#مبانی
#مبانیهستیشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای هستی شناسانه
دانشنامه, مبانی
13 دقیقه خواندن
مبنای هستی شناسانه
مبنای هستی شناسانه دانشنامه #عبدالحمیدواسطی
♻️موضوع بحث:
بسته گزارههای « #هستیشناسانه » #حکمت_متعالیه کدامند؟ (#مبانیهستیشناسانهپارادایمشبکهای)
♻️مساله بحث:
هر گونه #حرکتوتغییری در زندگی فردی یا جمعی، وابسته به #قواعدوقوانین حاکم بر هستی است؛ پس هر گونه برنامهریزی در زندگی بشر، باید در #دستگاههستیشناسی صورت پذیرد؛ دستگاه هستیشناسانه #اسلام حاوی چه قواعد و قوانین و معادلاتی است؟ و چه نقشه و تصویری از هستی را ارائه میدهد؟
♻️پیش فرض ها:
فرضیه بحث:
۱. #هستی = شبکه وجودی گسترش یافته از وحدت #بینهایت(خداوند) به کثرت(مخلوقات)، #بهمپیوسته، دارای #مراتبتشکیکی و #حرکت از قوه به فعل و #نظام علتومعلولی
۲. #جهان،دارای ساختار و فرآیندهای ثابت ولی #طیفدار و #فازی است.
۳.ساختارها و #قوانینطبیعی، #زیرساختهایمعرفت، ارزش و حرکت موجودات هستند.
♻️تبیین بحث:
فلسفه و حکمت عبارتست از: مجموعه قوانین و معادلات #وجودشناسانه (علمی که از عوارض ذاتی موجود بما هو موجود بحث میکند.) (انتقال به توضیحات بیشتر)
#مسائلفلسفه در یک تقسیمبندی کلی عبارتند از: (تقسیمبندی شهید مطهری رحمهاللهعلیه براساس گزارش آقای عبودیت با برخی تغییرات)
۱. مسائل مربوط به #اصلوجود و عدم (#بداهت، #اشتراکوجود، #اصالتوجود، #تشکیکوجود، #عدمتمایزدراَعدام)
۲. مسائل مربوط به #اقساموجود (#عینی، #ذهنی، #واجب، #ممکن، #حادث، #قدیم، #ثابت، #متغیر، #واحد،#کثیر، #قوه، #فعل، #جوهر، #عرض)
۳. مسائل مربوط به #قوانینحاکمبروجود (#علیت، #سنخیت، #ضرورتعلّیمعلولی، #تقدموتاخر و #معیتدرمراتبوجود)
۴. مسائل مربوط به #عوالموجود (#طبیعت یا #ناسوت، #مثال یا #ملکوت، #عقل یا #جبروت، #الوهیت یا #لاهوت، #سیرنزولی و #صعودی از لاهوت تا ناسوت)
تصویر دیگری از #مسائلکلیفلسفه را میتوان بهصورت زیر ترسیم کرد:
🔴عنوان کلی:#واقعیت
🔻عنوان جزئی:#وجودواقعیت
مساله:ایا واقعیتی وجود دارد ؟ حقیقت اشیاء چیست ؟ آیا وجود موجودات لایهها و ابعاد و سطوح مختلفی دارد؟
🔻عنوان جزئی: #شناختواقعیت
مساله: می توانم از واقعیت شناخت یقینی داشته باشم ؟ میزان احاطه ما بر واقعیت تا چه اندازه است ؟ چگونه می توانیم ادراکاتمان را از واقعیت افزایش دهیم ؟
🔻عنوان جزئی: #رسیدنبهواقع( #کشفواقع)
#علم ، #ذهن
مساله: علم در هستی چیست ؟ ملاک #صدقوارزشمندی معلومات در چیست ؟ ذهن چیست ؟ مکانیسم #عملکردذهن؟ ارتباط ذهن با #روح چگونه است ؟ ارتباط ذهن با علم چگونه است ؟
🔻عنوان جزئی:#شبکهواقعیت( #هرمهستی )
#اجزاء ، #ارتباطاجزاء
مساله: عالم هستی و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر چگونه است ؟ #عوالمهستی چه می باشد ؟ زاویه نگاه ما به عالم هستی ( اجزاء و ارتباطات آن ) چگونه باید باشد ؟ مراتب عالم هستی چه می باشد ؟
#زاویهنگاهبهعالمهستی
#مراتبعالمهستی
🔴عنوان کلی: #وجود
🔻عنوان جزئی:#انواعوجود
#وجودمحدودونامحدود
#زمان و #مکان و #خروجازانها
مساله:آیا تمام وجودات #محدود هستند یا اینکه وجود #نامحدود نیز داریم ؟ چگونه می توان به #حدوجودی اشیاء پی برد ؟ اگر وجود نامحدود نباشد ، چه اتفاقی می افتد ؟ ( اگر سلسله وجودات محدود به یک وجود نامحدود ختم نشود ، چه اتفاقی می افتد ؟ ) #وجودبرتر دارای چه ویژه گی هایی است ؟ اگر وجود #ازلی و #ابدی نباشد ، چه اتفاقی می افتد ؟ آیا وجود خالق داریم ؟ چگونه می توان از زمان و مکان خارج شد ؟ آیا نهایت و #اصلوجود اشیاء یک دست و یکپارچه و یک سنخ است ؟
#وجودبرتر
#وجودابدیوازلی
#موجوداتغیرمحسوس
🔴عنوان کلی: #علتومعلول
🔻عنوان جزئی: #تاثیرموجوداتبریکدیگر
مساله: عالم علت دارد یا تصادفی است ؟ آیا موجودات تصادفی و بدون علت بوجود آمده اند ؟ آیا هر موجودی علتی دارد ؟ آیا #سلسلهموجودات به یک علت نهایی که خود معلول علتی نیست ختم می شوند ؟
#شیئبیعلت
#سنخیتعلتومعلول
🔴عنوان کلی:#من
🔻عنوان جزئی:#واقعیتمن #قوایمن
#فعلوانفعالاتمن
مساله:آیا من واقعیت دارم ؟ از کجا آمده ام ؟ هدف از آمدن من چه بوده است ؟
هدف از خلق من:موثره وجودی من چه هستند ؟ اجزاء وجودی من چه هستند ؟ فعل و انفعالات وجودی من در موقع احساس ورزیدن چه مواردی هستند ؟ نحوه حرکت و رشد من چگونه است ؟ علت تغییرات در من چه می باشد ؟ تاثیر دیگر وجودات در من چگونه است
🔴عنوان کلی:#محیط
🔻عنوان جزئی: #چیستیمحيط
مساله: #خلقتعالم چیست ؟ سرانجام عالم چیست ؟ قوانین جاری در عالم چیست ؟
چه موجوداتي در عالم بر زندگي من تاثير دارند؟
۶۱.#غايتحركتجوهرى،#تجردازماده است.
۶۲.وجود #سكون در جهان وجود #نسبى است.
۶۳.حركت به دو معنى است #قطعيه و #توسطيه و هر دو معنى موجودند.
۶۴.#زمان #مقدارحركت مىباشد.
۶۵.به عدد حركات موجوده جهان مىتوان #زمان فرض كرد.
۶۶.#زمان،#ساخته وجود #جهانطبيعت است و پيش از آن و پس از آن محال است تحقق داشته باشد.
۶۷.در ميان#اجزاءزمان يك نوع تقدم و تاخر ثابت است.
۶۸.يكى از اسباب #سنجشسرعت و #بطوء حركت، #زمان است.
۶۹.#زمان از #سنخ خود #اول و #آخر ندارد.
۷۰.#حركت شش چيز لازم دارد.
۷۱.#جهش در #حركت به معنى حقيقى محال است
۷۲.#حركت، تقسيمى نيز ازناحيه #علتفاعلى خود به #حركتنفسانى و#حركتطبيعى و#حركتقسرى دارد
۷۳.هر #حادثهزمانى نيازمند بعلت مىباشد و با تعبير عمومىتر هر #ممكن #محتاج #بعلت است.
۷۴.چنانكه#وجودعلت #علتوجود#معلول است#عدمعلت نيز#علت #عدممعلول است.
۷۵.#وجودمعلول با علت خود رابطهاى دارد كه با هيچ چيز غير او ندارد
۷۶.#علتى كه نسبتش با دو چيز#متساوى بوده باشد نمىتواند يكى از آن دو تا را #تخصيص بوجود دهد و همچنين يكى از آن دو تا نيز نمىتواند با چنين علتى بوجود#اختصاص يابد.
۷۷.#اختيار بمعناى #ايجادگزافى تحقق ندارد.
۷۸.#علت دو قسم است#علتتامه و #علتناقصه
۷۹.#احتياجمعلول #بعلت ازجهت #امكان اوست نه از جهت#حدوث و #سابقهعدم.
۸۰.#عليت و #معلوليت #دورى محال است.
۸۱.وجود #علتتامه ازوجود #معلول خود #قويتر است.
۸۲.#علت بر #معلول خود #متقدم است و#معلول از وى #متاخر.
۸۳.#استقلال و #تماميتوجودى #معلول همان استقلال و تماميتوجودى #علت است.
۸۴.سلسله #علتتامهمعلولى نمىتواند تا #لانهايت برود.
۸۵.دو #علتمستقله، #يكمعلول را نمىشود #ايجاد كنند چنانكه #يكعلت دو #معلولمستقل را
۸۶.#علت به چهار قسم منقسم مىشود#علتفاعلى#علتغائى#علتمادى #علتصورى
۸۷.هيچ #معلولى بى #علتفاعلى نخواهد بود
۸۸.هر #معلولمادى #علتمادى مىخواهد
۸۹.ماده ديگرى #بسيطتر از#مادهجسمانى بايد اثبات كرد
۹۰.هر #معلولمادى#علتصورى مىخواهد
۹۱.هيچ #معلولى بى #علتغائى نخواهد بود
۹۲.#اتفاق و #بخت وجودندارد
۹۳.در ميان #واقعيتهاىخارجى نسبتى بنام #نسبتضرورت داريم كه در مقابل نسبت ديگرى بنام #نسبتامكان واقع است.
۹۴.هر#پديدهخارجى تا#ضرورت پيدا نكند #موجود نخواهد شد
۹۵.هر#موجودخارجى #درحالوجود #متصف به#ضرورت مىباشد
۹۶.#ضرورتوجود هر #معلول از ضرورتوجود #علتش #ترشح مىكند
۹۷.هر#ضرورتبالغير يعنى بواسطه علت منتهى به #ضرورتبالذات مىباشد يعنى #ضرورت بر دو قسم است #بالذات و#بالغير
۹۸.هر سلسله از #ضرورتهاىمترتبه،بالاخره #متناهى است
۹۹.ضرورت ديگرى بنام #ضرورتبالقياس داريم كه از #نسبتدادن #معلول #بعلت پيدا مىشود و در امكان نيزامكانى بنام #امكانبالقياس داريم
۱۰۰.بحث از#خداىجهان #فطرى #انسان است
۱۰۱.#جهانآفرينش #آفريدگارى دارد
۱۰۲.#خدا يكى است
۱۰۳.#خداىهستى،همه #كمالاتهستى را دارد
۱۰۴.صفاتى كه با #تحليل #بسوى#وجود بر مىگردند براى #خدا #ثابتاند
۱۰۵.صفاتى كه به #عدمتحليل مىشوند از #خدا#منفى هستند
۱۰۶.#صفاتثبوتى #عينذات ند
۱۰۷.نوعى ديگر از #صفات هستند كه از #ذات خارج هستند و آنها #صفاتنسبيه مىباشند
۱۰۸.#آفرينش #جهان از #خدا است
۱۰۹.هر#موجودممكن اگر چه #متغير نبوده باشد نيازمند #بعلتوجود مىباشد
۱۱۰.براى#جهانهستى #علتوجودى بيرون از خودش هست
۱۱۱.#جهانآفرينش #مركب است از سه مرتبه #ماده #مثال #عقل كه به ترتيب روي هم چيده شدهاند
۱۱۲.پديدههاى هر يك از اين سه مرتبه #معلول هم #سنخ خود مىباشند
۱۱۳.مجموعه هر يك از اين مراتب #معلول #مافوق خود مىباشند
۱۱۴.مجموعه همه اين مراتب #معلولخدا و نسبت #عللجزء به وى نسبت #وسائط مىباشد
۱۱۵.#فعليت #نظامآفرينش و #فعليت هر جزء وى به روى #قضا استوار است و #شر به قضا، منسوب نيست
۱۱۶.#حوادث جهان ارتباط به#قدر نيز دارند و آن #اندازهدهنده حوادث است
۱۱۷.#عالم #پايانى دارد
۱۱۸.#جهانآفرينش #مركب از سه مرتبه است كه به ترتيب از بالا به پائين روى هم چيده شده #جهانعقل #جهانمثال #جهانماده
۱۱۹.پديدههاى هر يك ازاين #سهجهان معلول عللى هستند كه از #سنخ خودشان مىباشند #حادثمادى معلول #عللماديه و#موجودمثالى معلول موجود مثالى و#موجودعقلى معلول موجودى از سنخ خود
۱۲۰.#مجموعهرعالمى معلول #مافوق خودش مىباشد
۱۲۱.#مجموعجهانآفرينش معلول #خداىآفريدگار بوده و نسبت هر #علتجزء به وى نسبت دست را دارد به نويسنده نامه و نسبت زبان را دارد به گوينده سخن
۱۲۲.#عالم را به سه قسمت مىتوان تقسيم كرده و طبقهبندى نمود۱ #وجودمادى ۲#وجودمثالى ۳#وجودعقلى والبته وجود مادى كه #مساوق با #حركت بوده و #امكان و #فعليت در وى آغشته بهم مىباشدپستتر از #وجودمجرد مىباشد كه #ثبات داشته و فعليت
#مبانی
#مبانیعرفشناسانه
خانه > دانشنامه > مبانی > مبنای عرف شناسانه
دانشنامه, مبانی
5 دقیقه خواندن
112
♻️موضوع بحث:
« بسته مبانی #جامعهشناسانه ، #تاریخشناسانه و #عرفشناسانه» در #پارادایمشبکهای
♻️مساله بحث:
دیدگاههای جامعهشناسانه، تاریخشناسانه و عرفشناسانه، چه تاثیری در #تولیدنظریات علوم انسانی و #الگوهایپیشرفت و #توسعه دارند؟
♻️پیش فرض ها:
#جامعه = #همزیستی تعدادی از #خانوادهها یا افراد که منجر به شکلگیری #تعاملات #حقوقی، #مالی، #انضباطی و #مدیریتی، #فرهنگی و #ارزشی شود. شکلگیری #جامعه تابعی از شکلگیری #ساختارهایارتباطی است.
#تاریخ = #توصیفزندگی و #تعاملاتافراد و #جوامع در گذشته (#افکار، #احساس و #رفتارها)
#عرف = #تشخیص، #احساس و #عملکرد #ناخودآگاهعمومی مردم در یک #جامعه (#اکثراغلب افراد آن جامعه)
♻️فرضیه بحث:
1)⏪#مفاهیماجتماعی مانند #ملکیت، #زوجیت، #حاکمیت و …، از جنس #معقولاتثانیفلسفی هستند و در عین اینکه #اعتبار شدهاند و #مابازاء مستقیم خارج از ذهن ندارند لکن دارای #منشاءانتزاع خارجی هستند و از نحوه رابطه میان پدیدههای واقعی انتزاع شدهاند.
2)⏪#پدیدههایاجتماعی، صرفاً محصول #کنشهای افراد نیستند که وابسته به #انگیزهها و #تمایلات آنها باشند بلکه از #قوانین و #قواعد #علّیمعلولی نهفته در #زیرساختهایشان پیروی میکنند.
3)⏪هدف از #تشکیلجامعه، #حفظ و #رشد «#فرد» است لذا تکتک افراد در مبانی و رویکردهای صحیح #جامعهشناسانه، موضوعیت دارند و چون افراد در «#شبکههستی» قرار دارند نه مستقل از این شبکه، لذا در بحث «#اصالتجامعه یا #اصالتفرد»، نظر مختار، «#اصالتفرددرشبکه» است، و این قاعده مبنی #دستگاههایحقوقی و #اخلاقی است.
4)⏪#تکاملاجتماعی = ایجاد توانایی برای تکتک افراد در جهت #رفعنیازهایشان در کلیه لایههای #هرمنیازها (تا لایه نهایی که #خودآگاهیبرتر است.)
♻️تبیین بحث:
در #تعریفجامعه تعابیر مختلفی ذکر شده است؛ جدول زیر نمونهای از این تعاریف است:
ردیف(1,2,3,4,5,6,7,8,9)
⏮#تعریفجامعه
1)⏮جامعه نتیجه #قراردادی است که بر اثر برخورد نیروهای اجتماعی در طول مدت به یک تعادل نیرو رسیده است. (#هابز)
2)⏮جامعه #موجودیزنده است که دارای #تولد، #رشد و #مرگ است و تحت قوانین طبیعی تولد، رشد و مرگ قرار دارد (#ارسطو)
3)⏮مجموعه افراد یا گروههایی که با یکدیگر #روابطمتقابل مبتنی بر وابستگی و همبستگی برقرار میکنند و دارای فعالیتی عام و ترکیبی هستند. (#بیرو)
4)⏮جامعه، دستهای از مردم که به اشتراک زندگی میکنند و میکوشند از طریق همکاری وسائل زندگی را فراهم کنند و نسل را استمرار بخشند (#آگبرن)
5)⏮جامعه، کارگاه وسیعی است که وظیفهاش #غلبهبرطبیعت است و از اتحاد آدمیان بهوجود میآید (#سنسیمون)
6)⏮جامعه، کاروانی است که از نسلهای گذشته و حال به سوی #ترقی و #تکامل میرود (#اگوستکنت)
7)⏮در جامعه، مجموعه افراد متمایز و مستقل از یکدیگر نیستند و فرهنگی یکپارچه بر آنها حاکم است. (#کوئن)
مجموعهای از افراد انسانی که با #نظامات و آداب خاص با یکدیگر پیوند خوردهاند و زندگی دستهجمعی دارند.
8)⏮مجموعهای که در #جبر یک سلسله #نیازها و تحت نفوذ یک سلسله #عقیده و #آرمان، بهطور مشترک زندگی میکنند. (#مطهری)
9)⏮مجموعهای از انسانها که با هم زندگی میکنند و کارهایشان مستقل از یکدیگر نیست بلکه تحت یک #نظامحاکمیتی و یک نظام #تقسیمکار با هم مرتبط هستند. (#مصباح یزدی)
جامعه دارای ماهیت مستقل از افرادش نیست اما دارای #هویتمستقل منتزع از افرادش میباشد و بههمین دلیل ارزش افزوده بر هویت فردی افراد دارد و سبب ایجاد #تغییر وتحول در زندگی افراد میشود، لذا با #متغیر«#جامعه» و «#هویتجمعی» باید مانند یک #متغیرواقعی رفتار کرد و در کشف قوانین وقواعد و ساختارهایش کوشید. (#قانونمندیجامعه)در ارتباط میان اصالت فرد و اصالت جمع، قاعده اولیه «#اصالتفردِدرضمنشبکههستی» است. یعنی هر فردی حق دارد هر چه میخواهد #اِعمال کند بهشرطی که #ابدیتش، #روحش، #محیط و #دیگران #ضرر نکنند.
در #تعارض میان #اصالتفردوجمع، درصورتیکه #بقاءجمعِغیرمُجرم متوقف بر از بین رفتن فرد باشد، #بقاءجمع #ترجیح داده میشود اما نه به دلیل #اصالتالجمع بلکه به دلیل اینکه اگر فرد ترجیح داده شود و این ترجیح در همه موارد اجرا شود، بقاء همان فرد به خطر میافتد.
#تعریف_اصطلاحات
#متغيّر :
راه نفوذ ما به موضوعات از طريق آثار و خصوصيات آنهاست. ذهن قدرت درك مستقيم جوهرة اشياء را ندارد و بايد از طريق ادراك آثار و خصوصيات آن پي به سرمنشاء ببرد. آثار اشياء و موضوعات هستند كه سبب رفع نياز ما و حل مشكل ميشوند، ارتباط ما با آنها به خاطر استفاده از كاركرد آنهاست. آثار و كاركردهاي موضوعات قابل تغيير هستند، ميتوان آنها را از بين برد يا تقويت و تشديد كرد يا اثري ديگر را بر موضوع بار كرد؛ موضوعات با يكديگر و با اجزاء دروني خود فعل و انفعال دارند(اثرميگذارند و اثر ميپذيرند)؛ با برقرار كردن ارتباط بين موضوع مورد نظر و موضوعي با اثري ديگر (يا ارتباط با جزئي ديگر) ميتوان شيء مورد نظر را تحت تأثير قرار داد و كاركردهاي آن را تغيير داد(فعّالسازي).
متغيّرها، عوامل تأثيرگذار و تأثيرپذير در مجموعة سيستم هستند (آنچه قابليّت تغييردادن يا تغييرپذيري دارد و با تغيير آن تغييراتي در وضعيّت موضوعِ مورد نظر بهوجود خواهد آمد). متغيّرها انواع و مراتبي دارند كه عبارتند از:
• متغيّرهاي دروني(آنچه در درون موضوع است و ميتواند به سبب عواملي تغيير پذيرد و باعث تغيير موضوع شود)، متغيّرهاي بيروني(عواملي كه از خارج از موضوع بر موضوع و اجزاء آن تأثير ميگذارند و سبب تغييري در آن ميشوند)
• متغيّرهاي مثبت(عواملي كه تغيير مطلوب و هماهنگ با هدف ما ايجاد ميكنند)، متغيّرهاي منفي (عواملي كه تغييرات نامطلوب و زيان آور ايجاد ميكنند)
• متغيّرهاي تشديد كننده(عواملي كه سبب ازدياد اثري در موضوع ميشوند)، متغيّرهاي تضعيفكننده(عواملي كه سبب كاهش اثري در موضوع ميشوند)
• متغيّر اصلي(عاملي كه بيشترين تأثير را براي رسيدن به هدف دارد)، متغيّرهاي كمكي و جانبي (عواملي كه زمينهساز و تقويتكنندة جريان اصلي هستند)
• متغيّرهاي نياز(عواملي كه براي رسيدن به مطلوب بايد نيرو و امكانات دريافت كنند)، متغيّرهاي نيرو(عواملي كه امكانات لازم را براي رفع نياز دارند)
• متغيّرهاي كلان(عواملي كه بر طيف گستردهاي از موضوعات تأثير ميگذارند)، متغيّرهاي جزء (عواملي كه بر يك مورد يا بخشي از آن تأثيرگذار هستند)
• متغيّرهاي كوتاهمدت، بلندمدت
• متغيّر حداقلّي(عاملي كه كمترين تأثيرگذاري يا تأثيرپذيري را دارد)، متغيّر حداكثري (عاملي كه بيشترين تأثيرگذاري يا تأثيرپذيري را دارد)
• متغيّر كنترلي(عاملي كه هنگام نياز وارد جريان ميشود و مشكل را مهار ميسازد)
• متغيّر زمان، مكان
• متغيّر كميّت، كيفيّت
• متغيّر اولويّت(عاملي كه نسبت به عوامل ديگر تأثير خود را زودتر و يا عميقتر ميگذارد و سپس ديگر متغيّرها مُجاز به اثرگذاري يا اثرپذيري هستند)
• متغيّر لايه و عمق(در چه لايه و عمقي اين تأثير انجام ميشود؟)
و متغيّر جهت(در چه جهت و زاويهاي تأثيرگذاري يا تأثيرپذيري انجام ميشود؟)
• متغيّرهاي همراه(عواملي كه بايد همراه هم باشند تا تأثيرگذاري يا تأثيرپذيري انجام شود)
با مشاهدة دقيق و جامع از فعل و انفعالات جاري در هستي ميتوان متغيّرهاي ديگري را نيز به اين فهرست افزود.
@dastyaar