجاد حداکثر و ۱۱.◀️هماهنگی با زندگی و ۱۲.◀️عمل به و ۱۳.◀️ ۱۴.◀️عملکرد مشترک عمومی ♻️نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث: ✅با تفکیک میان و به ، ، و …، می‌توان را در تضمین کرد. ✅جستجو از « احکام» معنادار است. ✅ با منشاء ، منطقی و معنادار است. ✅، دارای انشائی و تجویزی هستند. ♻️ مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث: فلسفه‌های مضاف، فلسفه اخلاق و حقوق، حقایق و اعتباریات ، دانش و ارزش ، جهان‌بینی و ایدئولوژی ، مکاتب اخلاقی و تجویزی [۱] براساس تقریر «آریستیپوس» و اپیکور [۲] براساس تقریر «بنتام» [۳] certainty [۴] intensity [۵] purity [۶] duration [۷] extent [۸] براساس تقریر «آدام اسمیت» [۹] از شوپنهاور [۱۰] براساس تقریر «روسو» [۱۱] نیچریست‌ها [۱۲] آمپریست‌ها [۱۳] براساس تقریر «اسپنسر» [۱۴] براساس تقریر «نیچه» [۱۵] براساس تقریر «سقراط، افلاطون و ارسطو» [۱۶] براساس تقریر «کلبیون» [۱۷] براساس تقریر «رواقیون» [۱۸] براساس تقریر «کانت» [۱۹] براساس تقریر «ایر» و «استیونسن» [۲۰] براساس تقریر «هیر» [۲۱] دورکیم [۲۲] براساس تقریر «هابز و رالز» [۲۳] براساس تقریر متکلمین اشعری برچسب شناسی و ایدئولوژی و اعتباریات و ارزش عملی اخلاق و حقوق مضاف اخلاقی و تجویزی
کلیدواژه: مطلوب چگونه است؟ ( = مجموعه محوربندی شده، هدف‌گذاری شده،‌ شاخص‌گذاری شده) ♻️پیش فرض ها: 🔶۱. = موجود زنده با بدنی حیوانی، و با قابلیت گسترش ادراک و اراده در مقیاس شبکه هستی. ( ) 🔶۲. این انسان دارای نیروی ، ، و و ، ، و است که قابلیت تشدید و تضعیف دارد. (سه حیطة ، ، ) (تفصیل بحث در ) ♻️فرضیه بحث: ♦️۱. به‌معنی عبارتست از: به قوای انسان برای ، به‌طوری که منجر به توانایی انجام مستقل و صحیح یک کار شود. (اثر مورد نظرایجاد شود) ♦️۲. به ‌معنی عبارتست از: زمینه‌سازی برای ، و به‌ طوری که منجر به ، ‌ و شود. ♦️۳. به‌معنی = گسترش ، و ♦️۴. به ‌معنی = گسترش ‌ازحقایق، توانایی استفاده از حقایق () ♦️۵. انسان، خروج از و اتصال به ♦️۶. و ، ابزار در شناخت و احساس انسان است که منجر به می‌شود (بحث تفصیلی از ) ♻️ تبیین بحث: منطق برنامه: 🔹۱. شاخص تفکیک حیطه « » و « »، بر « » و « » بسته شود. ✅حداقل‌های لازم = استانداردهای سلامت ✅حداکثرهای مطلوب = استانداردهای رشد و تعالی 🔹۲. ، براساس مدل « » و «فرآیند عمومی » تدوین شوند یعنی «چگونگی میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب» با ملاحظه چهار فضای « و و » 🔹۳. لایه‌های برنامه، براساس سه لایه « »، « » و « » تنظیم شود. 🔹۴. محورهای ارتباطی براساس ، معروف دیده شود. (رابطه با ، ، ، ) ✳️نتیجه: ارتباط میان این چهار فضا، جامع را شکل می‌دهد. 🔹۵. این سازه، با شش گونه تأمین می‌گردد: و + + + + و وقایع +‌ منفی و مثبت انسان‌ها ✳️✳️✳️ –قسمت اول: (فضای ) پیش‌نیاز: آشنایی حداقلی با و و و (تا بتواند خودش را در شبکه هستی، کند.) ⏮مرحله اول) وضعیت‌موجود خود (در فکر، احساس و رفتار، (ضرب ‌در) محورهای ارتباطی چهارگانه) ، ضعف‌ها، تهدیدها، قوت‌ها و فرصت‌های (با رویکرد حداقل‌های قطعی متفق‌علیه) ⏮مرحله دوم) حداقل‌های لازم در وضعیت مطلوب (در فکر، احساس و رفتار، (ضرب ‌در) ارتباطی چهارگانه) ⏮مرحله سوم) شناخت نسبت به چگونگی (درمحورهای ۱۲گانه) به‌سمت حداقل‌های لازم در وضعیت مطلوب (رسیدن به ) ⏮مرحله چهارم) شناخت و بررسی تطبیقی آنها ⏮مرحله پنجم) تحلیل و بررسی کشور و جهان (شناخت وضعیت‌های چهارگانه ضعف‌وقوت، فرصت‌وتهدید +‌ راهبردهای اصلاحی) ✳️✳️✳️طرح تفصیلی –قسمت دوم: (فضای تربیت ) پیش‌نیاز: آشنایی حداکثری با و و و (تا بتواند لایه‌های پنهان و روابط نهفته خود در را کند.) ⏮مرحله اول) شناسایی وضعیت موجود خود، مانند مرحله اول و با تفاوت رویکرد ضعف‌وقوت و تهدید وفرصت‌ها. ⏮مرحله دوم) شناسایی مراتب حداکثرها در وضعیت مطلوب (در فکر، احساس و رفتار، (ضرب‌ در)محورهای ارتباطی چهارگانه) ⏮مرحله سوم) شناخت مهارت‌زا نسبت به چگونگی حرکت (درمحورهای ۱۲گانه) به ‌سمت مراتب حداکثرها در وضعیت مطلوب (رسیدن به ) ⏮مرحله چهارم) شناخت و بررسی تطبیقی آنها ⏮مرحله پنجم) تحلیل و بررسی کشور وجهان (شناخت وضعیت‌های چهارگانه ضعف‌ وقوت، فرصت ‌وتهدید +‌ راهبردهای اصلاحی @dastyaar
کلیدواژه: (حوزه علمیه تمدن ساز) اگر ، برنامه‌خداوند برای زندگی انسان است و اگر زندگی انسان دارای سطوح و جمعی،‌ ظاهری و باطنی، موقت و ابدی است و اگر به سمت نیازمند تنظیم كلیه این سطوح است، آن گاه بدون برای فهم و ارائه دین به ‌صورتی كه توانایی ایجاد این را به انسان‌ها بدهد، نمی‌توان براساس دین زندگی كرد. و از آنجایی ‌كه متوقف نمی‌شود و نیازها انسان‌ها را وادار به تلاش برای می‌كنند و از آنجایی‌ كه تلاش انسان‌ها در انجام می‌پذیرد و ساختار خلقت به هم‌پیوسته، شبكه‌ای و است، پس تلاش انسان‌ها ضرورتاً در قالب برنامه و قاعده‌مندی‌ای صورت می‌پذیرد؛ به ‌همین سبب، اگر دین به ‌صورتی عرضه نشود كه توانایی را برای انسان ایجاد كند، انسان به برنامه‌ها و مدیریت‌های كشیده خواهد شد. و از آنجایی ‌كه در طول قرون اخیر، برنامه‌ها و مدیریت‌های نسبتاً را تولید كرده و آثار تمدنی گسترده‌ای را به ‌جای گذاشته است؛ و در طول این قرون، به ‌واسطه ، و شده، از حیطه‌های و فاصله بیشتر گرفته‌اند، رقابت ، بشری با گسترده‌تر و عمیق‌تر شده است. انسان‌هایی كه مخاطب دین و معارف دینی و حوزه‌های علمیه هستند نیز در طول دهه‌های اخیر، به واسطه ، از موقعیت‌های رقیب حسّ ‌بیشتری پیدا كرده و آنها نیز نسبت به پدیده‌ها و وقایع افزایش یافته است. ،‌ ،‌ ،‌ ، نیز از شاخص‌های كسانی است كه امروزه مخاطب حوزه‌ها هستند. این، توصیفِ وضعیتی است كه حوزه‌های علمیه با آن روبروهستند، وضعیتی كه هر چه زمان رو به جلو می‌رود تشدید می‌شود. @dastyaar
چگونگی و روش دست‌یابی به : 11) برای دست‌یابی به فهم خلاق، که و کننده است ، نیاز به تعمیم ، عبور از مصادیق وکشف ملاک‌هاست. و کمال، استفاده از تجربیات گذشته برای است ؛ یک حرکتِ آگاهانه به سوی . اغلب مردم در جریان زندگی روزمره‌ای که خود آن را نساخته‌اند ، غرق شده‌اند. جامعه و عموم مردم به سمت و سوی رفع مادّی می‌کنند. کلیه فعالیت‌های انسانی در این چرخه گرفتار شده ، زمینه توجّه به نیازهای دیگر و حقایق برتر باقی نمی‌ماند. و ، ابزار جهش به سوی حقایق نهفته در است ؛ معادلات و قوانینی که در دید قرار دارند ، امّا همان قدر حقیقی هستند که زمینی که روی آن قدم می‌گذاریم حقیقی است. تفکر خلاق دارای دو مرحله است: ۱. و پیشگیری از موارد نامطلوب ۲. و ایجاد زمینه برای دست‌یابی به ایده‌آل‌ها 🔸کانال دستیار محقق @dastyaar
مرحله اول : و پیشگیری از نامطلوب‌ ها: 12) اذهان را به خود مشغول ساخته است امّا برخی افکار و نظریات که می‌دانند به همان دلیلی که این مشکل در این مقطع به وجود آمد ، می‌تواند در دوباره به وجود بیاید، فکر و نظر خود را به گونه‌ایی طراحی می‌کنند که افق دید به وضعیت فعلی محدود نشود و برای شکل دادن به آینده نیز می‌کنند (توجّه به تجربیات گذشته + مطالبات آینده). دست‌یابی به معادلات موجود در هستی (مادی و معنوی، فردی وجمعی) زمینه‌ساز موفقیت انسان در زندگی است. با استفاده از این معادلات که هستند می‌توان مصادیق و جریانات بعدی را تشخیص داد. سیستم و مدلی که بتواند موقعیت‌های آتی را پیش‌بینی کند و عملکرد خود را تنظیم کند تا مبتلا به بحران نشود و خود را ادامه دهد، یک است. تفکر خلاق پاسخگوی سؤالات زیر است: چه در آینده به وجود خواهد آمد؟ در آینده چه وجود خواهد داشت؟ چگونه این نیاز را می‌توان کرد؟ چگونه می‌توان به سوی مراحل بعدی کرد؟ 🔸کانال دستیار محقق @dastyaar
7) بدون نمی‌توان به روح شکل صحیح داد و آن را به سوی هستی داد. بدون عمل نمی‌توان در زندگی مادی به رسید و نمی‌توان استقلال و ثبات خود را به دست آورد. علم برا ی زندگی است و زندگی جز با عمل بر اساس ، به نتیجه نخواهد رسید. 🔸کانال دستیار محقق @dastyaar