eitaa logo
دستیار محقق
187 دنبال‌کننده
79 عکس
4 ویدیو
125 فایل
برگرفته شده از مجموعه اثار و دوره های استاد شیخ عبدالحمید #واسطی #مبانی #نگرش‌سیستمی #شبکه‌هستی #روش‌تحقیق #نقشه‌راه #شبکه‌مسائل #شبکه‌نیاز #پارادایم #الگوریتم‌اجتهاد #نفوذ‌به‌موضوع #تدریس_اثربخش @salam_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
(براساس درس‌های حجت‌الاسلام در موسسه مطالعات راهبردی) بحث در حوزه بر اساس ، بايد حول سه محور اساسي صورت پذيرد: ◀️ يا ، ◀️ يا ◀️و نهايتا، و [۱] :[۲] معرفت‌شناسي رابه‌طور کلي، مي‌توان به دو دسته معرفت‌شناسي مطلق و مقيد تقسيم نمود و بحث ازهردو گونه آن، در اين مقام ضرورت دارد. نوع ،گونه‌اي است که به يک حوزه خاص از معرفت بشري محدود نبوده و به قواعد و اصول معرفت‌شناختي هريک از معرفت‌هاي بشري مي‌پردازد. در مقابل آن، است که ناظر به حوزه‌هاي خاصي ازمعارف بشري بوده و گزاره‌هاي آن حوزه خاص را مورد توجه قرار مي‌دهد.مانند که ناظر به حوزه گزاره‌هاي ديني است و يا مانند معرفت‌شناسي گزاره‌هاي تجربي که بخش وسيعي از را پوشش مي‌دهند و يا که عمده مباحث آن، به معرفت‌شناسي گزاره‌هاي اخلاقي اختصاص دارد. البته ما از ميان اين انواع معرفت‌شناسي،بايد به نوع مطلق و از ميان انواع مقيد آن، به توجه نماييم ✳️ علوم انساني در : ⏪اصل اول: اولين اصلي که در حوزه معرفت‌شناسي مطلق بايد مبنا قرار گيرد، اصل «عقلانيت معرفت»[۳] است.کلمه ، واژه‌اي است که برداشت‌هاي گوناگوني از آن شده و مراد اين است که و غيرقابل انکار بوده و چنين انکاري، امري نامعقول و غيرعقلاني است.البته تبيين نامعقول‌بودن اين امر، نياز به تبيين درقالب مقدمه‌اي براي اين بحث دارد درحوزه معرفت‌شناسي‌هاي موجود، دست‌کم سه رويکرد را مي‌توان مشاهده نمود؛[۴] ◀️ که از يونان باستان آغاز مي‌شود ◀️ ◀️ قدما در رويکردخود به و ، معتقد بودند که ، معرفتي يقيني و قضيه‌اي مطابق باواقع است. بايد توجه داشت که اين تعريف براي حقيقت (گزاره مطابق باواقع)، يکي ازپايه‌هاي اساسي معرفت‌شناسي ما را تشکيل مي‌دهد؛ امري که محل گفتگوي بسياري درمعرفت‌شناسي‌ها قرار گرفته و خصوصا در اواخر قرن نوزده و اوايل قرن بيستم ميلادي،برخي‌ها که نتوانستند تصوری مناسب براي آن پيدا نمايند، صورت مساله را پاک نموده و آنرا انکار کردند ⏪اصل دوم: ⏪اصل سوم: هرکس مجموعه‌اي از دارد سومين اصل اين است که علی رغم امکان دست‌يابي به معرفت، هر شخصي، مجموعه‌اي از دارد که شامل ، و مي‌شود. به‌عنوان مثال، مفهوم انسان، مفهومي کلي است و مفهوم رضا، مفهومي جزئي که اين‌ها مسايلي بديهي هستند. يا شکل اول در منطق و برخي ديگر از مباحث های علم که بديهي هستند. ويا مانند ، و ، و يا اين گزاره که «واقعيتي وجود دارد»که همه اين‌ها بديهي هستند اين ديدگاه (اصل سوم) از تاکنون در ميان متفکران وجود دارد و لذا ما نام قدما را بر آن گذاشته‌ايم. البته بايد توجه داشت که انديشمندان اسلامي نيز در اين رويکرد تاثيرات بسزايي را داشته‌اند که مي‌توان از ميان آن‌ها، به آموزه علم حضوري اشاره نمود[۵] نتيجه‌اي که ازاين رويکرد قدما گرفته مي‌شود، اين است که ، است و قابليت انکار از سوي انسان را ندارد و ادعاي يا ، نامعقول است.زيرا تحقق معرفت يقيني، في الجمله غيرقابل انکار بوده و کسي نمي‌تواند آن‌هارا انکار نمايد. بايد توجه نمود که اصل و ساير بديهيات، بشريت مي‌باشند و زندگي بدون آن‌ها امکان‌پذير نيست و در نتيجه،انکار مطلق معرفت نيز معقول نيست. درمقابل اين رويکرد، وجود دارد که از [۶] آغازشده و در خلال آن، در همه چيز و حتي معرفت ما به خودمان، پذيرفته مي‌شود. البته معرفت به خود را مي‌پذيرد؛ اما را ابتدا پذيرفته و همين موضوع، نقطه اشتباه او مي‌باشد. مطلب زيبايي را در اين زمينه بيان مي‌نمايد:اگرکسي من را انکار نمايد، از هيچ راهي نمي‌تواند آن‌را اثبات نمايد و بايد در بماند. زيرا فردي اگر بخواهد فعلي از افعال انسان را اثبات نمايد و از راه آن من را اثبات نمايد، بايد تصميم و فاعلي وجود داشته باشد، حال اين فعل را مي‌خواهيدمطلق بگيريد يا مضاف به من، اگر مطلق باشد نتيجه‌اش فاعل «ما» مي‌باشد و «من» ثابت نمي‌شود و اگر آن‌را مضاف بر من ببينيد، پس من را پيش فرض دانسته‌ايد و باز هم نمي‌تواندمن را اثبات نمايد. که اين اصل در همان مقاله بيان شده و نقش علم حضوري در آن نيز،آورده شده است. و نيز گسترش‌هاي زيادي در اين زمينه به وجود آورد.
معتقدين به اين دو گروه، در عصر حاضر بسيار اندک‌اند و کسي را نمي‌توان يافت که اصل دوم رانپذيردو لذا اصول بعدي، خصوصا اصل سوم، از اهميت بيش‌تري در مباحث معرفت‌شناسي برخوردارند. [۷] نيز که بسيار گسترده مورد توجه قرار گرفته، به رويکرد اطلاق مي‌شودکه روش خاصي در معرفت‌شناسي دارند و تبيين آن‌ها در فصل اول «»، آمده است. ⏪اصل‌چهارم ⏪اصل پنجم: لزوم تعهد به حقيقت و رهايي ازگرايش‌ها ⏪اصل ششم: و ⏪ اصل هفتم: بطلان () براي کلمه «»، ترجمه‌هاي مختلفي در فارسي مانند: فاعل، موضوع وانفسي ارايه شده و حتی برخی از واژه فرانسوی سوژه به معنی موضوع برای آن استفاده می‌نمایند در مقابل ، قرار دارد که به معني و ترجمه شده است. است از اعتقاد به اين که ، اساس همه معيارها و قوانين است. هر شخص از ذهنيت خاص خويش برخوردار است و ذهنيت هر شخص بر اساس و متمايز از ذهنيت اشخاص ديگر است. در اين تلقي، احکام و گزاره‌ها نهايتاً به ،علايق و سلايق ذهني فرد باز مي‌گردد. در مقابل () و قرار مي‌گيرد آشنایی با ()این مفهوم که در معرفت‌شناسي و راه پيدا کرده،متاسفانه به اندازه بايسته، مورد توجه قرار نگرفته در حالي که يکي از کليدي‌ترين مسايل و مباحث مطرح در معرفت‌شناسي بوده و عمده انحرافاتي که امروزه در وجود دارد، از همين امر ناشي شده است نقطه شروع اين حرکت،[۱] بود که به اعتراف خودش، از حقيقت ارايه نموده و در معرفت‌شناسي به راه انداخت. وي اصل اول بحث ما، يعني حقيقت را تغيير داد و آن‌را عبارت از با دانست. به اعتقاد ، معناي حقيقت بايد و انساني شود. البته برخي اين ديدگاه را به هم نسبت داده‌اند که اونيز طبق نظر برخي از شارحان، اولين به وجود آورنده این انحراف در معناي حقيقت بود.البته اين امر خيلي اهميت ندارد و آن‌چه مورد اهميت است، اين است که بسياري از، امروزه گرفتار اين هستند. [۲] نيز است و براي توجيه معرفت‌شناسي ديني خود، به همين امر متمسک شده است.[۳] نيز که در فلسفه امروزه غرب و ، تاثير بسيار زيادي گذاشته، همين‌گونه است. بايد دقت شود که حتي واژه‌هايي مثل (به معناي و نه به معناي ) نيز، ناشي از به‌کارگيري ، درحوزه فلسفه علم است. او معتقد بود که علم به‌دنبال است نه مطابقت با واقع؛ و نسل بعداز او، تمام علوم را اين‌گونه دانسته‌اند و نهايتا منجر به شد(انتقال به فایل درس) ♻️نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث: و در یک نگاه: ردیف(1,2,3,4,5,6,7,8,9) مبنای معرفت شناسانۀ موجود در علوم انسانیِ رایج(⏮) مبنای معرفت شناسانۀ مبتنی بر نگرش اسلام(✅) دلیل تغییر دادن مبنای موجود(🔷) منبع(🔶) 1)⏮ = ✅اثبات اصل واقعیت () 🔹وجدان واقعیت 🔸اصول فلسفه و روش رئالیسم،‌ مقاله دوم؛ و درآمدی بر معرفت‌شناسی، ص۶۷ 2)⏮== تقسیم معرفت به: 🔹۱. معرِّف باید از معرَّف اعرف باشد ۲. تعریف دوری است (معنای باور) ۳. باور دخالتی در معرفت ندارد ۴. تردید بین صدق ثبوتی و اثباتی ۵. ابهام قید موجه 🔸پژوهشی تطبیقی در معرفت شناسی معاصر، فصل دوم و سوم 3)⏮: : سودمندی و کارآیی و رضایت‌بخشی در مقام عمل : هماهنگی گزاره با دیگر گزاره‌ها : صدق مفهومی غیرواقعی است ✅ است 🔹نظریه مطابقت هیچ محذوری ندارد. شبهات مخالفین جواب داده شده است. مستلزم ،، مصادره به مطلوب و است. ابهام دارد و مستلزم و حقیقت بودن است. در دیدگاه بین و خلط شده است. 🔸همان،‌ فصل چهارم 4)⏮ (): و : با قابل اثبات باشد (تحقیق‌پذیر باشد) داده‌های حسی و قضایای تحلیلی، پایه و بدیهی‌اند. : سازواری و انسجام با شبکه‌ای از گزاره‌ها و باورها همهٔ باورها موجه‌اند. باورهای پایه و بدیهی وجود ندارد. ✅