♻️تبیین بحث:
«#روششناسی» یکی از شاخههای «#فلسفهعلم» از #فلسفههایمضاف است که به بررسی «#پدیده» از بیرون میپردازند (از #معرفتهایدرجهدوم است). در #روششناسی، #فرآیندکشفواقعیت و رسیدن به #حقیقت بررسی میشود بهطوری که مبتنی بر #عقلانیتپایه و #منسجم با آن باشد (#موجّهسازی)
«#روش» در علوم، #توصیفمنابع، #مراحل، #ابزارها و#ضوابط یک #تلاشفکری برای #تولید«معرفت» است. (#باورصادقموجّه) پشتصحنه «#روش» در علوم، #قانونمندیهستی و #ضابطهدار بودن #وجود و #عدم پدیدهها و #حرکت و #تغییر پدیدههاست؛ چرا که فقط در این صورت میتوان با بررسی چندین تجربه #حضوری یا #حصولی، حکم به «#تعمیم» داد
از سوی دیگر «#تنوعروشها» با #طیفدار بودن هستی (#فازیبودن) و #مراتب داشتن، وجود و عدم پدیدهها و حرکت و تغییر در پدیدههاست (تعابیری مانند #ابعاد، #لایهها، #زوایا، #سطوح، و…بیانگر همان «#مراتب» داشتن است.) «#روششناسی» با #خطادرشناخت، #مغالطات و در نتیجه با #صدق و #کذب در نتایج تحقیقات گره خورده است؛ بروز #خطادرشناخت، نشان داده است که پدیدهها همیشه همانطور که به نظر میرسد نیستند؛ پدیدهها میتوانند #شرور باشند (#غیرازآنچههستندبهنظربیایند) و اینطور نیست که با اولین #تماسفکری با پدیده، #شناختقطعیجامع از آن حاصل میشود
#مکتبهایروششناسانه #تابعی از #پارادایمهای سهگانه رایج در علوم هستند: #پارادایماثباتگرایی ،#پارادایمتفسیری و #پارادایمانتقادی (نکته: در فضای #پُستمدرن، #پارادایمگفتمانی و#پارادایمهرمنوتیکفلسفی، ویرایشی از #پارادایمتفسیری هستند.) و مبنای #روششناسانه موسسه نیز تابعی از #پارادایمشبکهای است.(انتقال به تفصیل بحث پارادایمها)
✅براساس #پارادایمشبکهای:
۱.#تجربه، از #منابعمعرفت است و#روشتجربی که مبتنی بر #استقراء است با ضوابطش، #معرفتزا است و کاشف از ساختار یا معادلهای در خلقت است.
۲.#عقل، از #منابعمعرفت است و #روشعقلانی که مبتنی بر #برهانمنطقی و #قیاس است با ضوابطش، #معرفتزا است. لذا روش «#تحلیلمفهومی» برای کشف برخی از ابعاد یک پدیده باید بهکار برود.
۳.#وحی یا #شهودقلبی، از #منابعمعرفت است و #روشوحیانی که مبتنی بر #شهود و #علمحضوری است با ضوابطش، #معرفتزا است.
۴.«#کمیّت» نماد #حدّ و #مرز و #کثرت و #تمایز در #هستی است لذا #کَمّیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر #کمّیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۵. «#کیفیت» نماد #تشکیکی بودن وجود و #مراتب در هستی است، لذا #کیفیتجویی، از #روشهایمعرفتزاست و روشهای مبتنی بر کیفیت، #کاشفبُعدی از ابعاد پدیدهها میباشند.
۶.#ظاهر و #بُعدمحسوس پدیدهها، فارغ از #متغیرهایزمانی و #مکانی و #ارتباطی، بخشی از #وجودواقعی آنهاست لذا #روشتجربی با ضوابطش #معرفتزاست.
۷.#باطن و #بُعدنامحسوس پدیدهها (#منشاءهایدرونی #بروز و #ظهورات هر پدیده) بخشی از وجود واقعی آنهاست و میتواند براساس «بستر و زمینه و #متغیرهایزمانی و#مکانی و#ارتباطی»تغییر کند. لذا روشهای#تفسیری وابسته به#زمینه یا#فاعلشناسا با ضوابطش میتواند#معرفتزا باشد. نکته بسیار مهم: #امکانتغییر در پدیده براساس تاثیرات زمینهای، نامحدود نیست و به#طیف اصلی وجودی پدیده محدود میشود.
۸. بر این اساس (یعنی محور هفتم)روش «#هرمنوتیکی» مبتنی بر#مبناگرویمعرفتشناسانه، قابل استفاده است و برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها و گزارهها باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۹.بر همین اساس روش«#پدیدارشناسانه» نیز برای کشف برخی از ابعاد و لایههای پدیدهها باید مورد استفاده قرار بگیرد
۱۰.بر همین اساس، روش «#تحلیلتاریخی» نیز که بستری برای مشاهده عینی#رفتارهایپدیدهها و#کشفمعادلاتنهفته در آنهاست، باید مورد استفاده قرار بگیرد.
۱۱. بر همین اساس، روش «#عرفکاوی» که از روشهای وابسته به#زمینه و#بسترپدیده یا#متن است نیز باید مورد استفاده قرار بگیرد. از نتایج این اصل، ضرورت استفاده از«#تحلیلهایزبانی» در کشف واقعیتهاست
۱۲.#علوممختلف،#بررسیپدیدههایخلقتاززوایایمختلف هستند و از آنجاییکه پدیدهها#تکبُعدی نیستند و#شبکهای هستند، برای#کشفتمامجوانب و#زوایای یک پدیده به هدف#پیشبینی و#کنترل، باید از روشهای«#میانرشتهای» استفاده کرد
مجموعه این#اصولدوازدهگانه را میتوان در«#الگوریتمتحقیقموضوعمحور» بهصورت زیر تجمیع کرد:
✅در#روشتحقیق، برای#کشفواقعیتها، از#رویکردتلفیقیتطبیقی استفاده میکنیم
#تلفیق و#تطبیق شش رویکرد زیر:[۱]
#رویکرد#تحلیلزبانی،#تحلیلمفهومی،#پدیدارشناسی و#تجربی[۲]،#تحلیلوجودی[۳]،#تاریخی[۴]،#میانرشتهای
که به ترتیب ذکر شده، مورد استفاده قرار میگیرند:[۵]
(انتقال به توضیحوتفصیل هر یک از مراحل، در بحث«#روشتحقیقدرعلومانسانی»)
برنامهریزی، تعیین مرحله به مرحله چگونگی حركت از وضعیت موجود به سوی وضعیت مطلوب (هدف) است.
مراحل برنامهریزی عبارتند از:
۱. تعریف وضعیت موجود (تعریف نیاز)
۲. تعریف اهداف (تعریف وضعیت مطلوب)
۳. تعریف ارتباطات (تعریف عناصرمرتبط با وضعیت موجود و اهداف مطلوب)
۴. تعیین تمام احتمالات ممكن برای حل مشكل (الگو سازی اولیه)
۵. ترسیم الگو انجام كار (تعیین تركیب عناصر و نوع ارتباط آنها برای رسیدن به مطلوب)
با مقایسه بین برنامهریزی و روش بهدست میآید كه هر روشی یك برنامهریزی است. اجرای هر برنامه صحیحی نیازمند یك مدیریت است تا مجموعه امكانات را از وضعیت موجود طبق مراحلِ تعریف شده در برنامه، به سوی وضعیت مطلوب ببرد.
یك محقق در حقیقت مدیر یك برنامه تحقیقی است كه با مدیریت خود اطلاعات لازم در رابطه با موضوع را استخراج و جستجو میكند و با تحلیل آنها اطلاعات لازم برای اخذ یك تصمیم درباره موضوع را تولید مینماید. پس شاید بتوان تحقیق را مدیریت و برنامهریزی برای تولید و کشف اطلاعات نامید.
مکتب ضد روش
پس از آشکار شدن حفرههای عمیق در «تجربهگرایی» چه با قرائت «اثباتگرایی» و چه با قرائت «ابطالگرایی»، و مشکلات پارادایمهای تفسیری و انتقادی، فردی به نام «فایرابند» ادعا کرد که اصلا «روشمندی» سبب محدودیت دید و انحراف از واقعیت ناب میشود لذا بهجای روشمندی و روششناسی، «ضد روش» را پیشنهاد کرد بدین صورت که: به جای کنار گذاشتن فرضیههای ناسازگار با مشاهدات و نتایج قبلی تجربی، باید آنها را جدی گرفت و با تعمق در آنها الهامهای لازم برای کشف حقیقت را فعال کرد؛ همچنین بهجای تبصره زدن به قوانین در موارد خلاف قاعده بودن نمونهها، بهدنبال این باشیم که شاید قانون عامی در کار نیست (توجه به اقیانوسی از خلاف قاعدهها)
فایرابند مدعی شد بهنظر میآید «همه چیز در هر شرایطی محتمل است بشود» و مدعی شد که علوم تجربی نه تنها در مقام گردآوری بلکه در مقام داوری نیز محدود به یک روش نیستند؛ او روشمندی را یک خطای سیستماتیک در دستگاه معرفتی بشر معرفی کرد.
از نقدها بر نظریه «ضد روش» این است که میان «روش» و «ابزار تکنیکی» خلط شده است و نفی محدودیت در ابزار به نفی روش سرایت کرده است؛ و اینکه این نظریه خودمتناقض است و خودش براساس روش منطقی، تحلیل و انتاج دارد.[1]
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
۱. روششناسی، با «روش تحقیق» تفاوت دارد؛ در روششناسی، انواع روشهای ممکن و مُنتِج و متناسب با هویت پدیدههای مورد بررسی و تحقیق، ارائه و نقد و بررسی میشوند تا روش متناسب موجّه برای هر پدیدهای، بهدست آید (فلسفه و علت انتخاب یک روش از میان روشها، برای بررسی موضوع مورد نظر یا حل مساله مورد نظر)؛ اما در «روش تحقیق» به بررسی ابزارهای و تکنیکها و فرآیندهای عملیاتی برای تحقّق «روش انتخاب شده» پرداخته میشود.
۲. “روش تحقیق یعنی برنامهریزی برای كشف حقیقت” و روشهای تحقیق را میتوان براساس سه محور زیر تقسیم كرد:
۱. نوع دید و هدفی كه در آن تحقیق داریم (براساس نگرشها)
۲. جهتگیری كلی در مسیر تحقیق (براساس راهبردها)
۳. نوع فعّالیت اجرایی در انجام تحقیق (براساس راهكارها)
انتقال به انجمن بحثوگفتگو در مورد این موضوع
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
روششناسی، روش علم، متدولوژی، روش تحقیق، برنامهریزی، ضد روش، الگوریتم
پی نوشت:
[1]. برای مطالعه بیشتر ر.ک. فلسفه علم در قرن بیستم و چیستی علم، آلن چالمرز؛ و کتاب فلسفه علم، رضا حبیبی
برچسب #الگوریتم #برنامهریزی #تولید علم دینی #روش تحقیق #روش شناسی عام #روش علم #روششناسی #ضد روش #متدولوژی
آرشیو, اخبار و اطلاعیه ها
مدیریت شهری براساس گفتمان انقلاب اسلامی
دانشنامه, مبانی
هویت، حقوق و تکالیف زن
۳. در پارادایم اجتهاد دینی، تحقیق علمی به منظور کشف واقع و رسیدن به باورهای صادق موجه براساس منابع و متون دینی انجام میشود؛ رویکرد اجتهادی، رویکرد اکتشافی است و در پی کشف واقعی مراد جدی متکلم است. [2]
۴. علم دینی، متن محور است و براساس روش برهانی شده «اصول فقه» قابل دستیابی است و با تعبیر «گزاره علمی دینی» قابل ارائه است و معنی آن این است که: براساس روش معتبر، کشف شد که نظر خداوند در مورد موضوع X چیست؟ چه توصیفی از آن ارائه کرده است و چه توصیهای در مورد آن به کار برده است.
۵. براساس پارادایم شبکهای، دستیابی به یک دستگاه علمی و نظام فکری منسجم در موضوعات مختلف و علوم مختلف، موجّه و ممکن است.
۶. علوم انسانی اسلامی، در پارادایم شبکهای موجّه و ممکن است و نقطه شروع در تحول علوم انسانی است. (تصویر)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
علم دینی، روششناسی، پارادایم، پارادایم شبکهای، اثباتگرایی، ابطالگرایی، هرمنوتیک، ساختارگرایی [3]
پی نوشت ها:
[1] پارادایم اجتهاد دانش دینی، ص۵۳ و ۹۱
[2]. پارادایم اجتهاد دینی، ص۱۱۰
[3]. در مقاله «روششناسی» از علیمحمدابوالحسنی، به نقل از کتاب «روششناسی علوم سیاسی» تالیف سیدصادق حقیقت آمده است:
وقتی از روش و واژگان مربوط به آن استفاده می کنیم، باید توجه داشته باشیم که نسبت به کدام سطح از روش سخن می گوییم.به شکل خلاصه، می توان گفت واژه ی روش و مشتقات آن ممکن است در هشت معنا یا سطح به کار رود:
۱- روش معرفت : روش به این معنا،ممکن است فلسفی (عقلی)، علمی (تجربی)، شهودی یا نقلی باشد.
۲- نوع استدلال : گاهی روش به معنای نوع استدلال به کار می رود. از این حیث روش می تواند قیاسی یا استقرایی، لمی یا إنی یا غیر آن باشد.
۳- روشها یا فنون گردآوری اطلاعات: برای جمع آوری اطلاعات از چهار روش عمده می توان بهره برد: روش مشاهده، روش پرسشنامه، روش مصاحبه، و روش کتابخانه ای. این روشها به معنای دقیق کلمه، فن تحقیق هستند نه روش تحقیق.
۴- روش تحلیل دادهها : پس از گردآوری اطلاعات، نوبت به تحلیل آنها می رسد. روش تحلیل دادهها می تواند کلاسیک یا آماری باشد. به قول موریس دوورژه، روش کلاسیک از روشهای نقد ادبی و نقد تاریخی مشتق شدهاند و برای تحلیل درونی اسناد به کار می روند، در حالی که روش آماری و کمی به علومی مانند اقتصاد و جامعه شناسی و یا تحلیل کمی متن اختصاص دارد.
۵- سطح تحلیل : معمولا در پژوهش ها وپایان نامه ها از روش توصیفی ـ تحلیلی و امثال آن نام می برند. این معنای روش به سطح تحلیل نظر دارد. روش تحقیق به این معنا در نگاه کلی خود به دو روش توصیفی وروش هنجاری تقسیم می شود. تحقیق هنجاری به ارائه ی بایدها و نبایدها می پردازد.
۶- روش سامان دادن پژوهش: یکی ازکاربردهای روش، روش تحقیق به معنای روش سامان دادن پایان نامه، رساله و به طور کلی پژوهش است. دانشجو در درس روش تحقیق می آموزد که چگونه موضوعی انتخاب و منابع آن را گردآوری کند، و از طریق نقد و بررسی متون مربوطه راه را برای اثبات مدعای خود هموار سازد.
۷- نوع نگاه به موضوع : محقق علاوه بر روشهای گردآوری و روش تحلیل دادهها، به معنای دیگری نیز می تواند از روش پژوهش خود نام ببرد. پژوهشگر به موضوع مورد مطالعه ی خود می تواند با دید پدیدارشناسانه، ساختارگرایانه یا هرمنوتیکی و امثال آن بنگرد. در این سطح، از روش به عنوان نوع نگاه سخن می گوییم.
۸- روش شناسی: روش شناسی به عنوان دانشی درجه دوم است که از دیدگاهی بالاتر به روشهای تحقیق به عنوان دانشی درجه اول میپردازد.
در عناوین قبل، به تعریف روش شناسی وارتباط آن با دیگر مفاهیم و دانش ها پرداختیم. در بین هشت سطح روش، ظاهراً برای سطح اول و دوم، اصطلاح انگلیسی method، برای سطح سوم technique، برای سطح چهارم تا هفتمresearch method، و برای آخرین سطح methodology رابه کار می برند.
برچسب #ابزار معرفتی #ابطال گرایی #اثبات گرایی #پارادایم #پارادایم شبکه ای #تولید علم #روش شناسی #روش شناسی علم #ساختار گرایی #علم #علم دینی
دانشنامه, روش شناسی
نظریه روح معنا میگوید: میزان یک روح جامع دارد که شامل همه صورتها و معانی مادی و غیر مادی میشود و واضع همه این مراتب را با روح معنا درنظر گرفته و هرکدام به تناسب خود معنایی حقیقی و بدون نیاز به قرینه دارد.
«فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا».
امام صادق عليه السلام در این حديث طعام در این آیه را كه به ظاهر در معناى غذا و خوراكىهاى مادى وارد شده، از باب روح معنا، آن را به علم و غذاى معنوى تفسير مىكند و مىفرمايد: «فلينظر ممّن يأخذُ العلمَ منه»
«يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاس» (نحل/ ۶۹)
امام صادق در تفسیر آیه می فرمایند:«العلمُ الذى يَخرُج مِنّا إليكم».
در آیه عسل به علمى تطبیق داده شده كه از اهل بيت گرفته شده، با اينكه مفهوم عسل در ظاهر آيه روشن و صدر و ذيل آيه درتفسير مشخص است، اما مسئله توسعه معنا تا آنجا پیش میرود که شامل علم اهل بیت هم میشود.
روش کشف معنای عام (منطق کشف فرآیند): تصویر زیر مراحل کشف فرآیند (روح معنا) را از مصادیق حسّی ترسیم کرده است:
قدر جامع باید در حیطه ادراک باشد.
جامع باید با قطع نظر از تعلق به مصادیق، خودش استقلال مفهومی داشته باشد.
جامع باید بسیط باشد.
جامع باید مقید به خصوصیات و لوازم مصادیق نباشد. (ملاک های قدر جامع در بحث صحیح واعم در اصول فقه)
طبق این تحلیل، تمرکز بر معناهای طولی با حذف خصوصیات و توسعه مفهومی است؛ مثل کلمه رحمان كه به عطوفت تفسير شده، در ذهن مردم اين عطوفت به انفعال انسانى سوق داده میشود، در حالى كه خداوند عطوفت دارد،اما انفعال ندارد و استعمالش در غير انفعال در حق خدا، مجاز نيست، چون لفظ براى روح معنايى وضع شده كه اعم از انفعال و عدم انفعال است. جهات انفعاليه كه از لوازم اين عالم حسى است; دخالتى در معناى موضوع له ندارد، لذا اطلاق رحمان بر موجودى كه صرف جهات كمال را واجد و از جهات انفعال و نقص مبرّا است، صرف حقيقت است.
بيان لایههای معنایی كلام، در مانند هجرت، فتح، نطق و تسبيح و دهها واژهای كه در قرآن استعمال شده، از قبيل بيان مصاديق مفاهيم و مراتب حقايق است.
یکی از جوانب وجه جامع معنا،«اشتراک در غرض» است؛ اشيايى كه ما براى هر يك نامى مینهیم، از آنجا كه مادى هستند، محكوم به تغيیر و تبدلند، چون حوائج آدمى رو به تبدل است، و روز به روز تكامل مىيابد. مثلا عبارتِ «وسیله نقلیه» به ارابههای چوبی وسیله نقلیه میگفتند،امروز به قطار و هواپیما و ماشین هم وسیله نقلیه میگویند، هرچند که ماهیت و مواد و شیوه استفاده از آن تغییر پیدا کرده است. ولى در عين حال به ماشین وسیله نقلیه مىگوييم و هیچگونه «مَجاز» هم احساس نمیشود، زیرا از ماشین همان فائده را مىبريم كه از ارابه مىبرديم.
مراحل عملیاتی برای استخراج روح معنا:
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث:
براساس «منطق فرآیندی» که تلاش برای عبور از مصداق و کشف فرآیندی است که آن مصداق یکی از خروجیهایش میباشد، میتوان راهبردهای نهفته در گزارههای دین را استراج کرد؛ نمونهای از این حرکت در مثالهای زیر ارائه شده است:
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
فهم دین ، منطق کشف معنا ، نظریه روح معنا ، منطق فرآیندها ، علم دینی ، گزارههای استراتژیک
برچسب #تولید علم دینی #روح معنا #علم دینی #فهم دین #منطق فرآیند ها #منطق فرایندها #منطق کشف معنا #نظریه روح معنا
دانشنامه, روش شناسی
۲. علوم انسانی، مبتنی بر پنج نظام هستند: نظام فلسفی، نظام انسانشناسی، نظام ارزششناسی، نظام مکتبی، نظام روششناسی
۳. در نظام فلسفی، رویکرد «حکمت خودی» اتخاذ میشود.
۴. فلسفههای مضاف از فلسفه عام استخراج شوند.
۵. پیشفرضهای علمشناختی، معرفتشناختی و دینشناختی، در نظام فلسفی تبیین شوند.
۶. در نظام انسانشناسی، انسان عام و انسان خاص[۳] توصیف شوند.
۷. نظام مکتبی، اصول حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی است که از آن به مکتب اقتصادی، مکتب سیاسی، مکتب اجتماعی تعبیر میشود.[۴]
۱۳
توجیههای استفاده شده در نظریه (مثالها و شواهد صدق بهکاررفته در نظریه)
بررسی مبادی معرفتی ۱۲ نظریه در علوم انسانی و کشف تاثیر تغییر نوع نگاه به مبادی در خروجی نظری
مانند تابع مصرف فریدمن، ساختاریابی گیدنز، نظریه انقلاب فوکو
۱۴
لوازم منطقی نظریه (دلالتهای التزامی و مباشر نظریه)
استفاده از اجتهاد دینی برای استخراج شاخصهای سنجش انسان موجود، از دین
استفاده از روشهای تجربی برای اجرای عملیات سنجش و تحلیل آن
استفاده از اجتهاد برای استخراج شاخصهای انسان مطلوب و نظام ارزشی
استفاده از اجتهاد و تجربه برای تعریف عملیاتی تغییر انسان موجود به مطلوب (علومی مانند فقه، اخلاق، عرفان، روانشناسی)
۱۵
نتایج معرفتی نظریه (چه تاثیری در چه فضای علمی ایجاد میکند؟)
۱. تلاش برای تولید فلسفههای مضاف بالخصوص فلسفه مضاف به امور
۲. تلاش برای تولید انسانشناسیهای خاص و ارزششناسیهای خاص
۳. تلاش برای تولید شااخصهای انسان مطلوب
۴. تلاش برای تولید چگونگی تغییر از موجود به مطلوب
۵. علومی را میخواهیم که ربط ملک و ملکوت را برقرار کنند.
۶. رویکرد غربگزینی انتقادی
۱۶
آثار نظریه (آثار عینی که نظریه میتواند ایجاد کند یا ایجاد کرده است)
تولید مبانی فلسفه علوم انسانی اسلامی
۱۷
رقباء نظریه (افکار و نظریاتی که همگرا با این نظریه نیستند و مخالف محسوب میشوند)
همه نظریاتی که امکان تولید علم دینی را قبول ندارند.
همه نظریاتی که امکان تولید علم دینی را در همه علوم قبول دارند و تعریف علم دینی را الگوی یکسان برای همه علوم میدانند.
همه نظریاتی که روش تولید علم دینی را فقط منحصر در استخراج نقلی میدانند.
۱۸
روش گسترش نظریه (آیا صاحبنظریه، خودانتقادی داشته است یا اشاره به شیوه تکمیل و بازسازی نظریه کرده است؟)
نیاز نظریه به تکمیل از جهت فرآیند استخراج و تولیدمدل عملیاتی
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
منطق نظریه پردازی ، تولید علم ، علم دینی ، تحول در علوم انسانی، الگوی پیشرفت و توسعه ، تمدن اسلامی
(۱) از دانیل لیتل به نقل مهدی زاده، سید محمد، (۱۳۸۹)؛ نظریههای رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی، تهران: نشر همشهری، چاپ اول۱۳۸۹.
(۲) برخی فرآیندهای پیشنهادی اندیشمندان علوم انسانی برای نظریهپردازی:
(این مدلها از مقاله روششناسی عمومی، جناب آقای دکتر حسن داناییفرد نقل شدهاند و مقصود از کلمه مولف در تصویر آخر، ایشان میباشد.)
برچسب #الگوی پیشرفت و توسعه #تحول در علوم انسانی، #تمدن اسلامی #تولید علم #علم دینی #منطق نظریه پردازی #نظریه پردازی
دانشنامه, روش شناسی
روش سنجش و آزمون نظریه ها
دانشنامه, روش شناسی
روش تفکر شبکه ای