#مبانی
#مبانیمعرفتشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای معرفت شناسانه
دانشنامه, مبانی
16 دقیقه خواندن
171
♻️موضوع بحث:
بسته « #معرفتشناسی »مبتنی بر #هستیشناسی #حکمتمتعالیه، حاوی چه گزارههایی است؟ (مبانی #معرفتشناسانهپاردایمشبکهای) (اسلاید بحث)
♻️مساله بحث:
#باورهای صادق مُوجَّه چگونه بهدست میآیند و چگونه میتوان باورهای صحیح را از توهمات تفکیک کرد؟
♻️پیش فرض ها:
🔻فرضیه بحث:
کلیه #مسائلمعرفتشناسی پاسخگوی ده مساله هستند:
◀️۱.#معرفت چیست؟
◀️۲.#سنگبنایمعرفت چیست؟
◀️۳.#منابعمعرفت کدامند؟
◀️۴.#صدق چیست؟
◀️۵.#مفاهیم چگونه #کثرت و #طبقهبندی پیدامیکنند؟
◀️۶.#قضایا چگونه تولید میشوند؟
◀️۷.ملاک #صدق و #اعتبار در #قضایا چیست؟
◀️۸.عوامل #زمینهسازمعرفت کدامند؟
◀️۹.#معرفت، #ضرورتاً #نسبی است یا #معرفتِقطعی #ممکن است؟
◀️۱۰.#صعود و #نزول معرفتی چگونه حاصل میشود؟
✳️بررسی این مسائل با دیدگاه #فلاسفه و #معرفتشناسان #مسلمان به نتایج زیر میرسد:
◀️۱.#واقعیتی #خارجازذهن ما وجود دارد (#ناوابسته به #ذهن و #اراده ما).
◀️۲.دستیابی به این #واقعیت #ممکن است.
◀️۳.#حقیقت=#ادراکمطابقباواقع
◀️۴.#صدق= #مطابقتباواقع
◀️۵.هر کسی مجموعهای از#ادراکاتیقینی را دارد (#بدیهیات #منطق و #فلسفه)
◀️۶.#علمحضوری #سنگبنای #ادراکاتانسان است.
◀️۷.با استفاده از #ابزاربدیهیِ #شکلاولمنطق و #استدلالهایمباشر (#عکس، #عکسنقیض)، میتوان #ادراکاتیقینی دیگری را تولید کرد. (#گسترشپذیری #ادراکاتیقینی)
◀️۸.#معرفت = #ادراکاتصادقموجّه
◀️۹.#دستیابییقینی به واقعیت، ممکن و معقول است=#عقلانیتمعرفت= #رئالیسم (در برابر#ایدهآلیسم بهمعنی #ذهنگرایی)
بنابراین:⬇️
◀️۱۰.#واقعگرایی ممکن است
◀️۱۱.#ذهنگرایی یا #سوبجکتیویسم #ضروری نیست.
◀️۱۲.پس #پارادایمتفسیری تنها راه ممکن #کشفواقع نیست.
◀️۱۳.#چهارچوبهایذهنی (#پارادایمها یا هر گونه #پیشفرض و#پیشداوری) #سرنوشتساز نیستندو میتوان در همه آنها #حقیقتثابتی را کشف کرد.
◀️۱۴.#واقعیت #ثابت است و #ادراک ما از واقعیت قابل #تغییر است.
◀️۱۵.در #علمحضوری نیز #معرفت بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که #تمامالمعلومعندالعالم #منکشف شود)
◀️۱۶.#منابعمعرفتبشری منحصر در #تجربه نیست.
◀️۱۷.#عقل و #شهود و #نقل هم کشف از واقع دارند.
◀️۱۸.#ساختار و #قوانینطبیعت و #فطرت، از #منابعکشفواقع هستند.
◀️۱۹.#ادراکحسی فقط #عوارض #پدیدههایمادی را درک میکند.
#عقل = #ابزارمعرفتیکشفواقعیت با استفاده از #تحلیلهایمفهومییقینی
◀️۲۰.مهمترین #منبعمعرفتی انسان #عقل است و دلیل موجه بودنِ آن، #ابتناءبربدیهیات یا #مایصلالیالبدیهی است. (ابتناء بر #قضایایپیشینی)
◀️۲۱.روند #تولیدمعرفت و #ایجادکثرتدرادراکات، باپیگیری روند #تولیدمفاهیم و #پیدایشکثرتدرمفاهیم، کشف میشود.
◀️۲۲.مفاهیم به مواردی مانند «#حقیقی» ، «#اعتباری» ،«#جزیی» ، «#کلی» ، «#معقولاتاولی» ،«#معقولاتثانیه» ، «#معقولاتفلسفی» ، «#معقولاتمنطقی» تقسیم میشوند.
◀️۲۳.ابزار ایجاد #معرفتهایترکیبی، #تفکر است (فرآیندتولید #تعریفها و فرآیند تولید #حجتها)
۲۴.#مفاهیماعتباری و #ارزشی میتوانند دارای منشاء انتزاع حقیقی باشند و تابعی از آن منشاء باشند.
◀️۲۵.#معیارصدقِ قضایای بدیهی، یا بهدلیل ذاتی بودن محمول برای موضوع است یا بهدلیل ارجاع آن بدیهی به علم حضوری.
◀️۲۶.پدیدهها دارای ابعاد و سطوح و لایهها و مراتبی هستند پس معرفت نیز میتواند درعین اینکه هستهٔ ثابت دارد دارای مراتب و ابعادباشد.
◀️۲۷.به دلیل ذومراتب و ذواضلاع بودن پدیدهها، #رئالیسمخام (یکسان و #یکنواختانگاری دریافت اولیه از هر پدیده) غلط است و #رئالیسمشبکهای(بررسی پدیده در شبکه هستی ازابعاد مختلف) بیشترین کشف از واقعیت را دارا میباشد.
◀️۲۸.به دلیل #رئالیسمشبکهای، پارادایمهای #اثباتگرایی و #تفسیری و #انتقادی نمیتوانندبهتنهایی کاشف از واقع باشند بلکه #پارادایمشبکهای لازم است. (بررسی پدیده و #کشفمختصات آن در شبکه هستی)
◀️۲۹.پدیدهها از حیث وجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست وصدق و کذببردار است.
◀️۳۰.#استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، مفید قطع #روانشناختی است، لذا در کسب معرفت قابل استفاده است.
◀️۳۱.#گزارههایوحیانی و #نقلی، مانند #گزارههایعلمی و #فلسفی معنادار هستند و زبان آنها زبان توصیف و کشف واقع است.
◀️۳۲.معیار #ادراکصادق در علوم انسانی اسلامی، عبارتست از: #مبناگرایی مبتنی بر بدیهیات + روش بدیهی تولید معرفتها + هماهنگی با اهداف و #مقاصدشریعت + هماهنگی با #گزارههایدینی
♻️تبیین بحث:
#مبانی
#مبانیروششناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای روش شناسانه
دانشنامه, مبانی
7 دقیقه خواندن
117
♻️موضوع بحث:
#مبنایروششناسانه
♻️مساله بحث:
بسته مبنایی «#روششناسانه» در #پارادایمشبکهای حاوی چه گزارههایی است؟
♻️پیش فرض ها:
بسته #معرفتشناسانه در پارادایم شبکهای پیشفرضهای بحث «#روششناسی» هستند که اهم محورهای آن عبارتند از:
1)#واقعیتیخارجازذهن ما وجود دارد (ناوابسته به ذهن و اراده ما).
2)دستیابی به این واقعیت ممکن است.
3)#حقیقت= #ادراکمطابقباواقع
4)#صدق= #مطابقتباواقع
5)هر کسی مجموعهای از#ادراکاتیقینی را دارد (#بدیهیاتمنطق و #فلسفه)
6)#علمحضوری #سنگبنایادراکات انسان است.
7)با استفاده از #ابزاربدیهیِ #شکلاولمنطق و #استدلالهایمباشر (#عکس، #عکسنقیض)، میتوان ادراکات یقینی دیگری را تولید کرد. (#گسترشپذیریادراکاتیقینی)
8)#معرفت = ادراکات صادق موجّه
9)دستیابی یقینی به واقعیت، ممکن و معقول است=#عقلانیتمعرفت= #رئالیسم (در برابر#ایدهآلیسم بهمعنی #ذهنگرایی)
بنابراین:
10)#واقعگرایی ممکن است
11)#ذهنگرایی یا #سوبجکتیویسم ضروری نیست.
12)پس #پارادایمتفسیری تنها راه ممکن #کشفواقع نیست.
13)#چهارچوبهایذهنی (#پارادایمها یا هر گونه #پیشفرض و#پیشداوری) سرنوشتساز نیستندو میتوان در همه آنها #حقیقتثابتی را کشف کرد.
14)#واقعیتثابت است و ادراک ما از واقعیت قابل #تغییر است.
15)در #علمحضوری نیز #معرفت #بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که #تمامالمعلوم عندالعالم #منکشف شود)
16)#منابعمعرفتبشری منحصر در #تجربه نیست.
17)#عقل و #شهود و #نقل هم #کشفازواقع دارند.
18)#ساختار و #قوانینطبیعت و #فطرت، از #منابعکشفواقع هستند.
19)#ادراکحسی فقط #عوارض پدیدههای مادی را درک میکند.
20)مهمترین #منبعمعرفتی انسان #عقل استو دلیل #موجهبودنِ آن، #ابتناء بر بدیهیات #یامایصلالیالبدیهی است. (#ابتناءبرقضایایپیشینی)
21)روند #تولیدمعرفت و #ایجادکثرتدرادراکات، باپیگیری روند #تولیدمفاهیم و #پیدایشکثرتدرمفاهیم، کشف میشود.
22)#مفاهیم به مواردی مانند «#حقیقی» ، «#اعتباری» ،«#جزیی» ، «#کلی» ، «#معقولاتاولی» ،«#معقولاتثانیه» ، «#معقولاتفلسفی» ، «#معقولاتمنطقی» تقسیم میشوند.
23)ابزار ایجاد #معرفتهایترکیبی، #تفکر است (#فرآیندتولیدتعریفها و #فرآیندتولیدحجتها)
24)#مفاهیم #اعتباری و #ارزشی میتوانند دارای #منشاءانتزاعحقیقی باشند و #تابعی از آن #منشاء باشند.
25)#معیارصدقِ #قضایایبدیهی، یا بهدلیل #ذاتی بودن #محمول برای #موضوع است یا بهدلیل #ارجاع آن بدیهی به #علمحضوری.
26)#پدیدهها دارای #ابعاد و #سطوح و #لایهها و #مراتبی هستند پس #معرفت نیز میتواند درعین اینکه #هستهٔثابت دارد دارای #مراتب و #ابعاد باشد.
27)به دلیل #ذومراتب و #ذواضلاع بودن #پدیدهها، #رئالیسمخام (#یکسان و #یکنواختانگاری #دریافتاولیه از هر پدیده) غلط است و #رئالیسمشبکهای(بررسی پدیده در #شبکههستی ازابعاد مختلف) بیشترین #کشفازواقعیت را دارا میباشد.
28)به دلیل #رئالیسمشبکهای، #پارادایمهای #اثباتگرایی و #تفسیری و #انتقادی نمیتوانندبهتنهایی #کاشفازواقع باشند بلکه #پارادایمشبکهای لازم است. (#بررسیپدیده و #کشفمختصات آن در #شبکههستی)
29)پدیدهها از #حیثوجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست و#صدق و #کذببردار است.
30)#استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، #مفیدقطع #روانشناختی است، لذا در #کسبمعرفت قابل استفاده است
31)#گزارههایوحیانی و #نقلی، مانند #گزارههایعلمی و #فلسفی معنادار هستند و زبان آنهازبان #توصیف و #کشفواقع است.
32)معیار #ادراکصادق در #علومانسانیاسلامی، عبارتست از: #مبناگرایی مبتنی بر #بدیهیات + روش بدیهی #تولیدمعرفتها + هماهنگی با اهداف و #مقاصدشریعت + هماهنگی با #گزارههایدینی
♻️فرضیه بحث:
۱.⏮#روش= #توصیففرآیند انجام #صحیح یک #کار ؛
و #روششناسی = #تبیینروش (#موجّهسازیروش، براساس #اصول و #قواعد #منطقپایه)
۲.⏮ #روشهایسهگانه #مشاهدهتجربی، #برهانعقلی، #شهودقلبی برای #کشفواقعیتها، معتبرند.
۳.⏮ترکیب #روشهایکمّی، #کیفی به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۴.⏮ترکیب #روشاستقرایی و #قیاسی به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۵.⏮#رویکردمیانرشتهای به #بهینهسازی #فرآیندتحقیق کمک میکند.
۶.⏮#روشالگوریتمی شش مرحلهای برای #کشفواقعیتها، روش منتخب است. (#الگوریتمتحقیقششمرحلهای)
۷.⏮روش «#تفکرشبکهای» حاوی ابزارهای اصلی برای #الگوریتم فوق است. (انتقال به #روشتفکرشبکهای)
♻️تبیین بحث:
«#روششناسی» یکی از شاخههای «#فلسفهعلم» از #فلسفههایمضاف است که به بررسی «#پدیده» از بیرون میپردازند (از #معرفتهایدرجهدوم است). در #روششناسی، #فرآیندکشفواقعیت و رسیدن به #حقیقت بررسی میشود بهطوری که مبتنی بر #عقلانیتپایه و #منسجم با آن باشد (#موجّهسازی)
«#روش» در علوم، #توصیفمنابع، #مراحل، #ابزارها و#ضوابط یک #تلاشفکری برای #تولید«معرفت» است. (#باورصادقموجّه) پشتصحنه «#روش» در علوم، #قانونمندیهستی و #ضابطهدار بودن #وجود و #عدم پدیدهها و #حرکت و #تغییر پدیدههاست؛ چرا که فقط در این صورت میتوان با بررسی چندین تجربه #حضوری یا #حصولی، حکم به «#تعمیم» داد
از سوی دیگر «#تنوعروشها» با #طیفدار بودن هستی (#فازیبودن) و #مراتب داشتن، وجود و عدم پدیدهها و حرکت و تغییر در پدیدههاست (تعابیری مانند #ابعاد، #لایهها، #زوایا، #سطوح، و…بیانگر همان «#مراتب» داشتن است.) «#روششناسی» با #خطادرشناخت، #مغالطات و در نتیجه با #صدق و #کذب در نتایج تحقیقات گره خورده است؛ بروز #خطادرشناخت، نشان داده است که پدیدهها همیشه همانطور که به نظر میرسد نیستند؛ پدیدهها میتوانند #شرور باشند (#غیرازآنچههستندبهنظربیایند) و اینطور نیست که با اولین #تماسفکری با پدیده، #شناختقطعیجامع از آن حاصل میشود
#مکتبهایروششناسانه #تابعی از #پارادایمهای سهگانه رایج در علوم هستند: #پارادایماثباتگرایی ،#پارادایمتفسیری و #پارادایمانتقادی (نکته: در فضای #پُستمدرن، #پارادایمگفتمانی و#پارادایمهرمنوتیکفلسفی، ویرایشی از #پارادایمتفسیری هستند.) و مبنای #روششناسانه موسسه نیز تابعی از #پارادایمشبکهای است.(انتقال به تفصیل بحث پارادایمها)
✅براساس #پارادایمشبکهای:
۱.#تجربه، از #منابعمعرفت است و#روشتجربی که مبتنی بر #استقراء است با ضوابطش، #معرفتزا است و کاشف از ساختار یا معادلهای در خلقت است.
۲.#عقل، از #منابعمعرفت است و #روشعقلانی که مبتنی بر #برهانمنطقی و #قیاس است با ضوابطش، #معرفتزا است. لذا روش «#تحلیلمفهومی» برای کشف برخی از ابعاد یک پدیده باید بهکار برود.
۳.#وحی یا #شهودقلبی، از #منابعمعرفت است و #روشوحیانی که مبتنی بر #شهود و #علمحضوری است با ضوابطش، #معرفتزا است.
۴.«#کمیّت» نماد #حدّ و #مرز و #کثرت و #تمایز در #هستی است لذا #کَمّیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر #کمّیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۵. «#کیفیت» نماد #تشکیکی بودن وجود و #مراتب در هستی است، لذا #کیفیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر کیفیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۶.#ظاهر و #بُعدمحسوس پدیدهها، فارغ از #متغیرهایزمانی و #مکانی و #ارتباطی، بخشی از #وجودواقعی آنهاست لذا #روشتجربی با ضوابطش #معرفتزاست.
۷.#باطن و #بُعدنامحسوس پدیدهها (#منشاءهایدرونی #بروز و #ظهورات هر پدیده) بخشی از وجود واقعی آنهاست و میتواند براساس «بستر و زمینه و #متغیرهایزمانی و#مکانی و#ارتباطی»تغییر کند. لذا روشهای#تفسیری وابسته به#زمینه یا#فاعلشناسا با ضوابطش میتواند#معرفتزا باشد. نکته بسیار مهم: #امکانتغییر در پدیده براساس تاثیرات زمینهای، نامحدود نیست و به#طیف اصلی وجودی پدیده محدود میشود.
۸. بر این اساس (یعنی محور هفتم)روش «#هرمنوتیکی» مبتنی بر#مبناگرویمعرفتشناسانه، قابل استفاده است و برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها و گزارهها باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۹.بر همین اساس روش«#پدیدارشناسانه» نیز برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها باید مورد استفاده قرار بگیرد
۱۰.بر همین اساس، روش «#تحلیلتاریخی» نیز که بستری برای مشاهده عینی#رفتارهایپدیدهها و#کشفمعادلاتنهفته در آنهاست، باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۱۱. بر همین اساس، روش «#عرفکاوی» که از روشهای وابسته به#زمینه و#بسترپدیده یا#متن است نیز باید مورد استفاده قرار بگیرد. از نتایج این اصل، ضرورت استفاده از«#تحلیلهایزبانی» در کشف واقعیتهاست
۱۲.#علوممختلف،#بررسیپدیدههایخلقتاززوایایمختلف هستند و از آنجاییکه پدیدهها#تکبُعدی نیستند و#شبکهای هستند، برای#کشفتمامجوانب و#زوایای یک پدیده به هدف#پیشبینی و#کنترل، باید از روشهای«#میانرشتهای» استفاده کرد
مجموعه این#اصولدوازدهگانه را میتوان در«#الگوریتمتحقیقموضوعمحور» بهصورت زیر تجمیع کرد:
✅در#روشتحقیق، برای#کشفواقعیتها، از#رویکردتلفیقیتطبیقی استفاده میکنیم
#تلفیق و#تطبیق شش رویکرد زیر:[۱]
#رویکرد#تحلیلزبانی،#تحلیلمفهومی،#پدیدارشناسی و#تجربی[۲]،#تحلیلوجودی[۳]،#تاریخی[۴]،#میانرشتهای
که به ترتیب ذکر شده، مورد استفاده قرار میگیرند:[۵]
(انتقال به توضیحوتفصیل هر یک از مراحل، در بحث«#روشتحقیقدرعلومانسانی»)
نی فکری ( #پارادایم) تحقیق قرار دارد؛ مثلا در پارادایم #اثباتگرایی ( #پوزیتیویسم و #نگاتیویسم) وقتی حقیقتی جز #ظاهرمحسوس مادی پدیدهها پذیرفته نشود، رویکردی غیر از رویکرد تجربی اتخاذ نمیشود.
یکی از مُخرّبترین خطاهای علمی، مغالطه « #کُنهووَجه» است؛ یعنی کل موضوع و تمام واقعیت یک پدیده، فقط همان جنبهای که فعلا محسوس و مورد مشاهده است پنداشته شود. این خطا دامنگیر روش اثباتگراها در علوم تجربی بوده و هست؛ برای جلوگیری از این خطا، #پارادایمتفسیری با ابزار #پدیدارشناختی، عرضه گردید که مقصود از آن، عدم اکتفا به ظاهر محسوس پدیده و تلاش برای کشف آثار آن در #اذهان و #نفوسی که با آن پدیده مرتبط شدهاند میباشد.
پارادایم تفسیری، به علت وابستگی به اذهان و نفوس ( #نسبیّتمُزمن)، قدرت ایجاد تعمیم برای پیشبینی و کنترل پدیدهها را نداشت؛ لذا فیلسوفان علم و روششناسان، برای خروج از احتمال بالای ابتلاء به مغالطه «کنه و وجه»، راه حل « #ترکیبرشتههایعلمی» را که هر کدام به بررسی جنبهای از پدیدهها میپردازند، پیشنهاد کردند.
این ترکیب، بهصورتهای مختلفی به وقوع پیوست:
♦️1. رویکرد #چندرشتگی: بررسی پدیده بهصورت جدا جدا توسط هر کدام از رشتههای علمی؛ مثلا: پدیده گروههای نوجوانان یا پدیده طلاق پا پدیده ربا یا غیبت، یکبار از منظر جامعهشناسی بررسی شود سپس از منظر روانشناسی، سپس از منظر مدیریت، سپس از منظر فرهنگ اجتماعی، سپس از منظر قومشناسی، و …و مجموعه نتایج کنار هم قرار داده شود تا برنامه راهبردی برای کنترل پدیده تدوین گردد.
♦️2. رویکرد #فرارشتهای: بررسی پدیده، با قواعد و قوانینی که بر کلیه رشتههای مورد نظر (مثلا علوم انسانی) جاری و حاکم هستند مثلا بررسی پدیده گروههای نوجوانان، با مبانی انسانشناسانه که در تمام رشتههای علوم انسانی، زیرساخت و پایه مشترک است؛ یا با مبانی هستیشناسانه یا معرفتشناسانه یا روششناسانه. (این تعریف، با برخی تعاریف از فرارشتهای در کتابهای مرتبط با این بحث، متفاوت است و بهجای تعاریف ذکر شده در آنها، پیشنهاد میگردد.)
♦️3. رویکرد #میانرشتهای: بررسی پدیده با ترکیب میان ابزارها،روشها، نظریات مطرح در علوم مختلف، بهطوری که برآیند این ترکیبها، ابزاری جدید یا روشی جدید یا نظریهای جدید را تولید کند که تعلق به یکی از علوم ترکیب شده نداشته باشد. مثلا بررسی پدیده گروههای نوجوانان از دید «اقتصاد فرهنگ» (یعنی بررسی تاثیراتی که تغییرات اقتصادی بر مقوله فرهنگ ایجاد میکند و تاثیرات فرهنگی که مقوله فرهنگ بر اقتصاد میگذارد و بررسی تاثیراتی که شکلگیری انواع گروههای اجتماعی نوجوانان بر محصولات و نیازهای فرهنگی که سبب ایجاد بازار میشود میگذارد).
♻️نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
دین، پدیدهای چندبُعدی و دارای زوایا و لایههای متعدد است و برای شناخت دین و دستیابی به #نظراتخداوند از طریق منابع دین، باید رویکرد « #میانرشتهای» اتخاذ شود هم در تحصیل علوم دینی و هم در تحقیقات دینی.
@dastyaar