eitaa logo
دستیار محقق
193 دنبال‌کننده
79 عکس
4 ویدیو
125 فایل
برگرفته شده از مجموعه اثار و دوره های استاد شیخ عبدالحمید #واسطی #مبانی #نگرش‌سیستمی #شبکه‌هستی #روش‌تحقیق #نقشه‌راه #شبکه‌مسائل #شبکه‌نیاز #پارادایم #الگوریتم‌اجتهاد #نفوذ‌به‌موضوع #تدریس_اثربخش @salam_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای معرفت شناسانه دانشنامه, مبانی 16 دقیقه خواندن 171 ♻️موضوع بحث: بسته « »مبتنی بر ، حاوی چه گزاره‌هایی است؟ (مبانی ) (اسلاید بحث) ♻️مساله بحث: صادق مُوجَّه چگونه به‌دست می‌آیند و چگونه می‌توان باورهای صحیح را از توهمات تفکیک کرد؟ ♻️پیش فرض ها: 🔻فرضیه بحث: کلیه پاسخگوی ده مساله هستند: ◀️۱. چیست؟ ◀️۲. چیست؟ ◀️۳. کدامند؟ ◀️۴. چیست؟ ◀️۵. چگونه و پیدامی‌کنند؟ ◀️۶. چگونه تولید می‌شوند؟ ◀️۷.ملاک و در چیست؟ ◀️۸.عوامل کدامند؟ ◀️۹.، است یا است؟ ◀️۱۰. و معرفتی چگونه حاصل می‌شود؟ ✳️بررسی این مسائل با دیدگاه و به نتایج زیر می‌رسد: ◀️۱. ما وجود دارد ( به و ما). ◀️۲.دست‌یابی به این است. ◀️۳.= ◀️۴.= ◀️۵.هر کسی مجموعه‌ای از را دارد ( و ) ◀️۶. است. ◀️۷.با استفاده از و (، )، می‌توان دیگری را تولید کرد. ( ) ◀️۸. = ◀️۹. به واقعیت، ممکن و معقول است== (در برابر به‌معنی ) بنابراین:⬇️ ◀️۱۰. ممکن است ◀️۱۱. یا نیست. ◀️۱۲.پس تنها راه ممکن نیست. ◀️۱۳. ( یا هر گونه و) نیستندو می‌توان در همه آنها را کشف کرد. ◀️۱۴. است و ما از واقعیت قابل است. ◀️۱۵.در نیز بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که شود) ◀️۱۶. منحصر در نیست. ◀️۱۷. و و هم کشف از واقع دارند. ◀️۱۸. و و ، از هستند. ◀️۱۹. فقط را درک می‌کند. = با استفاده از ◀️۲۰.مهم‌ترین انسان است و دلیل موجه بودنِ آن، یا است. (ابتناء بر ) ◀️۲۱.روند و ، باپیگیری روند و ، کشف می‌شود. ◀️۲۲.مفاهیم به مواردی مانند «» ، «» ،«» ، «» ، «» ،«» ، «» ، «» تقسیم می‌شوند. ◀️۲۳.ابزار ایجاد ، است (فرآیندتولید و فرآیند تولید ) ۲۴. و می‌توانند دارای منشاء انتزاع حقیقی باشند و تابعی از آن منشاء باشند. ◀️۲۵. قضایای بدیهی، یا به‌دلیل ذاتی بودن محمول برای موضوع است یا به‌دلیل ارجاع آن بدیهی به علم حضوری. ◀️۲۶.پدیده‌ها دارای ابعاد و سطوح و لایه‌ها و مراتبی هستند پس معرفت نیز می‌تواند درعین اینکه هستهٔ ثابت دارد دارای مراتب و ابعادباشد. ◀️۲۷.به دلیل ذومراتب و ذواضلاع بودن پدیده‌ها، (یکسان و دریافت اولیه از هر پدیده) غلط است و (بررسی پدیده در شبکه هستی ازابعاد مختلف) بیشترین کشف از واقعیت را دارا می‌باشد. ◀️۲۸.به دلیل ، پارادایم‌های و و نمی‌توانندبه‌تنهایی کاشف از واقع باشند بلکه لازم است. (بررسی پدیده و آن در شبکه هستی) ◀️۲۹.پدیده‌ها از حیث وجودی محدودند لذا قرائت‌های مختلف از یک پدیده بی‌پایان نیست وصدق و کذب‌بردار است. ◀️۳۰. وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، مفید قطع است، لذا در کسب معرفت قابل استفاده است. ◀️۳۱. و ، مانند و معنادار هستند و زبان آنها زبان توصیف و کشف واقع است. ◀️۳۲.معیار در علوم انسانی اسلامی، عبارتست از: مبتنی بر بدیهیات + روش بدیهی تولید معرفت‌ها + هماهنگی با اهداف و + هماهنگی با ♻️تبیین بحث:
(براساس درس‌های حجت‌الاسلام در موسسه مطالعات راهبردی) بحث در حوزه بر اساس ، بايد حول سه محور اساسي صورت پذيرد: ◀️ يا ، ◀️ يا ◀️و نهايتا، و [۱] :[۲] معرفت‌شناسي رابه‌طور کلي، مي‌توان به دو دسته معرفت‌شناسي مطلق و مقيد تقسيم نمود و بحث ازهردو گونه آن، در اين مقام ضرورت دارد. نوع ،گونه‌اي است که به يک حوزه خاص از معرفت بشري محدود نبوده و به قواعد و اصول معرفت‌شناختي هريک از معرفت‌هاي بشري مي‌پردازد. در مقابل آن، است که ناظر به حوزه‌هاي خاصي ازمعارف بشري بوده و گزاره‌هاي آن حوزه خاص را مورد توجه قرار مي‌دهد.مانند که ناظر به حوزه گزاره‌هاي ديني است و يا مانند معرفت‌شناسي گزاره‌هاي تجربي که بخش وسيعي از را پوشش مي‌دهند و يا که عمده مباحث آن، به معرفت‌شناسي گزاره‌هاي اخلاقي اختصاص دارد. البته ما از ميان اين انواع معرفت‌شناسي،بايد به نوع مطلق و از ميان انواع مقيد آن، به توجه نماييم ✳️ علوم انساني در : ⏪اصل اول: اولين اصلي که در حوزه معرفت‌شناسي مطلق بايد مبنا قرار گيرد، اصل «عقلانيت معرفت»[۳] است.کلمه ، واژه‌اي است که برداشت‌هاي گوناگوني از آن شده و مراد اين است که و غيرقابل انکار بوده و چنين انکاري، امري نامعقول و غيرعقلاني است.البته تبيين نامعقول‌بودن اين امر، نياز به تبيين درقالب مقدمه‌اي براي اين بحث دارد درحوزه معرفت‌شناسي‌هاي موجود، دست‌کم سه رويکرد را مي‌توان مشاهده نمود؛[۴] ◀️ که از يونان باستان آغاز مي‌شود ◀️ ◀️ قدما در رويکردخود به و ، معتقد بودند که ، معرفتي يقيني و قضيه‌اي مطابق باواقع است. بايد توجه داشت که اين تعريف براي حقيقت (گزاره مطابق باواقع)، يکي ازپايه‌هاي اساسي معرفت‌شناسي ما را تشکيل مي‌دهد؛ امري که محل گفتگوي بسياري درمعرفت‌شناسي‌ها قرار گرفته و خصوصا در اواخر قرن نوزده و اوايل قرن بيستم ميلادي،برخي‌ها که نتوانستند تصوری مناسب براي آن پيدا نمايند، صورت مساله را پاک نموده و آنرا انکار کردند ⏪اصل دوم: ⏪اصل سوم: هرکس مجموعه‌اي از دارد سومين اصل اين است که علی رغم امکان دست‌يابي به معرفت، هر شخصي، مجموعه‌اي از دارد که شامل ، و مي‌شود. به‌عنوان مثال، مفهوم انسان، مفهومي کلي است و مفهوم رضا، مفهومي جزئي که اين‌ها مسايلي بديهي هستند. يا شکل اول در منطق و برخي ديگر از مباحث های علم که بديهي هستند. ويا مانند ، و ، و يا اين گزاره که «واقعيتي وجود دارد»که همه اين‌ها بديهي هستند اين ديدگاه (اصل سوم) از تاکنون در ميان متفکران وجود دارد و لذا ما نام قدما را بر آن گذاشته‌ايم. البته بايد توجه داشت که انديشمندان اسلامي نيز در اين رويکرد تاثيرات بسزايي را داشته‌اند که مي‌توان از ميان آن‌ها، به آموزه علم حضوري اشاره نمود[۵] نتيجه‌اي که ازاين رويکرد قدما گرفته مي‌شود، اين است که ، است و قابليت انکار از سوي انسان را ندارد و ادعاي يا ، نامعقول است.زيرا تحقق معرفت يقيني، في الجمله غيرقابل انکار بوده و کسي نمي‌تواند آن‌هارا انکار نمايد. بايد توجه نمود که اصل و ساير بديهيات، بشريت مي‌باشند و زندگي بدون آن‌ها امکان‌پذير نيست و در نتيجه،انکار مطلق معرفت نيز معقول نيست. درمقابل اين رويکرد، وجود دارد که از [۶] آغازشده و در خلال آن، در همه چيز و حتي معرفت ما به خودمان، پذيرفته مي‌شود. البته معرفت به خود را مي‌پذيرد؛ اما را ابتدا پذيرفته و همين موضوع، نقطه اشتباه او مي‌باشد. مطلب زيبايي را در اين زمينه بيان مي‌نمايد:اگرکسي من را انکار نمايد، از هيچ راهي نمي‌تواند آن‌را اثبات نمايد و بايد در بماند. زيرا فردي اگر بخواهد فعلي از افعال انسان را اثبات نمايد و از راه آن من را اثبات نمايد، بايد تصميم و فاعلي وجود داشته باشد، حال اين فعل را مي‌خواهيدمطلق بگيريد يا مضاف به من، اگر مطلق باشد نتيجه‌اش فاعل «ما» مي‌باشد و «من» ثابت نمي‌شود و اگر آن‌را مضاف بر من ببينيد، پس من را پيش فرض دانسته‌ايد و باز هم نمي‌تواندمن را اثبات نمايد. که اين اصل در همان مقاله بيان شده و نقش علم حضوري در آن نيز،آورده شده است. و نيز گسترش‌هاي زيادي در اين زمينه به وجود آورد.
6)⏮: است، است، است لذا و نیست. 🔹 به‌معنی خاص آن که ، از (منبع و ) است، از یا پدیده‌ای در هستی را ارائه می‌کند و دارای شواهد صدق بر این کشف است لذا هر چه بر «» که کاشف از واقعیت است بار می‌شود بر نیز بار می‌شود. (قدرت و و بودن) ♻️ مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث: معرفت‌شناسی و شناخت ، پارادایم شبکه‌ای ، علوم انسانی اسلامی ، منطق فهم دین [۱] مانيفستی برای معرفت‌شناسي تهيه شده است که حول سه محور مذکور، اصول مختار در عرصه معرفت‌شناختي علوم انساني گردآوري گردیده است. عنوان اين اثر «مباني معرفت‌شناختي علوم انساني در انديشه اسلامي» تالیف حجت‌الاسلام حسین‌ِزاده است. [۲] تفصيل اين مطلب، در فصل اول کتاب «پژوهشي تطبيقي در معرفت‌شناسي معاصر» مورد بررسي قرارگرفته است. [۳] در رويکردمعرفت‌شناسي اسلامي و فلسفه‌هاي همگن، معرفت‌شناسي را با معرفت آغازمی‌شود و اين موضوع، نکته قابل توجهي در این بحث است. [۴]اين دسته‌بندي از ابداعات حجت‌الاسلام حسین‌زاده است که به اذعان خود وي هر چند مصطلح نيست، اما مي‌توان آن‌را از تاريخ فلسفه بشري به دست آورد. [۵]حجت‌الاسلام حسین‌زاده در شماره شش مجله «معارف عقلي»، مقاله‌اي را با عنوان «عقلانيت معرفت»،ارايه نموده‌اند که به تبيين اين سير تاريخي پرداخته و نقش انديشمندان مسلمان را در ايجاد تحول در اين عرصه بيان کرده است. ايشان، طرح اين آموزه را براي اولين بار به ابن‌سينا منسوب نموده است. [۶] رنه دِکارْت(زادهٔ ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در دکارت(اندر الوآر) فرانسه — درگذشتهٔ ۱۱فوريهٔ ۱۶۵۰ در استکهلم سوئد، رياضي‌دان وفيلسوف فرانسوي بود. [۷]ميان شکاکيت و نسبت‌گرايي نيز تفاوت وجود دارد که مي‌توان آن‌را اين‌گونه تبيين نمود: شخص معتقد به شکاکيت مطلق، در همه معرفت‌ها شک و ترديد مي‌نمايد. در تاريخ اروپا،هشت يا نه دوره را مي‌توان پيدا نمود که چنين عقيده‌اي به اوج خود رسيد. امادرطول تاريخ اسلام در ميان مسلمانان کسي نبوده که به آن اعتقاد داشته باشد. البته اخيرا عده‌اي پيدا شده‌اند که ادعا مي‌کنند کساني مانند غزالي از شکاکين بوده‌اند. اما در نسبيت‌گرايي اين‌گونه مطرح مي‌شودکه امکان شناخت وجود دارد؛ اما اين شناخت مطلق نبوده و براساس ساختار خاص ذهني که هم‌اکنون وجود دارد، قابل قبول است و امکان تخلف آن‌ها در ساختاري ديگر،وجوددارد. مثلا قطر ماه از روي زمين ۲۵ سانتيمتر است و هر چه به آن نزديک‌تر مي‌شويم،آن‌رامتفاوت مي‌بينيم و هر دو نگاه نيز صحيح‌اند. به صورت مشخص در مثال اجتماع نقيضين،نسبيت‌گراي مطلق، اذعان به امتناع آن دارد؛ اما معتقد است که اين پذيرش،بر اساس ساختارهاي فعلي ذهن وي صورت گرفته و ممکن است در ساختاري ديگر، ممتنع هم نباشد. برچسب معرفتی شبکه‌ای انسانی اسلامی و شناخت فهم دین دانشنامه, مبانی
1⃣اولين فعاليت ذهن، تصويربرداری از واقعيات و نگهداری اين تصاوير در حافظه است () 2⃣مرحله‌دوم، برقراركردن رابطه بين مفاهيم موجود يا از پيش دانسته شده است()؛ در اين قسمت فرد با درك رابطه معلومات‌ خود با ديگر موضوعات، می‌خواهد دست به عمل بزند و از معلومات خود برای جهت ­دهی و اثرگذاری در فعاليت‌های عملی خود استفاده ‌كند، در اينجا 3⃣سومین‌مرحله‌فهم كه برقرار كردن رابطه با عمل است محقق می‌شود (). وقتی محتويات‌ذهنی و فكری به عالم‌عمل و تجربه وارد شد بايد خود را با قوانين‌حاكم بر هستی هماهنگ كند وگرنه قابل استفاده نخواهد بود و در موقعيت‌خيالی خود باقی می‌ماند. ضرورت هماهنگی با قوانين‌خلقت سبب می‌شود كه آنچه در ذهن بی عيب و نقص ديده می‌شد، در بسياری از موارد مشكل ساز بشود و نقائص يا ضررهايی را از خود بروز دهد و عمل انسان را با شكست مواجه سازد، بروز اين­گونه ناهنجاری‌ها و نقائص، ذهن را به سوی بازنگری نسبت به محتوای فكر سوق می‌دهد، اين بازنگری كه با انجام عمليات تجزيه‌و‌تحليل اجزاء و ارتباطات آنها صورت می‌پذيرد ، 4⃣مرحله‌چهارم‌فهم را شكل می‌دهد كه تشخيص‌رابطه میان اجزاء‌موضوع با يكديگر و رابطه اجزاء با كلِ‌موضوع است ()؛ در بسياری از موارد پس از تجزيه موضوع به اجزاء تشكيل دهنده آن و تحليل روابط بين اجزاء، اجزاء و ارتباطات جديدی شناخته می‌شوند كه بايد با يكديگر تركيب شوند و يك كل را تشكيل دهند، تا تصور صحيحی از موضوع به ‌دست آيد (). ، ای هستند كه درصدد عرضه واقعيت‌ها می‌باشند امّا كراراً می‌بينيم كه مبتلا به خطا و اشتباه می‌شوند، برای اين‌كه بتوان به يك فكر يا عقيده اعتماد كرد و سرمايه‌های وجودی را برای آن مصرف نمود بايد بتوان آنها را اثبات و رقیب آن را نقد كرد و در نهايت، ارزشيابی و قضاوتی را در مورد آنها به انجام رساند، تلاش برای تشخيص رابطه يا عدم رابطه موضوع با واقعيت‌ها و معادلات موجود در هستی 5⃣مرحله‌پنجم‌فهم را تشكيل می‌دهد (). رشد در زندگی و حركت در چرخه حياتی كه متصل به عوالم غير مادی و ملكوتی است، نياز به اطلاع از در همین دنيا و حقايق عوالم مافوق دارد در غير اين صورت نهايت تلاش انسان برای يك زندگی سرگردان و لحظه‌ای سپری خواهد شد، تلاش برای كشف و جديد در هستی 6⃣مرحله‌ششم‌فهم را محقق می‌كند (). جدول زير ارائه دهنده قابل تشخيص و اندازه‌گيری از آنها است: (ایده اولیه این جدول متخذ از «» در طبقه‌بندی اهداف آموزشی است اما این جدول براساس در مبتنی بر فلسفه اسلام بازتولید شده است.) ردیف سطح فهم نماد‌های تشخيص و اندازه‌گيری پیش‌نیاز تصور اوليه (سطح‌ حافظه‌ای) فرد بتواند به ياد بياورد، مشخص كند، تمیز بدهد، نشان بدهد، تعيين كند، تعريف كند. ۱ فهم اوليه (سطح ادراكی) بتواند به بيان خود مطلب را بازگو كند، ترجمه كند، تنظيم كند، نتيجه بگيرد، شكل آن‌ را بكشد، توضيح دهد. ۲ فهم كاربردی (سطح كاربردی) بتواند استفاده كند، رابطه برقرار كند، انتقال بدهد، تعمیم بدهد، طبقه‌بندی كند، توصيه كند. ۳ فهم تحليلی (سطح تجزيه و تركيب) بتواند مقايسه كند، حذف و اضافه كند، كشف كند، تحقيق كند، سازمان­دهی كند، طراحی كند. ۴ فهم استدلالی (سطح نقد و ارزيابی) بتواند استدلال كند، تصمیم بگيرد، نقد كند، قضاوت كند، ارزيابی نمايد. ۵ فهم شهودی (سطح توليد و خلق) حدس بزند، نظريه بدهد، توليد كند، استنباط كند، ابداع نمايد. روش دست‌يابی به سطوح فهم و ادراک فهم اوليه وقتی حاصل می‌شود كه فرد رابطه بین حداقل دو مفهوم اصلی موجود در گزاره مربوطه را تشخيص دهد؛ مثلا جمله «روح، مجرد است» وقتی فهم می‌شود که ذهن منظور از کلمه «روح» و کلمه «مجرد» را بداند و رابطه بین آن ‌دو را برقرار کند و مفهوم سومِ «تجرد روح، یا غیرمادی بودن روح انسان» را تولید نماید. فهم اولیه، همانطور که از عنوانش پیداست هدف نیست؛ بلکه کشف اثری که بر این مطلب بار می‌شود، هدف است پس باید ارتقاء یابد. فهم کاربردی وقتی حاصل می‌شود که فرد رابطه بین مطلب و اثرش در خارج را تشخیص دهد. چراکه علم برای زندگی است، ما می‌آموزيم تا روح از محدوديت‌ها خارج شود و به پهنه بی‌انتهای هستی متصل شود، ما می‌آموزيم تا به جهان‌های برتر و فراسوی ديد مادی دست يابيم و ابديت خود را بسازيم. انسان‌ها می‌خواهند به كمال برسند پس بايد نيازها و نواقص خود را برطرف كنند. امّا چگونه؟